صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

مقدم داشتن روحیه مبارزه بر تزکیه

مقدم داشتن روحیه مبارزه بر تزکیه


متن سند:

مقدم داشتن روحیه مبارزه بر تزکیه
تکیه مهدی ‌هاشمی بر این معنا که «ما در عمل می‌گفتیم در طول عمل ساخته می‌شود» پرده از یکی دیگر از مؤلفه‌های التقاطی جذب نیرو، از سوی او و دوستانش برمی‌دارد. مؤلفه‌ای که قبل از هر عامل دیگر به ذهنیات و نگرش ایده‌آل‌نگری او به برخی از مفاهیم بازمی‌گردد. ایده‌آل‌هایی که نه ‌تنها کسی آنان را عملی نساخته است، بلکه عملی شدن آنان در سطح جامعه غیرعملی می‌نماید.
اصالت دادن به «مبارزه» و باورمند بودن به این مقوله که افراد غیرمهذب در راستای مبارزه و قیام به انسان‌های مهذب و متقی مبدل شده و سیر تکاملی خود را طی خواهند کرد از معتقدات مهدی ‌هاشمی است که درست در نقطه مقابل اندیشه‌های امام و انقلاب اسلامی قرار دارد. شکی نیست که نفس مبارزه و حرکت در راه حق1 موجب شکوفایی برخی از صفات حسنه و تهذیب نفس می‌گردد، اما این مقوله که هر فرد بدون هیچ پیشینه و تمهیدی در خلال مبارزه و حرکت، بذر باورهای اعتقادی و اخلاقی در نهاد او کاشته می‌شود و یا اینکه ملکات نفسانی و هواهای شیطانی رخت برمی‌بندد، در فرهنگ تربیتی مکتب اسلام جایگاهی ندارد.
حضرت امام(ره) در طول نهضت، حتی در سخت‌ترین شرایط و مراحل آن بدون کوچک‌ترین نرمشی در مقابل افکار و افراد معلوم‌الحال، اصالت در آغاز مبارزه و استمرار آن را به پیشه داشتن «تقوی»، «تزکیه» و «خدامحوری» می‌دادند و در این مسیر از این باور خویش یک لحظه تخطی نکردند تا جایی که در همه ادوار انقلاب و عملکرد و موضع‌گیری این مرد الهی حاکمیت اصل تقدم تزکیه بر مبارزه به‌ خوبی ‌مشهود است.
تقدم «کلاس اخلاق» از سوی امام(ره) برای طلاب قبل از شروع «نهضت روحانیت» و نیز تقدم نگارش کتاب «جهاد اکبر» بر «ولایت فقیه» نمایانگر تفکر تقدم اخلاق و ترکیه به شروع هر کار سیاسی و اجتماعی از نگاه امام راحل(ره) است که همانا نگاه مکتب تشیع است. مهدی ‌هاشمی در آخرین نوار اعترافات خود ضمن اذعان به تأثیرپذیری از الگوهای خارجی در باورمند شدن به این اصل و تکیه بر این مطلب که ضعف اعتقادی و عملی را «می‌گفتیم این را در خلال عمل حلش می‌کنیم» می‌گوید:
«... در نمودهای عینی‌تر، یک مقدار همچنین بدون اینکه حالا به‌ عنوان یک اصل برای ما پذیرفته شده بود ولی عملاً یک حالت چی اسمش را بگذارم؟ حالت بی‌قیدو‌بندی در جذب نیروها یعنی می‌خواهم تفصیل بدهم بعد... یک کمی همچنین باز فکر می‌کردیم در جذب نیرو، حالا جوان‌هایی که مثلاً جذب بشوند به این حرکت تربیت بشوند و این‌ها اگر احیاناً ضعف اعتقادی و ضعف عملی هم داشتند می‌گفتیم این را در خلال عمل حلش می‌کنیم این‌طور نبود که حالا یک نیروی صد درصد پایبند و مهذب صد درصد مثلاً اگر درصدی هم ناخالصی، ضعف، نمی‌دانم فلان داشته باشد این هم مثلاً فکر می‌کنیم یک مقدار تأثیرات منفی همان الگوهای خارجی بود که در ما اثر گذاشته بود.
یک سری مسلمان‌هایی که ضعیف‌الاعتقاد بودند، یعنی اعتقاد ایمانی آن‌ها ضعیف بود مثلاً ریش می‌تراشیدند و یا در یک سری عبادات سهل‌انگار بودند این‌ها را ما چیز [= مهم] نمی‌دانستیم در مسایل مبارزه. می‌گفتیم فعلاً مسایل مهم‌تر هست. این یک نقطه انحرافی بود که در جذب نیرو و معاشرت با نسل جوان یک مقدار وجود داشت.»2
مهدی ‌هاشمی در رهگذر برداشت‌های غلط از اسلام و آیات قرآنی، در سخنرانی در قبل از انقلاب خود تحت عنوان «تجسم عاشورا» حتی پا را از باور حل شدن معضلات اخلاقی در مسیر مبارزه یک گام جلوتر می‌گذارد و تا آنجا پیش می‌رود که به استناد آیه «لیغفر لک الله ما تقدم من ذنبک و ما تأخر» نفس پیروزی انقلاب و تغییر حاکمیت را موجب آمرزش گناهان برمی‌شمارد و با مطلق کردن این برداشت و تمایز قایل نشدن بین مؤمنینی که به عشق «احدى الحسنین» به‌پیش رفته و آنانی که تنها تغییر حاکمیت و انقلاب را با تمسک به هر شیوه‌ای در سر می‌پرورانند، تالی فاسدی را القا می‌کند که همان پایبندی به اصل «هدف وسیله را توجیه می‌کند» می‌باشد چرا که این اصل مورد پذیرش مخاطبین مهدی ‌هاشمی قرار می‌گیرد که به‌کارگیری هرگونه ابزار و شیوه‌ای در راستای پیروزی انقلاب و در مسیر استمرار انقلاب و حاکمیت اسلامی از جانب خداوند بخشیده می‌شود.

توضیحات سند:

1. این باور در جناح انشعابی ‌به‌ صورت اعتقاد به بهره‌گیری از مخالفان و معاندان نظام در سیاست‌های فرهنگی کشور بروز کرد. این جناح بر این باور است افرادی که جز به حذف خط واقعی امام راضی نیستند، در ضمن به کار گرفتن، از ایده‌ها و اندیشه‌های خود عقب‌نشینی می‌کنند.
2. کالبد شکافی انحراف، نوار ۱۰.

منبع:

کتاب بن‌بست - جلد دوم / مهدی هاشمی مبانی اخلاقی صفحه 94
صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.