صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

جناب آقای دکتر آموزگار نخست وزیری

جناب آقای دکتر آموزگار نخست وزیری


متن سند:

با عرض احترام شاهنشاه آریامهر به دفعات و بطور قاطع فرموده اند : «یک فرد توده ای، یعنی یک کمونیست و یک فرد کمونیست، یعنی منکر خدا و رسول و روحانیت و معنویت» و «مرتد و قیام کننده علیه دین و ملیت» مذهب اسلام نیز که شاهنشاه ایران بر طبق قوانین اساسی، حامی و حافظ آن هستند، برای مرتد جزای مرگ معین کرده و توبه او نیز پذیرا نیست و اگر در این امر تردید دارید با مجتهدین مورد ثقه و اعتماد خود یعنی حضرات آیات اللّه امام جمعه تهران و حاج شیخ بهاءالدین مهدوی و سایر حجج و آیات مشورت و اتخاذ نظر فرمائید.
جناب آقای علی فرشچی معاون شما و سرپرست سازمان اوقاف، برطبق پرونده های موجود در مراجع انتظامی و دادرسی ارتش یک توده ای متجاهر و فعال بوده و کاملاً در شمول تعریفی است که شاهنشاه آریامهر فرموده اند.
ولی کمال تعجب است شما که پدری مدعی تدین و مسلمانی دارید، چنین کسی را به سرپرستی اوقاف و نظارت بر انجام شعائر مذهبی و واجبات دینی و عبادات 35 میلیون کرده اید.
شما غلامرضا کیانپور و محمود کاشفی را وزیر کردید و همین شخص را به معاونت خود برگزیدید و کسی به شما ایراد نگرفت، زیرا در دولت شما که نباید نجم الملک1 و عبداللّه انتظام2 و محمدعلی3 و زمانی هم که محمود جعفریان4 ـ عبداللّه جوانشیر و خانم فرهنگ را مسئول مقامات حزبی میکنید و باز هم خود این شخص را خزانه دار میکنید، کسی توقعی غیر از این از سرکار ندارد و عمل به مقتضیات تناسب کرده اید.
ولی این درست نیست کسی را که در تمام عمر خود سر به سجود نبرده (بقصد نماز) و از تمام شرایط و صلاحیت ها دور است به این مقام دینی منصوب میکنید و معتقدات یک خلقی را بازیچه قرار میدهید.
کسانی که بخواهند چنین عمل کنند، برای مملکت و فرمانده آن، دشمنی میکنند نه دوستی .
حسین رازانی20 /11 /1356

توضیحات سند:

1ـ ابوالقاسم نجم معروف به نجم الملک فرزند محمود نجم در 21 اردیبهشت 1271 در تهران متولد شد.
تحصیلات مقدماتی و متوسطه را در تهران آموخت.
مدتی نیز صرف و نحو ادبیات فارسی و عربی، ریاضیات و نجوم را فرا گرفت.
در 1286 ش وارد مدرسه سیاسی، و در 1291 ش فارغ التحصیل گردید.
چند سالی در مدرسه سیاسی تهران دروس تاریخ ایران و عرب، جغرافیای عمومی و جغرافیای ایران را تدریس کرد.
سپس به خدمت وزارت امور خارجه درآمد و تا سال 1309 ش ریاست اداره های حسابداری، تذکره و تابعیت، سجلات و کنسولی را به عهده داشت.
وی به مشاغل زیر اشتغال داشت:مدیرکل وزارت دارایی (1308)، معاون اداری و پارلمانی وزارت دارایی، وزیر مختار ایران در آلمان و هلند، وزیر مختار ایران در پاریس، مدیر کل وزارت پیشه و هنر (1317ش)، وزیر مختار ایران در توکیو (1319 ش)، سفیر کبیر ایران در کابل (1322 ش)، سفیر ایران در چین (1324ش)، وزیر امورخارجه (1324ش)، وزیر دارایی (1336ش)، عضو شورای عالی سازمان برنامه (1328 ش) سناتور انتخابی از تهران (1328 ش) ابوالقاسم نجم الملک عضو حزب عامیون بود که پس از استانداری خوزستان بازنشسته گردید.
مدتی نیز برای سیاحت به اروپا رفت.
منابع: ابوالفضل قاسمی، سیاستمداران ایران در اسناد محرمانه بریتانیا، مجله آینده، 1371، شماره 6 ـ 1، ص 413؛ خواندنیها، شماره 11 (5 آبان 1341)، ص 10 2ـ سید عبداللّه انتظام وزیری فرزند سید محمد انتظام السلطنه به سال 1286 ش در تهران متولد شد.
تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در دارالفنون طی کرد سپس وارد مدرسه آلمانی «انیورسیته» تهران شد و تحصیلاتش را در همان جا به پایان برد پس از آن در وزارت امور خارجه استخدام شد سپس مقام های اداری و سیاسی مهمی گرفت.
نایب اول سفارت ایران در آمریکا (21 فروردین 1210 ش)، نایب اول سفارت ایران در لهستان (19 اردیبهشت 1310 ش)، نایب اول سفارت ایران در سویس (خرداد 1311 ش) کنسول ایران در چک اسلواکی (17 تیر 1315 ش)، عضو علی البدل ایران در جامعه ملل (از 14 شهریور 1315 ش)، وزیر مختار ایران در لاهه (از 14 شهریور 1328 ش)، وزیر امور خارجه در کابینه حسین علاء (فروردین 1330 تا اردیبهشت 1330 ش)، وزیر امورخارجه در کابینه سپهبد زاهدی (شهریور 1332 تا فروردین 1334 ش)، وزیر امور خارجه در کابینه علاء (19 فروردین 1334) با حفظ سمت نایب نخست وزیری شد او از 3 دی 1334 ش تا 23 خرداد 1335 ش وزیر مختار ایران و از 23 خرداد 1335 تا 14 فروردین 1336 ش وزیر مشاور و نایب نخست وزیر (حسین علاء) بود.
از آن پس تا 12 آبان 1342 ش رئیس هیات مدیره و مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران شد و از 11 تیر 1341ش تا 29 بهمن 1341 ش تا 29 بهمن 1341 ش وزیر مشاور در کابینه اسداللّه علم بود.
انتظام در اجلاسیه های مجمع عمومی سازمان ملل متحد از 1311 ش تا 1317 ش به عنوان دبیر و عضو علی البدل عضویت داشت.
وی عضو جمعیت اخوت [تشکیلات فراماسونری] بوده و در فروردین 1362 درگذشت.
کتاب سرنوشت بشر (بصورت ترجمه) و مقاله نظری تازه بر تصوف و عرفان با امضای لاادری از آثار او بوده است.
3ـ محمدعلی وارسته، فرزند میرزا مهدی خان تفرشی در 1273 ش در تهران تولد یافت.
تحصیلات مقدماتی و متوسطه را در خارج از مدرسه و علوم سیاسی را در مدرسه عالی سیاسی گذراند و درجه لیسانس را دریافت کرد.
سپس به استخدام وزارت مالیه درآمد.
ابتدا رئیس دارایی همدان سپس معاون ریاست دارایی قزوین و ریاست دارایی زنجان گردید.
مدتی نیز ناظر وزارت مالیه در وزارت پست و تلگراف شد.
چندی نیز ریاست دارایی نیرو، اراک و کرمانشاه را به عهده گرفت تا اینکه در زمان تقی زاده به ریاست اداره کل مالیات ایالتی تهران منصوب شد.
سپس رئیس اداره کارگزینی وزارت دارایی، ناظر دولت در بانک کشاورزی، پیشه و هنر ایران و رئیس اداره کل بازرسی وزارت دارایی شد.
در کابینه جم مدیرکل وزارت دارایی و در سال 1320 ش معاونت وزارت کشور را به عهده گرفت.
در 1321 ش نخست معاون و بعد کفیل وزارت دارایی گردید.
چند سالی نیز به استانداری اصفهان، فارس و کرمان انتخاب گردید.
در 1325 ش به مدت چند ماه در انتظار خدمت ماند.
در دی ماه 1326 وزیر پست و تلگراف شد و در مهرماه سال بعد وزیر دارایی گردید.
لیکن چندی بعد از مقام خود استعفا کرد.
در زمان نخست وزیری محمد مصدق دوباره وزیر دارایی شد.
وارسته در دوره هفدهم مجلس شورای ملی از طرف مردم تهران به مجلس راه یافت.
همچنین نماینده انتصابی مجلس سنا از تهران گردید.
وی در شورای سلطنت محمدرضا پهلوی نیز عضویت داشت.
منابع: اساسنامه دنیا، به وعده وفا کردم، شماره چهارم، سال انتشار 1327 (نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران ) 4ـ محمود جعفریان: قائم مقام دبیرکل حزب رستاخیز ملت ایران از اوایل دهه 50 کار نویسندگی را آغاز کرد و از ابتدای تأسیس تلویزیون ملی ایران به همکای با رضا قطبی مدیر عامل این سازمان پرداخت.
او مدتها نیز مدیریت خبرگزاری پارس را بر عهده داشت.
وی در مدت حضورش در رادیو و تلویزیون بیش از یک هزار تفسیر خبری نوشت.
جعفریان مدتی نیز مقاله هایی در دو مجله تماشا با عنوان دنیا از چشم تماشا می نوشت او که دارای درجه دکتری در رشته جامعه شناسی از دانشگاه سوربن بود سخنرانی های زیادی در حزب رستاخیز می کرد و به همین دلیل همیشه مورد توجه دربار بود.
محمود جعفریان علاوه بر سمتهای فوق در بنیاد فرح و انجمن اولیاء و مربیان به عنوان یکی از اعضای هیئت امناء عضویت داشت.

منبع:

کتاب جمشید آموزگار به روایت اسناد ساواک صفحه 422

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.