صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 14 فروردین 1357


متن سند:

از : فرانسه به : 332 شماره : 25 در روز 27 اسفند ماه از طرف کنفدراسیون گروه اتحاد کمونیستی (جبهه ملی سابق بخش خاورمیانه) دعوتی به عمل آمد که شامل بود از سخنرانی فریدون تنکابنی نویسنده ای که اخیرا به خارج آمده است.
برنامه سخنرانی در ساعت 1515 روز یکشنبه 28 اسفندماه 36 در محل خیابان سن ژاک شماره 170 شروع شد.
شرکت کنندگان از گروههای مختلف دانشجوئی حدود 100 تا 120 نفر بودند.
در آغاز فریدون تنکابنی مقدمه ای درباره تشکیل کانون نویسندگان گفت و سپس قرار شد بجای بحث و گفتگو کسانی که سئوال دارند روی کاغذ نوشته و به وی بدهند.
سئوالات زیادی مطرح شد که اهم آنها درباره موضع کانون نویسندگان درباره شرایط و اوضاع داخلی بود.
به طور کلی پرسش ها را می شود به سه دسته تقسیم کرد.
1ـ پرسش هایی که به وضع کانون و نحوه تشکیل آن مربوط می شد.
2ـ پرسش هایی که موضع کانون را در برابر جناح های مختلف که در حال مبارزه هستند و نیز نحوه سانسور.
3ـ پرسش هایی که از طرف افراطی ها که حملات شدیدی را نسبت به کانون شامل می شد که عبارت بود از اینکه کانون نویسندگان درباره سانسور خود سانسور کننده است و با گامهای محتاطانه ای که برمی دارد برای مردم ایران جالب نیست و اصولاً با توده ها فاصله دارد.
تعدادی از سئوال های مطرح شده به شرح زیر می باشد.
1ـ با برگزاری شب های شعر در تهران تا چه حد کانون موفقیت بدست آورده.
2ـ شرکت کنندگان در این برنامه ها آیا همه دانشجو و تحصیلکرده بودند یا از طبقات دیگر هم شرکت کرده بودند.
3ـ کانون برای مبارزه با سانسور چه کارهائی انجام داده است.
4ـ ایده ئولوژی کانون و مشی آن چیست.
5 ـ آیا کانون صرفا یک مبارزه صنفی را انجام می دهد یا مبارزه سیاسی.
6ـ چرا کانون پس از روی کار آمدن کارتر شروع به کار کرد.
7ـ شما چرا از گفتن حقایق وحشت دارید و دقیقا به پرسش ها پاسخ نمی دهید.
چرا بحث و گفتگوی آزاد را نپذیرفتید.
8ـ موضع کانون نویسندگان درباره زندانیان سیاسی چیست.
9ـ چرا باقر مؤمنی در اعتراضی که نسبت به نویسندگان مبارز چون بهروز دهقانی ـ صمد بهرنگی کرد به دکتر شریعتی اشاره ای نکرده است.
10ـ درباره یکی از اعضای کانون که نویسنده کتاب (بررسی چند مسئله اجتماعی) که نقدی بر آثار شریعتی نوشته شما چه می گویید چرا وی به شریعتی نقد نوشته در حالی که دکتر شریعتی مبارزه می کرده است.
11ـ وضع کنونی سانسور چگونه است و آثار شما آیا هنوز هم سانسور می شود.
12ـ شرایط عضویت در کانون نویسندگان چیست.
آن طور که شما گفتید پس ابراهیم صهبا هم می تواند عضو کانون بشود.
13ـ موضع کانون نویسندگان در مقابل دولت ضد خلقی شوروی ـ حزب خائن توده ـ چیست.
و دیگر پرسش ها تقریبا از همین قبیل بود که جواب تنکابنی چنین بود.
کانون نویسندگان برای آزادی بیان و فکر در ایران بوجود آمده است و تمام کسانی که حدود 130 [نفر] هستند معتقد هستند که در ایران سانسور وجود دارد و باید این سانسور از میان برود.
اقدامات ما در این جهت است که هر کس بتواند آزادانه افکار و عقاید خود را بیان کند.
حرکت ما یک حرکت صنفی است در جهت آزادی بیان و قلم است و به ناچار در مبارزه با سانسور.
اخیرا شایع شده است که سانسور کم شده است اینگونه نیست بعضی از آثار که دیگر ضرری برای دستگاه ندارد بله ولی برای نمونه همین کتاب ها و قصه هائی که من نوشته ام در بعضی جاها آنرا سانسور کرده اند (سپس چند مورد را در قصه ای که نوشته بود خواند).
درباره ایده ئولوژی پرسیدید.
کانون دارای ایده ئولوژی مشخصی نیست یعنی اعضای کانون همه نویسندگان و شعرائی هستند که دارای اعتقادات مختلف هستند و کارشان تنها در یک نقطه مشترک است و هدفشان یک وجه اشتراک دارد که آن مبارزه با سانسور و همانطور که گفتم کانون تنها مبارزه صنفی دارد ولی باید دید برای چه این مبارزه صنفی است برای آزادی.
آزادی خود یک مقوله سیاسی است.
بنابراین در اصل مبارزه صنفی است که مبارزه سیاسی را در پس دارد.
باید بگویم که کانون پس از روی کار آمدن کارتر شروع بکار نکرد.
قبلاً تاریخچه کانون را گفتم.
دائم این پرسش تکرار می شود که من از گفتن حقایق وحشت دارم اینگونه نیست در تهران در شبهای شعر درباره کانون درباره آنچه ما به دور هم جمع شدیم صحبت شد و عواقب آن را شما خوانده اید.
بازداشت ـ حمله و ضرب و شتم بنابراین ترسی نیست.
بحث و گفتگو در اینجا نمی تواند انجام شود برای این من بهتر دیدم که شما سوالات خود را نوشته و من به آنها جواب دهم.
موضع کانون نویسندگان درباره آن دسته از زندانیانی است که نویسنده یا شاعر باشند و برای اثر و قلمشان دستگیر شده باشند کانون از این افراد حمایت می کند به دولت اعتراض می کند و این اعتراض را به گوش جهانیان تا آنجا که امکان داشته باشد می رساند.
درباره باقر مؤمنی و اعتراض وی درباره نویسندگان ذکر شده خود ایشان می داند زیرا هر نویسنده ای نسبت به نویسندگان دیگر و کارهایشان اظهار نظر می کند.
در مورد کتاب (بررسی چند مسئله اجتماعی) از علی اکبر اکبری عضو کانون تنها می توانم بگویم که هر نویسنده ای مختار است که اثر دیگری را نقد کند و آزادانه درباره کتاب دیگران بنویسد و اصولاً نقص کانون همین است که شما و من و یا یک دیگری آزادانه بتوانیم آثار دیگران را نقد کنیم.
کانون می خواهد آزادی اندیشه و نقد باشد.
راجع به وضع کنونی سانسور همانطور که گفتم از میان نرفته است و وجود دارد همانطور که می دانید و شنیدید بخشی از داستان خودم را خواندم و هر جا کلماتی که خوششان نیاید حذف می کنند.
گفتید شرایط عضویت چیست.
ابراهیم صهبا را مثال زدید که می دانیم ایشان عضو کانون نخواهد شد ولی بنا به فرض محال که از گذشته اش دست بردارد و در جهت آزادی افکار و عقاید قدم بردارد چرا که نه.
عضو کانون خواهد بود.
درباره موضع کانون نویسندگان در مقابل فلان دولت یا گروه یا حزب ما هیچ موضع مشخصی نداشته و نباید داشته باشیم همانطور که گفتیم ما مبارزه صنفی داریم برای آزادی بیان و قلم.
سئوال دیگر این بود که در آینده کانون چه خواهد کرد آیا هیئت دبیران خواهد داشت جواب.
تا به حال هیئت موقتی بوده که در آینده نزدیک ما در جلساتی که داریم هیئت ثابت دبیران را انتخاب خواهیم کرد.
سئوال ـ گروههای خارج از کشور چه می توانند برای کانون انجام دهند.
جواب ـ تا به حال در اینجا یا جاهای دیگر شما همت کردید سخنرانی ها ـ نامه ها و قطعنامه های ما را منتشر کردید و صدای ما را به گوش جوامع بین المللی رساندید و از این پس بیشترین کمک شما نیز همین خواهد بود.
ناطق سپس گفت من خسته شدم و شما هم حتما خسته اید بنابراین از این که در اینجا جمع شدید و صحبت های مرا شنیدید و از اینکه به نحوه دید شما آشنا شدم بسیار خرسندم.

منبع:

کتاب کانون نویسندگان ایران به روایت اسناد ساواک صفحه 411





صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.