جناح اصلی انقلاب!
متن سند:
جناح اصلی انقلاب!
معرفی کردن خود به عنوان «جناح اصلی انقلاب» یکی دیگر از نمودهای خودمحوری است که اساس و ریشه برخورد وی با نظام و مسئولین به شمار میرود.
مهدی هاشمی در اعترافی با اذعان به این نکته که «در برخورد با نهضتها سعی داشتم جناح اصلی انقلاب را خودم معرفی کنم و وزارت خارجه را یک ارگان دولتی و محافظهکار» ضمن پرده برداشتن از حرکتهای خودمحورانه خود به یکی دیگر از شاخصههای طیف خود و دوستانش اشاره میکند و حتی در برخورد با جمعیتها، افکار و اندیشههای مختلف در خارج از کشور خود را عقل کل و مورد حمایت اکثر جلوه میدهد و بر سر اصول انقلاب وارد معامله میشود:
«اعتقاد به خنثیگری سیاست خارجی و لوث کردن برنامههای آنان، زیرا معتقد شده بودم رابطه با دولتها هدف اصلی وزارت خارجه است و این سیاست را برای انقلاب جهانی مخل تشخیص داده بودم و سعی بر خنثی ساختن کار آنان در عراق، افغانستان، خلیج فارس و... داشتم. گزارشاتی که به آقا [آقای منتظری] میدادم یک نمود از این اعتقاد بود. پخش اعلامیهها به نام افغانیها علیه وزارت خارجه نمونه دوم آن بود و به طور کلی در برخورد با نهضتها سعی داشتم جناح اصلی انقلاب را خودم معرفی کنم و وزارت خارجه را یک ارگان دولتی محافظهکار و بیخاصیت.»1
اگر از زاویهای، صفت رذیله خودمحوری مهدی هاشمی را از همکاری با ارگانی از نظام و یا مسئولی از مسئولین باز میداشت از زاویه دیگر روح انتقام او را بر افشاگری و هتک حرمت افراد و افکار مقابل خود ترغیب مینمود.
مهدی هاشمی در مورد اعلامیه فضلای افغانستان علیه وزارت امور خارجه میگوید:
«... اعلامیه مزبور به پیشنهاد من انجام گرفته، عدهای از طلاب افغانی مقیم مشهد که از معترضین به وزارت خارجه بودند را من واداشتم که تا نقطه نظرهای خود را تنظیم نموده و توسط آقای شوری تایپ و تکثیر و در اختیار آنها قرار داده میشد برای توزیع. [چون]2 سیاست پخش و توزیع بدست آنان بود.
اعلامیه مزبور، گویا پنج شماره صادر و توزیع شد از تیراژ واقعی آن اطلاع دقیقی در دست ندارم ولی حوزه پخش آن اکثراً مسئولین تهران، مشهد، زاهدان بوده است.»3
توضیحات سند:
1. پرونده مهدی هاشمی، ج ۹ص ۳۵.
2. سیاست تنشزدایی دکتر ولایتی در سطح بینالملل با رهنمودهای امام راحل(ره) و آیتالله خامنهای و نزدیکی ایشان با امام و یاوران صدیق امام(ره) خوشایند جریانی که در دوره جنون انقلابی خود، در سطح دنیا دست به تنش میزدند و سیاست خارجی نظام را هر از گاهی با بحرانهای جدی روبرو میساختند، نبود. ازاینرو دکتر ولایتی از معدود کسانی است که همواره مورد بغض و کینه این جریان بوده و هست.
3. پرونده مهدی هاشمی، ج ۳، ص ۱۴۷.
منبع:
کتاب
بنبست - جلد دوم / مهدی هاشمی مبانی اخلاقی صفحه 145