صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : مجلس سوگواری در مسجد جامع

تاریخ سند: 6 فروردین 1346


موضوع : مجلس سوگواری در مسجد جامع


متن سند:

به : 316 از : 20 ه 3 شماره : 32979 /20 ه 3 از ساعت 19 روز 28 /12 /45 مجلس سوگواری به مناسبت وفات مسلم ابن عقیل از طرف شیخ غلامحسین جعفری در شبستان گرمخانه مسجد جامع با حضور عده ای از روحانیون از جمله رفیعی قزوینی1 ـ شیخ حسن سعید2 و شیخ عبداله تهرانی و عده ای در حدود 100 نفر از افراد متفرقه تشکیل گردید.
ابتدا صالحی واعظ رشته سخن را در دست گرفت و ضمن سخنان خود گفت از زمان قدیم تاکنون همیشه پیروان حق کم و خواهان باطل زیاد بوده اند.
همیشه اطراف سیاستمداران را اشخاص مفت خور احاطه می کنند تا به منافع نامشروع خود برسند ولی مسلم بدانید به سزای اعمال خود خواهند رسید.
امروزه در این مملکت وضع طوری شده که می گویند حتی به آخوند سلام هم نکنید آخر چرا؟ مگر می توانید با این اعمال ناشایست دین را کهنه نمایید علما رهبران اسلامند و حق دارند اظهار عقیده نمایند.
مطالب گفتنی زیاد دارم ولی متاسفانه با شرایط فعلی قادر به ذکر حقایق نمی باشم.
در ساعت 20 شیخ غلامحسین جعفری رشته کلام را به دست گرفت و ضمن سخنان خود گفت آقایان توجه داشته باشید و گوش خود را باز نمایید آنها می خواهند از سال 46 قانون طلاق را به دست زن ها به مرحله اجرا در آورند آنان توجه ندارند که ایران یک کشور اسلامی است مگر هر بی سر و پایی می تواند با مقدسات دینی ما بازی کند.
آقایان تا کی بی حالی و سستی به خود آیید و نگذارید بیش از این دین را بازیچه قرار دهند به خدا قسم اگر این قانون به تصویب برسد خون میلیون ها نفر از مردم بی گناه ریخته خواهد شد.
شما غلط می کنید که در کار دین و دستور قرآن دخالت می نمایید.
ما با تمام قوا از این اعمال شرم آور ضد دین جلوگیری خواهیم کرد به خدا قسم مردم قیام می کنند و در این مورد پشتیبان علما هستند.
در ساعت 2020 شیخ جعفر جوادی شجونی به منبر رفت و ضمن سخنان خود اظهار داشت الان که حق طلاق با مردها است با این بدبختی و دردسر روبرو می باشیم وای به آن روز که حق طلاق به دست زنان بیافتد.
متاسفانه ما جرئت حرف زدن و نفس کشیدن را نداریم و رفتن منبر این روزها در زمره سوء پیشینه در آمده ولی آقایان من صراحتا می گویم که دست روی دست نگذارید و همت کنید و اجازه ندهید در دینمان رخنه نمایند.
این مجلس در ساعت 2110 پایان یافت.

توضیحات سند:

1ـ آیت الله سید ابوالحسن حسینی رفیعی قزوینی فرزند ابوالحسن در سال 1315 قمری در قزوین متولد شد.
ایشان در حوزه های علمیه قزوین، تهران و قم تحصیل و تدریس حکمت و عرفان و ریاضیات داشته و در این شهرها مقلدینی نیز داشته است.
در اواخر سال 1342 با اصرار بسیاری از فضلای تهران جهت تدریس و اقامت دعوت می شود و پس از هجرت در مسجد تهران به امامت مشغول می گردند.
در سند بیوگرافیک ساواک ایشان چنین آمده است: «خمینی مدت چهار سال نزد آیت الله رفیعی درس خوانده و در حال حاضر از لحاظ علوم دینی و فقه و فلسفه و غیره همتایی ندارد و متقابلاً خمینی از او شنوایی دارد».
ساواک طی گزارش های متعددی نحوه فعالیت و مبارزه ایشان را چنین ثبت نموده است: «در سال 1338 علیه موسیقی مبتذل در قزوین اعتراض کرده است.
در ماجرای حمله به مدرسه فیضیه در دوم فروردین سال 1342 بیانیه ای منتشر کرد.
نامبرده در مورخ 19 /5 /1342 به ملاقات آیت الله خمینی در محل حبس ایشان رفته و به مدت نیم ساعت با یکدیگر ملاقات داشته اند.
در سوم ربیع الاول سال 1383 ق نیز اعلامیه ای در پشتیبانی از آیت الله خمینی و روحانیون افراطی صادر نموده و از علمای مهاجر تهران نیز حمایت کرده است.
طی گزارش 22 /10 /1342 نام وی در لیست مخالفین شدید دولت در کنار نام افرادی چون میرزااحمد آشتیانی، حاج شیخ محمدتقی آملی، حاج شیخ محمدرضا تنکابنی و آیت الله فلسفی ذکر گردیده است».
در تاریخ 16 / آبان / 1343 و تبعید آیت الله خمینی به ترکیه، وی تلگرافی خطاب به دولت ترکیه ارسال و طی آن اعلام داشته: «میهمان عالیقدری که در این ایام قدم به خاک ترکیه نهاده یکی از مراجع بزرگ دینی و نمونه کاملی از علم و فضیلت و تقوی است.
از ملت همسایه خود انتظار می رود که به سپاس احترام به علم و فضیلت، مقدم میهمان ارجمند خود را محترم شمرده و برای همیشه نام خود را در ردیف علاقمندان به علم و تقوی ثبت نمایند».
آیت الله رفیعی قزوینی در سن 97 سالگی به علت بیماری قلبی در ساعت 24 مورخ 23 /10 /1353 در بیمارستان الوند تهران دعوت حق را لبیک گفت و شهربانی با تشییع جنازه وی مخالفت کرد و چون به زعم ساواک، این مخالفت پلیس به مصلحت نبود به شهربانی متذکر شد با تشییع جنازه نامبرده در روز اول محرم موافقت شود.
و پس از آن جنازه ایشان به قم انتقال داده شد.
2ـ آیه اللّه حسن سعید تهرانی فرزند مجتهد مشهور آیه اللّه میرزاعبداللّه چهل ستونی تهرانی در 27 رجب 1337 ق در تهران دیده به جهان گشود.
او در سنین کودکی به همراه پدرش به قم مهاجرت کرد و پس از دوران کودکی و نوجوانی، به تحصیل علوم دینی روی آورد و مقدمات را فرا گرفت.
سپس به تهران بازگشت و در 25 سالگی به دانشگاه رفته و لیسانس معقول و منقول گرفت.
در 1370 ق برای تکمیل دروس خود به نجف اشرف رفته و در درس حضرات آیات عظام: حاج سیدمحسن حکیم، خویی و شیخ حسن حلّی شرکت جست.
در سال 1385 ق به تهران آمد و ضمن امامت جماعت مسجد جامع چهلستون به تدریس فقه و اصول و تفسیر پرداخته و راهنمایی مردم بخصوص جوانان و دانشجویان را به عهده گرفت.
وی پیوسته از سوی ساواک تحت مراقبت بوده و یک بار نیز در سال 43 بازداشت شد.
برخی از تألیفات ایشان عبارتند از : 1ـ پیام فاطمه 2ـ غدیر یا پیوند ناگسستنی رسالت و امامت 3ـ الرسول یدعوکم 4ـ همه در انتظار اویند 5 ـ ولایت فقیه 6ـ دائره المعارف قرآن و ...
فقید سعید در تاریخ 21 دی ماه 1374 ش (19 شعبان 1416 ق) در سن 80 سالگی بدرود حیات گفت و در قبرستان شیخان قم به خاک سپرده شد.

منبع:

کتاب آیت‌الله حاج شیخ غلامحسین جعفری همدانی به روایت اسناد ساواک صفحه 190


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.