صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش

تاریخ سند: 7 بهمن 1344


گزارش


متن سند:

از : اداره کل سوم ـ 324 محترما به استحضار می رساند : از چندی قبل در جراید پایتخت نسبت به ربوده و کشته شدن «بن برکه1» که مخالف دولت کنونی مراکش بوده است مطالبی [به] نقل از جراید خارجی درج می گردید.
چون امکان داشت ادامه این قبیل مطالب منجر به پاسخگوئی از طرف مطبوعات یا مقامات مراکشی که با دولت ایران روابط حسنه دارند، گردد گزارشی تهیه و تقدیم که مقام مدیریت کل در ذیل آن پی نوشت فرمودند.
«نظر اداره کل هفتم اخذ شود.
» 1ـ در اجرای امر نظریه اداره کل هفتم استعلام.
پاسخ واصله حاکیست نظر به اینکه قضییه بن برکه حالت بین المللی پیدا کرده نشر بی طرفانه اخبار مربوط به آن مشروط برآنکه به نقل از خبرگزاری ها و مطبوعات بیغرض جهان بوده و عاری از هرگونه تعبیر و تفسیر خاص یا جانبداری از رقیب دولت کنونی مراکش باشد طبق موازین بین الملی موجب بروز خدشه در مناسبات حسنه دولت شاهنشاهی ایران و دولت مراکش نخواهد بود.
2ـ همزمان با استعلام نظر از اداره کل هفتم، سفارت مراکش در تهران یادداشت اعتراض آمیزی در مورد بی اساس بودن مندرجات جراید خارجی در قضیه بن برکه و اتهامات وارده بدولت مراکش به موسسه کیهان ارسال که در روزنامه مورخ 30 /10 /44 چاپ و منتشر گردید.
نشریه فوق بجای این که نسبت بدرج مطالب یاد شده تا اندازه ای خودداری نماید با اعتراض سفارت مراکش جدی تر شده و مرتبا در صفحات اول نشریه خود با تیتر درشت ضمن درج اخباری در این زمینه عکس وزیر کشور مراکش را که به اظهار مقامات فرانسوی در ربوده شدن بن برکه دست داشته چاپ مینماید.
ضمنا نشریه مذکور از تاریخ 5 /11 /44 در پاورقی مبادرت بدرج سرگذشت زندگی و ربودن بن برکه نموده که حالیه نیز ادامه دارد.
سایر نشریات نیز بعضا در این باره مطالبی منتشر می نمایند.
نظریه : با عرض مراتب فوق و اینکه تفسیرهای مزبور در روزنامه کیهان افزایش یافته چنین بنظر می رسد که موسسه کیهان به حساسیت سفارت مراکش در اینمورد پی برده و با اضافه نمودن مقالات خود که از جراید خارجی نقل می گردد در صدد بدست آوردن امتیازات (مادی ـ معنوی) از مقامات مراکش می باشد.
ش تهیه کننده : از طرف رئیس بخش 324 فردوس رئیس اداره دوم عملیات ـ جهان بین پی نوشت مدیریت کل در بولتن دفتر ویژه درج شود.
درج گردید

توضیحات سند:

1ـ مهدی بن بَرَکه به همراه محمدعلاّل فاسی، عبدالرحیم بوعبید، محمد بصری و ماجوب بن صدیق از رهبران استقلال مراکش جهت رهایی از تحت الحمایگی فرانسه بودند.
افراد فوق جهت ادامه مبارزه رهایی بخش در سال 1943 حزب استقلال را تشکیل دادند و این حزب از طریق محمدبن یوسف (محمد پنجم) پادشاه مراکش حمایت می شد و نهایتا مبارزات حزب استقلال و مردم مراکش به ثمر نشست و این کشور در سال 1956 استقلال یافت، پس از استقلال، دغدغه اصلی ملک محمد پنجم عبارت از حفظ و تداوم تاج و تخت از یک سو و استقرار نهادهای حکومتی مدرن از سوی دیگر بود.
در این شرایط حزب استقلال بدلیل گرایش های متفاوت ضعیف شد.
در درون حزب جناح سنت گرا و میانه رو خواستار اصلاحات بود اما طرفدار دگرگونی ساختاری نبود و برعکس، جناح پیشرو در پی تغییرات بنیادی در کشور بود که آن نیز مستلزم دگرگونی در چهارچوب نهادها، اصلاح ساختار فئودالی نظام و برقراری رژیم سلطنتی مشروطه و مبتنی بر قانون اساسی بود.
در چنین وضعیتی در سال 1959 انشعابی در حزب استقلال ایجاد می شود و اتحاد ملی نیروهای خلقی از آن جدا می گردد.
عبداللّه ابراهیم، عبدالرحیم بوعبید، ماجوب بن صدیق مسئول اتحادیه کارگران مغرب، محمد بصری که طرفدار اعلام جمهوری است و مهدی بن برکه از اعضای این تشکیلات جدید بودند.
از همین زمان بین منشعبین و حاکمیت اختلاف ایجاد می شود و هر یک دنبال خارج کردن رقیب از صحنه حاکمیت و عملی نمودن شعارهایش برمی آید.
در همین بین محمد پنجم در سال 1961 می میرد ولی قبل از مرگش حکومت را که از اعضای اتحاد نیروهای خلقی نیز در آن عضویت داشتند منحل کرده و خود، ریاست شورای وزیران را برعهده می گیرد و نیابت ریاست شورا و وزارت دفاع را نیز به مولای حسن (ولیعهد) می سپرد و با روی کار آمدن ملک حسن دوم در سال 1961 وی جهت تثبیت حاکمیتش اقدام به حذف مخالفین از جمله نیروهای اتحاد ملی نیروهای خلقی می نماید و مهدی بن برکه نیز که در فرانسه توسط عوامل ناشناس ربوده می شود.
ملک حسن دوم به مدت 38 سال حکومت کرد.
مراکش، گردآوری و تنظیم، مرتضی مختاری امین، ص 24 الی 26، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه.

منبع:

کتاب مطبوعات عصر پهلوی - مجله بامشاد به روایت اسناد ساواک صفحه 183


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.