صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

واکنش مهدی هاشمی و طرفداران وی نسبت به صدور حکم اعدام

واکنش مهدی هاشمی و طرفداران وی نسبت به صدور حکم اعدام


متن سند:

واکنش مهدی هاشمی و طرفداران وی نسبت به صدور حکم اعدام
همکاریهای مهدی هاشمی با مأمورین ساواک در طول مدت بازداشت و انتظارات متقابل نامبرده از ساواک در خصوص ملحوظ داشتن این همکاری در صدور رأی دادگاه، و دفاعیات مفصلی که در دادگاه در جهت بیگناه معرفی کردن خود داشت تا حدودی او را به تبرئه و یا حداقلِ محکومیت امیدوار کرده بود. به این دلیل مواجه شدن با حکم سه بار اعدام که او را از متهم ردیف ۷ به ردیف ۱ ارتقا می‌داد، برای او بسیار سنگین و غیر‌مترقبه بود و به این باور رسید که برای رهایی از طناب‌ دار نمی‌توان تنها به ساواک و وعده‌هایش امیدوار بود و هر آن امکان دارد تا دستگاه ستم‌شاهی برای پیشبرد اهداف خود وی را قربانی سازد. از این رو بلافاصله دست به عکس العمل زد این عکس‌العمل بیشتر در قالب نامه‌نگاری برای علما، مراجع تقلید، شخصیتهای علمی، مذهبی و مراکز حقوقی داخلی و بین‌المللی بود و طی آن متناسب با شرایط و موقعیت مذهبی، اجتماعی و حقوقی گیرنده نامه، به قلمفرسایی در جهت مظلوم‌نمایی و بیگناه معرفی کردن خود پرداخته و از مخاطبین برای خلاصی خود از دار مجازات استمداد نموده است:
تاریخ: 27 /11 /36
به: مدیریت کل اداره سوم ۳۱۲
درباره: سیدمهدی هاشمی قهدریجانی فرزند سیدمحمد
پیرو: 112 /1 ه‍ 1 /1 /1 /11 /36
نامبرده بالا که از تشبثات و اقدامات خود جهت رهایی از محکومیت (اعدام) نتیجه‌ای نگرفته، اخیراً دست به تلاشهایی زده و با ارسال نامه‌هایی که متن آنها تحریک آمیز و مغرضانه می‌باشد، سعی دارد نظر روحانیون طراز اول و افراد سرشناس را به این موضوع معطوف داشته و ضمن اثبات بیگناهی خود خواستار گردد، رسیدگی به پرونده وی به یک دادگاه بین المللی محول گردد. اینک یک نسخه فتوکپی نامه مشارالیه که برای شخصی به نام محمود شهابی ارسال داشته جهت مزید استحضار به پیوست ایفاد می‌گردد.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت اصفهان
تقوی
با سیری در نامه‌های مهدی هاشمی به علما و بزرگان حوزه و شخصیتهای حقیقی و حقوقی روشن می‌شود که وی در این نامه‌ها سعی داشته صلاجیت دادگاه و رأی صادره را زیر سؤال برده و پرونده را که تاکنون به عنوان یک پرونده جنایی مطرح بوده، پرونده سیاسی معرفی نماید و به آن بعد بین‌المللی بدهد. وی در قسمتی از نامه خود به حضرت آیت‌الله خادمی می‌نویسد:
«چه زیبنده بود اگر علمای شیعه در یک محکمه شرعی براساس ضوابط فقه اسلامی به این پرونده رسیدگی می‌کردند تا عدالت راستین دور از احساسات و عواطف و تبلیغات و شایعات تلألؤ یابد.»
وی همچنین در قسمتی از نامه خود به حجت‌الاسلام راشد می‌نویسد:
هر آنچه توسط روزنامه به اطلاع مردم رسید. نخست از گل و لای تبلیغات غرض‌آلود گذشته است. در این پرونده نکاتی قابل توجه است:
1- ماهیت این پرونده جنایی نیست و از صلاحیت محکمه جنایی نیز بیرون است ولی ...
۲- در بازجوییهای پرونده از روشهای غیرقانونی استفاده شده و...
3- رسیدگی دادگاه بیشتر به اجرای فیلم پلیسی شباهت داشت و با سلب حق دفاع کامل مرا در برابر یک ماده شدیدی که توسط دادستان استان به کیفرخواست افزوده شد غافلگیر نمودند و...»
از جمله شخصیتهای حقوقی که در این نامه‌نگاریها مخاطب مهدی هاشمی قرار گرفته‌اند، رؤسای مجلس شورای ملی و مجلس سنا هستند که در تاریخ 31 /3 /36 دو نامه در شش برگ با عنوان رؤسای مجلسین برای آنها به ثبت رسیده است. به سند زیر توجه فرمایید:
وزارت کشور
شهربانی کشور شاهنشاهی
از دایره زندان شهربانی شماره 5538 /12
به: ریاست محترم دادسرا تاریخ 31 /3 /2536
موضوع: معروضه زندانی پیوست ۶ برگ
سیدمهدی هاشمی فرزند سیدمحمد که به موجب نامه شماره 14 ۔ 2 /2 /2536 آن دادسرا به اتهام سردستگی و معاونت در سه فقره ربودن و قتل به سه بار اعدام محکوم و زندانی است، معروضه‌ای در شش برگ به عنوان رؤسای مجلسین تقدیم که عیناً به پیوست ارسال خواهشمند است دستور فرمایند پس از بررسی نسبت به ارسال آن مستقیماً اقدام نمایید.
رئیس دایره زندان- سرهنگ فدوی
در ذیل این نامه پاراف دادستان اصفهان چنین به چشم می‌خورد:
«ریاست محترم زندان شهربانی اصفهان- ضمن اعاده نامه متهم اعلام دارید ارسال نامه مزبور بلااشکال می‌باشد.»
دادستان استان اصفهان
2 /4 /35
لازم به ذکر است که اصل این نامه شش برگی همچون بعضی اسناد دیگر در سابقه مهدی هاشمی موجود نیست.
نام سازمان صلیب سرخ جهانی و دبیرکل وقت سازمان ملل متحد در ردیف مراکز بین‌المللی است که گیرندگان نامه‌های جداگانه مهدی هاشمی بوده‌اند. وی در این نامه‌ها با بیانی احساسی به تحریک عواطف انسانی مخاطبان خود پرداخته و در فرازی از نامه به دبیرکل سازمان ملل متحد خطاب به آقای کورت والدهایم با ستایش خود می‌نویسد:
«... ولی با این حال نمی‌توان آوای یک زندانی بیگناه ایران را از قلب استان اصفهان نشنیده گرفت، فردی که به نهادهای مقدس اسلام پای‌بند و به بنیادهای ملی و فرهنگی سرزمین گرامی‌اش عشق می‌ورزد کسی که یک لحظه از مسئولیت آزاداندیشی و عدالت‌خواهی و خداپرستی و گسترش انسان دوستی و ارج نهادن به قوانین و امنیت و استقلال وطن خویش و رفاه و آسایش همنوع خود جدا نبوده و در همین رهگذر به دام سوءظن و پرونده‌سازی و اتهام واهی قتل به سه بار اعدام محکوم گشته است...»
مهدی هاشمی در اعترافی در خصوص این نامه‌نگاریها می‌نویسد:
با صدور حکم و انتقال من از انفرادی (روانی) به بند عمومی (بند یک) من نامه‌نگاری را شروع کردم1
وی در خصوص مراجعی که به آنان نامه نوشته و نیز محتوای نامه‌ها در اعترافی دیگر می‌نویسد:
« مراجعی که به آنها نامه نوشتم:
1- امام خمینی مدظله العالی ۲- آیت‌الله گلپایگانی ۳- آیت‌الله نجفی ۴- آقای شریعتمداری ۵- آیت‌الله خوانساری ۶- آیت‌الله خادمی ۷۔ آیت‌الله صدوقی ۸ آیت‌الله محلاتی ۹- آیت‌الله شهید مطهری ۱۰- آقای فلسفی ۱۱- دبیرکل سازمان ملل ۱۲۔ عرفات ۱۳- حقوق بشر ۱۴ و بسیاری از مجامع بین‌المللی و شخصیتهای حقوقی. متن نامه‌ها نیز اکثراً اظهار تظلم نسبت به حکم ظالمانه دادگاه اصفهان و دخالت‌های ساواک و اینکه پرونده دارای یک جریان اسرارآمیز است و درخواست رسیدگی عادلانه به پرونده و دخالت مراجع بین المللی و غیره بود»
مجموعه نامه‌های مزبور در همان زمان توسط طرفداران مهدی هاشمی در بیرون از زندان در قالب کتابی با عنوان «نامه‌هایی از سیدمهدی هاشمی» چاپ و منتشر گردید:
«به ریاست سازمان اطلاعات و امنیت استان اصفهان
از سازمان اطلاعات و امنیت آریاشهر
درباره: ........
گروهان ژاندارمری فلاورجان نامبرده بالا را در تاریخ 7 /6 /2537 همراه با ۲۵ جلد کتاب تحت عنوان « نامه‌هایی از سیدمهدی هاشمی» به این سازمان معرفی نموده. در تحقیقات که از مشارالیه به عمل آمد، اظهار می‌دارد که کتابهای مزبور را از کتابفروشی بعثت نجف‌آباد جهت فروش خریداری نموده و اطلاعی از ممنوعه بودن آنها نداشته است. چون کتب یاد شده دارای شماره ثبت نبود، همراه با متهم به ژاندارمری عودت داد شد و اعلام گردید که در مورد انتشار کتب مزبور از طریق اداره کل جهانگردی اقدام نمایند. بدینوسیله یک نسخه کتاب مزبور به پیوست تقدیم می‌گردد.»2
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت آریاشهر
طوسیان
سند فوق بیانگر نمونه‌ای از اقدامات طرفداران مهدی هاشمی در بیرون از زندان و در واکنش به حکم اعدام نامبرده می‌باشد، در سند زیر به نمونه دیگری از اقدامات طرفداران وی اشاره شده است:
به ریاست اداره یکم عملیات و بررسی ۳۱۲
از اداره دوم عملیات و بررسی ۳۲۲
درباره: مهدی هاشمی
بدینوسیله یک قطعه عکس نامبرده فوق که در حاشیه آن مطالبی درباره زندانی شدنش نوشته شده و جنب کتابخانه مدرسه عالی برنامه‌ریزی و کاربرد کامپیوتر، مشاهده گردید، جهت هرگونه اقدام مقتضی به پیوست ایفاد می‌گردد.
رئیس اداره دوم عملیات و بررسی آیرم»3
البته اینکه چگونه یک فرد محکوم به اعدام در داخل زندان امکان ارتباط‌گیری با بیرون در حدی گسترده را پیدا می‌کند و اجازه می‌یابد علیه یک اقدام رسمی نظام (دادگاه و حکم صادره) این‌گونه موضعگیری نماید و آن را زیر سؤال ببرد از مسائل قابل توجهی است که ریشه آن را باید در مناسبات ساواک با مهدی هاشمی و تعامل مرموز بین آنها در ماجرای رسیدگی به پرونده قتل مرحوم شمس‌آبادی از یک طرف و اهداف بلند مدت و حساب شده ساواک از تعقیب این پرونده از سوی دیگر جستجو کرد.
شاید مشاهده نوع عکس‌العمل علما و شخصیتهایی که مخاطب مهدی هاشمی در این نامه‌ها بودند و چگونگی واکنش آنها نسبت به تظلمات نامبرده می‌توانست در تکمیل پروژه موردنظر، برای ساواک مؤثر بوده ارزش تحمل موضعگیریهای مشارالیه را علیه دادگاه و حکم صادره داشته باشد.

توضیحات سند:

1- پرونده مهدی هاشمی ص ۴، اعترافات تاریخ 12 /2 /66
2- پرونده مهدی هاشمی ج ۱۶، ص ۳۷
3- پرونده مهدی هاشمی ج ۲، ص ۷

منبع:

کتاب بن‌بست - جلد سوم / مهدی هاشمی مظهر خشونت صفحه 101
صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.