صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

نامه سرگشاده فضلا و مدرسین حوزه علمیه قم به هیئت دولت

تاریخ سند: 8 مهر 1342


نامه سرگشاده فضلا و مدرسین حوزه علمیه قم به هیئت دولت


متن سند:

بسمه تعالی با فرا رسیدن سال تحصیلی بار دیگر فضلا و محصلین از نقاط مختلف به حوزه علمیه قم مراجعت کرده و آماده شروع درس و بحث شده اند حوادث سال گذشته و رنجها و ناراحتیها که در نتیجه مبارزه با بدعت ها از طرف دولت متوجه حوزه شد و قربانیها که داد برخلاف آنچه کوته فکران تصور می کردند کوچکترین تأثیری در اراده آهنین افراد این حوزه و دانشجویان مکتب جعفری ننمود و همه با عشق و شوق فراوان به مرکز برگشته و برای ادامه تحصیلات و انجام وظایف دینی همچنان آماده شده اند چه آنان خوب می دانند و برای ملت ایران نیز روشن است که حوزه علمیه قم سنگر مبارزه رجال دین و حامیان قرآن علیه بی دینی و ظلم و استبداد است نباید آن را خالی گذاشت «حوزه علمیه قم است که آیات عظام و مجتهدین بنام و گویندگان و نویسندگان توانا در آغوش خود تربیت کرده و به اجتماع و ایران تحویل داده است» از این حوزه است که کتابهای پرارزش منتشر و به شبهات هممیهنان و همنوعان پاسخ می دهد «از همین حوزه است که گویندگان و وعاظ محترم در مواقع مقتضی به نقاط مختلف ایران رخنه و بدون اینکه باری به دوش مملکت باشند و بودجه های سنگین دولت به مصرف حقوق آنها برسد مردم را از رفتار زشت و دزدی و رشوه خواری و خیانت که سرچشمه همه فسادها است نهی و به درستی و پاکی و صحت عمل و حمایت از بیچارگان و کمک ستمدیدگان وامی دارند» تاریخ ایران و مخصوصا حوادث اخیر بخوبی نشان می دهد که روحانیت ایران و مخصوصا حوزه علمیه قم چه نقش مهمی در حفظ استقلال کشور داشت و در تمام مواقعی که نیروهای مملکت دچار تزلزل و ضعف شده بود روحانیت با تمام قوا در برابر بیگانگان ایستاد «در مواقعی که بسیاری از مأمورین خائن و عده ای از مالکین و فئودالهای بزرگ با ایجاد ناراحتیها قهرا عامل نشر کمونیسم بودند نیروی روحانیت یگانه حافظ مملکت بود و با استفاده از نفوذ معنوی خود ایران را از این خطر قطعی نجات داد».
بنابراین جای تعجب نیست اگر دیده شود که استعمارگران خارجی و مزدوران داخلی آنان به جنگ روحانیت برخاستند زیرا خوب فهمیدند تا روحانیت و حوزه علمیه قم برقرار است نمی توانند خواب هایی را که برای این ملت دیده اند تعبیر نمایند متأسفانه با همه سوابق و خدمات نامبرده دولت ایران وضع حوزه علمیه قم را متزلزل و پس از چند حمله بالاخره مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیت الله العظمی خمینی ادام اللّه ظله را به جرم دفاع از دین و آزادی بازداشت نمود و احساسات ملت مسلمان ایران را برانگیخت و به دنبال آن مسلمانان ایران با اعتصابهای بی سابقه و تظاهرات کم نظیر و فرستادن هزاران طومار و تلگراف آزادی معظم له و تأمین هدفهای روحانیت را خواستار شدند حوزه علمیه قم از بازداشت حضرت آیت الله خمینی مد ظله سخت ناراحت و چند هزار طلاب در نگرانی شدیدی بسر می برند و به دولت اخطار می کنند که هر چه زودتر باید رفع مزاحمت از معظم له بشود و نیز حضرت آیت الله محلاتی1 و حضرت آیت الله قمی2 دامت برکاتهم و سایر افرادی را که در نتیجه حمایت از دین و آزادی بازداشت شده اند آزاد کند و بیش از این احساسات مسلمانان را جریحه دار نسازد «حوزه علمیه قم انتظار دارد هر چه زودتر حضرات آیات اللّه آقای میلانی و آقای شریعتمداری و آقای قمی ادام اللّه ظلهم با همراهی حضرت آیت الله خمینی مد ظله به قم تشریف آورده و به اتفاق حضرت آیت الله گلپایگانی ادام اللّه ظله و سایر علماء اعلام دامت برکاتهم همچنان به دفاع از حریم مقدس قرآن و دین بپردازند» درود فراوان بر حوزه مقدسه نجف اشرف و علماء مهاجر شهرستانها و سایر علماء اعلام و ملت غیور ایران که در این نهضت مقدس از هرگونه فداکاری و از خودگذشتگی مضایقه نداشته اند» حوزه مقدسه علمیه قم بر خود لازم می داند که از مساعی جمیله آنان بدین وسیله تشکر نماید.
به تاریخ یازدهم جمادی الاول 1382 علی المشکینی الاردبیلی ـ حسینعلی منتظری نجف آبادی ـ اسداله نوراللهی ـ عبدالرحیم ربانی شیرازی ـ مهدی الحسنی الروحانی ـ ابوالقاسم خزعلی ـ احمد آذری3 ـ مهدی الحائری الطهرانی ـ ابراهیم امینی ـ جعفر سبحانی تبریزی4 ـ علی الاحمدی المیانجی ـ احمد جنتی ـ الاحقر صادق خلخالی ـ میرآقا موسوی زنجانی ـ محمدمهدی ربانی ـ سیدابوالفضل میرمحمدی زرندی ـ یحیی الانصاری شیرازی ـ ابوالقاسم مسافری ـ مجتبی الطهرانی ـ ضیاءالدین الحسینی الاشکوری ـ علی اصغر مروارید ـ سیدمحمدرضا سعیدی خراسانی5 ـ الاحقر سیدمهدی لاجوردی حسینی ـ جواد علم الهدی ـ الاحقر عبدالعلی قرهی ـ عبدالعظیم المحصلی ـ محمدعلی [محمدتقی] مصباح یزدی ـ علی اکبر مسعودی ـ سیدمحمد ابطحی ـ الاقل السید محمدباقر الموسوی ـ احمد پایانی اردبیلی ـ محمد آل طه ـ سیدجعفر حسینی ـ حسین شریعت ـ محمد مومن ـ محمدرضا توسلی محلاتی ـ محمد محمدی ـ سیدهادی خسروشاهی ـ عباس محفوظی ـ العبد محسن الخراسانی ـ یداللّه پورهادی ـ رضا علم الهدی ـ احمد حسینی ـ لطفعلی فقیهی ـ غلامحسین ایزدی ـ محی الدین فاضل ـ علی انتشاری ـ مهدی شاه آبادی ـ اسداللّه خادمی ـ حسین ابراهیمی ـ داود نوروزی ـ الاحقر احمد منتظری ـ سیدجعفر شبیری ـ محمود خادمی ـ حسنعلی کرباسی ـ حسنعلی کریمی ـ عبدالحمید هوشیار ـ مصطفی زمانی ـ حسن تهرانی ـ عباس موسویان ـ حسین طباطبائی ـ علی محمدی ـ حسین هاشمی ـ عباسعلی ملکی ـ عبدالحسین معزی تهرانی ـ هادی معزی تهرانی ـ حسن گنجی ـ حسین حجت ـ موسی محمدی ـ علی اکبر طاهری ـ سیدعلی ابطحی ـ سیدعلی احمدی تهرانی ـ سیدحسن اسماعیلیان ـ علی اکبر مهدی پور تبریزی ـ رضا استادی ـ و حدود سیصد امضاء دیگر

توضیحات سند:

1ـ آیت الله العظمی بهاءالدین محلاتی فرزند مرحوم حاج شیخ محمد جعفر محلاتی در سال 1314 ه.
ق در نجف اشرف متولد شد.
مدت ده سال از محضر اساتیدی چون آیت الله ضیاءالدین عراقی، سید محمد کاظم شیرازی و مرحوم آقا شیخ محمدحسین اصفهانی بهره مند گردید.
پس از فوت پدر در مسجد مولای شیراز به امامت و ارشاد خلق پرداخت.
وی علاوه بر تربیت علماء و دانشمندان مذهبی و طبقات مختلف مردم به تأسیس جلسه نقد و بررسی و بحث در اصول عقاید همت گماشت و برای نخستین بار در ایران جلسات آموزشی برای معلمان و فرهنگیان تشکیل داد.
آیت الله محلاتی همانند پدر بزرگوارش، مخالف رژیم طاغوتی رضا و محمدرضا خانی بود و در برابر مظالم و مفاسد و نظامات غیر شرعی ایستادگی می نمود.
در حالی که بیست سال داشت، همراه پدرش در قیام دلیران تنگستان شرکت نمود و مدت ده ماه، در تمام مراحل همراه پدر بزرگوار خود در جبهه به سر برد.
در جریان انقلاب شکوهمند اسلامی نیز نقشی فعال داشته و اعلامیه ها و بیانیه های متعددی نیز در این رابطه از او صادر شده است.
وی در طول عمر شریفش هرگز از ارشاد مردم و مبارزه علیه رژیم پهلوی غفلت نکرد و در این راه چندین بار زندانی و تبعید گردید و سرانجام در سال 1360 بر اثر سکته قلبی در سن 87 سالگی به لقاءاللّه پیوست.
ر.ک : یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیت الله سید حسین خادمی، صص 26، 27 2ـ آیت الله سید حسن طباطبایی قمی، در سال 1289 ه .
ش در شهر نجف متولد شد.
نامبرده مقدمات علوم دینی را نزد پدر روحانی خود فرا گرفت.
ایشان پس از عزیمت به شهر مشهد، بار دیگر در سال 1310 به نجف بازگشت و مراتب عالی علوم حوزوی خود را نزد اساتیدی چون آیت الله نائینی سپری کرد.
آیت الله قمی در سال 1327 بار دیگر به مشهد مراجعت نمود.
وی ضمن امامت مسجد گوهرشاد در سال 1342 به دلیل مخالفت با رژیم پهلوی دستگیر و به شهرستان کرج تبعید گردید.
رژیم شاه همچنین دستور تبعید ایشان را به علت اعتراض به قانون حمایت خانواده به خاش اعزام کرد.
حضرت امام خمینی که از موضوع آگاه شده بودند، با مخابره تلگرافی برای آیت الله میلانی جویای احوال آیت الله قمی شدند.
متن تلگراف امام از نجف به این شرح است : «مشهد ـ حضرت آیت الله میلانی دامت برکاته ـ حادثه آیت الله قمی موجب تأسف است.
از سلامت ایشان مستحضرم فرمائید.
سلامت و سعادت جناب عالی را خواستار است.
خمینی» آیت الله قمی پس از پیروزی انقلاب مجددا به شهر مشهد بازگشت و در آن جا ساکن شد.
ر.ک : شهید آیت الله سیداسداللّه مدنی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص 140 3ـ آیت الله حاج شیخ احمد آذری قمی در سال 1304 در قم متولد شد.
تحصیلات علوم اسلامی را در قم شروع و در سال 1322 جهت ادامه تحصیل راهی نجف اشرف گردید.
پس از بازگشت محضر حضرات آیات بروجردی، محقق داماد، علامه طباطبایی را درک نمود.
در جریان نهضت ملی شدن نفت فعال و در تأسیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از اعضای مؤسس بود.
وی به دلیل اهتمام به مبارزه با رژیم چندین بار بین سالهای 1345 تا 1357 دستگیر، زندانی و تبعید گردید.
پس از پیروزی انقلاب مدتی حاکم شرع دادگاه انقلاب قم بود، سپس دادستان انقلاب اسلامی مرکز، دبیر و سخنگوی جامعه مدرسین، عضو مجلس خبرگان رهبری، عضو شورای بازنگری قانون اساسی، نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی از قم بود.
آیت الله آذری روزنامه رسالت را با جمعی از دوستانش تأسیس و مدتها خود مقاله نویس روزنامه بود.
از تألیفات ایشان می توان : جنگ و صلح در اسلام، ولایت فقیه از دیدگاه فقهای خط امام، شرح بر وصیت نام سیاسی الهی امام (ره)، پرسش و پاسخ مذهبی، مالکیت در اسلام، ولایت فقیه از دیدگاه شیخ انصاری، احتکار و گرانفروشی و ...
نام برد.
ر.ک : آیت الله العظمی سید محمد هادی میلانی، ج 2، ص 266 4ـ آیت الله آقای شیخ جعفر سبحانی در فروردین ماه 1308 شمسی در تبریز متولد شده پس از گذراندن سطوح در سال 1365 قمری به قم مهاجرت نموده خارج فقه و اصول را از محضر آیت الله حجت و آیت الله بروجردی و آیت الله امام خمینی(ره) و فلسفه را از محضر علامه طباطبایی فرا گرفته آنگاه به تدریس و تألیف متون مختلف فقهی و اصول و کلامی پرداخته است.
از جمله تألیفات ایشان موضوعات زیر می باشد : 1ـ تهذیب الاصول در سه جلد 2ـ مفاهیم القرآن 3ـ فروغ ابدیت 4ـ قرآن و معارف عقلی و ...
می باشد.
ر.ک : گنجینه دانشمندان، جلد 2، صفحه 171 با تلخیص آیت اللّه العظمی سید محمد هادی میلانی، ج 2، ص 268 5 ـ آیت الله شهید سیدمحمدرضا سعیدی در دوم فروردین 1308 در خانواده ای روحانی در شهر مشهد دیده به جهان گشود.
پدرش حجت الاسلام سیداحمد سعیدی بود.
محمدرضا در دوران کودکی مادرش را از دست داد.
تحصیلات وی نزد ادیبان شهر مشهد آغاز شد و سپس در محضر شیخ مجتبی قزوینی، شیخ کاظم دامغانی و حاج شیخ هاشم قزوینی به تحصیل فقه و اصول پرداخت.
برای ادامه تحصیل به قم رفت و در محضر آیات عظام بروجردی و حضرت امام (ره) دوره خارج فقه و اصول را آغاز کرد.
فعالیت سیاسی ـ اجتماعی آیت الله سعیدی در دوران مرجعیت آیت الله بروجردی شروع شد و به سبب افشاگری جنایات رژیم در آبادان دستگیر و زندانی شد که با وساطت آیت الله بروجردی آزاد گردید و به فرمان ایشان جهت تبلیغ به کویت رفت.
اوج فعالیت های سیاسی و انقلابی شهید سعیدی همزمان با نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی است.
وی در ماجرای قیام 15 خرداد 1342 درکنار امام فعال بود و اندکی بعد از تبعید امام، ممنوع الخروج گردید.
پس از آن امامت جماعت مسجد موسی بن جعفر تهران در خیابان غیاثی را عهده دار شد و در سخنانش همواره از حضرت امام تجلیل می کرد.
در سال 1345 ش به اتهام اقدام علیه امنیت کشور دستگیر و 66 روز بازداشت بود.
سال بعد به طور مخفیانه به عراق رفت.
در سال 1347 ش به فرمان امام مأمور جمع آوری کمک برای فلسطینیان شد.
در اردیبهشت 1349 در اعتراض به مشارکت سرمایه داران آمریکایی در اقتصاد ایران سخنرانی کرد.
لذا در خرداد ماه 1349 دستگیر و در زندان قزل قلعه زندانی شد و در بیستم همان ماه زیر شکنجه مأموران ساواک در زندان به شهادت رسید.
ـ دانشگاه انقلاب، شماره 12، خرداد 1361، ص 95؛ شاطرالشعراء، شماره 110، 1360 ش، ص 3 ؛ سروش، شماره 148، خرداد 1361، ص 38 ـ یاران امام به روایت اسناد، آیت الله ربانی املشی، ص 126 و 127.

منبع:

کتاب شهید حجت‌الاسلام و المسلمین مهدی شاه آبادی به روایت اسناد ساواک صفحه 2


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.