صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره: مدرسه خان شهر قم

تاریخ سند: 27 فروردین 1357


درباره: مدرسه خان شهر قم


متن سند:

از : 312 محترما به استحضار می رساند: در بولتن مورخ 29 /1 /37 به استحضار رسیده، روز 27 /1 /37 بعد از برگزاری نماز مغرب و عشاء در مدرسه خان شهر قم، حدود 60 نفر از طلاب علوم دینی و افراطیون مذهبی به قصد انجام تظاهرات اخلالگرانه از مسجد مذکور خارج که در ابتدای شروع تظاهرات به علت مقابله مأمورین انتظامی متفرق و متواری گردیده اند.
در اثر درگیری تظاهرکنندگان با مأمورین، عده ای از آشوبگران مضروب و هفت نفر آنها نیز دستگیر گردیده اند.
تیمسار ریاست ساواک مقرر فرموده اند: «قرار بود اوقاف این مدرسه را سرپرستی نماید نتیجه چه شد».
به استحضار می رساند، چندی قبل سازمان اطلاعات و امنیت قم گزارش کرده بود مدرسه خان این شهرستان بعد از تعطیل مدارس علوم دینی فیضیه و دارالشفاء، به صورت پایگاهی برای فعالیت طلاب متعصب علوم دینی درآمده و اغلب کتب و نشریات مضره در این مدرسه توزیع می گردد.
سازمان مذکور در خاتمه پیشنهاد نموده بود که مدرسه خان نیز مانند دو مدرسه فیضیه و دارالشفاء تعطیل گردد.
مراتب باتوجه به اینکه پیشنهاد سازمان اطلاعات و امیت قم همزمان با اخلالگریهای طلاب علوم دینی و متعصبین مذهبی به مناسبت اعتراض به مقاله روزنامه اطلاعات تحت عنوان «استعمار سرخ و سیاه» بود و اینکه امکان داشت تعطیل این مدارس موجب گسترش فعالیتهای آشوبگران گردد، به عرض رسیده و مقرر شد: «از سازمان قم سؤال شود نمایندگانی که آیات برای سرپرستی مدرسه خان تعیین کرده بودند آیا کار خود را شروع کرده اند و چه اقدامی به عمل آورده اند.
» موضوع به سازمان اطلاعات و امنیت قم اعلام گردید و این سازمان پاسخ داد که از طریق آیات ثلاثه قم عملاً اقدامی برای تعیین ضوابط و مقررات جهت اداره مدرسه خان در نظر گرفته نشده و این مدرسه کماکان مسئول معینی ندارد.
مراتب مجددا طی گزارشی از عرض گذشت و مقرر شد مواردی به شرح زیر در متن گزارش اضافه شده و سپس ارائه گردد: «در مورد اینکه گفته شده آقای وفا1 کارمند مجلس سنا متولی آن می باشد، تحقیق شد صحت نداشت و این مدرسه را مرحوم آیت اله بروجردی ساخته و چون فرزندان او فوت شده اند متولی ندارد، به اوقاف اعلام شده متدرجا امور آن را به عهده بگیرد (اگر ننوشته اید بنویسید)».
متعاقب صدور اوامر بالا، سازمان اطلاعات و امنیت قم نامه ای به انضمام یک برگ فتوکپی نامه اداره اوقاف شهرستان قم را که به عنوان اداره کل تحقیق سازمان اوقاف نوشته شده ارسال داشته بود.
در این نامه چنین نوشته شده: مرحوم آیت الله بروجردی در سال 2520 شاهنشاهی مدرسه خان را که تجدید بنا شده بود به موجب وصیتنامه شماره 53262 مورخ 9 /1 /2520 تنظیمی دفترخانه اسناد رسمی شماره 8 قم وقف بر مصارف مدرسه و طلاب علوم دینیه و محل سکونت طلاب مورد بحث قرار داده و تولیت آن را به سید محمد حسن احمدی طباطبایی و سید مرتضی احمدی طباطبایی فرزندان خود قرار داده که با انقراض نسل او، اخیرا سید محمد صادق طباطبایی فرزند مرحوم سیدمحمد حسن احمدی طباطبایی طی نامه مورخ 25 /8 /36 شرحی به این اداره نوشته و تقاضای صدور حکم تولیت رقبات موقوفه مسجد اعظم و مدرسه مذکور را نموده است که مدارک برای رسیدگی به اداره کل تحقیق سازمان اوقاف فرستاده شده است.
مراتب طی گزارشی به عرض رسید و مقرر گردید: «کسی که ادعای تولیت دارد (آقای سیدمحمد صادق طباطبایی) به سازمان قم احضار و گفته شود وضع این محل چنین است اگر شما خود را متولی می دانید چرا اقدامی نکرده اید.
وضع و موقعیت و موضع فکری این شخص را بررسی و گزارش نمائید».
در اجرای اوامر شرح لازم به سازمان اطلاعات و امنیت قم نوشته شده ولی تاکنون پاسخی دریافت نشده است.
به استحضار عالی می رساند اداره مدرسه مذکور توسط سازمان اوقاف در شرایط فعلی اشکالات زیر را در بردارد.
1ـ اعمال مدیریت سازمان اوقاف در مدرسه مذکور بستگی به روشن شدن تولیت مدرسه را دارد که اکنون ورثه مرحوم آیت الله بروجردی ادعای آن را دارند و مدارکی نیز به سازمان اوقاف ارائه داده اند که نتیجه بررسی و اقدامات سازمان اوقاف در این زمینه مشخص نیست.
2ـ بر فرض که تولیت و مدیریت مدرسه مذکور در اختیار سازمان اوقاف قرار گیرد، بنظر نمی رسد که سازمان مذکور بتواند، این مدرسه را دایر و با گماردن مدرس کلاسهای درس را برقرار نماید.
3ـ مدرسه خان در حوزه علمیه قم قرار گرفته و باتوجه به حساسیتی که آیات و طلاب علوم دینی به نقش سازمان اوقاف دارند، در کار و اداره مدرسه مذکور کارشکنی خواهند نمود.
4ـ با توجه به اقدامات و فعالیت های آیات و روحانیون در چند ماه گذشته، وضعیت این مدرسه در شرایط استثنایی قرار گرفته است و خارج کردن طلاب علوم دینی از آن با سهولت امکان پذیر نیست و چنانچه به دخالت مأمورین انتظامی بیانجامد، احتمال درگیری هایی بین طلاب مقیم مدرسه و مأمورین قابل پیش بینی است.
5 ـ این اقدام به احتمال زیاد به تحریک روحانیون و آیات حوزه علمیه قم منجر خواهد شد و وسیله و مستمسک جدیدی در اختیار آنها و گروههای افراطی برای برپا کردن تظاهرات اخلالگرانه و تبلیغات مغرضانه قرار خواهد داد.
6ـ چنانچه در اختیار گرفتن مدرسه عملی گردد، بنظر نمی رسد مدرس و روحانی انتخاب شده از طرف سازمان اوقاف بتواند در این مدرسه به تدریس مشغول شود و طلبه ای به تحصیل اشتغال ورزد، زیرا از ناحیه روحانیون و طلاب مقیم حوزه علمیه قم تحت فشار و احیانا ایذاء قرار خواهد گرفت.
7ـ باتوجه به این که مدرسه فیضیه پس از چند سال در اختیار آیت الله شریعتمداری قرار گرفته است، اداره و در اختیار گرفتن مدرسه مذکور توسط سازمان اوقاف جنبه مثبتی از نظر افکار عمومی نخواهد داشت.
نظریه: به نظر می رسد قبل از انجام تصمیمات مقتضی در این زمینه، وضعیت تولیت مدرسه مذکور روشن و سپس با مذاکره با آیت الله سیدکاظم شریعتمداری در مورد موقعیت این مدرسه، نظر وی برای اداره کردن آن جلب و در صورت موافقت او، مدرسه زیر نظر وی و آیات دیگر که به مصلحت تشخیص داده می شوند، به کار خود ادامه دهد.
مسئول بررسی.
خوانساری1 رئیس دایره بررسی.
عباسی رئیس بخش 312.
دبیری رئیس اداره یکم عملیات و بررسی.
عطارپور2 2 /2 /37 [ناخوانا ] به آقای جلیل ابلاغ شد ـ وضع تولیت را زودتر اوقاف مشخص کند.
ـ آقای جلیل اصفهانی درباره این مدرسه مذاکره نمایند.
4 /2 /37 در اجرای اوامر اقدام شده است.
(خوانساری) محترما اوامر صادره عینا به استحضار ریاست محترم اداره رسید و ایشان پس از ساعتی مجددا عینا به بخش اعاده کردند.

توضیحات سند:

1ـ فخرالدین وفا زنجانی فرزند بهاءالدین (منشی الملک) در سال 1281 ه ش در تهران متولد شد.
وی از دانشگاه برلین در رشته مدیریت فارغ التحصیل گردید.
مشارالیه مشاغلی چون عضو هیئت مدیره کارخانه قند و شکر شاهرود ـ شهردار اصفهان ـ رئیس کارگزینی و مدیرکل تجارت وزارت پیشه و هنر (اداره کل معادن) ـ عضو هیئت مدیره کمیسیون ارز دولت (در زمان مصدق) عضو هیئت مدیره بیمارستان نکویی قم ـ رئیس هیئت مدیره صندوق تعاون کارمندان مجلس سناـ مدیر کل امور اداری و رئیس دفتر مجلس سنا را عهده دار بود.
نامبرده از وضع موجود در مملکت انتقاد می کرد ولی خودش هم به طرق مختلف اهل سوء استفاده و پارتی بازی بود بطوری که اکثر کارمندان مجلس سنا از دست وی شاکی بودند.
یاد شده با وجود اینکه به سن بازنشستگی رسیده بود ولی با برخورداری از مفاد آئین نامه تنظیمی که با در نظر گرفتن منافع شخصی مبادرت به تهیه و تدوین آن نموده بود، به کار خود ادامه می داد.
وی مرتبا به قم رفت و آمد داشته و با بعضی از روحانیون بخصوص آقای شریعتمداری تماس و گفتگو داشت.
همچنین او از طرفداران جبهه ملی و از زمین خواران بزرگ تهران بود.
ر.ک : اسناد ساواک، پرونده های انفرادی 2ـ پرویز خوانساری فرزند حسین در سال 1293 ش در تهران متولد شد.
تحصیلات خود را تا دیپلم متوسطه ادامه داد و به زبان انگلیسی آشنایی داشت.
سمت هایی از جمله: رئیس اداره حسابداری وزارت کشاورزی، بازرس نخست وزیری، رئیس اداره کل بازرسی و محاکمات وزارت کار و تبلیغات، معاون وزارت کار، کفیل وزارت کار، سفیر و نماینده دائم ایران در دفتر بین المللی کار در ژنو و...
را عهده دار بود.
ساواک در سند بیوگرافی او آورده است: «نامبرده در زمان تحصیل در دبیرستان صمصامیه اراک معاشرت های نابابی داشته و شایع بوده که انحرافات اخلاقی داشته است.
در زمان خدمت در وزارت کار و سازمان بیمه های اجتماعی راجع به سوء استفاده های مادی او مطالبی در افواه شایع بوده و دوستان نزدیک نامبرده دکتر اقبال، جمال امامی، سپهبد حاجی علی کیا، سیدحسن تقی زاده می باشند.
در سیاست طرفدار غرب (انگلستان) و فردی شاهدوست می باشد.
» پرویز خوانساری از افرادی بود که در سالهای 1320 با انگلیسی ها رابطه داشت، و از جوانی به مشاغل عالی (معاون وزیر کار در کابینه رزم آرا) رسید و در پیری از نخبگان ساواک شد.
او فردی استثنایی از نظر هوش و زرنگی بود و تمام استعداد خود را در راه بند و بست به منظور پولسازی به کار گرفت و لذا جزء اطرافیان اشرف بود.
فردوست در خاطرات خود ماجرای اولین ملاقاتش با خوانساری را چنین بیان می کند: «وقتی وارد شدم اشرف با خوانساری تنها بود و به او گفت "ایشان را می شناسی" خوانساری که مرا ندیده بود گفت: بجا نمی آورم! همین که اشرف نام مرا برد، بلند شد و احترام بجای آورد و مرا بغل کرد.
اشرف که خیلی رک بود در حضور خوانساری به من گفت: خوانساری نوکر انگلیسی هاست! بعدها که قائم مقام ساواک بودم، روزی نصیری مرا به اتاقش خواست.
دیدم که خوانساری هم آنجاست، نصیری گفت: اگر تصویب نمایند او را سرپرست کل دانشجویان در سطح اروپا نمائیم و چون تعیین مشاغل با شماست، تائید شما لازم است! گفتم: به ایشان ارادت دارم و در هوش و ذکاوت و کاردانی و مثبت بودن ایشان تردید نیست و بهترین انتخاب است! نصیری و خوانساری هر دو خیلی تشکر کردند و بدین ترتیب پرویز خوانساری از طرف ساواک مسؤول امور دانشجویان در اروپا شد.
زمانی که اردشیر زاهدی در کابینه هویدا وزیر خارجه شد، به کمک اشرف، خوانساری جانشین او شد و در واقع وزارت خارجه را او اداره می کرد نه زاهدی.
ر.ک : اسناد ساواک، پرونده های انفرادی.
ـ ظهور و سقوط پهلوی، جلد یک، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، نشر اطلاعات، ص 471 و 472.
3ـ رضا عطارپور با نام مستعار دکتر حسین زاده از شکنجه گران و آدمکشان حرفه ای ساواک بود.
وی که در رشته اطلاعاتی توسط کارشناسان سیا و موساد آموزش دیده بود در اقرار گرفتن از زندانیان مهارت داشت.
او از انجام هیچ کاری در اثبات وفاداریش به شاه دریغ نداشت.
با اوج گیری انقلاب اسلامی وی نیز مانند پرویز ثابتی از ایران گریخت و احتمالاً در اسرائیل زندگی می کند.
ر.ک : شهید دستغیب به روایت اسناد ساواک (نفس مطمئنه)، تهران، 1378، ص 468 سرهنگ غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، ج 1، ص 500 شمس آل احمد، از چشم برادر، ج 1، ص 67

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 447



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.