صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

مصاحبه با آقای حبیب اخوان مدیرعامل بانک صادرات ایران در تاریخ 10/7/1357

تاریخ سند: 10 مهر 1357


مصاحبه با آقای حبیب اخوان مدیرعامل بانک صادرات ایران در تاریخ 10/7/1357


متن سند:

در ساعت 0900 روز دوشنبه 10 /7 /1357 مسئولان تحقیق بازرسی شاهنشاهی در دفتر آقای اخوان مدیرعامل بانک صادرات ایران حاضر و مصاحبه زیر انجام گردید.
مسئولان تحقیق از آقای اخوان خواستند تا چگونگی ارتباط و نحوه معاملات و شایعاتی که درباره وام 50 میلیارد ریالی آقای هژبر یزدانی و سازمانها و شرکتهای وابسته به آن را برای هیئت تحقیق تشریح فرمایند.
آقای حبیب اخوان چنین اظهار داشتند.
تقریبا در حدود بهمن ماه سال 1356 به من پیشنهاد شد که در سمت مدیرعامل بانک صادرات مشغول انجام وظیفه شوم از آنجایی که مدتی به علت مأموریت های اقتصادی منطقه خلیج فارس و بیماری قلبم که مجبور عزیمت به خارج بودم از وضع و فعل و انفعالات داخلی بانک اطلاع صحیح در دست نداشتم و به علت بیماری و مأموریتهای دیگر حاضر به قبول این مسئولیت نبودم ولی بنا به امر و اصرار رؤسای بانک های مرکزی و ملی قبول نمودم.
بنا به مسئولیت کاری که به من واگذار شده در اولین معارفه که با حضور اعضای عالی رتبه بانک و رؤسای شعب تشکیل شده بود خط مشی بانک را بدین ترتیب ابلاغ نمودم که از این تاریخ به بعد بانک صادرات ایران بایستی کلیه امور بانکی خود را برابر مقررات بانکی و موازین قانونی انجام دهد و معاملات چک روی چک که به عهده اشخاص یا بانکها وقتی انجام شود که چک های مزبور وصول شده باشد و وجهی یا حواله ای بابت این نوع چک ها داده نشود.
چند روز پس از معرفی من به عنوان مدیرعامل بانک گزارشی به من داده شد که آقای هژبر یزدانی مبلغی در حدود 5 میلیارد ریال بدهکار است که من ناراحت شده و جریان را با رؤسای بانک مرکزی و ملی و مقامهای مسئول در میان گذاردم.
درست دو روز بعد مجددا به من گزارش شد که مبلغ مزبور اشتباه بوده و مبلغ بدهی نامبرده بالغ بر حدود 5 /22 میلیارد ریال می باشد که من بیشتر ناراحت شده دستور رسیدگی کامل و صحیح را صادر نمودم در نتیجه گزارش نهایی بدهی نامبرده و شرکت های وابسته به ایشان در حدود 5 /37 میلیارد ریال برآورد نموده و بدتر از همه آنکه در مقابل این بدهی کوچکترین مدرک و سند وجود نداشت.
چگونگی مجدد به رؤسای بانک و مقامات مسئول اعلام خواستار استعفای خود از این مقام شدم.
که پس از مذاکرات زیاد و اطمینان از پشتیبانی های لازم ناچارا مسئولیت مدیرعاملی را قبول نموده و در صدد چاره کار و دریافت طلب بانک از ایشان شدم.
پس از بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دادن و هدایت لازم و دستورات لازم به ایشان که باید کلیه سهام خود و خانواده را فروخته و بدهی بانک صادرات را با مطالبات بانک پرداخت کند.
روزی آقای هژبر یزدانی به خانه ام آمدند ضمن بررسی و بحث فراوان از ایشان خواستم که وضع بدهی خود را در مقابل بانک روشن نموده و نسبت به پرداخت آن اقدام نمائید و نتیجه بعد او 000 /10 از سهام بانک صادرات ایران خود را از ...
000 /365 سهمی که ایشان به نام خود و فرزندان خود [ناخوانا] بودند بابت حساب خود را در اختیار بانک مرکزی برای فروش بدون دادن قیمت گذاشته.
پس از مذاکرات و بحث و رفت و آمدهای زیاد آقای هژبر یزدانی کلیه سهام خود را در حدود 000 /365 سهم بابت این امر از قرار هر سهم به مبلغ 000 /25 ریال ـ 000 /24 ـ و 23500 ریال فروخته و در نتیجه مبلغی در حدود 10 میلیارد ریال آن دریافت و از بدهی ایشان برگشت شد و بدهی نامبرده و شرکت های وابسته در حدود 5 /27 میلیارد ریال تقلیل یافت ـ ضمنا باید بگویم تا آن تاریخ نسبت به بقیه بدهی ایشان نیز مدرک و سندی در دست نداشتم.
بالاخره باز هم مذاکرات و رفت وآمدها و اقداماتی دیگر به عمل آمد تا اینکه ایشان کلیه بدهی خود را تعیین و قسمتی از آن را به عهده شخص خودشان قبول و بقیه را به عهده سازمانها و شرکت وابسته به خود تخصیص داده و در مقابل همه آنها سفته دریافت داشتم بدین ترتیب وضع طلب بانک از ایشان روشن و مدارکی پرداخت شده بود.
بعد از اخذ سفته از اصل بدهی مذاکرات در مورد بهره آن آغاز گردید در نتیجه بهره حساب نشده آن مبلغ 100 میلیون تومان برای گذشته و 386 میلیون تومان برای آینده به توافق رسیدیم و دیدم مبلغ بدهی نامبرده و شرکت ها به آن افزوده شد.
کلیه این مراتب طی یک گزارش محرمانه توسط آقای یگانه وزیر امور اقتصادی و دارای به جناب آقای نخست وزیر وقت و رؤسای بانک مرکزی اعلام شد.
ضمنا مذاکره و مقرر شد که : 1ـ آقای هژبر یزدانی بابت بدهی خود و شرکت های وابسته ماهیانه مبلغی در حدود 25 میلیون تومان (20 میلیون تومان بابت اصل و 5 میلیون تومان بابت بهره) تا تصفیه حساب پرداخت نمایند و بدهی شخص ایشان تا تاریخ 10 /7 /1357 بالغ بر 220 میلیون تومان می باشد.
ـ سازمان ها و شرکتهای وابسته نیز به خود برابر تعهداتی که در مقابل سفته های تنظیمی خود تسلیم نموده اند با بانک طرف بوده و ایشان در این مورد مستقیما متعهد سفته های مزبور برای پرداخت می باشد.
1ـ در تمام موارد و مذاکراتی که انجام می شد و نتیجه امر به رؤسای بانک مرکزی و ملی اعلام می دارد که تقریبا ایشان در شعبه بانک صادرات ایران در سرتاسر کشور چیزی در حدود سه هزار شعبه دارد [ناخوانا ]این اعمال بدون جنجال و سر و صدا و توسل به دادگستری اتمام پذیرد.
2ـ سه ماه خرداد ـ تیر و مرداد مبلغ 75 میلیون تومان پرداخته نموده و تاکنون ماه شهریور پرداخت ننموده و ضمنا بانک صادرات آن را وا خواست ننموده است و سفته تجدید برای ماه مزبور دریافت تا تکلیف ایشان معلوم گردد.
مشمول بخش

منبع:

کتاب هژبر یزدانی به روایت اسناد ساواک صفحه 376


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.