صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: جلسه هیئت مدیره سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات

تاریخ سند: 1 اردیبهشت 1349


موضوع: جلسه هیئت مدیره سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات


متن سند:

از: 325 به: عرض میرسد شماره:116 /325 بدنبال انتقاداتی که اسماعیل رائین1 در جلسات گذشته هیئت مدیره سندیکای مزبور از سرلشگر خسروانی سرپرست سازمان تربیت بدنی و تفریحات سالم ایران بعمل آورده، در جلسه مورخ 3 /1 /49 سندیکای مذکور نیز شرکت و اعلام داشته توسط آقای (مسعود) برزین2 بنام سندیکا تقاضای شرفیابی بحضور علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران نموده است که اعضای هیئت مدیره ضمن انتقاد شدید از این اقدام و اینکه اسماعیل رائین در سندیکا کاره ای نیست که چنین اقدامی بنام سندیکا میکند اظهار داشتند سندیکا نامه ای تهیه کرده و تقاضای شرفیابی از حضور معظم لها نموده است.
سپس تصمیم گرفته شد روز 1 /2 /49 منوچهر محجوبی3 دبیر سندیکا و ناصر رنجبین4 نزد برزین رفته و تقاضای اسماعیل رائین را پس بگیرند.

توضیحات سند:

1ـ اسماعیل رائین فرزند غلامحسین مورخ، روزنامه نگار و محقق معاصر، در سال 1298 در بوشهر متولّد شد.
پدرش از خدمه پلیس جنوب و برادرش «پرویز» رئیس خبرگزاری آسوشیتدپرس بوده است.
پس از تحصیلات، در سال 1314 به عنوان تلگرافچی در وزارت پست و تلگراف، استخدام شد.
در جریان وقایع آذربایجان، تلگراف های واصله از این استان را، در نشریات کیهان، تهران مصور و آتش، به چاپ رساند و از این طریق، به مطبوعات راه یافت.
او، سپس به همکاری با روزنامه اطلاعات پرداخت.
در سال 1329، به علّت نشر خبری علیه رزم آرا، به دستور او، از مؤسّسه فوق برکنار شد و به فعالیّت در مجله تهران مصور و روشنفکر، ادامه داد.
رائین، پیش از کودتای 28 مرداد 1332، از طرف حزب توده، به عنوان خبرنگار فستیوال جهانی جوانان، به بخارست اعزام شد و پس از بازگشت، به علّت وقوع کودتا، در بندر انزلی دستگیر و به تهران اعزام شد و پس از چند روز آزاد شد.
او در یک مکالمه تلفنی با علی حافظی مدیر روزنامه دنیای جدید می گوید : «به خواهش والاحضرت اشرف پهلوی، زندگی خود را به باد داده و زحمت کشیدم و وقتی که خرشان از پل گذشت، دیگر مرا نشناختند».
او، در این مکالمه، نصرت اللّه معینیان، رئیس جدیدالانتصاب دفتر مخصوص شاهنشاهی را، به علّت ...
«سرسپردگی به آمریکا» و خدمتگزاری به یاتسوویچ، رئیس سیا در آمریکا، مورد حمله شدید قرار می دهد.
اسماعیل رائین، از بدو تأسیس ساواک، با آن همکاری داشت و یکی از سوژه های فعالیّت و نفوذ در سفارت شوروی و وابستگان ایرانی آن، در پوشش پژوهش در تاریخ حزب کمونیست ایران بود.
در سال 1344 به همراه 5 روزنامه نگار دیگر ایرانی به اسرائیل مسافرت نمود و طی آن ملاقاتهایی با سران آن رژیم بعمل آورد و پس از این سفر نامش در لیست سیاه مطبوعات ضد صهیونیستی عرب قرار گرفت.
ساواک، برای کارهای تحقیقاتی، تمامی امکانات را در اختیار وی قرار داد و حتی دفتری در خیابان روزولت، برایش تدارک دید.
آشنائی رائین با شاپور جی ریپورتر، مسلم است.
او، با برادران آدمیت، روابط حسنه داشت.
کتاب 3 جلدی «فراموشخانه و فراماسونری در ایران»، با همکاری فعال ساواک تهیه و منتشر شد.
ساواک، برای تدوین آن، اسناد دسته بندی و منظم خود را در اختیار وی قرار داد.
وی، پس از آن، با ماسونها، مورخان و روزنامه نگاران، ارتباط وسیعی برقرار کرد و ماحصل آن را برای ساواک ارسال می داشت.
رائین، رابطه خوبی با امیراسداللّه علم، وزیر دربار داشت و حتی در نوشته های خود، او را می ستود.
نوشته های وی را، می توان بخشی از تاریخ ماسونی و حذف چهره های خاص دانست ...
مسلما زندگی عجیب و پرماجرای وی، نیاز به تحلیل دارد.
رائین، در سال 1358، در درگیری با مدیر مؤسّسه امیرکبیر در تهران، دچار سکته شد و درگذشت.
2ـ امیر مسعود برزین فرزند ابوالفتح در سال 1299 در تهران متولد شد.
تحصیلات خود را تا لیسانس ادبیات از دانشگاه تهران ادامه داد و دارای گواهینامه زبان انگلیسی از دانشگاه کمبریج نیز بود.
مشارالیه مشاغلی منجمله، مترجم در خبرگزاری پارس، رئیس روابط عمومی دفتر مخصوص شهبانو، مشاور و رئیس دانشگاه تهران و ...
را عهده دار بود.
طبق سند بیوگرافی ساواک، «در سال 1332 هنگام بازرسی منزلش مقداری اوراق و مدارکی بدست آمده که در بین آنها یک دفتر بغلی نیز وجود داشت که در این دفتر آدرس عده ای از اشخاص منجمله نامبرده ذکر گردیده بود.
ضمنا مشارالیه مظنون به داشتن تماس با اعضای سفارت شوروی معرفی گردیده است.
یاد شده مسافرتهایی به انگلستان، فرانسه و سفری به همراه فرح پهلوی به کشور کانادا داشته و در مراسم شرفیابی و تشریفات شرکت می نموده است.
» ر.ک : اسناد ساواک، پرونده های انفرادی.
3ـ منوچهر محجوبی فرزند محمدعلی در سال 1315 ه ش در کرمانشاه متولد شد.
وی دوره ابتدایی را در دبستان بدر و پهلوی کرمانشاه و دبیرستان صارمیه و هراتی اصفهان به پایان رساند و از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران لیسانس دریافت نمود و به مدت شش ماه با بورس سازمان سنتو به لندن رفت و دوره مطبوعات و انتشارات را در مرکز اطلاعات انگلیس به پایان رساند.
نامبرده در سال 1336 به آموزگاری در فرهنگ تهران پرداخت و کارشناس تبلیغات جهانگردی در سازمان برنامه و دفتر روابط عمومی مدیرکل جلب سیاحان بندرعباس مدیرعامل مرکز انتشارات دانشگاه آزاد، رئیس سازمان انتشارات دانشگاه آزاد، سرپرست مرکز تولید مواد آموزشی دانشگاه آزاد، سرپرست دفتر روابط عمومی و بین المللی دانشگاه آزاد، مسئول چاپ و انتشارات سازمان برنامه، مسئول امور نگارش و معاون مدیر انتشارات جلب سیاحان، دبیر سندیکای نویسندگان و خبرنگاران و سرپرست انتشارات و تبلیغات جشن شاهنشاهی بود.
منوچهر محجوبی شاعر روزنامه توفیق بود و با روزنامه کیهان همکاری داشت و ساواک با عضویت وی در سندیکای نویسندگان و خبرنگاران و دیده وی در سندیکای نویسندگان و خبرنگاران و حضور در تشریفات دربار شاهنشاهی موافقت کرد.
نامبرده به لحاظ اخلاقی فساد شدید داشت و دائما به عیاشی و شرابخواری در کاباره ها مشغول بود و در حزب درباری رستاخیز عضویت داشت و عضو مؤسس آن حزب بود.
(اسناد ساواک، پرونده انفرادی) 4ـ ناصر رنجبین فرزند علی اصغر سال 1312 در شهر تهران متولد شد.
از سال 1318 تا 1324 در دبستان دقیقی و از سال 1325 تا 1329 در دبیرستان پیرنیا به تحصیل پرداخت.
وی مدتی سردبیر ندای ایران نوین شیراز بود که با استفاده از شغل خود از رؤسای ادارات و متنفذین محلی و زمینخواران به عناوین مختلف اخاذی و با بیشتر آنها بندوبست داشت.
شگرد وی پیدا کردن نقاط ضعف و سوءاستفاده های افراد یاد شده و تهدید بر افشاگری بود.
اوائل سال 1351 به تهران منتقل شد.
مدتی مسئول انتشارات سازمان فنی و حرفه ای، مسئول انتشار نشریه هنرجویان از طرف سازمان مزبور بوده و با روزنامه رستاخیز به عنوان خبرنگار همکاری داشته است.
ر.ک: اسناد ساواک، پرونده های انفرادی.

منبع:

کتاب پرویز خسروانی به روایت اسناد ساواک صفحه 221

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.