موضوع : جشن جامعه تعلیمات اسلامی
تاریخ سند: 5 دی 1341
موضوع : جشن جامعه تعلیمات اسلامی
متن سند:
شماره : 132 /311 د ـ 2 ساعت 10 صبح روز 4 /10 /41 در جشن جامعه تعلیمات اسلامی واقع در خیابان شاهپور تعداد زیادی از طلاب علوم دینی و علماء تهران و تجار که متجاوز از دو هزار نفر بودند در آنجا جمع بودند از فرهنگیان رهنما مدیرکل فرهنگ تهران.احمد بیرشک معاون وزارت فرهنگ.
آقای باقر نحوی سرپرست امور مالی وزارت فرهنگ.
آقای دکتر شهابی مدیرکل اوقاف و عده ای دیگر در آنجا شرکت داشتند آقای کوثری مدیرکل سابق وزارت فرهنگ از طرف بعضی از علماء هیئت مدیره جامعه اسلامی درباره کارهایی که جامعه تعلیمات اسلامی تاکنون انجام داده است صحبت کردند و بعضی از دانش آموزان جامعه تعلیمات اسلامی آیات قرآنی خواندند و بعضی از دانش آموزان هم درباره شخصیت حضرت پیغمبر صحبت کردند در ساعت 11 صبح آقای شیخ عباسعلی اسلامی پشت میکروفن رفت و مطالبی بشرح زیر اظهار داشت.
آقایان چندی قبل جامعه تعلیمات اسلامی در مرکز جامعه از آقای وزیر فرهنگ دعوت کرد و آقای دکتر خانلری دعوت ما را پذیرفت و به مرکز جامعه آمد و امروز هم سروران عالی مقام وزارت فرهنگ به مجلس ما تشریف آورده و در جشنی بزرگ پیغمبر اسلام که چنین روزی مبعوث شد شرکت کرده اند اینجانب از طرف جامعه تعلیمات اسلامی به آقایان مدعوین تبریک می گوییم.
دستگاه وزارت فرهنگ این مملکت مدتها است دارد با بیسوادی مبارزه می کند مبارزه با بیسوادی را در روز اول که جبرئیل برای پیغمبر نخستین آیه را آورد در آن آیه پیغمبر مبارزه با بیسوادی را شروع کرد پس این موضوع چیز تازه ای نیست.
آقایان خیال نکنید مبارزه با بیسوادی فقط برعهده وزارت فرهنگ است بلکه از عمامه به سر گرفته دولت تاجر بازاری وکیل دادگستری وزیر سناتور همه شان باید با بیسوادی مبارزه کنند بانی مبارزه با بیسوادی دین اسلام است شما در آیات قرآن و کلمات انبیاء موضوع مبارزه با بیسوادی را زیاده از حد می بینید پس در این مورد همه مسئول هستند آقایان در صدر اسلام این موضوع ها وجود داشته است منتها دشمنان دین اسلام دیدند از این راه نمی توانند میان مسلمانان ایجاد تفرقه کنند در دربار پادشاهان سیاستهای خارجی نفوذ کرد و یک فرد مسلمان خائن و جاسوس را تطمیع کردند و به او گفتند چطور ما می توانیم در میان مسلمانان نفوذ پیدا کنیم و دین اسلام را از بین ببریم آن مسلمان جاسوس گفت از طریق تجارت آزاد و تبلیغات آزاد و تعلیم و تربیت می توانیم در میان مسلمانان نفوذ پیدا کنیم و دین اسلام را از بین ببریم.
آقایان تجارت وقتی که آزاد شد ثمره اش آوردن شرابها، آوردن فاحشه ها و درست کردن دانسینگها که شبها تا صبح رجال و جوانان مملکت با زنان هر جائی دانس می دهند.
وقتی که تعلیم و تربیت آزاد شد نتیجه اش همین است که می بینیم.
وقتی که تعلیم و تربیت از دین جداست و دروس دینی در مدارس از بین رفت آن وقت نتیجه اش همین بی سوادی است که می بینیم کار بجائی کشیده است که چندی قبل آقای دکتر فرهاد رئیس دانشگاه از مردم استمداد کرده است که آقایان مردم ایران امروز اغلب دانشجویان این مملکت بی سواد هستند و ما را باید در این مورد یاری کنید.
شخص اول این مملکت اعلیحضرت در بیاناتش فرمودند که چند صد نفر لیسانسیه های این مملکت را می خواستند برای رادیو استخدام کنند در میان این عده دو نفر پیدا نشده است که بتواند کاملاً از عهده زبان مادری خودشان بربیایند وقتی که تبلیغات آزاد شد رادیو و تلویزیون در دست یک عده لامذهب و از خدا بی خبر درآمد و هر ساعت ناموس مردم را تهییج کردند آن وقت باعث خواهد شد که دو ماه از مبارزه دستگاههای مذهبی این مملکت بگذرد نه بگذارند روزنامه ها چیزی بنویسند و نه در رادیو چیزی بگویند بخدا این زندگی نیست من مرگ را به این زندگی ترجیح می دهم آقایان در همین تعلیم و تربیت که شما سنگ آن را به سینه می زنید گیر کرده اید و مانده اید.
چندی قبل اعلیحضرت گفتند اکنون هفده هزار از دانش آموزان این مملکت در اروپا و آمریکا مشغول تحصیل هستند و باید کاری کرد که تمام جوانان این مملکت در ایران تحصیل کنند آقایان اینها که از اینجا بیرون رفته اند یک عده که در آنجا کمونیست شده اند که چندی قبل دولت آلمان عذر آنها را خواسته است عده ای دیگری هم در آنجا ازدواج می کنند آنوقت به این مملکت می آیند بعدا معلوم می شود که این زنان قصد یک خیانتهایی در این مملکت دارند اخیرا هم عده ای از دختران که برای تحصیل به خارجه رفته اند در آنجا شوهر کرده اند مردم این مملکت من دارم با کمال صراحت می گویم این جوانان چنانچه بخواهند به این مملکت برگردند دیگر هیچ اثری از دین خدا نخواهد ماند.
آقایان در سال 1322 اینجانب با دست خالی در همین تهران مکتبهایی دایر کردم به هر کدام یک از آقایان که برخورد می کردم می گفتم آقایان فرهنگ این مملکت در خطر است بیایید مرا یاری کنید تا بتوانیم تعلیمات دینی را در این مملکت رواج بدهیم همه به ریشم می خندیدند ولی من تحمل کردم اکنون 140 دبستان و دبیرستان در سراسر این مملکت دایر کرده ام آقایان پنجاه هزار نسل آینده این مملکت را دارم تربیت می کنم این جوانان تربیت شده را امروز بعضی از آنها را دیدید که چطور قرآن خواندند و سخنرانی کردند.
آقایان جوانانی را تربیت کرده ایم که اینها هیچوقت توده ای و زنده باد و مرده بادگو نیستند و سنگ باران نمی کنند اما تربیت شده های شما در این دبیرستانها که در همین چند سال پیش فرهنگ تهران را سنگ باران کردند و به همین آقای کوثری که اکنون در این جا تشریف دارند سنگ زدند باید همینطور باشد وقتی که تعلیمات دینی در میان مدارس به روز تباهی افتاد و دانش آموز از درس دینی که دور ماندند نتیجه تعلیمات غلط همین خواهد شد.
شخص اول مملکت مرا خواست من رفتم برنامه کار خود را اعلام کردم و گفتم عنقریب با فعالیت مردم خیرخواه این مملکت دانشگاه هم دایر خواهیم کرد چنانچه زمین دانشگاه را تهیه کرده ایم.
چندی بعد از طرف اعلیحضرت همایونی آقای قائم مقام به من گفت اعلیحضرت فرموده اند که اسلامی هر چه می خواهد به او بدهید اکنون من آمده ام که هر چه احتیاج دارید به شما کمک کنیم من در جواب گفتم که ما به حول قوه ای الهی به هیچ چیز احتیاجی نداریم فقط وادار کنید که مزاحم ما نشوند و ما را آزاد بگذارند در این مملکت بودجه برای هر کاری وجود دارد و اما در موضوعات مذهبی بودجه وجود ندارد در زمان وزارت فرهنگی دکتر شایگان و نخست وزیری قوام السلطنه مبالغ زیادی خرج کردند و تا یک سالن دانسینگ و رقاصی برای دانش آموزان دبیرستان البرز درست کردند در همین دانشگاه چقدرها خرج می کنند ولی یک مسجدی که مثل بت خانه ها را می ماند درست کرده اند و نیمه کاره مانده است و اکنون محل مغازله دانشجویان پسر و دختر شده است این است اوضاع و وضع عمومی این مملکت.
آقایان افسران وزارت فرهنگ مثل اینکه اخیرا باز هم برای دروس دینی خواب تازه ای دیده اند من دارم صراحت به شما می گویم باید دروس دینی از لحاظ نمره از دروس اجتماعی جدا شده و مستقلاً نمره داشته باشد.
دیگر نمره عربی باید دارای یک نمره مستقل باشد و درج در نمره ادبیات فارسی نگردد مردم این مملکت مسلمان هستند باید اصول عقاید در تمام مدارس جزء دروس اجباری بشود چنانچه این جریانات عملی نشود همان بلایی که در موضوع لغو انجمن ایالتی و ولایتی روحانیون این مملکت به سر شما آوردند و مجبور شدید لغو کنید بلکه بلایی بدتر از این موضوع مجددا روحانیون به سر شما خواهند آورد به قم خواهم رفت درباره خطر تعلیمات فرهنگی مراجع روحانی را متوجه خواهم کرد این عرایض ما را توجه کنید بخدا من سرم را در کفم گذاشته ام و عمر خود را هم تمام کرده ام این عرایض ما را که نمی گذارید در روزنامه بنویسند و در رادیو هم که پخش نمی شود از مأمورین سازمان امنیت و کارآگاهان شهربانی تمنا دارم که این حرفهای ما را مو به مو به عرض مقامات برسانند و مصادر عالیه مملکت متوجه خطر آینده این مملکت بکنند به واللّه آقایان وضع خطرناکی در کمین این مملکت است به آینده خودتان رحم کنید و بیش از این با سرنوشت مردم گرسنه این مملکت بازی نکنید افسران فرهنگی مسئولیت ما محدود ولی چون رشته تعلیم و تربیت نسل آینده این مملکت در دست شماها است مسئولیت شما زیاده وسیع می باشد این عرایض ما را به جان و دل بپذیرید به خدا این برنامه های فرهنگی و این روش تعلیم و تربیت استقلال آینده این مملکت را به خطر خواهد انداخت نه اینکه خیال بکنید ما اطلاع نداریم بخدا از خود شماها با اطلاع تر هستیم بهائی ها.
یهودی ها و عیسوی ها با برنامه های منظم خودشان مشغول از بین بردن دین اسلام هستند و جوانان این مملکت را دارند منحرف می کنند آنوقت که مردم شورش کنند هرج و مرج زیادی در این مملکت پیش خواهد آمد رحم کنید به خدا این دانش آموزان ما که تحت تربیت ما هستند از سال 1322 تا حالا هیچوقت دیده نشد که زنده باد استالین بگویند ولی تربیت شده های شما زنده باد استالین گفتند برنامه جامعه تعلیمات اسلامی در روز عید که پخش گردیده پیوست تقدیم می گردد.
به سابقه شیخ عباسعلی اسلامی ضمیمه و بایگانی شود.
11 /1
توضیحات سند:
* تاریخ : 27 /8 /41 شماره : 14412 س ت موضوع : اجتماع طلاب در منزل حاج عباسعلی اسلامی سبزواری از ساعت 8 صبح روز پنجشنبه 24 /8 /41 عده ای از طلاب و وعاظ در منزل حاج عباسعلی اسلامی سبزواری واعظ در جلسه مراسم مذهبی شرکت داشتند آقایان معظم و مدبر دو نفر از واعظین در مورد منع شرکت نسوان در امر انتخابات صحبت و شدیدا به دولت حمله نمودند این جلسه تا سه روز دیگر به عنوان جلسه مذهبی ادامه دارد.در پرونده عباسعلی اسلامی سبزواری بایگانی شود.