صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

وزارت امور خارجه

تاریخ سند: 26 فروردین 1343


وزارت امور خارجه


متن سند:

محرمانه ترجمه نشریه به زبان عربی حاوی بیانات آیت الله خمینی در مسجد قم مقدمه موقعی که آیت الله خمینی پس از 10 ماه از بازداشت مراجعت نمود همه خرسند شدند.
و چون این شخص که حافظ شرع و دشمن عالم یهود و استعمار میباشد از بازداشتگاه خود بازگشت مردم احساس پیروزی و موفقیت کرده و با شعف و سرور خاصی بدارالعلم آمده دستهایش را میبوسیدند.
دستهایی که هیکل استبداد را تهدید و چشم استعمار را کور کرده و موجودیت عمال استعمار را از بین برده و مانند تیری بر دل عالم یهود و اسرائیل فرو رفت.
فرزند پیغمبر که شجاعت را از جدش به ارث برده از قیطریه بازگشت.
چندی نور او از نظر مؤمنین پنهان گردید به گمان اینکه نور حقیقت را میتوان پشت پرده حجاب مخفی داشت و آثار نبوت و مقام شامخ ولایت و نفوذ امامت را میتوان از بین برد و ریشه رسالت را که در کالبد وی متمرکز شده است میتوان قطع نمود.
گروه مخالف سعی کردند ستاره هدایت و نور ارشاد را پنهان سازند ولی شخص عظیمی در برابر آنها ظاهر شد که آسمان از هیبت او بلرزه در آمد و با دعوت به حق و فریاد (ویأبی اللّه الاان یتم نوره و لو کره المشرکون) زندگی متنفذین و کاخ دارائی که به ملت ظلم کرده اند در هم پیچیده شد و بر آنها تلخ گردید و دانستند که مقام پیغمبر بالاتر از آن است که لطمه ای به او وارد آید و هر گاه بسوی دین او دست درازی شود آن دست قطع خواهد شد و هر نیرویی در برابر او نابود میشود لذا برای حیثیت و آبروی خود تلاش نمودند و حالیکه در برابر همه مفتضح شده بودند.
در دوازده هم محرم سال 1383 ایران به جنبش در آمد.
امام قهرمان پس از آنکه روان تازه ای در کالبد مردم دمید بازداشت شد لذا مردم پایتخت بجوش آمده خواهان آزادی پیشوای خود شدند و فریاد میزدند یا مرگ یا خمینی.
ولی پاسخ آنها گلوله و لگد بود عده ای کشته و عده ای زخمی شدند.
پس از آن جز صدای تیر و توپ و غرش تانکها صدای دیگر شنیده نمیشد.
ستمگران وقوف داشتند که خونهای ریخته تعلق به مجاهدین آزادی دارد و می دانستند که آن خونها نور و حقیقت داشت و بدین نحو واقعه دوازدهم محرم (15 خرداد) گذشت و طرفداران حقیقت پیام مرگ را اطاعت نمودند چون آنها خواهان زندگانی واقعی تحت هدایت و سایه اسلام بودند (شعر).
هرگاه ملتی بخواهد زنده بماند ناچار قضا و قدر از او اطاعت خواهد کرد.
شب به پایان میرسد و بند باز خواهد شد.
گرچه خبرگزاریها این واقعه را اطلاع دادند ولی امام خمینی و عده ای از خیرخواهان از آن بی اطلاع بودند چون دیوار زندانها مانع رسیدن اخبار به آنها بود.
امروز آفتاب حقیقت ابرهای ظلم را برطرف ساخته آن مرد مسلمان از بالای منبر مسجد حقایق را آشکار و به همه اعلام داشت که نهضت مذهبی و آمال روحانیون اتحاد مسلمانان علیه صهیونیزم و بی دینی میباشد و مرام شیعیان را در مبارزات ملل اسلام در راه استقلال و مبارزه با اسرائیل اعلام داشت و دست برادری بسوی تمام مسلمانان جهان دراز کرد و روابط محبت و برادری را تأکید نمود.
خمینی در راه خدا قیام کرد و در راه خدا بازداشت شد و مورد زجر و شکنجه قرار گرفت و خود را در راه خدا وقف نمود.
خداوند متعال میفرمایند (والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان اللّه لمع المحسنین) آنها که برای ما جهاد میکنند به راه ما هدایتشان خواهیم کرد.
خدا همیشه با خیرخواهان است.
اینک متن اظهارات بسم اللّه الرحمن الرحیم انالللّه و انا الیه راجعون (گریه مردم) من تاکنون گمان نمی کردم که از نطق و صحبت عاجز باشم ولی امروز اظهار تألمات خود و آنچه نسبت به اوضاع و احوال مسلمانان مخصوصا ایرانیان احساس می کنم و بالاخص از ذکر اتفاقاتی که در این سال نحس بوقوع پیوسته در مدارس علمیه روی داده و حادثه دوازدهم محرم عاجز میباشم.
من از واقعه دوازدهم محرم اطلاعی نداشتم چون در آن موقع در زندان بودم.
خدا شاهد است که واقعه دوازدهم محرم قلب ما را جریحه دار کرد (گریه حضار) از روزیکه از زندان خارج شده به اینجا آمدم منظره دردناک و کشته شدن اطفال بی گناه و جوانانی که در گذشته و مادرانی که جوانان خود را از دست داده اند و زنهائیکه برادران خود را گم کردند و چشم گریان آنها در برابر من مجسم میشود (گریه مردم) این است نشانی تمدن آنها و ارتجاع ما متأسفانه صدای ما بگوش جهانیان نمیرسد و گریه زنان داغدیده را مردم جهان نمیشنوند ما را کهنه پرست و مرتجع میخوانند طبقه علما را تابع ارتجاع سیاه میباشد.
روزنامه های بیگانه و مزدور را برای از بین بردن ما آماده کردند.
ما را مخالف اصلاحات می خوانند.
اصلاح اساس دین ماست.
میگویند ما مخالف ترقی ملت هستیم میگویند علمای دین میخواهند با الاغ سفر کنند.
میگویند علمای دین برق نمیخواهند هواپیما نمیخواهند آنها مرتجع هستند و میخواهند به عقب برگردند.
و حالیکه علمای دین مخالف این مصائبی هستند که نصیب ملت ما شده است.
علمای اعلام مخالف این قبیل زجر و قتل و زورگوئی و دیکتاتوری و استبداد میباشند.
با این ترتیب آیا نظر علماء کهنه پرستی است.
علمای اسلام بودند که در برابر استبداد شاه در صدر مشروطیت قانون اساسی قیام کرده به آزادی ملت تحقق دادند قوانینی وضع نمودند که به نفع ملت و استقلال و اسلام بود.
آیا آنها که آزادی را با خون خود و با تحمل مشقت بدست آوردند مرتجع می باشند؟ امروز نیز وقایع تاریخی تکرار میشود، روحانیون قیام کردند و شوریدند ملت هم به تبعیت از آنها قیام کرد.
منظور آنها اجرای قوانین اسلام بود.
آیا این ارتجاع است؟ آیا رسول اکرم مرتجع بود؟ آیا قوانین اسلام که در راه آن این همه زجر دیده ایم ارتجاعی است؟ آیا دعوت کردن به این قوانین ارتجاع است؟ آیا خداوند متعال مرتجع است؟ آیا جبرئیل امین که واسطه وحی الهی است مرتجع میباشد؟ علماء از صدر اسلام که مبّلغ قوانین الهی می باشند مرتجع هستند، آیا ابلاغ کردن احکام الهی ارتجاع است؟ در اسلام ارتجاع نیست.
اسلام آدم را آزاد گذارد.
و انسان را برجان و مال و ناموس خود حاکم قرار داد.
هر شخصی در اسلام از حیث خانه و مسکن و خوردن و آشامیدن باستثنای آنچه مخالف شرع است آزاد میباشد.
از جمله قوانین اسلام این است که اگر شخص بر شخص دیگری حمله کند حق دارد شخص حمله کننده را بکشد اسلام تا این اندازه با آزادی و آزادگان موافق است.
با این ترتیب آیا می توان اسلام را ارتجاع سیاه نامید؟ علمای اسلام از خود چیزی ندارند و ما شخصا همیشه برملا گفته ایم که پیغمبر خدا فرمود.
و پیغمبر خدا میفرماید خدا فرمود پس اگر ما مرتجع هستیم پیغمبر خدا هم مرتجع است.
ای مرد اینکه ما را مرتجع و کهنه پرست میخوانید.
در این صورت شما باید اسلام را نیز مرتجع بخوانید.
زیرا آنچه را که میگوییم از پیش خود نیست ما در این کار دخالتی نداریم.
بنابراین شما میگویید رسول خدا محمد(ص) مرتجع است.
وای براین تجدد ـ اگر شما تابع اسلام هستید که اسلام اساس آزادی و آزادگان و راهنمای پیشوایان استقلال است این است اسلام کجای آن ارتجاع است؟ کدام یک از احکام آن مرتجعانه است بفرمایید توضیح دهید.
بیایید گفتگو کنیم و منظور خود را به یکدیگر بفهمانیم.
نه اینکه برای پرده پوشی و حفاظت خود به بیاناتی ایراد کنید و مدعی شوید که ارتجاع سیاه را از بین خواهید برد.
بلکه باید با ما بحث کنید و ثابت نمایید آنچه پیغمبر آورده است مرتجعانه است.
سپس در این باره به بحث و گفتگو بپردازیم که آیا این گفتار درست است یا خیر و بعد برای شما ثابت کنیم که در اسلام ارتجاع نیست.
ما میگوییم بنده دیگران نباشید، گوشواره ای در گوش دیگران نباشید.
ما خواهان عزت و شرافت شما هستیم، ما بنام اینکه شما رئیس دولت اسلامی هستید به شما نصیحت میکنیم.
ما میخواهیم شما بزرگوار و سرور و حافظ استقلال باشید بالاتر از آن باشید که از دیگران تبعیت کنید.
دست خود را برای چهار دلار دراز نکنید هر کنفرانس که تشکیل میدهید جز گدائی کردن دلار چیزی در آن نمی بینم ما مخالف تمام اینها هستیم.
اگر این ارتجاع است پس واقعا ما مرتجع هستیم و اگر آن تمدن است پس شما واقعا متمدن میباشید.
اگر به قوانین اسلام اعتقاد دارید این است قوانین اسلام.
و اگر به قانون اساسی متکی می باشید قانون اساسی به مردم آزادی داده است که در خانه و مسکن و کار و منال و زندگانی خود آزاد باشند بدیهی است قانون اساسی مانع تجاوز شده است.
لذا به آن عمل نمایید.
این ما و شما و قانون.
اگر واقعا خواهان ترقی ودمکراسی هستید به آن عمل نمایید قانون اساسی به مطبوعات و انتشارات آزادی داده است آیا شما آن آزادی را داده اید؟ ما میگوییم روزنامه ها را آزاد بگذارید تا هر چه روزنامه نگاران دارند بگویند.
متمم قانون اساسی را که با خون علمای ما و خون ملت نوشته شد اجرا نمایید و اگر ما اعتراضی کردیم بگویید مرتجع هستید.
پانزدهم خرداد ننگ آور، آنها یقین حاصل نمودند که هدف آنها با زور فشار و سرنیزه تحقق نخواهد یافت و با آنچه در روز دوازدهم محرم (15 خرداد) روی داد یعنی خراب کردن مدرسه فیضیه و مدرسه طالبیه و توهین کردن به علمای اسلام و وارد آوردن زور و فشار و حیله و زندان و تبعید، کاری نخواهد کرد.
تا اینکه مردم دنیا نسبت به آنها اعتراض کردند.
دوازدهم محرم روی آنها را سیاه کرد.
دوازدهم محرم صفحه سیاهی در دفتر تاریخ خواهد بود که محو نخواهد شد.
آنها اعتراف کردند که پانزدهم خرداد ننگ آور بود.
این را گفتند ولی علت آن را ذکر نکردند ما نیز میگوییم که ننگ آور بود و نکته ای که در آن بود یادآور می شویم.
ننگ آور بود چون ملت بیچاره را هدف مسلسل و تانک و زره پوش گذاشتند که با پول همین ملت تهیه شده است.
آیا آنچه رخ داد خیانت نبوده است.
گناه آن بیچاره ها چه بوده؟ ما چه کرده ایم؟ کار ما یک رشته نصایحی بوده که اظهار داشتیم.
آیا نصیحت مستلزم این تجاوز بود؟ ما که این اظهارات را میکنیم آیا مرتجع هستیم؟ و شما که مردم را بازداشت و زندان می کنید و آنها را از میهن خود تبعید میکنید مرتجع نیستید؟ بازداشتگاهها و زندانها از علما و استادان پر شده است.
بندرعباس از تبعید شدگان مملو شده است.
آنها گناهی ندارند جز اینکه گفته اند ما نمیخواهیم اسیر دیگران و تابع استعمار باشیم.
قانون اساسی مشمول مرور زمان نمیشود.
یا به قانون اساسی عمل کنید یا آنکه رسما اعلام دارید که خلاف آن عمل می کنید.
بما صراحتا بگویید که به قانون اساسی وقعی نمی گذارید.
اگر چه حرفهایی از دهانتان در آمد دلالت بر آن میکند که قانون اساسی دیگر مفید نمی باشد چون پنجاه سال قبل وضع شده است.
قانون اساسی مشمول مرور زمان نخواهد بود.
قانون اساسی که طبق آن تمام هم میهنان و مردم در زندگانی آزاد هستند و آزادی روزنامه نگاری و اظهار نظر را تضمین کرده است آیا نقص دارد که ملغی شود؟ طرح جنایتکارانه ای که روزنامه اطلاعات آن را انتشار داده است.
روزنامه نگاران اینجا اگر چه خبیث هستند (به استثنای عده معدودی از آنها) ولی با وجود بدطینتی که دارند نمی خواهند چنین باشند.
شما آقایان در روزنامه کثیرالانتشار اطلاعات شماره سه شنبه هیجدهم فروردین ماه ملاحظه نمودید که چه نقشه ای کشیده اند.
روزنامه مزبور اظهار داشته بود خوشبختانه آراء و نظریات آقایان علماء از شاهنشاه پشتیبانی می کند و انقلاب جدید را تأیید میکنند.
این آقایان که با شما هم عقیده بودند معرفی بفرمایید چه اشخاصی هستند علمای مبرز ما معروف هستند.
بعضی در قم و قسمتی در مشهد و عده ای در نجف اشرف اقامت دارند و عده ای در تهران و سایر شهرها هستند خداوند آنان را حفظ نماید.
آیا هیچیک از این آقایان علماء با شما موافق بودند؟ اگر مرد هستید چرا نام آنها نمی برید؟ بگویید آن شخص مثلاً خمینی است.
بگویید خمینی موقعی که نزد ما، زندانی بود چنین گفت : ولی خمینی اگر چنین اظهار کرده باشد در اشتباه می باشد آیا ممکن است خمینی با شما در راه ظلم هم عقیده باشد؟ اگر چنین باشد دچار اشتباه بزرگی شده است.
روزی که خمینی در زندان بود اصرار داشت مقام شامخ اسلام را حفظ کند آیا می توان از حفاظت آن صرفنظر کرد؟ اسلامی که پیغمبر اکرم در راه آن مصیبتها کشید و خون ائمه اطهار در راه آنها ریخته شد و علمای مسلمین دچار ظلم و اذیت شدند آیا خمینی و امثال خمینی می توانند چیزی برخلاف آن بگویند؟ هر کس چنین بگوید از جامعه طرد خواهد شد.

منبع:

کتاب قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 5 صفحه 166






صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.