صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : شیخ محی الدین انواری

تاریخ سند: 18 فروردین 1347


موضوع : شیخ محی الدین انواری


متن سند:

شماره : 1510 /20 ه 3 شیخ عطااله انصاری که خواهرش همسر نامبرده بالا می باشد در یک صحبت دوستانه اظهار داشت حدود یک ماه است که انواری را به بیمارستان شهربانی آورده و به طوری که تشخیص داده اند مشارالیه به بیماری سیاتیک مبتلا شده است شیخ انصاری اضافه نمود در شهربانی از من التزام گرفته اند که به هیچ وجه موضوع بیماری انواری را با کسی در میان نگذارم و غیر از من هیچکس آزاد نیست به عیادت وی برود من در هر موقع از شبانه روز می توانم او را ملاقات کنم انصاری در پاسخ اینکه زن و بچه انواری مخارج خود را از کجا تأمین می نمایند گفت دوستان انواری حداکثر کمک را می کنند و از نظر مخارج هیچ گونه ناراحتی ندارد نامبرده افزود که انواری شخصی بسیار ساده ای بوده موقعی که وی آن اوراق را به خانه می آورد و کارهای چاپی را داشتیم من هم با او بودم اما من تمام جوانب و اطراف خود را مواظب بودم ولی او نه.
الان من با خمینی رابطه دوستانه دارم و با همه دسته ها هستم اما هنوز در خانه مرا پاسبان نمی شناسد در صورتی که آن کارهایی که من دارم انواری اگر در خواب می دید دلش از ترس می ترکید و ظاهرا هم به همه تسلیم هستم.
امروز باید این طوری بود مشارالیه درباره نحوه ارتباط خود با خمینی گفت من هرچه سؤال کنم به صورت مساله شرعی می باشد و خمینی نیز جواب را به همان نحو می دهد در اینصورت محال است کسی پی ببرد.
بهره برداری شد بایگانی شود ضمنا یک نسخه به پرونده کلاسه 56263 ضمیمه گردید.
13 /6 /48

منبع:

کتاب آیت‌الله محمدباقر محی‌الدین انواری به روایت اسناد ساواک صفحه 139

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.