صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : جمشید انور

تاریخ سند: 14 خرداد 1342


موضوع : جمشید انور


متن سند:

شماره : 109 /315 (ف ـ ب) جمشید انور یکی از اعضای فعال فدراسیون انجمنهای دانشجویی در انگلستان بوده و در تمام تظاهرات و میتینگهایی که علیه دولت داده می شد شرکت و فعالیت می نموده است در سال گذشته که توده ایها و مصدقیها هر یک جداگانه دسته ای تشکیل دادند جمشید انور.
محسن رضوانی و پرویز نیکخواه برای اولین بار اعلامیه معروف «دانشجویان عضو حزب توده ایران» را منتشر نموده و استقلال خودشان را اعلام نمودند.
جمشید انور و خانمش فرانسواز (فرانسوی) هر دو در تمام جریانات و فعالیت های دانشجویی شرکت می نمایند.
تابستان سال گذشته جمشید و خانمش برای دیدار پدر و مادرش که ساکن ایتالیا می باشند مسافرتی به ایطالیا [ایتالیا] نموده و چند هفته ای میهمان آنان بوده اند.
پدر و مادر جمشید انور از خانواده های سرشناس بهائی ایران می باشند و به قصد مهاجرت ایران را ترک نموده و دو سال قبل برای زیارت (عکا و حیفا) به فلسطین رفته بودند از جمشید تقاضا می کنند که دست از فعالیت سیاسی بردارد.
جمشید اظهار داشته که بهائی نیست و اصولاً پیرو هیچ دینی نمی باشد و راهی را که در پیش گرفته راه صحیحی می داند.
پدر جمشید بعد از آن که قطع امیدش می شود از پرداخت مقرری او خودداری نموده و دیناری کمک نمی کند.
جمشید هم به هر زحمتی شده موافقت آقای مهندس نبوی سرپرست دانشجویان شرکت نفت را جلب نموده و در زمره محصلین شرکت نفت در می آید و ماهیانه 50 یا 55 لیره جهت کمک هزینه تحصیلی دریافت می نماید.
ضمنا آقای مهندس ایرانی هم برای شرکت پرسپولیس دنبال یک حسابدار ارزان و کاردانی بوده که آقای حمید عنایت جمشید انور را به وی معرفی می کند و حالیه انور هفته ای سه چهار لیره هم از مهندس ایرانی می گیرد.
نامبرده چون برای حزب وجود با ارزشی است کمک هم می گیرد و به طوری که از نوشته های روی بعضی پاکات روزنامه مردم استنباط می شود (هنگام مقابله خطوط) جمشید انور.
پرویز نیکخواه و احمد منصوری روزنامه مردم1 را در لندن توزیع می نمایند و قریب یک سال و نیم است که با پرویز نیکخواه و برادرش در یک منزل زندگی می نمایند.
جمشید انور ماشین نویسی فارسی و انگلیسی را می داند و در هنگام ضرورت اعلامیه ها را تایپ و سپس استنسیل می نماید نامبرده خیال بازگشت به ایران ندارد و بعد از خاتمه تحصیلات در فرانسه و یا در انگلستان اقامت و مشغول کار خواهد شد و چون به حسابدار قسم خورده (رشته ای که فعلاً تحصیل می کند) احتیاج هست مسلما بی کار نخواهد ماند و به تعهدی که به شرکت نفت سپرده عمل نخواهد کرد.
منزل وی مرکزیت پیدا کرده و به صورت یک دفتر درآمده وی ظاهرا بستگی به حزب توده ندارد زیرا چندی قبل وقتی یکی از رفقایش از او سئوال کرده «جمشید شنیده ام توده ای شده ای» خیلی ناراحت شده و انکار نموده است.
به هر حال عضوی است فعال.
جدی پشتکار دارد.
خود و خانمش ضمن اینکه به تمام کارها می رسند به درس و تحصیل هم می رسند و عقب نیستند.
در جلسه انجمن که به مناسبت ورود هنرمندان ایرانی (گروه روزنامه کیهان.
پورزند.
تابش.
گلپایگانی.
فرهنگ شریف) شرکت نکرده و گفته است که «انجمن نمی بایستی از این عده که وابسته به روزنامه کیهان هستند دعوت می نمود زیرا کیهان روزنامه ای است غیر ملی.
نوکر دستگاه جیره خوار دربار است) جمشید جوانی است زرنگ.
باهوش.
سوادش نسبت به سنش خوبست و چون در عنفوان جوانی است (در حدود 33 و یا 34 سال دارد) خیلی انرژی دارد و برای دوستانش یک دوست بسیار صمیمی است.
در پرونده پرویز نیکخواه ارائه شود

توضیحات سند:

1ـ روزنامه مردم: این روزنامه ابتدا بصورت روزانه منتشر می شد ولی از سال 1323 بصورت هفتگی نامنظم درآمد و از سال 1325 ماهانه گردید موضع آن ابتدا ارگان جمعیت ضد فاشیست ایران بود که به سرپرستی مصطفی فاتح بوجود آمد و در میان اعضایش بعضی از رهبران حزب توده مثل ایرج اسکندری و بزرگ علوی نیز به چشم می خورند ناگفته نماند که در سال 1323 روزنامه مردم بجای روزنامه های ظفر و رهبر منتشر شد و بطور مستقل انتشار نیافت تا آنکه از مهرماه 1325 بصورت مجله ماهانه درآمد و با سردبیری احسان طبری و جلال آل احمد به کار خود ادامه این روزنامه بعدها ارگان رسمی کمیته مرکزی حزب توده شد این روزنامه بخاطر حمله به افراد مختلف از طرف ارتش و طبقه کارمندان تحریم گردید و حمایت مادی خود را از دست داد و سرانجام انتشارش متوقف ماند.
سه هفته بعد از تحریم گردید و حمایت مادی خود را از دست داد و سرانجام انتشارش متوقف ماند.
سه هفته بعد از این تعطیلی اجباری مصطفی فاتح از هیئت گردانندگان روزنامه بیرون آمد و کار آن به اعضای حزب توده سپرده شد بعد از پیروزی انقلاب در ایران روزنامه مردم بار دیگر به عنوان ارگان کمیته مرکزی حزب بوده انتشار خود را سر گرفت و تا زمان انحلال این حزب به کار خود ادامه داد.
رجوع شود به: رضاخان در مطبوعات دیروز ـ محمد خاتمی ص 73 و 72

منبع:

کتاب پرویز نیکخواه به روایت اسناد ساواک صفحه 36


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.