درباره : شایعات
تاریخ سند: 19 مرداد 1347
درباره : شایعات
متن سند:
از : 302 محترما به استحضار می رساند: اخیرا شایعاتی در مناطق آذربایجان شرقی و غربی و همچنین همدان و حتی در تهران انتشار یافته مبنی بر اینکه تیمسار آریانا و عده ای از افسران که قصد کودتا داشته اند دستگیر و بازداشت شده اند و بعضا نیز موضوع را با جریان بختیار1 مرتبط و وقوع کودتا را از جانب نامبرده با حمایت دولت آمریکا و دستیارانش در ایران دانسته اند .ساواک رضائیه در این مورد اعلام داشته به نظر می رسد انتشار شایعه مذکور از طرف افسرانی که از وضع ترفیع خود ناراضی هستند و همچنین درجه دارانی که از نظر تغییر محلهای خدمتی خود به علت اجرای طرح گسترش واحدها ناراحت شده اند می باشد .
اقدامات انجام شده: ضمن اینکه به ساواک های مربوطه ابلاغ گردید شایعه مذکور صحت ندارد موضوع شایعه نظریه ساواک رضائیه در این مورد روی کاغذ بدون مارک تهیه و جهت طرح در شورای هم آهنگی مورخه 8 /5 /47 و با تسلیم آن به نماینده ضد اطلاعات ارتش تقدیم شده است .
نظریه و پیشنهاد: 1ـ با عرض اینکه در گزارشات خبر واصله نام بعضی از اشخاصی که خبر مذکور را باز گو نموده اند برده شده لذا در صورت تصویب به ساواکهای ذینفع ابلاغ گردد با تهیه طرح قبلی افرادی که شایعه مزبور را انتشار داده اند و یا در آتیه منتشر می نمایند احضار و ضمن مصاحبه و بازجویی منشأ اصلی شایعه شناسایی ضمنا به اشخاص مذکور تفهیم شود شایعات منتشره صحت ندارد و تعهد عدم اظهار چنین مطالبی و یا مشابه آن در مجامع و محافل از نامبردگان اخذ گردد.
2 ـ به منظور خنثی کردن شایعه و جلوگیری از انتشار آن پیشنهاد می شود از طریق ارتش و وزارت اطلاعات و همچنین جراید اقدامات لازم به عمل آید و در مورد پیشنهاد فوق به عرض می رساند چنانچه تیمسار آریانا از یکی از قسمتهای ارتش بازدید نمایند و جریان آن با عکس و تفصیلات در روزنامه ها درج و از رادیوها نیز پخش گردد این موضوع کمک مؤثری در جهت خنثی کردن شایعه که از طرف اشخاص منحرف و شایعه ساز منتشر می شود خواهد نمود.
تهیه کننده ـ شفیعی رئیس بخش ـ برومند
توضیحات سند:
1ـ سپهبد تیمور بختیار: تیمور بختیار از طوایف بختیاری است او ساکن تهران بود و در سی سالگی سرهنگ 2 سوار بود و در زمان حوادث آذربایجان تیمور بختیار داوطلبانه به ستون اعزامی به آذربایجان پیوسته و در حوالی مراغه داوطلب سرکوب یک پایگاه فرقه دمکرات شده است و با جسارت تعدادی را کشته و بقیه متواری شدند.تیمور در زمان مصدق سرهنگ تمام و فرمانده تیپ زرهی مستقر در کرمانشاه بود.
انگلیسیها با اینکه وی از خوانین بختیاری بود اما برای او پرونده مستقل تشکیل دادند .
این تیپ اولین تیپی بود که در 28 مرداد سال 32 خود را شبانه به تهران رساند.
تیمور بلافاصله به دستور آمریکاییها فرمانداری نظامی تهران را ایجاد کرد.
در این مقام بیدادها کرد و به قلع و قمع پرداخت فداییان اسلام را به جوخه اعدام سپرد.
او تا سال 1335 که سرلشگر بود، به پیشنهاد آمریکاییان به درجه سپهبدی رسید و رئیس ساواک شد.
او تا سال 1339 رئیس ساواک بود.
تیمور ناسزاگویی خود را علیه دکتر امینی شروع کرد و شاه که می دانست آمریکا از امینی حمایت می کند دستور داد تیمور بختیار را به فرودگاه ببرند و به اروپا بفرستند و در ژنو به زدوبندبازی با انگلیس و امریکا پرداخت.
بختیار به فرانسه رفت و در آنجا کاملاً تحت کنترل بود.
سپس به لبنان و عراق رفت و اوج فعالیت او در عراق بود که از امکانات رژیم بعث برخوردار بود و در بغداد تعدادی افسر فراری و بازنشسته را دور هم جمع کرد و با دکتر رادمنش دبیر کل حزب توده روابطی ایجاد کرد.
سرانجام تیمور بختیار توسط یکی از اطرافیانش، که رئیس شبکه مخفی حزب توده و مأمور ساواک بود، کشته شد.
ر.ک: تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک، 3 جلد، تهران، 1377 ـ 1379