صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: عطایی خراسانی

تاریخ سند: 1 اردیبهشت 1350


موضوع: عطایی خراسانی


متن سند:

از: 9/ﻫ تاریخ:1 /2 /1350
به: 353 شماره: 7318 /9 ﻫ
موضوع: عطایی خراسانی

یکی از روحانیون فاضل مشهد به نام عطایی خراسانی1 کتابی تحت عنوان «افسانه کتاب یا بررسی» نوشته است و در آن کتاب به عده‌ای از مؤلفین معاصر من‌جمله به دکتر علی شریعتی مزینانی استاد دانشکده ادبیات و علوم انسانی مشهد و مهندس بازرگان استاد دانشگاه تهران و علامه برقعی مؤلف کتاب «عقل و دین» و کتاب «درسی از ولایت» و نیز به شیخ ذبیح‌الله محلاتی2 و غیره به شدت انتقاد نموده است.
شب 18 /1 /50 نوغانی واعظ معروف مشهد که در حرم مطهر امام رضا (ع) به منبر رفته بود و شب آخر منبر وی بوده، حملات شدیدی به عطایی خراسانی و به همه آخوندها و به‌اصطلاح روحانیون و همه علما و مراجع نموده و حرفهای تند و زننده ادا کرده. من‌جمله اظهار داشته که اول مجاهد من بودم، فعالیت‌ها کردم، اینها که بعداً به‌اصطلاح جزو مجاهدین شدند به‌خاطر مادی و عوام‌فریبی بوده است. گفتار نوغانی واعظ معروف مشهد در طلاب جوان تأثیر بسزایی گذارده و تصمیم به انتقام گرفتن از او نموده و شب 19 /1 /50 نوغانی که در مسجد برقی‌ها واقع در خیابان خاکی منبر رفت، بیش از 100 الی 150 نفر طلاب پای منبر نوغانی رفته و موقعی که نوغانی یک ربع سخنرانی کرده، بلافاصله همه طلاب از جا برخاسته‌اند تا نوغانی را کوچک کنند و به موازات برخاستن طلاب نوغانی چند دقیقه سکوت کرده و مجدداً شروع به سخنرانی نموده است.
نظریه شنبه: چون نوغانی در منابر از خود تعریف می‌کند، لذا موجب تحریک عده‌ای از طلاب خام و بی‌فکر می‌گردد و آنان را وادار می‌کند که بر او بشورند و باعث تشنج و مداخله مأمورین شده و موجب بروز حادثه گردد و در نتیجه مخالفان کشور این موضوع را به‌اصطلاح پیراهن عثمان وانمود کرده و به نام دستگاه تمام نمایند تا مردم نسبت به دستگاه بدبین شوند. ضمناً شنیده شده که عده‌ای از طلاب مذکور گفتار نوغانی را ضبط کرده و برای آقای فلسفی واعظ معروف در تهران فرستاده‌اند تا باعث ناراحتی و بدبینی فلسفی نسبت به نوغانی گردد.
رفعت
به استحضار رئیس بخش 312 برسد.
بخش 353 ـ 1 /2 /50
آقای وثوقی! ضمن درج در گزارش، یک جلد کتاب جهت بررسی تهیه، ضمناً بهره‌برداری شود ـ 7 /2
در گزارش 8 /2 /50 درج گردید.
بهره‌برداری شد ـ 13 /2 /50
4 نسخه
161126 بایگانی شود.

توضیحات سند:

__
1. حجت‌الاسلام علی‌اصغر عطایی خراسانی فرزند حسن در سال 1315ش. در مشهد متولد شد. پس از دریافت مدرک سیکل، به حوزه مشهد رفت و در آنجا از محضر اساتید آن حوزه ازجمله آیت‌الله‌العظمی میلانی بهره برد و در کنار تعلیم، دروس مقدماتی را نیز به طلاب جوان آن حوزه تدریس می‌کرد. سپس در سال 1340 به قم رفت و ادامه تحصیل خود را در آنجا پی گرفت. ایشان در آن سال‌ها و سال‌های بعد، هم‌زمان در حوزه‌های مشهد و قم دروسی را نیز تدریس می‌کرد و همچنین، به پژوهش‌هایی در دین مشغول شد و تا پایان عمر، آن را ادامه داد. در کنار فعالیت‌های علمی، از فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی نیز غافل نبود. او با آغاز نهضت امام خمینی (ره) و جنبش روحانیون حوزۀ قم، به صف مخالفان رژیم پیوست و در هنگام حادثه مدرسه فیضیه نیز از نزدیک شاهد جنایت مأمورین حکومتی بود و مشاهده همین وقایع، عزم او را برای مبارزه بیشتر کرد و تا پیروزی انقلاب اسلامی در این راه کوشید و پس از انقلاب اسلامی نیز از فعالیت‌های اجتماعی کناره نگرفت و ارتباط با مردم را حفظ کرد. او در سال 1362 امام جمعه شهرستان طرقبۀ مشهد شد و به‌عنوان اولین امام جمعه آنجا، سالها به تبلیغ و تعلیم آموزه‌های اسلامی و فعالیت‌های فرهنگی در آن شهرستان پرداخت. از حجت‌الاسلام عطایی کتب و مقاله‌های بسیاری در حوزۀ علوم و معارف دینی و اسلامی باقی مانده است که برخی از آنها به زبانهای دیگر نیز ترجمه شده است. ایشان سرانجام در ابتدای زمستان سال 1388 در طرقبه درگذشت.
2. آیت‌الله ذبیح‌الله محلاتی، (متولد 1271 ﻫ ش، محلات) مقدمات تحصیل را نزد شیخ عبدالحسین کبیر در محلات به پایان رسانید. سپس همراه با مادرش عازم نجف‌ اشرف شد و در آن جا از محضر رجال علم و حدیث و درایه سود برد و در درس خارج اساتیدی چون شیخ مرتضی طالقانی، عبدالرحمان قزوینی، آیت‌الله عبدالحسین رشتی، آیت‌الله اصطهباناتی، حجت‌الاسلام سیدمحمد فیروز‌آبادی، آیت‌الله سیدابوتراب خوانساری، شیخ محمدجواد بلاغی، فاضل نیشابوری، شیخ صادق بروجردی، آیت‌الله نایینی، آیت‌الله سیدضیا‌ءالدین عراقی، آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی و آیت‌الله سیدحسن صدر شرکت کرد. وی با اتمام تحصیلات، پس از پانزده سال اقامت در نجف‌اشرف، به سامرا رفت. در آن جا نزد آیت‌الله میرزا‌ محمد تهرانی و آیت‌الله شیخ آقا بزرگ تهرانی ماند و به تدریس در حوزۀ سامرا و مدرسۀ میرزای شیرازی پرداخت. در همین شهر به فعالیت تحقیقاتی پرداخت که حاصل آن دو اثر مأثر الکبراء فی‌تاریخ سامراء، به زبان عربی (دوازده جلد که سه جلد آن در تهران به چاپ رسیده) و الکلمه التامه فی اکابر العامه، به زبان فارسی (پنج جلد) است. دورۀ اقامت وی در شهر سامرا نزدیک به بیست و پنج سال به طول انجامید. وی در سال 1327 به تهران بازگشت و در مسجد مشیرالدوله واقع در مسگرآباد به اقامه جماعت و تبلیغ و نشر معارف اسلامی پرداخت. از جمله آثار قلمی ایشان است: دایرۀالمعارف شش جلدی ریاحین‌الشریعه (به فارسی و حاوی شرح حال بانوان دانشمند شیعه در زمینه علم و ادب و مذهب در تاریخ اسلام)؛ الحق‌المبین (در قضاوت‌های امیرالمؤمنین)؛ اختران تابناک (در دو جلد)؛ قره‌العین فی‌ حقوق‌الوالدین؛ وقایع الایام (دوجلد)؛ لطایف الحکایات یا داستان‌های آموزنده (مشتمل بر 303 حکایت در 576 صفحه در دو جلد؛ درخصوص سیداحمد کسروی)؛ صندوق النفایس؛ کشکول؛ مجموعه کبیری (عربی و فارسی)؛ نعم‌النصیر (ترجمۀ بعضی از قسمت‌های کتاب الغدیر). آیت‌الله ذبیح‌الله محلاتی در اسفند سال 1364 دارفانی را وداع گفت.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 07 صفحه 27


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.