صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: وضع جبهه ملی

موضوع: وضع جبهه ملی


متن سند:

رونوشت گزارش خبر شماره – ۲۳/۱۲/۴۶ از ۳۱۲ به عرض می‌رسد منبع ۵۸۱
موضوع: وضع جبهه ملی

واقعه خودکشی غلامرضا تختی ۱ و انتساب او به جبهه ملی و مراسم و تظاهراتی که به این مناسبت برگزار گردید و همچنین نوسانات اخیر دانشگاه تهران و برخی از مؤسسات عالی آموزشی دیگر تدریجاً و به طرز پیش‌بینی‌نشده‌ای بار دیگر همبستگی و نزدیکی محسوسی را در میان اعضاء و طرفداران جبهه ملی به وجود آورده است. از سران سابق جبهه ملی و گردانندگان پیشین در ارگان ایجاد شده کنونی نقشی ندارند و از چهره‌های قدیمی فقط داریوش فروهر، جلال آل‌احمد و خلیل ملکی در اطراف هدایت‌الله متین‌دفتری جمع شده‌اند. به‌طور کلی جبهه ملی در حال حاضر بدون وجود حزب ایران و حزب سوسیالیست ملی (وابسته به دکتر محمدعلی خنجی) تقریباً احیاء شده و مرکزیت آن را نیز هدایت‌الله متین‌دفتری تشکیل می‌دهد و به کیفیتی ابراز وجود می‌کند که گوئی رهبر بلامنازع جبهه ملی است. تقریباً اکثر رده‌های پایین متین‌دفتری را می‌پذیرند چون صمیمانه و با پشت کار فعالیت می‌کند. پول زیاد خرج می‌کند و از کار کسانی که به او مراجعه می‌کنند گره گشائی می‌نماید به‌علاوه به دلائل اینکه اولاً نوه دکتر مصدق است و دکتر مصدق در زمان حیات خود او را واسطه و رابط تماس خویش با سران جبهه ملی قرار داده بود. در میان دانشجویان سابق جبهه ملی نفوذ دارد و زمانی نماینده آنان بوده و بالاخره نفوذ پدرش و اینکه فردی خوش برخورد و صمیمی و جذب کننده است سایر سران جبهه ملی یا واقعاً او را به‌عنوان یک رهبر قبول کرده‌اند و یا نیات خود را در تقویت و به جلو راندن او جستجو می‌نمایند و به هر حال وضع به‌صورتی است که جبهه ملی و یا لااقل هسته‌ای که متین‌دفتری در مرکز آنست و محورهای آن را جامعه سوسیالیست‌های نهضت ملی، حزب ملت ایران، بعضی از افراد حزب مردم ایران دکتر حبیب الله پیمان و دکتر کاظم سامی کنمانی جلال آل‌احمد و عده‌ای از دانشجویان دانشگاه تهران و چند تن از بازاریان تشکیل می‌دهند آمادگی برای فعالیت و ابراز وجود دارد و در حقیقت نیازمند به سرعت اولین کمی (کسی) است که واقعیت وجودی خود را ابراز نماید و سالروز مرگ مصدق و ترکیب عناصر شرکت‌کننده در مراسم مزبور این موضوع را تا حدود زیادی نشان داد. این نکته لازم به توضیح است که جبهه جدید سران سابق را قبول ندارند. حزب ایرانی‌ها را طرد کرده‌اند و نهضت آزادی‌ها را ترسو می‌دانند و بالاخره با حزب سوسیالیست دکتر خنجی به دلیل آنست که آنکه که این حزب را سازش‌کار می‌دانند سخت مخالفند.
نظریه منبع: مطالب بالا مجموعۀ مسائلی است که اخیراً مشاهده شده و نتیجه‌گیری از مشهودات عینی مزبور آن است که جبهه ملی هسته اولیه خود را بار دیگر تشکیل داده و شروع به تقویت خود می‌باشد و از همکاری با سایر دستجات مخالف هم رویگردان نیست و درواقع سمبل آن‌هم هدایت‌الله متین‌دفتری است و مجموع کارها و فعالیت‌های او و روابط آشکار و پنهانی که دارد. افراد وابسته به حزب سوسیالیست عقیده دارند که خرج‌های کلان متین‌دفتری منبعی جز هزینه ویژه سازمان سیا در ایران ندارد و اگر این عقیده پذیرفته نشود نحوه خرج کردن و پشتکار هدایت‌الله متین‌دفتری مسئله‌ای که سخت جلب‌توجه می‌کند.
ملاحظات ۳۱۲:
درباره ارتباط گروه‌های نامبرده و قرار گرفتن متین‌دفتری در رأس جریانات مربوط به جبهه ملی و دخالت او در همه امور مربوطه از طرف سایر منابع هم تأیید شده و مشارالیه فردی است گستاخ وارد به امور اطلاعاتی و چندین بار که تحت مراقبت بوده از دست مأمورین فرار کرده و خیلی زود متوجه شده که تحت مراقبت است و به‌علاوه اکثر مکالمات تلفنی او به زبان‌های انگلیسی و فرانسه می‌باشد.

رونوشت برابر اصل است. ۱۲۱۱۱۱
___________
۱- غلامرضا تختی فرزند رجب متولد ۱۳۰۹ ه‍ ش در خانواده‌ای مذهبی در تهران چشم به جهان گشود پدربزرگ او قلی نام داشت و شغل او بنکداری بود. قلی در سفر مکه به دست راهزنان به قتل رسید. اما پدر تختی معروف به ارباب رجب دارای املاک وسیع در تهران بود که در زمان رضاخان برای احداث راه‌آهن تصرف شد. غلامرضا در هنگام تولد دو خواهر و دو برادر به نام‌های خدیجه، نرگس، غلامعلی و محمدمهدی داشت. او دوره ابتدایی را در مدرسه حکیم نظامی‌گذراند و از همان زمان به ورزش باستانی تمایل نشان داد و به زورخانه گردان و سپس باشگاه پولاد رفت و با شروع کشتی درس را رها کرد و در شرکت نفت استخدام شد و به مسجدسلیمان رفت ولی پس از مدت کوتاهی به تهران بازگشت و با جدیت به کشتی پرداخت و در سال ۱۳۲۹ اولین طعم پیروزی را در برابر علی غفاری چشید. استان ایران غلامرضا در این ایام به خدمت سربازی رفت و این فرصت را یافت تا به تمرینات خود به‌طور منظم ادامه دهد و بدین سبب در دوران خدمت به مقام قهرمانی کشور رسید و سپس خود را برای مسابقات جهانی ۱۹۵۱ م. هلسینکی فنلاند آماده ساخت و در آنجا مدال نقره دریافت کرد. تختی تا مسابقات جهانی ۱۹۵۵ م. ورشو لهستان مدالی کسب نکرد و در این سال بود که بار دیگر به نقره دست‌یافت. در سال ۱۹۵۶ م. در المپیک ملبورن تختی بالاخره مدال طلا را به چنگ آورد. در سال ۱۳۲۷ ش. تختی مدال طلای بازی‌های آسیایی ژاپن را بر گردن آویخت اما در مسابقات جهانی صوفیه همان سال به مدال نقره دست‌یافت. در سال ۱۳۳۸ ش. مسابقات کشتی قهرمانی جهان در تهران برگزار شد و تختی بار دیگر مدال طلا را بااقتدار ربود. در سال ۱۳۳۸ در المپیک رم مدال نقره نصیب غلامرضا تختی شد. در سال ۱۹۶۱ گروه ملی کشتی ایران برای شرکت در مسابقات جهانی راهی ژاپن شد تختی بار دیگر به طلا رسید. پس از این قهرمانی بود که تختی فعالیت سیاسی خود را علنی کرد و در انتخابات کنگره جبهه ملی شرکت کرد و در کنگره این جبهه که در دی‌ماه ۱۳۴۱ در تهران برگزار شد به‌عنوان نماینده ورزشکاران با یک‌صد رأی به عضویت شورای مرکزی انتخاب شد و این امر خشم دستگاه پهلوی را برانگیخت. تختی در مسابقات جهانی تولیدو (آمریکا) ۱۳۴۱ ش با پیروزی بر رقبا در فینال با مدوید از شوروی روبرو شد. کشتی به تساوی انجامید اما تختی به لحاظ داشتن وزن اضافه مدال دوم را برگردن آویخت. تختی در سال ۴۲ فعالیت‌های سیاسی خود را افزایش داد و این امور از چشم ساواک پنهان نماند به همین جهت او را احضار کردند ولی او در ساواک حضور نمی‌یافت. بدین لحاظ ساواک برای او مشکلاتی ایجاد می‌کند. در المپیک ۱۳۴۵ ش توکیو تختی ناکام ماند و همچنین در آخرین رقابت ورزشی خود در تولید و به آمریکا - بار دیگر شکست را پذیرا شد و از این زمان کشتی را برای همیشه رها کرد. اما کمی بعد در مورخه ۱۸/۱۰/۴۶ جسد غلامرضا تختی در اتاق یک هتل که به طرز مشکوکی درگذشته بود پیدا شد. غلامرضا تختی نماد یک پهلوان واقعی بود که در کشاکش مردم با حکومت جور همواره جانب مردم را نگاه داشت. از مردم بود و با مردم زیست و مردم نیز او را می‌ستودند و در سوگش سخت گریستند.

منبع:

کتاب جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک صفحه 160


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.