صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اظهارات مصطفی رضائی عضو حزب ملت ایران

تاریخ سند: 30 بهمن 1340


موضوع: اظهارات مصطفی رضائی عضو حزب ملت ایران


متن سند:

تاریخ: 30 /11 /40
شماره: ۷۴۴۲ ط ش ت
گزارش اطلاعات داخلی
موضوع: اظهارات مصطفی رضائی عضو حزب ملت ایران


ساعت ۲۰۰۰ شنبه 28 /11 /40 مصطفی رضائی عضو حزب ملت ایران در ضمن صحبت اظهار می‌داشت خلیل ملکی اول توده‌ای بود. ابتدا در اردبیل و تبریز فعالیت می‌کرد و چون لیاقت نشان داد در کنگره‌ای که در تهران تشکیل شد از او هم دعوت بعمل آمد و او هم جزو سران توده‌ای‌ها در جلسه شرکت کرد بعداً باسم این که مریض است برای معالجه به وین رفت امّا از آنجا به انگلستان و بعد در دهکده چرچیل ملاقات کرد و حتی ناهار را هم با هم خوردند بعد از این که دستور گرفت1. از آنجا باطریش و به وین و بعد بترکیه و سپس به ایران برگشت هنگامی که برگشت از توده‌ای‌ها جدا شد و از حزب توده خارج گشت. من اعتراضی ندارم که چرا از توده‌ای‌ها جدا شد بلکه خیلی هم کار خوبی کرد ولی چرا اسرار آن حزب را فاش کرد او باید طبق قسمی که در اول خورده بود بقول خودش وفادار باشد اگر چه از حزب خارج شد ولی نبایستی اسرار آن حزب را فاش کند تا آن حزب متلاشی شود. بعد با بقائی حزب تشکیل داد مدتی گذشت در ظاهر با بقائی مخالفت نمود و حزب خود را مجزا کرد و باسم نیروی سوم با دکتر خنجی حزبی تشکیل داد البته مخالفت بقائی و خلیل ملکی در ظاهر بود ولی مخفیانه با هم ملاقات می‌کردند و هیچگونه اختلافی هم بینشان نبود بعد با خنجی هم مخالفت کرد و از هم مجزا شدند و اکنون چند نفری را دور خودش جمع کرده و فعالیت می‌کند البته این (تز) که ملکی ارائه می‌دهد بسیار خوب است ولی نه برای کشور فعلی ما بلکه برای موقعی خوبست که از زیر استعمار دربیائیم چون اکنون مردم گرسنه هستند و اگر یک تکه نان به آنها نرسد می‌میرند آن وقت ملکی می‌گوید باید منتظر بشویم تا وقت ما برسد و زندگی اشتراکی شود مثلی است معروف که یکنفر از گرسنگی داشت جان می‌داد آن وقت شخصی آمده و می‌گوید بهترین آرد سفید مخصوص شیرینی می‌خواهی؟ این حرف از صدها فحش برای او بدتر است چون او یک لقمه نان می‌خواهد که نمیرد آن وقت آن شخص آرد سفید شیرین به او می‌خواهد بفروشد. در ۳۰ تیر2 هم جبهه ملی هیچ شکستی نخورد چون جبهه ملی گفته بود من در این روز میتینگ می‌دهم و روی حرف خودش ایستاد و میتینگ موضعی داد علت این که دولت هم در آن روز آنقدر تجهیزات دارجلالیه متمرکز کرده بود از روز بعدش می‌ترسید چون اگر آن روز کمی شل می‌گرفت روز ۳۱ تیر جبهه ملی حمله سختی می‌کرد لذا دولت برای این که ضربتی از جبهه ملی نخورد روز سی تیر با تمام قوا کوشید که میتینگ ندهند ولی باز هم جبهه ملی روی حرفش ایستاد.
نظریه- اقدام مستقیم در این مورد باعث شناسائی مأمور نفوذی خواهد گردید
بایگانی شود 5 /12 /40

توضیحات سند:

_
۱- جا افتادگی در اصل سند می‌باشد
2- قیام ۳۰ تیر: بعد از استعفای مصدق از نخست‌وزیری در ۲۵ تیر ۱۳۳۱ مجلس شورای ملی در جلسه‌ای که با شتاب تشکیل شده بود و بدون رسیدن به حدنصاب رأی تمایل به قوام داد و وی همان روز از جانب شاه به نخست‌وزیری منصوب شد- وی پس از انتصاب به نخست‌وزیری با این امید که سیمای اطمینان بخشی از خود نشان دهد وعده داد که مسئله نفت را حل کند، نظم و امنیت را برقرار سازد و سیاست را از دیانت جدا کند. قوام بدون پشتیبانی صریح شاه و با حضور مجلس نمی‌توانست امیدوار باشد که گفتارش را با کردار توأم کند. بدین سان انحلال مجلس ضروری‌تر شده بود و قوام با وجود مجلس موقعیت خود را عملاً معلق و متزلزل می‌دید و این امر سردرگمی و اغتشاش و فقدان فعالیتهای هم‌آهنگ در میان اطرافیانش را تشدید می‌کرد.
اما شاه در پشتیبانی از قوام کوتاهی کرد، او تنها در صورتی از قوام حمایت می‌کرد که قوام موفق شود موقعیت خود را مستحکم کند و با هواداران مصدق مقابله نماید. اما چنین کاری بدون پشتیبانی قبلی و صریح شاه به هیچ‌وجه ممکن نبود. قوام به ابتکار خودش و بدون جلب نظر شاه محرمانه دستور بازداشت آیت‌الله کاشانی که نقش قاطعی در برانگیختن احساسات مردم علیه او را داشت صادر کرد ولی وقتی رادیو بی.بی.سی در ۲۸ تیر خبر آن را قبل از روزی که قرار بود نقشه اجرا شود منتشر ساخت این اقدام عقیم ماند بدینسان برای قوام بسیار دشوارتر شد که به اقدامی علیه کاشانی دست یازد.
در حالی که این شکست قوام را دچار ناامیدی ساخته بود، کاشانی جرأت یافت و از ارتش خواست که از دولت اطاعت نکند و جبهه ملی قوام را دست نشانده انگلستان نامید و او را متهم کرد که قصد دارد رژیم ارتجاعی و سلطۀ خارجی را بازگرداند. فعالیتهای طرفداران مصدق برای برکناری قوام در ۳۰ تیر ۱۳۳۱ به اوج خود رسید روزی که بی‌شک نقطۀ عطفی در تاریخ ایران بشمار می‌رفت.
در پاسخ به دعوت نمایندگان وفادار به مصدق مردم به خیابانها ریختند. اعتصابها، تظاهرات، شورشها و درگیریهای خونین که با نیروهای پلیس و ارتش صورت گرفت تلفات سنگینی بر جای گذاشت.

منبع:

کتاب خلیل ملکی به روایت اسناد ساواک صفحه 118

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.