صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : وضعیت مارکسیستها در زندان قصر

تاریخ سند: 9 آذر 1353


موضوع : وضعیت مارکسیستها در زندان قصر


متن سند:

از : 311 به : عرض می رسد مارکسیستهای معتقد به مشی مسلحانه در زندان قصر تشکیلات واحدی ندارند و به گروههای مختلف بدین شرح تقسیم می شوند.
الف ـ گروه جزنی.
فعالین این گروه حسن ضیاء ظریفی، عزیز سرمدی، عباس سورکی، جمشید طاهری پور ابوالقاسم طاهرپور، پرویز نویدی، رضا نعمتی و مهران شهاب الدین با عده ای سمپاتیزان هستند که به طور کلی معتقدند باید در مقابل پلیس تشکلی بوجود آورد و حرکات جمعی مانند اعتصاب غذا، نامه نگاری و شکایت جمعی علیه رئیس زندان به دادرسی ارتش به عمل آورند و می گویند ابتداء به ساکن نباید این کار را انجام داد بلکه از چیزهای کوچک شروع کنند و بسرعت به مقاومت جمعی برسند.
ب ـ گروه شکراله پاک نژاد : افراد فعال گروه هبت اله طبیب غفاری، ناصر رحیمخانی، علی مهدی زاده، ناصر کاخساز و علی توسلی هستند که این عده معتقد به ایجاد تشکیلات سیاسی در زندان هستند ولی از طرف بیشتر مارکسیستها نظراتشان تقریبا بی ارزش است و حتی پاک نژاد به دلیل رفتار و کردار عمویش بایکوت شده و در ضمن پاک نژاد با مجاهدین رابطه نزدیک دارد و عموما با مسعود رجوی و موسی خیابانی صحبت می کند و در برخوردهای آخرین انتخابات کمون غذایی به جمشید طاهرپور گفته که به جز رشیدیون، باقر قلیابی و مجاهدین برای هیچکس دیگری ارزش قابل نیست و این فرد خشم زندانیان را نسبت به پاک نژاد برانگیخته و یکبار هم با بیژن جزنی مشاجره کردند و تا مدتی با هم حرف نمی زدند.
پ ـ گروه سوم : این گروه به اسم شخصی معروف نیست و در زندان فعالیت چشمگیری علیه جزنی و پاک نژاد و مجاهدین دارد افراد فعالش را غلامحسین ابراهیم زاده، روبن مارکاریان، محمدرضا شالگویی، مسعود بطحائی، اصغر ایزدی، سیاوش شافعی پامساری و عده ای سمپاتیزان نظیر بهروز سلیمانی، عبداله افسری و سهراب افشار قاسمی تشکیل می دهند و این افراد مخالف تشکل در زندان هستند و معتقدند تشکل جلوی خلاقیت افراد را می گیرد و زندانیان را دچار پوسیدگی می کند و استدلال می کنند که تشکل گذشته که به وسیله پلیس سرکوب شده بهترین نمونه است که کاری از دستشان ساخته نیست و اعضای آن هم در مقابل پلیس هنگام کتک خوردن به التماس افتادند و این نشانه ای است از اینکه تجمع افراد در تشکل یک تجملات میکانیکی است و معتقد بودند که افراد به طور خود بخود از پایین شروع کند و در روند پیشرفت خود به گروههای فعالی برسند که با همدیگر دارای وحدت ایدئولوژیکی و خصلتی شوند و بعدها در صورتی که چنین زمینه ای بوجود آمد تبدیل به یک تشکیلات بزرگتری بشوند که منطبق بر شرایط اوضاع و احوال بر مبنای توانائیهای خود حرکات بزرگتری آغاز کنند و شعار اصلی این گروه حرکت فردی سازمان یافته است.
ت ـ گروه موسی محمدنژاد1 گنجینه کتاب : این گروه که وسیله موسی محمد نژاد اداره و هدایت می شود با گروه قبلی همکاری و ارتباط نزدیکی داشته و از گروه قبلی پیروی می کند.
نظریه شنبه : کار اصلی این گروهها بحث و مذاکره برای سرو سامان دادن حرکات صحیح در مقابل پلیس بوده که تاکنون به جایی نرسیده و افراد از هرگونه تشکل و حرکت جمعی گریزان هستند و می کوشند تا به نحوی خود را سرگرم کنند و افراد زندانی جرأت حرکات جمعی و پیشنهاد آن را ندارند.
بلکه هدف آنان تهیه برنامه ای سازمان یافته در رابطه با آموزش سیاسی است.
نظریه : با توجه به اظهارات شنبه و تائید صداقت او مراتب جهت استحضار به عرض می رسد.
پی نوشت مقام مدیریت کل 1ـ بهره برداری شود.
2ـ باید برای خرد کردن دو گروه اول طرحهایی اجرا کرد.
9 /9 /53

توضیحات سند:

1ـ موسی محمدنژاد، فرزند بلال، در سال 1326 در هشترود متولد شد.
وی در سال 1346 وارد دانشگاه تهران گردیده و بین سالهای 46 الی 48 منبع ساواک با ماهی 2000 ریال حقوق بوده که به علت پایین بودن فعالیتش، ساواک با وی قطع همکاری کرده است.
در همان ایام دانشجویی در اعتصابات و اعتراضات دانشجویی شرکت و با افرادی نظیر خادم الحسینی، افشارنیا، ذکاوتی آشنا و به عضویت سازمان چریکهای فدایی خلق درآمده و افراد را آموزش می داده است.
نامبرده در سال 1350 به جرم سرقت اسناد دانشگاه، تهیه و تکثیر جزوات و تهیه اسلحه دستگیر و پس از محاکمه به 10 سال زندان محکوم می شود.
نامبرده در زندان از جناح مارکسیستهای «ستاره سرخ» معرفی شده و در سال 1357 مشمول عفو و آزاد شده است.
ـ اسناد ساواک، پرونده های انفرادی

منبع:

کتاب چپ در ایران - چریک‌های فدایی خلق به روایت اسناد ساواک صفحه 47


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.