صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

نام کتاب: دید و بازدید (مجموعه ۱۲ داستان)

نام کتاب: دید و بازدید (مجموعه ۱۲ داستان)


متن سند:

نام کتاب: دید و بازدید (مجموعه ۱۲ داستان)
نام نویسنده: جلال آل‌احمد
ناشر: انتشارات امیرکبیر
چاپخانه مباشر طبع: چاپخانه سپر چاپ پنجم
تاریخ چاپ و تیراژ: چاپ اول اسفند ۲۴ - چاپ دوم بهمن ۳۴ - چاپ سوم دی ۴۶ - چاپ چهارم مرداد ۴۹ - چاپ پنجم اسفند ۴۹

سوابق:
وزارت فرهنگ و هنر در تاریخ ۲۰/۱۲/۴۵ یک نسخه از کتاب مزبور را که برای چاپ سوم به کتابخانه ملی ارائه شده بود تا شماره ثبت بگیرد به ساواک ارسال و در مورد انتشار آن نظریه خواسته است لیکن پاسخ داده شد که با توجه به مسئولیت آن وزارتخانه هر اقدامی که لازم است به عمل‌اید و آن وزارتخانه انتشار آن را بلامانع تشخیص داده است و چاپ چهارم این کتاب نیز با اخذ شماره ثبت ۷۴۵ – ۱۶/۷/۴۹ از کتابخانه ملی منتشر گردیده است. در کمیسیون بررسی مسائل روز مورخ ۱۶/۱/۵۱ متشکله در وزارت اطلاعات و جهانگردی نماینده شهربانی کشور مطرح نمود که کتاب حاوی مطالبی بر علیه پلیس می‌باشد. کتاب موردبررسی (۳۴۷) قرار گرفت.
در صفحات ۹۳ تا ۱۱۱ در داستان شمع قدی با اشاره به اینکه پلیس از سینه زنی مردم در ایام ماه محرم جلوگیری کرده در صفحات ۹۵ و ۹۶ از قول متولی یکی از مساجد می‌نویسد: «آن شب پاسبان نکره با آن نشان پهن و باتون درازش بی‌هیچ علتی از راه رسیده بود و بی‌اینکه چیزی بگوید باتون خود را کشیده بود و مثل داسی که شاخه‌های گندم را درو می‌کند، برای کمر شمعها حواله رفته بود و همه را قلم قلم میان پیاده رو ریخته و لگدمال کرده بود...چرا اهل محل حرف نزدند؟ اما این باتونها هم راستی بدچیزهایی است...» این افکار او بود ولی باز ته دلش کمی خوشحال بود. خوشحال بود که اقلاً خودش را با باتون نزده است. این افکار او بود. نویسنده سپس در صفحه ۱۰۶ می‌نویسد: «آزادی تظاهرات مذهبی رسماً اعلام شده بود. شاید کسانی هم که سواد نداشتند آن را در روزنامه‌ها خوانده بودند، حتماً روضه خوانها نیز آن را بر سر منابر اعلام کرده بودند و به همان مناسبت در آخر منبر خود شاه اسلام پناه و رئیس الوزرای دین‌دار خود را دعا کرده بودند ولی ترس عظیمی که همه از این نشانهای پهن داشتند و خاطره بیست ساله تلخی که از رفتار پاسبانها در ماههای عزیز در خاطر همه بود، برای مردم بیش از یک اعلان عمومی واقعیت داشت.» در کمیسیون مورخ ۲۰/۱۰/۵۱ ن ماینده ساواک نظر شهربانی کشور درباره نامناسب بودن مطالب کتاب را تأیید نمود و نظر داده شد که در تجدید چاپ این مطالب حذف گردد. لیکن کتاب مزبور جمع‌آوری گردیده و انتشارات امیرکبیر در تاریخ ۲۸/۱۲/۵۱ به نخست‌وزیری شکایت کرده که چاپ چهارم کتاب مذکور با وجود داشتن شماره ثبت ۹/۱/۵۰-۳۱ از کتابخانه ملی جمع‌آوری کرده‌اند. در تاریخ ۱۴/۱/۵۳ به علت اینکه انتشارات امیرکبیر مجدداً به فروش کتاب مذکور پرداخته به کمیته مشترک ضدخرابکاری نوشته شد تا جمع‌آوری گردد.
مضره اعلام شود – ثابتی۸/۲/۵۴
در اجرای اوامر آثار مضره جلال آل‌احمد که دارای شماره ثبت کتابخانه ملی است (دید و بازدید و سه‌تار) از فهرست اسامی کتب مضره حذف گردید. 

منبع:

کتاب جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک صفحه 289


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.