صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اظهارات خلاف یحیی توکلی

تاریخ سند: 3 مهر 1350


موضوع: اظهارات خلاف یحیی توکلی


متن سند:

از: 8 ه به: 311 شماره: 11748 /8 ه نامبرده بالا یکی از مالکان منطقه جبالبارز جیرفت این روزها نزد اشخاص مختلف از وضع فعلی مملکت بشدت انتقاد مینماید و فی المثل عنوان داشته نزد تیمسار سرمد بودم که سپهبد خسروانی رئیس سابق تربیت بدنی به نزد او آمد و گفت آقای نخست وزیر بی جهت نسبت به من فکر بدکرده و از من روی گردان شده است این شخص (منظور جناب نخست وزیر) میخواست مرا...
خودش بکشد.
و می دانید که فلانی و فلانی...
مرتبا خدمت آقای نخست وزیر می رسند چون من مخالفت می کردم ایشان هم از من انتقام گرفتند در حالی که من به هیچ وجه قصوری نداشته ام تیمسار سرمد به او گفت تیمسار شما مگر فراموش کردید که روزی ستوان بودید برادر شما نزد من آمد و شما را بدست من سپرد و گفت این افسر جوان است مراقبش باشید و باز شما مگر فراموش کردید که سرتیپ شدید و من در سرهنگی باقی ماندم و باز شما سرلشگر شدید و من بازنشسته شدم من حاضرم دارائی شما را آنچه را که من می دانم و فعلاً بنام شما و فرزندان و پسرتان هست در سال به 400 میلیون تومان به من اجاره بدهید حال آنچه را که من نمیدانم مال شما در کجاست متعلق به خودتان باشد بالاخره پس از مدتی صحبت تیمسار خسروانی رفت و سپس تیمسار سرمد گفت ببین این مرد دارد از نخست وزیر بد می گوید که می خواسته مرا چی کند.
در حالی که کار خودش بردن خانم برای از ما بهترانست.
به هر صورت این روزها یحیی توکلی مرتبا از دستگاههای دولتی بد می گوید و حتی ضمن صحبتهایش عنوان نمود که فعلاً دور دور بی شخصیتهاست مثلاً حسن زاهدی را بجای پیرنیا1 می گذارند تا آستان قدس را کاملاً بچاپد و بدزد یا اردشیر زاهدی2 را مجبور می کنند که از سمتش استعفاء دهد یا ولیان3 دزد را در رأس دو وزارتخانه قرار می دهند و مهندس نعمت الهی که سراسر کرمان را چاپیده و دزدیده نشان می گیرد در تعقیب گفته های اخیرش عنوان شد که نخست وزیر این عده را پر و بال میدهد نامبرده گفت خیر فعلاً بابا نمی خواهد در این مملکت کسی شخصیت داشته باشد فعلاً شاه (شاهنشاه آریامهر) آدم نمی خواهد و بی شخصیتها برایش بیشتر ارزش دارند.
نظریه شنبه: این شخص بی اندازه بدبین است و نفوذی هم در منطقه و بخصوص در جبالبارز دارد و گفته می شود که با افراد بلوچ نیز در تماس هست و بدگوئی را هم با بی پروائی اعلام میکند.
نظریه شنبه: یحیی توکلی که خود از جمله افراد قاچاق فروش و هوچیگر منطقه می باشد همیشه و در همه ایام نزد افرادی که موقعیت خاص در منطقه دارند از این قبیل انتقادات نموده ونیز مینماید مشارالیه دارای سوابق ممتدی در امر خرید و فروش اسلحه قاچاق.
کلاهبرداری و امثالهم بوده که در این زمینه پرونده های متعددی در دادگاه محل برایش تدوین و تهیه شده است معهذا از آنجا که در منطقه جبالبارز جیرفت و در بین اهالی نفوذ نموده همیشه و در همه حال از ا تهامات منتسبه برائت حاصل می نماید اگر این فرد کما فی السابق به روش خود ادامه دهد ممکن است در آینده درگیریهایی بوجود آورد و غائله ای را پایه گذاری نماید اصلح است با جمع آوری این سوابق وسیله مراجع انتظامی محل ترتیبی داده شود تا با تشکیل کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی برای مدتی به نقطه دور دستی از جیرفت تبعید تا از گذشته خود نادم و پشیمان گردد.
رهبر نظریه چهارشنبه: 1ـ خبر قابل بررسی بنظر میرسد.
2ـ نظریه سه شنبه در خور توجه می باشد.
3ـ در صورت تأیید خبر و تصویب یحیی توکلی به ساواک احضار و پیرامون اعمال ناثواب وی تذکر شدید به او داده شود و در صورت تکرار طبق قسمت اخیر نظریه سه شنبه (تبعید از منطقه) عمل گردد.
4 ـ با عطف توجه به نظریه شنبه در امر ارتباط یحیی توکلی با عبداله توکلی (موضوع گزارش خیری شماره 11744 /8 ه ـ 3 /7 /50) و ارتباط با افراد بلوچ موضوع حائز اهمیت بوده و اصلح است در این مورد بررسی سریع و دقیقتری بعمل آید.
راشدنظریه 8 / ه: 1 ـ چون گزارشهای ضد و نقیضی از شهرستان جیرفت رسیده است که رسیدگی به آنها مستلزم بررسی در محل می باشد لذا رئیس ساواک به اتفاق سرتیپ حقگو فرمانده ناحیه ژاندارمری استان به جیرفت عزیمت خواهد کرد که به این مطالب در محل رسیدگی گردد و نتیجه متعاقبا بعرض خواهد رسید.
2ـ یحیی توکلی مورد حمایت سرتیپ سرمد فرمانده اسبق ژاندارمری کرمان می باشد و اظهارات وی مقرون بصحت است.
2ـ کلیه اخبار مکتسبه به ژاندارمری اعلام گردیده است.

توضیحات سند:

1ـ باقر پیرنیا فرزند ابوالحسن معاضدالسلطنه در سال 1298 در تهران متولد شد.
وی پس از طی دوره ابتدایی و گرفتن دیپلم، به دانشگاه تهران راه یافت و از دانشکده علوم لیسانس ریاضی و از دانشسرایعالی لیسانس علوم تربیتی دریافت کرد و در سال 1319 در وزارت دارائی استخدام شد.
باقر پیرنیا از دوستان نزدیک علم بود که با حمایت او مناصب مهمی بدست آورد.
نامبرده در وزارت دارایی در مسئولیت های مختلف از جمله، معاون پیشکاری استان نهم، سرپرست پیشکاری استان نهم، رئیس دارائی مشهد، نماینده ایران در صندوق بین المللی پول و معاونت اقتصادی وزیر دارایی بکار پرداخت.
نامبرده همچنین در مشاغل دیگری از جمله : استاندار استانهای کرمان، خراسان، فارس، رئیس حسابداری وزارت کار، رئیس حسابداری وزارت امور خارجه، متصدی امور مالی و بازرگانی و اقتصادی دولت ایران در واشنگتن، مشاور اقتصادی وزیر امور خارجه، عضو هیئت امناء دانشگاه کرج و عضو هیئت امنای دانشگاه پهلوی شیراز مشغول بکار بود که در تمام این مسئولیت ها دزدیهای زیادی نمود و اهل زدوبند بود که در ذیل چند نمونه از آن ذکر می شود.
نامبرده در سال 1336 زمانی که معاون اقتصادی وزارت دارایی بود ساختمانهایی که شرکت دارسی برای وزارتخانه ساخته بود به اسم خودش ثبت نمود و در زمانی که رئیس دارایی مشهد بود نیز دزدیهای زیادی داشت و در زمان استانداریش در استان فارس با گرفتن پول و رشوه طرح های عمرانی را به افراد واگذار می کرد و در زمان استانداریش در خراسان و مسئولیت آستان قدس گرانترین زمین های متعلق به آستان مقدس امام رضا (ع) را بین دوستان و نزدیکانش مجانی بذل و بخشش نمود، دزدیدن قرآن های بسیار نفیس و گرانبهای آستان قدس (ع).
علیرغم تمام این دزدیها در سال 1348 به عنوان استاندار نمونه شناخته شد؟! مشارالیه با پولهای فوق، مستغلات گران قیمتی در تهران و سوئیس خریداری نمود و زنش در یک قماربازی 200 هزار تومان باخت و باخت های مشابهی نیز خودش داشته است.
باقر پیرنیا در زمینه مفاسد اخلاقی شهرتی عام داشت به نحوی که در سال 1348 با تظاهر به روزه خواری در ماه رمضان و میگساری در حالت مستی و غیرعادی به حرم می رفته است که باعث ناراحتی و اعتراض مردم شده است.
ساواک در یک ارزیابی، نامبرده را فردی : سست اراده، بی حال، عیاش و ولخرج، شب نشین و تریاک کش، در مقابل زن و مشروبات الکلی تسلیم گشادبازی و خاصه خرجها و حاتم بخشی های زیاد، و قمارباز معرفی کرده است.
مشارالیه نشان درجه 1 و 3 همایون و نشان تاج گذاری از محمدرضا پهلوی دریافت کرد و در حزب ایران نوین عضویت داشت.
2ـ اردشیر زاهدی پسر فضل اللّه زاهدی، در مهرماه 1307 در تهران بدنیا آمد.
او پس از تحصیلات ابتدایی در تهران و اصفهان، تحصیلات متوسطه را در سال 1325 در دبیرستان اسلامیه بیروت به پایان برد و راهی آمریکا شد.
وی در سال 1328 گواهینامه کشاورزی را از کالج کشاورزی ایالت «یوتا» آمریکا دریافت داشت.
مدرک تحصیلی اردشیر توسط وزارت فرهنگ وقت به عنوان «معادل لیسانس» ارزیابی شده است.
اردشیر احتمالاً از سال های تحصیل در بیروت با کرمیت روزولت آشنایی یافت و با سرویس اطلاعاتی نوپای آمریکا در ارتباط قرار گرفت.
در بازگشت به ایران دارای روابط دوستانه با آمریکاییان مقیم تهران بود.
او در اردیبهشت 1331 به همراه مرتضی امیر ارجمند (کارشناس ساختمان های روستایی) به استخدام وزارت کشاورزی درآمد و در پست معاونت و خزانه داری «کمیسیون مشترک ایران و آمریکا برای بهبود امور روستایی» (اصل 4 ترومن) قرار گرفت.
اسناد موجود از روابط بسیار نزدیک اردشیر زاهدی با ویلیام وارن رئیس «اصل 4 ترومن» خبر می دهد.
طبق این اسناد، اردشیر زاهدی ظاهرا در اسفند 1331 از طرف وزارت کشاورزی به مدت یک سال برای آموزش به آمریکا اعزام شد.
خاطرات کرمیت روزولت حضور فعال اردشیر زاهدی را، با نام مستعار «مصطفی» و «ویسی» در جریان عملیات کودتا در تهران نشان می دهد و مشخص می سازد که مأموریت آمریکایی زاهدی پوششی برای استتار حضور وی در تهران و مشارکت در عملیات «سیا» بوده است.
اردشیر زاهدی به خاطر نقش فعال در کودتا به دریافت نشان درجه یک رستاخیز نایل شد و در 3 آبان 1332 آجودان کشوری شاه گردید.
اردشیر در آبان 1336 با شهناز پهلوی ازدواج کرد.
این ازدواج در سال 1343 به متارکه انجامید و حاصل آن یک دختر بنام مهناز بود.
پس از این طلاق مدتها شایعاتی پیرامون ازدواج شهناز با برادر شاه مراکش و سپس با پسر محمود زنگنه مطرح بود تا بالاخره وی با خسرو جهانبانی، از اعضای خانواده درباری جهانبانی ها، ازدواج کرد.
محمدرضا پهلوی در سال 1338 اردشیر زاهدی را به عنوان نماینده خود برای تماس با دانشجویان ایرانی در اروپا اعزام داشت.
مدت کوتاهی بعد در اسفند 1338 اردشیر زاهدی سفیر شاه در واشنگتن شد.
در این زمان اردشیر می کوشید تا با دانشجویان ناراضی ایران در آمریکا ارتباط برقرار کند.
در دولت اسداللّه علم، اردشیر زاهدی در شهریور 1341 به عنوان سفیر کبیر ایران عازم لندن شد و تا آذر 1345 در این سمت بود.
وی در بهمن ماه 1345 در دولت امیرعباس هویدا وزیر امور خارجه گردید.
اسناد ساواک نشان می دهد که در سالهای 1346 ـ 1348 اردشیر زاهدی به شدت در تلاش برای احراز پست نخست وزیری بوده است.
اردشیر زاهدی نه تنها به صدارت نرسید، بلکه تحرّکات جاه طلبانه او به برکناری وی از وزارت خارجه در شهریور 1350 انجامید.
در اسفند ماه 1351 محمدرضا پهلوی داماد سابق خود را به سفارت در واشنگتن اعزام داشت تا به عیاشی هایش ادامه دهد و جوّ داخلی دربار را آشفته نسازد.
اردشیر زاهدی تا زمان دولت شاهپور بختیار سفیر ایران در آمریکا بود و در دی ماه 1357 از این سمت برکنار شد.
اردشیر زاهدی یکی از هرزه ترین عناصر سیاسی و دولتمردان رژیم محمدرضا پهلوی بود و به این صفت نه تنها در میان خواص ،بلکه در سطح جامعه نیز شهرت کافی داشت و در مدت اقامتش در لندن و امریکا مطبوعات آنجا بارها و بارها تصاویر و گزارشهایی از ریخت و پاش ها و مفاسد اخلاقی وی درج نمودند.
ـ ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد دوم، ص 258 ـ 272 ـ اسناد ساواک.
3ـ عبدالعظیم ولیان فرزند «بابا» در سال 1303 ه ش در تهران متولد شد.
وی از جمله عناصر محوری در کابینه امیرعباس هویدا و صاحب نقش در اجرای اصلاحات ارضی در دوران وزارت و هم چنین از عوامل اصلی تخریب اطراف حرم مطهر امام رضا (ع) در مشهد در سمت استاندار خراسان بود.
بعد از ورود به ارتش دوره افسری را در دانشکده افسری در مهرماه 1326 هنگامی که بیست و چهار سال داشت، به پایان برد و برای آموزش دوره رسته ای به دانشکده توپخانه امریکا اعزام و بعد از پایان دوره، در سال 1335 بعد از مدتی برای گذراندن دوره عالی رسته ای توپخانه مجددا به امریکا از طریق ارتش عزیمت نمود و در سال 1341 دوره مذکور را پشت سر گذارد.
او در کنار آموزش های نظامی توپخانه ای موفق می شود لیسانس خود را در رشته علوم سیاسی در دانشکده حقوق دانشگاه تهران اخذ کند و دوران خدمت در یگانهای لشگری و در ارتش سمت هایی همچون فرماندهی واحدهای توپخانه و تا حد معاونت گردان و سپس بازرسی نظامی لشکر 5 و آجودان فرماندهی سپاه 5 جنوب و بعد از آن هم رئیس شعبه قوانین اداره یکم ستاد بزرگ ارتشتاران ارتقاء می یابد.
ولیان به عنوان وزیر اصلاحات ارضی و پس از اعلام ختم اصلاحات ارضی و انحلال وزارتخانه مزبور به عنوان وزیر تعاون و امور روستایی در کابینه حضور داشت.
دوستی و رابطه او با ساواک موجب شده بود تا پس از انتصاب به مقام وزارت، برخی از مقامات ساواک و در رأس آن نصیری به او تبریک گوید.
در دوره وزارت متناسب با اشتغال در امر اصلاحات ارضی علاوه بر عضویت در دفتر سیاسی حزب در راس کمیته کشاورزی حزب ایران نوین نیز قرار داشت و به مقام آجودان کشوری شاه هم رسید.
ولیان در دوره وزارت به عنوان عنصری فریبکار، دروغگو، فحاش، مال اندوز و اختلاس کننده معرفی شده است.
ـ ر.ک : رجال عصر پهلوی، ج 5، مرکز بررسی اسناد تاریخی، بخش مقدمه، ص 21 ـ 25

منبع:

کتاب پرویز خسروانی به روایت اسناد ساواک صفحه 305



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.