صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

مقامات ساواک به ترتیب سلسله مراتب

مقامات ساواک به ترتیب سلسله مراتب


متن سند:

محترما به استحضار می رساند عباس شاهنده مدیر سابق روزنامه فرمان که بیوگرافی وی توسط پخش 2 ـ3 اداره یکم سابق کل سوم تهیه گردید دارای سوابقی به شرح زیر می باشد : نامبرده قبل از تاریخ 9 /9 /16 که استوار دوم نیروی هوائی بود به جرم سرقت 16 قلم اثاثیه نیروی هوائی به زندان رفته و در 1320 از زندان خارج شد.
بلافاصله امتیاز روزنامه فرمان را گرفت و با کمک حزب توده به انتشار آن مبادرت نمود و تلگرافی موجود می باشد که نامبرده بوسیله عده ای چاقو کش در گاراژ قم واقع در شمس العماره جنجالی بر پا نموده است و نیز به دوستانش دستور می داده که هنگامیکه اشخاص در منزلش هستند به وی تلفن کنند که علیاحضرت ملکه و یا والاحضرتین اشرف پهلوی1 و شمس پهلوی2 او را احضار نموده اند و همسرش که گوشی تلفن را بر می داشت با صدای بلند به شاهنده می گفته که دربار ترا احضار کرده و عباس شاهنده اظهار می داشته دربار ساعتی مرا راحت نمی گذارد از دست اعلیحضرت که راحت می شوم گیر اینها می افتم.
اطلاعیه ای موجود است که نامبرده خود را در چند سفارتخانه عربی وابسته به سازمان امنیت معرفی نموده و ادعا کرده مقالات روزنامه او با نظر سازمان امنیت تنظیم گردیده است.
برابر اطلاعیه عباس شاهنده]امتیاز ] شن ریزی قسمتی از جاده تهران ـ گرگان، را برای شرکت دارسی گرفته و در عوض مبلغ 500000 ریال از آن شرکت وجه دریافت نموده است.
نامبرده در انتخابات دوره بیستم به علت فعالیت شدیدی که در حزب ملیون داشت خود را از بیجار کاندیدای نمایندگی مجلس شورای ملی نمود لیکن موفق نگردید که به مجلس راه یابد.
در دوره بیست و یکم از شهرستان بیجار انتخاب گردید به این ترتیب که به وسیله ایادی خود به ویژه دامادش که به لباس افسری به دهات شهرستان بیجار رفته و کارتهای الکترال زارعین را با تهدید گرفته و اسامی عباس شاهنده و خردمند را روی آنها نوشته اند عباس شاهنده به نمایندگی انتخاب گردید لیکن اعتبارنامه وی تا کنون به تصویب نرسیده است.
برابر اطلاعیه ستاد بزرگ ارتشتاران مورخه 16 /8 /42 از طرف خرم مقاطعه کار معروف مبلغ هنگفتی در اختیار عباس شاهنده گذاشته شده تا برای استخلاص وی با همکاری دکتر مصطفوی مدیر مجله روشنفکر اقداماتی به عمل آورد.
سوابق مطبوعاتی وی : صرف نظر از چند سال اول انتشار روزنامه فرمان و تماس با حزب منحله توده از 18 سال قبل مبارزه بر علیه حزب توده را شروع کرد فعلاً نامبرده طرفدار جدی مقام شامخ سلطنت و مخالف سرسخت شوروی و کمونیسم بوده و با دولت همکاری می کند.
مرد زرنگ و فعالی است در زمان مصدق شدیدا با او مبارزه کرده و چند مرتبه زندانی و فراری شده است روزنامه فرمان نشریه تبلیغاتی بسیار خوبی است ولی به خود او زیاد نمی توان اعتماد کرد.
عباس شاهنده در مسافرتهائی که جزء ملتزمین رکاب شاهنشاه بوده نشریاتی به زبان آن کشور، تهیه و پیشرفت کشور ایران را در آن منعکس و با وضع بسیار خوبی در فرودگاهها بین حاضرین توزیع می نمود و گاهی نشانهایی از پرچمهای دو کشور تهیه و توزیع می کرد.
روزنامه فرمان از روزنامه های نادری بود که در هر حال کاریکاتور و یا مطالبی ضدکمونیستی در آن چاپ می شد.
اخیرا نامبرده دادخواستی به پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاه تقدیم و در آن شرح خدمات خود را تشریح و درباره جلوگیری از انتشار روزنامه فرمان و جلوگیری از رفتن وی به مجلس شورای ملی مطالبی معروض داشته است.
ضمنا 11 برگ فتوکپی عدم سوءپیشینه و آگهی مربوط به انتخابات و تشویق نامه هایی که از مقامات مختلف کشور دریافت داشته جهت صدق عرایض خود ضمیمه نموده است.
تهیه کننده داوری رئیس بخش 325 حسینی رئیس اداره دوم عملیات مدیرکل اداره سوم معاون ساواک خیلی فوری محترما بیوگرافی نامبرده پیوست گزارش است چنانچه موافقت فرمایند وضعیت کلی مشارالیه به دفتر ویژه اطلاعات گزارش شود.
16 /1 /43

توضیحات سند:

1ـ اشرف پهلوی در سال 1298 شمسی در زیر یک چادر چرمی در حومه شهر تهران از یک زن روستایی به نام تاج الملوک متولد شد.
اشرف 2 دقیقه زودتر از محمدرضا برادر دوقلویش به دنیا آمد.
از ابتدا دارای خلق و خوی تند و تیز بود.
در حالی که محمدرضا در سوئیس در مدرسه لوزان مشغول تحصیل بود اشرف که 17 سال بیشتر نداشت به همراه پدرش در لشکرکشی به آذربایجان و اطراف آن شرکت داشت.
در 15 سالگی با احمد قوام ازدواج کرد ولی طولی نکشید که از او جدا شد.
در زمان اشغال ایران و کناره گیری رضاشاه متفقین قبول کردند که اشرف در ایران بماند و محمدرضا به وی اظهار داشت : «تو خوب می دانی که باید اینجا بمانی این وظیفه توست از این به بعد در خانواده پهلوی تو تنها مرد هستی.
» از همان زمان تا آخر عمر سلطنت پهلوی همواره اشرف بود که او را سرپا نگه می داشت و تصمیمات جدی و حساس را برای محمدرضا می گرفت.
اشرف با ایجاد سازمانهای مختلف کوتاه که ظاهر شرکت داشتند و در واقع بر تمامی خرجها و هزینه های مالی نظارت داشت وی عهده دار تمامی جلسات تفریحی دربار بود اشرف بود که فوزیه خواهر ملک فاروق را برای اولین بار جهت همسری شاه تعیین کرد.
تنها زنی که تا حدودی اشرف را به ناکامی کشاند ثریا بود که با توطئه اشرف مجبور به طلاق شد.
وی در امور سیاسی حتی مسائل سیاست خارجی و بین المللی هم دخالت می کرد و با رؤسای جمهور آمریکا (ترومن)، انگلستان (چرچیل) و شوروی (استالین) ملاقات نموده و تنها زن ایرانی است که دارای مدال پرچم سرخ از اتحاد شوروی است.
اشرف دوبار دیگر ازدواج رسمی داشت که برای بار دوم با احمد شفیق که یک جوان مصری بیکار بود و در ایران او را به ریاست خط هوایی برگزیدند و برای مرتبه سوم با مهدی بوشهری ازدواج کرد.
در خصوص فساد اخلاقی و روابط نامشروع وی مطالب زیادی در اسناد وجود دارد که در این جا یک نمونه ذکر شده است.
«طبق اظهارات غیرنظامی حسین فدایی در زمان حضور والاحضرت اشرف در پاریس یک جوان که احتمالاً افکار ضدنظام داشته از روابط جنسی با ایشان فیلمی تهیه کرده و مدتی است که از دربار شاهنشاهی حق السکوت دریافت می کند و...
» طبق گزارشات ساواک، اشرف به وسیله مصونیت ویژه ای که داشت اقدام به امر قاچاق مواد مخدر در سطح گسترده و در حد بین المللی می نمود و یک بار با خبری که روزنامه لوموند فرانسه براساس خبر ارسالی از سوئیس درج می کند دال بر بازرسی چمدانهای اشرف و پیدا کردن مواد مخدر کار به رسوایی می انجامد و اشرف به وسیله نفوذ خانوادگی و سلطنتی و گرفتن وکیل و صرف مبالغ هنگفتی مسئله را حل می کند به طوری که روزنامه مذکور معذرت خواهی نمود و خبر را تکذیب و نسخه های فروش رفته یک کتاب را که براساس این خبر در فرانسه چاپ شده بود را جمع آوری می نماید.
اشرف در خرج کردن بی حساب بود و به همین امر باعث شد که وضع مالی او از سایر اعضای خانواده سلطنتی بدتر باشد.
وی پس از پیروزی انقلاب به کشور فرانسه گریخت و مطالبی بر ضد جمهوری اسلامی در روزنامه های پاریس به چاپ رسانید.
طبق اسناد موجود وی در جلسه ای با حضور بنی صدر و مسعود رجوی و برخی دیگر از اپوزیسیون فراری از کشور، در فرانسه شرکت کرده و مطالبی را علیه جمهوری اسلامی ابراز نموده است.
«اشرف پهلوی به روایت اسناد ساواک / تهران / مرکز بررسیهای تاریخی / 1378» 2ـ شمس پهلوی اولین فرزند رضاخان از همسر دومش تاج الملوک در سال 1296 در تهران متولد شد.
وی از عزیزترین فرزندان رضاخان به شمار می رفت و حتی خود رضاخان که ظاهرا به لحاظ ابراز عواطف بسیار خوددار بود علاقه خاصی به وی داشت.
زندگی نامبرده دو مرحله دارد مرحله اول در زمان حیات پدر و سیطره دیکتاتورمآبانه رضاخان و مرحله دوم دوران محمدرضا و مرحله آزادی عمل می باشد.
از مرحله اول زندگی شمس که عمدتا دوره نوجوانی اوست اطلاع زیادی در دسترس نیست مهمترین فعالیت اجتماعی شمس در این مرحله را باید حضور وی در مراسم کشف حجاب و پیش از آن در کانون بانوان ایران دانست.
شمس با اجبار پدر با فریدون جم ازدواج کرد ولی سرانجام خوشی نداشت و پس از مرگ رضاخان به طلاق و ازدواج مجدد شمس انجامید.
شمس از اواخر سال 1322 زندگی مستقلی را برای خود آغاز می کند و رو به ابتذال و زندگی غیراخلاقی می آورد و اوج این زندگی مبتذل آشنایی و رابطه نامشروع با عزت اللّه مین باشیان (مهرداد پهلبد) است و با آشکار شدن این ارتباطات شمس از فریدون جم در مهر سال 1323 طلاق گرفت و در سال 1324 با عزت اللّه مین باشیان که با اصرار شمس به مهرداد پهلبد تغییر نام داد ازدواج کرد.
شمس گرایش به آئین مسیحیت داشت که این گرایش نهایتا به مسیحی شدن وی انجامید و به واتیکان سفر نمود و با پاپ ملاقات کرد و یک مدرسه مذهبی ـ مسیحی در ملک اختصاصی اش در کرج ساخت و کلیسایی کوچکی در کاخ شخصی اش مهرشهر ایجاد کرد و علاوه بر شمس همسر و فرزندانش نیز طبق رویه او به این آئین گرویدند.
شمس پهلوی دنبال زندگی آرام بود ولی برای کسب وجهه اجتماعی ریاست جمعیت شیروخورشید سرخ را بر عهده داشت و با به قدرت رسیدن دکتر مصدق و اختلاف وی با اعضای خاندان پهلوی، اعضای این خاندان به خارج رفتند و از جمله مسافرت شمس و همسرش به آمریکا می باشد که پس از کودتای 28 مرداد 1332 به ایران مراجعت نمودند.
در زمینه اقتصادی شمس با داشتن املاک وسیع در غرب تهران و مهرشهر کرج بالقوه صاحب ثروتی عظیم در کشور بود.
نامبرده پول فروش این زمینها را به حبیب ثابت پاسال سرمایه دار داد تا تجارت نماید واز سود بدست آمده مشترکا استفاده نمایند و به غیر از این از اموال بیت المال بدون محدودیت در شیروخورشید استفاده می کرد.
چون خودش ریاست آنرا بر عهده داشت و از جمله سرمایه گذاریهای اقتصادی فراوان شمس می توان به موارد زیر اشاره کرد: تصفیه شکر اهواز، لبنیات پاک، قند دزفول، باغداری گل چشمه، سازمان زراعی مهرشهر، سردخانه های متعدد با ظرفیت های مختلف در مهرشهر و گرگان، شرکت مهر ساختمان، شرکت آلوم پارس، شرکت دامداری ایران و اسکاتیش، شرکت آبمیوه و مربا، شرکت دامپروری و علاوه بر این بخشی از ثروت وی صرف تأسیس اماکن کم هزینه از قبیل رستوران، پمپ بنزین و سوپرمارکت می شد.
شمس علاوه بر داشتن ویلاها و کاخ های متعدد در ایران چندین ویلای بزرگ نیز در خارج از کشور داشت که می توان به ویلای واشنگتن، ویلای پاریس و ویلای کالیفرنیا اشاره کرد.
طبق اسنادی که بعد از انقلاب منتشر شد گوشه ای از هزینه های او بدین شرح می باشد : 1ـ هزینه شمس پهلوی در سال 1349 پانزده میلیون تومان، در سال 1350 بالغ بر 20 میلیون تومان و در سال 1351 معادل 25 میلیون تومان و مخارج کاخهای شمس : قصر مروارید 40 میلیون تومان و کاخ نوبهار 225 میلیون و هزینه خرید جواهرات در سال 1351 25 میلیون تومان بود.
با آغاز طوفان انقلاب اسلامی بسیاری از پروژه های اقتصادی شمس که اکثرا نیمه کاره باقی مانده بود متوقف شد و به همراه خانواده اش در 19 شهریور 1357 یعنی درست دو روز بعد از جمعه خونین تهران، صلاح خود را در این می بیند که کشور را به سوی خارج ترک کند.
سرانجام شمس در سال 1374 در 78 سالگی درگذشت و طبق آئین مسیحیت به خاک سپرده شد.
کتاب پهلوی ها، ج 2، به کوشش جلال اندرمانی زاده صص 95 الی 127.

منبع:

کتاب مطبوعات عصر پهلوی - روزنامه فرمان به روایت اسناد ساواک صفحه 224



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.