صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

بازجوئى از: سید اسداله لاجوردى

بازجوئى از: سید اسداله لاجوردى


متن سند:

بازجوئى از: سید اسداله لاجوردى
س ـ با احراز از هویت فعلى شما لطفا اسامى افراد جلسه‌اى که شما از آن جلسه انتخاب و به هیئت مؤتلفه معرفى شدید نام ببرید.
ج ـ آقاى رضائى (ابزار فروشى ماشین ـ بوذرجمهور شرقى) 2ـ رحمانى 3ـ حاج عبداله مهدیان 4ـ مدرسى 5ـ صادق امانى 6ـ صادق اسلامى. اسداله لاجوردى
س ـ درباره سازمان مالى و تبلیغات و ارتباطات هیئت مؤتلفه اطلاع... دارید بیان نمائید.
ج ـ من درباره سازمان مالى هیئت موئلفه اطلاعى ندارم فقط می‌دانم که آقاى شفیق صندوقدار هیئت مزبور بود من در هیئت مؤتلفه سمتى نداشتم من جلسه‌اى اختصاصى داشتم بنام مخصوص معروف نبود و نام نداشت و تعداد چهار نفر در آن جلسه شرکت می‌کردند، جلسات شبانه بود من تفسیر قرآن مى‌گفتم و مسائل دینى 1 و 2 برادران نورى 3ـ رضائى 4ـ لباسچى این جلسه در منزل آقاى رضائئ منعقد می‌شد در خانه ما هم شرکت داشتند و اطلاعى.... که آنان مطلع باشند از اینکه در هیئت موتلفه شرکت مى‌نمایم. آقاى خمینى را یک بار در روز آزادى در تهران دیده بودم و تماسى با ایشان نداشتم اعلامیه علما و مراجع تقلید در حدود پنج و شش برگ توزیع می‌کردم و شاید دو سه بار این عمل را انجام دادم. قطعنامه اصناف را آقاى شفیق در جلسه هیئت مؤتلفه مطرح کرد اظهار داشت پولش را من مى‌خواهم بدهم و اعلامیه آقاى خمینى مربوط به کاپیتولاسیون1 مصونیت سیاسى آمریکائیها من در حدود سه برگ آن را از جلسه هیئت موتلفه برداشته‌ام و یادم نیست به کى داده‌ام.
س ـ مراحل و چگونگى تصویب و چاپ و انتشار اعلامیه‌ها و تلگرافات علماء را روشن کنید:
ج ـ بنده از تفصیل آن هیچگونه اطلاعى ندارم ولى اجمالاً می‌دانم که آقاى شفیق پول براى چاپ اعلامیه مى‌داده است.
س ـ آخرین جلسه منعقده قبل از ترور نخست وزیر سابق و اولین جلسه بعد از واقعه ترور در کجا و با حضور چه کسانى، تشکیل شده و نحوه مذاکرات در آن جلسات چه بوده است.
ج ـ آخرین جلسه قبل از ترور را یادم نیست اول اوّلین جلسه بعد از ترور فکر می‌کنم در خانه عسگرى بوده و امانى اظهار کرد دگر من چون کار دارم شرکت نمى‌کنم و گفت خوب است شش نفر بشویم که دگر بعد از آن را من یاد ندارم که چه اشخاصى در آن شش نفر عضویت داشتند.

توضیحات سند:

1ـ بسم اللّه‌ الرحمن الرحیم
لن یجعل اللّه‌ للکافرین على المؤمنین سبیلا
آیا ملت ایران می‌داند در این روزها در مجلس چه گذشت؟ می‌داند بدون اطلاع ملت و به طور قاچاق چه جنایتى واقع شد؟ می‌داند مجلس به پیشنهاد دولت سند بردگى ملت ایران را امضاء کرد؟ اقرار به مستعمره بودن ایران نمود؟ سند وحشى بودن ملت مسلمان را به امریکا داد، قلم سیاه کشید بر جمیع مفاخر اسلامى و ملى ما، قلم سرخ کشید بر تمام لاف و گزافهاى چندین ساله سران قوم، ایران را از عقب افتاده‌ترین ممالک دنیا پست‌تر کرد؟ اهانت به ارتش محترم ایران و صاحب منصبان و درجه داران نمود، حیثیت دادگاههاى ایران را پایمال کرد؟ به ننگین‌ترین تصویب نامه دولت سابق با پیشنهاد دولت حاضر بدون اطلاع ملت با چند ساعت صحبتهاى سرى رأى مثبت داد؟ ملت ایران را در تحت اسارت آمریکائیها قرار داد؟ اکنون مستشاران نظامى و غیر نظامى آمریکا با جمیع خانواده و مستخدمین آنها آزادند هر جنایتى بکنند، هر خیانتى بکنند، پلیس ایران حق بازداشت آنها را ندارد، دادگاههاى ایران حق رسیدگى ندارند، چرا؟ براى آنکه آمریکا مملکت دلار است، و دولت ایران محتاج بدلار.
بحسب این رأى ننگین اگر یک مستشار امریکائى یا یک خادم مستشار امریکائى به یکى از مراجع تقلید ایران، به یکى از افراد محترم ملت به یکى از صاحب منصبان عالى رتبه ایران هر جسارتى بکند هر جنایتى بنماید پلیس حق بازداشت او را ندارد، محاکم ایران حق رسیدگى ندارد ولى اگر به یک سگ آنها تعرضى بشود پلیس باید دخالت کند، دادگاه باید رسیدگى نماید.
امروز که دولتهاى مستمره یکى پس از دیگرى با شهامت و شجاعت خود را از تحت فشار استعمار خارج می‌کنند و زنجیرهاى اسارت را پاره مى‌کند مجلس مترقى ایران با ادعاى سابقه تمدن دو هزار و پانصد ساله، بالاف همردیف بودن با ممالک مترقیه به ننگین‌ترین و موهن‌ترین تصویب نامه غلط دولتهاى بى‌حیثیت رأى می‌دهد و ملت شریف ایران را پست‌ترین و عقب افتاده‌ترین ملل به عالم معرفى می‌کند و با سرافرازى هر چه تمامتر، دولت از تصویب نامه غلط دفاع می‌کند و مجلس رأى می‌دهد. از بعضى منابع مطلع به من اطلاع دادند که این طرح مفتضح را به دولت پاکستان، اندونزى، ترکیه،آلمان غربى، پیشنهاد کرده‌اند و هیچکدام زیر بار این اسارت نرفته‌اند، تنها دولت ایران است که اینقدر با حیثیت ملت و اسلامیت ما بازى می‌کند و آنرا به باد فنا می‌دهد.
علماء و روحانیون که می‌گویند باید قدرت سر نیزه در مقدرات کشور دخالت نکند، باید وکلاى پارلمان مبعوث از ملت باشند، باید دولتها ملى باشند، باید اختناق از مطبوعات برداشته شود و سازمان‌ها نظارت در آنها نکنند و آزادى را از ملت مسلمان سلب ننمایند، براى آن است که این ننگها را بر ملت تحمیل نکنند و ما را مواجه با این مصیبتها ننمایند. چرا وکلاى پارلمان با آنکه به حسب قاعده انسانیت و ملیت با همچو سند اسارتى صد در صد مخالف هستند، نفس نمى‌کشند و جز دو سه نفر آنها که معلوم است با اضطراب صحبت کرده‌اند، خاموش نشسته‌اند؟ براى آنکه اتکاء به ملت ندارند، دست نشانده هستند و قدرت مخالفت ندارند، آنها را با یک اشاره بیرون میریزند، به زندان می‌اندازند.
آیا ملت ایران می‌داند که افسران ارتش به جاى سوگند به قرآن مجید «سوگند به کتاب آسمانى که به آن اعتقاد دارم»یاد کردند؟ این همان خطرى است که کرارا تذکر دادم، خطر براى قرآن مجید، براى اسلام عزیز، خطر براى مملکت اسلام، خطر براى استقلال کشور. من نمى‌دانم دستگاه جبار از قرآن کریم چه بدى‌اى دیده است، و از پناه به‌اسلام و قرآن چه ضررى برده است که اینقدر پافشارى براى محو اسم آن مى‌کند. اگر پناه به قرآن و اسلام بیاورید، اجنبى حتى به خود اجازه نمى‌دهد که از شما سند بردگى بگیرد. اجازه نمى‌دهد که مفاخر ملى و اسلامى شما پایمال شود. جدا بودن ملت از هیئت حاکمه، برخوردار نبودن آنها از پشتیبانى ملت، این مصیبت‌ها را پیش مى‌آورد.
اکنون من اعلام می‌کنم که این رأى ننگین مجلسین، مخالف اسلام و قرآن است و قانونیت ندارد، مخالف رأى ملت مسلمان است. وکلاى مجلسین وکیل ملت نیستند، وکلاى سر نیزه هستند، رأى آنها در برابر ملت و اسلام و قرآن هیچ ارزشى ندارد و اگر اجنبى‌ها بخواهند از این رأى کثیف سوء استفاده کنند، تکلیف ملت تعیین خواهد شد دنیا بداند که هر گرفتارى‌اى که ملت ایران و ملل مسلمین دارند، از اجانب است، از آمریکا است. ملل اسلام از اجانب عموما از آمریکا خصوصا متنفر است، بدبختى دول اسلامى، از دخالت اجانب در مقدرات آنهاست، اجانبند که مخازن پر قیمت زیر زمینى ما رابه یغما برده و مى‌برند، انگلیس است که سالیان دراز از طلاى سیاه ما را با بهاى ناچیز برده و میبرد، اجانبند که کشور عزیز ما را اشغال کرده و بدون مجوز از سه طرف به آن حمله کرده و سربازان ما را از پا در آورند. دیروز ممالک اسلامى به چنگال انگلیس و عمال آن مبتلا بودند امروز به چنگال آمریکا و عمال آن. آمریکاست که از اسرائیل و هواداران آن پشتیبانى مى‌کند، آمریکاست که به اسرائیل قدرت مى‌دهد که اعراب مسلم را آواره کند، آمریکاست که وکلا را یا بى‌واسطه یا با واسطه بر ملت ایران تحمیل مى‌کند، آمریکاست که اسلام و قرآن مجید را به حال خود مضر مى‌داند و مى‌خواهد آنها را از جلوى خود بر دارد،آمریکاست که روحانیون را خار راه استعمار مى‌داند و باید آنهار را به حبس و زجر و اهانت بکشد، آمریکاست که به مجلس و دولت ایران فشار مى‌آورد که چنین تصویب نامه مفتضحى را که تمام مفاخر اسلامى و ملى ما را پایمال مى‌کند تصویب و اجرا کنند، آمریکاست که با ملت اسلام معامله وحشیگرى و بدتر از آن مى‌نماید. بر ملت ایران است که این زنجیرها را پاره کنند. بر ارتش ایران است که اجازه ندهند چنین کارهاى ننگینى در ایران واقع شود، از بالاترها به هر وسیله هست بخواهند این سند استعمار را پاره کنند، این دولت را ساقط کنند، وکلایى که به این امر مفتضح راى دادند از مجلس بیرون کنند. بر ملت است که از علماى خود بخواهند در این امر ساکت ننشینند. بر علماى اعلام است که از مراجع اسلام بخواهند این امر را ندیده نگیرند. بر فضلا و مدرسین حوزه‌هاى علمیه است که از علماى اعلام بخواهند
که سکوت را بشکنند. بر طلاب علوم است که از مدرسین بخواهند که غافل از این امر نباشند. بر ملت مسلمان است که از وعاظ و خطبا بخواهند که آنان را که آگاه از این مصیبت بزرگ نیستند آگاه کنند. بر خطبا و وعاظ است که با بیان محکم، بى‌هراس بر این امر ننگین اعتراض کنند و ملت را بیدار کنند. بر اساتید دانشگاه است که با بیان محکم، بى‌هراس بر این امر ننگین اعتراض کنند. بر جوانان دانشگاهى است که با حرارت با این طرح مفتضح مخالفت کنند، با آرامش و با شعارهاى حساس مخالفت دانشگاه را به ملت‌هاى دنیا برسانند. بر دانشجویان ممالک خارجه است که در این امر حیاتى که آبروى مذهب و ملت را در خطر انداخته ساکت ننشینند. بر پیشوایان دول اسلامى است که فریاد ما را به دنیا برسانند و از مراکز پخش آزاد، ناله جانسوز این ملت بدبخت را به جهان گوشزد کنند. بر علما و خطباى ملل اسلامى است که با سیل اعتراض، این ننگ را از جبهه ملت معظم ایران، برادران اسلامى خود بزدایند و بر جمیع طبقات ملت است که از مناقشات جزیى و موسمى خود صرف نظر کرده و در راه هدف مقدس استقلال و بیرون رفتن از قید اسارت کوشش کنند. بر رجال شریف سیاسى است که ما را از مطالب زیر پرده که در مجلس گفته شده، آگاه نمایند. بر احزاب سیاسى است در این امر مشترک با یکدیگر توافق کنند. هدف مراجع عظام و روحانیون در هر جا باشند یکى است و آن پشتیبانى از دیانت مقدسه اسلام و قرآن مجید و طرفدارى از مسلمین است، اختلافى بین علماى اعلام و نگهبانان اسلام در این هدف مقدس نیست. اگر فرضا اختلاف اجتهاد و نظرى در امرى جزیى و ناچیز باشد مثل سایر اختلافات در امور فرعى، مانع از وحدت نظر در امور اصولى نیست. اگر سازمان‌ها دولتى گمان کرده‌اند با سمپاشى‌ها مى‌توانند ما را از هدف مقدس خود منحرف کنند و به دست جهال متعصب به قصد شوم خود برسند، خطا کرده‌اند.اینجانب که یک نفر از خدمتگزاران علماى اعلام و ملت اسلام هستم، در موقع خطیر و براى مصالح بزرگ اسلامى حاضرم براى کوچکترین افراد، تواضع و کوچکى کنم، تا چه رسد به علماى اعلام و مراجع عظام ـ کثراللّه‌ امثالهم. لازم است جوان‌هاى متعصب و طلاب تازه کار از زبان و قلم خود جلوگیرى کنند و در راه اسلام و هدف مقدس قرآن از امورى که موجب تشتت و تفرقه است، خوددارى نمایند. علماى اعلام براى خاتمه دادن به هرج و مرج و بى‌نظمى‌ها در فکر اصلاح عمومى هستند، اگر دولت‌ها مجال فکر به ما بدهند، اگر گرفتارى‌هایى که از ناحیه هیأت حاکمه پیش مى‌آید و ناراحتى‌هاى روحى مجال تصفیه و اصلاح داخلى به ما بدهد. این نحو گرفتارى‌هاست که ما را از مسیر خود که مسیر تصفیه حوزه‌ها و اصلاح همه جانبه است باز مى‌دارد. با احساس خطر براى اسلام و قرآن کریم، براى ملت و ملیت مجال تفکّر در امور دیگر باقى نماند. اهمیت این موضوعات به قدرى است که مشاغل خاص ما را تحت الشعاع قرار داده است. آیا ملت مسلمان می‌داند که در حال حاضر عده از علماء و مبلغین و طلاب و بسیارى از مسلمین بى‌گناه در زندان‌ها بسر می‌برند و بر خلاف قوانین، آنها را بدون رسیدگى، مدتهاى مدید زندانى کرده‌اند و مرجعى نیست که به این وضع هرج و مرج ارتجاعى قرون وسطائى خاتمه دهد؟ اینها دنبال قتل عام پانزدهم خرداد، دوازدهم محرم است که جراحت آن را قلب ملت پاک نخواهد شد. هیئت حاکمه به جاى آنکه براى اقتصاد ایران، براى جلوگیرى از ورشکستگى‌هاى بازرگانان محترم، براى نان و آب فقرا و مستمندان، براى زمستان سیاه بى‌خانمانه، براى پیدا کردن کار براى جوانان، فارغ التحصیل و سایر طبقات بیچاره فکرى بکند، به کارهاى مخرب مثل آنچه گفته شد و نظائر آن دست میزند، از قبیل استخدام زن براى دبیرستانهاى پسرانه و مرد براى دبیرستانهاى دخترانه که فساد آن بر همه روشن و اصرار به آنکه زن‌ها در دستگاه‌هاى دولتى وارد شوند که فساد و بیهوده بودنش بر همه واضح است. امروز اقتصاد ایران به دست آمریکا و اسرائیل و بازار ایران از دست ایرانى و مسلم خارج شده است و غبار ورشکستگى و فقر به رخسار بازرگان و زارع نشسته است و اصلاحات آقایان، بازار سیاه براى امریکا و اسرائیل درست کرده است و کسى نیست که به داد ملت فقیر برسد. من از فکر زمستان امسال رنج می‌برم، من شدت گرسنگى و خداى نخواسته هلاکت بسیارى از فقراء و مستمندان را پیش بینى می‌کنم، لازم است خود ملت به فکر فقراء باشند، لازم است از حالا براى زمستان آنها تهیه‌اى شود که فجایع سال سابق تکرار نشود، لازم است علماى اعلام بلاد، مردم را دعوت به این امر ضرورى بفرمایند. از خداى متعال عظمت اسلام و مسلمین و رهائى دول اسلامى را از شر اجانب ـ خذلهم اللّه‌ تعالى خواستار است،
و السلام على من اتبع الهدى
روح اللّه‌ الموسوى الخمینى


منبع:

کتاب شهید سید اسدالله لاجوردی صفحه 19

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.