صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

بازجویی از حبیب فرزند حسن شهرت هاشمی نژاد

بازجویی از حبیب فرزند حسن شهرت هاشمی نژاد


متن سند:

س ـ هویت خود را بنویسید ج ـ سید حبیب هاشمی نژاد فرزند سید حسن دارای شناسنامه شماره 43 صادره از بهشهر متولد سال 1311 دارای زن و 5 فرزند محل سکونت مشهد خیابان شاه میدان 13 مقابل پلاک 4 شماره تلفن 31980 محل تدریس مسجد واقع در کوچه میر علم خان خیابان راسته حمام شاه تابعیت دولت شاهنشاهی ایران و داری مذهب تشیع شغل ـ تدریس ـ منبر ـ نویسندگی هاشمی نژاد س ـ آیا تاکنون از طرف مقامات انتطامی دستگیر و زندانی شده اید؟ موضوع و چگونگی اتهام و سرانجام پرونده اتهامی خود را بنویسید ج ـ چهار بار سابقه بازداشت دارم که با ذکر علت آنها بدین شرح است الف ـ در سال 42 در تهران بعلت منبری که در ایام عاشورا در مسجد مروی تهران میرفتم در آن بار مجموعا 41 روز در بازداشتگاه موقت تهران بازداشت بودم و بعدا با این تعهد که از حوزه قضائی تهران بدون اطلاع مقامات قضائی خارج نشوم از زندان آزاد شدم و چون عازم مشهد بودم با اطلاع کتبی بمقامات قضائی بمشهد رفتم ب ـ اواخر سال 42 و یا اوائل 43 بود که در مشهد بعلت منبرهائی که در چند محل و از آنجمله در مسجد فیل میرفتم بازداشت شدم در آن بار 93 روز بازداشت بودم و سپس با قید ضمانت آزاد شدم و پس از چند سال آن پرونده بجریان افتاد و دادگاه مرا به دو ماه زندان قابل خرید محکوم کرد ج ـ احتمالاً سال 2533 بود که بعلت ده شب منبر که در مسجد سید اصفهان داشتم بازداشت شدم و پس از بازداشت علاوه بر سخنرانیهائی که داشتم درباره نامه ای از من سئوال و بازجوئی شد که در منزل صلواتی بدست آمده بود و موضوع نامه (همانگونه که در پرونده اینجانب در اصفهان منعکس است) از این قرار است که من حدود دو سال قبل از آن تاریخ در بابل منبر میرفتم یکروز دانش آموزی که الان نام او را بخاطر ندارم ولی در پرونده من در اصفهان نام او را نوشتم بمن گفت که من قطعه شعری را درباره فلسطین شنیده ام و نمیدانم متعلق بچه کسی است و چند قطعه از آن اشعار خواند و من چون قبلاً آن شعر را که در مکتب اسلام بنام صلواتی دیده بودم گفتم این اشعار مربوط به فضل اللّه صلواتی است و من در طول سالهای گذشته که باصفهان برای منبر میرفتم این شخص را که پای منبر می آمد و با تعدادی از افراد که معمولاً بعد از منبرها اطراف واعظ در همان مجلس می نشینند و خود را معرفی میکنند شناختم و او خود را دبیر معرفی کرد که ضمنا در انتشارات خود هم کار میکند در آنجا من بآن دانش آموز آدرس همان انتشارات خود را دادم و آن دانش آموز ضمن نامه ای که باو نوشته بود جریان ملاقات با من و همین مذاکره بالا را که من با او داشتم برای صلواتی در نامه نوشت و نوشت که من آدرس شما را از فلانی گرفتم و این نامه در منزل صلواتی بدست مقامات محترم امنیتی افتاده بود و چون از من در آن نامی بود جریان را از من بازجوئی کردند و من جریان را نوشتم و بر اساس این دو موضوع (منبر که اتهام اصلی بود) و آن نامه که نام من در آنجا بود حدود دو ماه در اصفهان بازداشت بودم و سپس در دادگاه از هر در اتهام تبرئه شده و آزاد گردیدم اما بدون آنکه رسما بمن ابلاغ گردد ظاهرا منبرم از آن تاریخ ممنوع گردید هاشمی نژاد د ـ چهارمین بار که همین بار اخیر است در مشهد بازداشت شدم و این بازداشت در تاریخ 31 /3 /34 بود که البته تاریخ رسمی بازداشت را 2 /4 /34 زده اند و اتهام من دو چیز بود یکی اینکه من در خانه ام (با آنکه ممنوع المنبر بودم) منبر رفتم و از جرائد که جریان قم را مارکسیستی خوانده بودند انتقاد کردم در حالیکه مسئله تعطیلی درس من بخاطر جریان قم نبود باین علت که من صبح آنروز به درس رفته بودم و از تعطیلی درسها آگاهی نداشتم و وسط درس شیخی که من او را نمی شناختم آمد و گفت اساتید بزرگ مانند میرزا جواد تهرانی و آقای مروارید درس را تعطیل کرده اند بدون آنکه ...
.
علت تعطیلی را او یا من ذکر کنیم و چون رسم حوزه های علمیه همیشه این بوده و هست که میزان تعطیلی و یا شروع درسها درس مدرسین بزرگ و عمل آنها است از این نظر و طبق این سنت من درس را تعطیل کرده بودم و اما مسئله منبر ـ روضه خانه من که خیلی محدود و مختصر بود طبق معمول سنواتی بود که من در ایام وفات حضرت زهرا(ع) داشتم و آنهم در هر سه روز یکی دو نفر روضه خوان بمنبر رفتند و روز سوم فقط من هم بمنبر رفتم آنهم فقط (همانگونه که در ابتدای منبر گفتم) برای آنکه اسم من از لیست ذاکرین اهل بیت علیهم السلام محو نشود و فکر نمیکردم این یک منبر در گوشه اطاق با ممنوع المنبر بودن من منافی باشد و اما انتقاد من از جرائد اگر چه صحیح است ولی متأسفانه بصورت درستی تلقی نگردید زیرا همانگونه که در بازجوئی مشهد در پرونده ام منعکس است من معتقد بودم که آن نوشته جرائد بحوزه قم ناصحیح است زیرا قم حدود هفت هزار عالم و مرجع و مدرس و طلبه دارد و آن بلوا تنها کار عده معدودی بود با اینحال مسئله را باینصورت نوشتن که «مارکسیستها در حوزه قم رخنه کرده اند» نسبت بحوزه قم و اکثریت عظیمی که از آن بلوا برکنار بودند اهانت است در هر حال اتهام من این دو چیز بود و در دادگاه نظامی مشهد باتهام «تبلیغ» بدو سال زندان محکوم شدم و در تاریخ 20 /3 /36 قعطیت من پایان یافت و این مجموع بازداشت ها و علت آنها بود که در تاریخ زندگی خود داشته ام هاشمی نژاد س ـ بطورکلی نظرتان نسبت باعمال خلاف و مضره گذشته خودتان و افراد گروههای مخالف امنیت کشور چیست ؟ ج ـ درباره منبرهائی که رفته ام که موجب بازداشت من گردید متاسفم و بدون شک هیچیک از آن کارها را قانونا خلاف بوده صحیح نمیدانم و اکنون عقیده دارم که نمی بایست آنها را انجام میدادم و همچنین با هر گونه کاری که بر خلاف امنیت کشور باشد چه بوسیله فرد و یا گروه انجام شود مخالفم هاشمی نژاد س ـ از اقوام و بستگان و آشنایان و دوستان شما چه کسانی دستگیر و زندانی شده اند .
ضمن معرفی موضوع و چگونگی اتهام و مدت محکومیت هر کدام را بنویسید ج ـ از اقوام من تنها اخوی کوچکم بنام سید احمد هاشمی نژاد تا این تاریخ دو بار بازداشت شد یکیار در مشهد که بمدت یکسال و نیم محکوم گردید و موضوع اتهام او هم (طبق آنچه که پس از آزادی خود او بمن اظهار کرده بود) داشتن اعلامیه بود و بار دوم در حدود دو سال قبل بازداشت شده و اکنون هم (طبق اظهار همشیره های من که بملاقات او آمده بودند و در ملاقات با من در زندان مشهد بمن گفتند) در زندان قصر تهران است ولی از موضوع اتهام او در این باره اطلاعی ندارم چون او در خانه من نبود بلکه در مدرسه پری زاد مشهد زندگی میکرد و از آنجا او را بازداشت کردند هاشمی نژاد و از دوستان و آشنایان من که زندانی شدند آقای عباس واعظ طبسی بود که در حدود سه بار زندانی شدند که بارهای گذشته بعلت منبرهائی بود که رفتند و بار اخیر که با من بازداشت و در زندان مشهد به یکسال و نیم محکوم شدند بخاطر یکی از همان نوع اتهام من بود یعنی تعطیل درس در ارتباط با جریان دو سال قبل که در قم واقع شده بود هاشمی نژاد س ـ نظر شما نسبت به رژیم مشروطه سلطنتی و اصلاحاتیکه به رهبری شاهنشاه آریامهر در کشور معمول گردیده چیست؟ من به رژیم مشروطه سلطنتی وفادار دارم و اصلاحاتی هم که برهبری شاهنشاه انجام گردید برای رفاه و پیشرفت اقتصادی کشور مفید میدانم و اثر آن بخصوص در زندگی روستائیان و کارگران ملموس است هاشمی نژاد س ـ تصمیم دارید پس از رهائی از زندان مشغول چه کاری شده در کدام شهرستان سکونت نمائید ج ـ پس از آزادی میخواهم پس از یکی دو روز بمشهد بروم و فقط بکار تدریس رسائل و مکاسب برای طلاب و نویسندگی مشغول باشم هاشمی نژاد ج ـ آیا متعهد میشوید پس از رهائی از زندان وارد فعالیت های مضره نشده و چنانچه اخبار اطلاعاتی درباره اینقبیل مسائل کسب نمودید بمراجع امنیتی یا انتظامی اطلاع داده و همچنین اگر شما را دعوت بهمکاری با فرد یا گروههای مخالف امنیت کشور نمودند.
افراد منظور را معرفی نمائید.
هاشمی نژاد ج ـ درباره سطر اول پاسخ این است که متعهد میشوم مطلقا هیچگونه فعالیت مضره انجام ندهم و درباره سطر دوم و سوم اینست که افراد مخالف امنیت کشور را از خود طرد نمایم و با موعظه و پند آنها را اصلاح کنم و بآنها اخطار نمایم که اگر بار دیگر مراجعه کردند بلافاصله به کلانتری محل آنها را معرفی نمایم و بآنها صریحا میگویم که آنها را بمقامات انتظامی و یا امنیتی معرفی میکنم هاشمی نژاد س ـ اظهارات و نوشته های خود را چگونه گواهی مینمایید ج ـ امضاء میکنم هاشمی نژاد

منبع:

کتاب شهید حجت‌الاسلام سید عبدالکریم هاشمی نژاد به روایت اسناد ساواک صفحه 659




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.