صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

700 هزار تومان به نام اعلیحضرت

700 هزار تومان به نام اعلیحضرت


متن سند:

7 هزار تومان به نام اعلیحضرت

منصب و مقام و لقب فروشی، یکی از بدعت‌های ناروایی بود که توسط رجال و سیاستمداران کوته‌بین پیشین در رده‌ها و جایگاه‌های مختلف، در دستگاه اداری کشور، شیوع یافت و یکی از اهداف اصلی آن، تأمین منافع مادی و ارضای هوس‌ها و تمایلات و غرایز شاهان و رجال درباری بود. این رویه‌ی باطل، در طول تاریخ سلسله‌های شاهنشاهی ایران دارای سابقه است ولی بارزترین دوره‌ی آن، مربوط به دوران سلطنت سلسله‌ی قاجار است. حقیقت امر این است که مشاغل و مناصب و القاب در این دوران، به ویژه از سلطنت محمدشاه به بعد، به مزایده گذاشته می‌شد و هرکس با تهیه مقدمات لازم، پول بیشتری به عنوان پیشکش به صدراعظم و از طریق او و یا خلوتیان شاه به شخص شاه تقدیم می‌کرد، می‌توانست شغل و یا لقب مورد نظر خود را به دست آورد و پس از انتصاب نیز مکلف می‌شد که پیشکشی‌های ماهانه یا سالانه خود را مرتباً تقدیم کند تا بر سر کار باقی بماند و از هرگونه مؤاخذه و بازخواست، در قبال رفتار و کردارهای ناروا با زیردستان و عامه‌ی مردم مصون باشد. هر وزیر یا مأمور عالی‌رتبه دولت، پس از آن که به شرح بالا دارای مقام و منصب می‌شد، همین رویه را در مورد انتخاب اعضا و کارمندان و کارکنان مربوط به شغل خویش دنبال می‌کرد و با دریافت رشوه‌ی قبلی و پیشکش‌های بعدی، در مسابقه ترویج فساد در دستگاه دولت شرکت می کرد و کارمندانی که به زور تقدیم رشوه و پیشکشی به مشاغلی منصوب می‌شدند نیز از راه تعدی و تجاوز به مال مردم، بیش از آنچه را که داده بودند و می‌دادند، به دست می‌آوردند و بدین ترتیب دستگاهی که به نام دولت برای خدمت به مردم به وجود آمده بود، در حقیقت وسیله استثمار مردم بود.1 سرپرسی سایکس درباره ویژگی طبقه حاکمه ایران می‌نویسد:
«طبقۀ حاکمۀ ایران، که شاهزادگان می‌باشند؛ نه تنها در مطالبات جابرانۀ خود بدون رحم و شفقت می‌باشند. بلکه هیچ فکری برای بهبود اوضاع کشور خود نمی‌کنند. وقتی من در حضور یک شاهزادۀ پیر ایرانی از فعالیت‌های حاکمی در اعادۀ نظم و امنیت و دستگیری و اعدام دزدان تمجید می‌نمودم، شاهزاده جواب داد: حاکم کار خطایی نموده است، او بایستی فقط به زندانی نمودن راهزنان قناعت نماید و از آنها پولی گرفته و در موقعی که از حکومت منفصل می‌شود، آنها را نیز آزاد نماید. چنانچه او در ایالت خود انتظام و امنیت را چنان برقرار کند که بعداً یک پسر بقال نیز بتواند به آسانی حکومت نماید. پس او دشمن طبقه حاکمه می‌باشد.»2
حاکمان رژیم پهلوی، به ویژه شاه و درباریان، دلیل انحلال سلطنت قاجار و خلع احمد شاه را تن پرور و فاسد بودن آنها بیان می‌کردند، اما فساد، بی بندوباری، زورگویی، قانون‌ستیزی منصب فروشی و ... پهلوی‌ها به اندازه‌ای گسترش یافت که از این بابت، روی پادشاهان و رجال قاجاری را سفید کردند. اگر در دورۀ قاجار، شاه و صدراعظم منصب فروشی می‌کردند، در دوره‌ی پهلوی علاوه بر محمدرضا، خواهران و برادرانش نیز به این تجارت پُرمنفعت روی آوردند. اشرف رسماً پول می‌گرفت و شغل می‌داد، از وکالت تا وزارت و سفارت، و هیچ ابایی نداشت. سپس دستور می‌داد که در زمان اشتغالت هرکاری می‌خواهی بکن و این قدر به من بده.3
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و باز شدنِ در بایگانی‌های محرمانه‌ی رژیم شاهنشاهی پهلوی، اسناد و مدارک متعددی پیرامون مزایده مشاغل و مناصب دولتی توسط شاه و درباریان و رجال درباری و غیردرباری منتشر شده است، که نمونه‌ای از این‌گونه اسناد به شرح زیر است:
سند شماره (27)
فرستنده: 5/ ح / 3 تاریخ: 9 /11 /39
اطلاعیه
محمدرضا آثار کارمند اداره اطلاعات سفارت آمریکا گفته است در سفارت خانه مزبور شایع می‌باشد که تیمسار علوی‌مقدم وزیر کشور 7 هزار تومان به نام اعلیحضرت همایون شاهنشاه از یکی از کاندیداهای فارس گرفته تا او را به نمایندگی انتخاب نماید.
به عرض رسیده است.
ریاست اداره یکم 16 /11 /39
بخش 4
در پرونده تیمسار سپهبد فضل‌الله علوی مقدم بایگانی شود.

سند شماره (28)
رونوشت اطلاعیه 2 ـ 3 ـ 2791 ـ 6 /7 /37
عصر روز پنجشنبه گذشته سناتور دکتر سجادی به اتفاق برادرش ابوالفضل سجادیان و جواد طباطبایی مدیرکل وزارت دارایی سیدجعفر بهبهانی را در منزل او ملاقات کرده و مدتی درباره جریانات روز و موضوعات متفرقه صحبت نموده‌اند.
در این ملاقات جواد طباطبایی عضو مؤسس حزب ملیون ضمن ادای کلمات رکیک و مستهجن نسبت به آقایان دکتر اقبال و دکتر کاسمی به شدت از وضع حزب ملیون تنقید کرده و اظهار می‌داشت که حزب ملیون محل کارگشایی و زدوبند شده و به هر یک از اعضای حزبی که بخواهند شغلی واگذار کنند قبلاً با او زدوبند می‌کنند این امر مخصوصاً در انتصابات وزارت دارایی عمل شده و می‌شود.
اصل در پرونده جواد طباطبایی در پرونده سیدجعفر بهبهانی ب ـ هـ ـ 68 بایگانی شود. 22 /7 /37

توضیحات سند:

1. ر.ک: شمیم، علی اصغر، ایران در دوره سلطنت قاجار، شرکت چاپ و انتشارات علمی، تهران، چاپ سوم 1371، صص 338 ـ 340
2. سایکس، سرپرسی، تاریخ ایران، ج دوم، ص 598
3. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست، چاپ اول، ص 236
4. ر.ک: رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، سپهبد مهدیقلی علوی مقدم، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی،1383

منبع:

کتاب اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 37


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.