صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره‌: افکار عمومى نسبت به بهبود روابط ایران و شوروى

درباره‌: افکار عمومى نسبت به بهبود روابط ایران و شوروى


متن سند:

شماره‌: د ـ ج
درباره‌: افکار عمومى نسبت به بهبود روابط ایران و شوروى

به طورى که استحضار دارند از موقعى که کشور شاهنشاهى ایران به منظور حفظ و حراست حدود و ثغور میهن از هرگونه تجاوز و تعرض هر کشور خارجى و جلوگیرى از تکرار تجربیات تلخ و ناگوار و وارد آمدن لطمات و خسارات ناشى از بی‌طرفى در دو جنگ بین‌المللى گذشته با استفاده از حقوق مسلم خود بر مبناى مقررات منشور ملل متحد عضو پیمان سنتو1 گردیده و قرارداد تدافعى 2 جانبه با کشور ایالات متحده آمریکا منعقد ساخت براى دولت اتحاد جماهیر شوروى سوسیالیستى به تصور این که کشور شاهنشاهى با ورود در این اتحادیه و عقد قراردادهاى مربوط به آن قصد تجاوز به همسایه شمالى داشته و یا خاک خود را در اختیار کشور دیگرى براى تجاوز به شوروى خواهد گذاشت نگرانى شدیدى ایجاد شده و بر مبناى این تصورات و سوءتفاهمات غیرمنطقى با کمال تأسف تبلیغات ناروایى بر علیه کشور آغاز و ادامه پیدا کرد.
با اینکه اعلیحضرت همایون شاهنشاه بزرگ ارتشتاران چند بار ضمن نطق‌هاى رسمى و بیانات خود اشاره به حفظ دوستى متقابل دو کشور فرموده و خاطرنشان ساختند که دولت ایران هرگز قصد تجاوز به کشور همسایه خود نداشته و اجازه نخواهد داد ایران پایگاه موشک براى کشور دیگر قرار گیرد و به استحکام دوستى و روابط حسنه متقابل دولت اظهار علاقه فرمودند و سیاست و روش دولتها نیز به پیروى از منویات شاهانه بر این اصل استوار بود که پیوسته از وقوع هر اختلاف نظرى میان کشورهاى دور و نزدیک جلوگیرى نموده و تأمین صلح و سلامت گیتى را وجهه همت خود سازند معهذا این روش و پیامها خاطر نگران زمامداران شوروى را آرام نساخته و صحنه‌هاى ناگوارى از راه تبلیغات ناصواب براى تأمین منظورى که صرفاً پایه‌اش سوءتفاهم و تصورات دور و دراز بود پیش کشیده شد تا اینکه به ابتکار شخص شاهنشاه در دولت جدید نیز مذاکراتى در این زمینه بین وزیر امور خارجه و سفیر شوروى آغاز شد و بالاخره بدنبال ملاقات و مذاکرات چهل و پنج دقیقه آقاى نیکلاى پکوف سفیر کبیر دولت شوروى با آقاى عباس آرام2 وزیر امور خارجه دولت شاهنشاهى در ساعت 11 روز شنبه (24 /6 /41) در کاخ وزارت امور خارجه یادداشتهایى به مضمون زیر بین طرفین مبادله گردید:
الف = متن یادداشت وزیر امور خارجه ایران و اظهارات شفاهى ایشان:
«وزارت امور خارجه شاهنشاهى با اظهار تعارفات به سفارت کبراى اتحاد جماهیر شوروى سوسیالیستى پیرو مذاکرات قبلى لازم مى‌داند به اطلاع آن سفارت کبرى برساند که دولت شاهنشاهى براى اعلام حسن نیت خود و تشیید مبانى دوستى 2 کشور مایل است بوسیله این یادداشت بدولت اتحاد جماهیر شوروى سوسیالیستى اطمینان بدهد که به هیچ کشور خارجى حق داشتن پایگاههاى هر نوع موشک در خاک ایران نخواهد داد.»
ضمناً آقاى عباس آرام وزیر امور خارجه دولت شاهنشاهى ایران در حین مبادله یادداشت به آقاى سفیر کبیر شوروى از طرف دولت متبوعه خود مراتب زیر را شفاهاً اظهار داشتند‌:
(من رسماً اعلام مى‌دارم که همان طور که اعلیحضرت همایون شاهنشاه مکرر فرموده‌اند دولت شاهنشاهى ایران هیچ وقت اجازه نخواهد داد که ایران وسیله تجاوز به خاک اتحاد شوروى شود).
ب = متن یادداشت سفیر کبیر شوروى و اظهارات شفاهى ایشان: «سفارت کبراى اتحاد جماهیر شوروى سوسیالیستى در ایران با اظهار تعارفات خود به وزارت امور خارجه شاهنشاهى ایران احتراماً اشعار مى‌دارد که دولت اتحاد شوروى سوسیالیستى از یادداشت مورخه 15 سپتامبر سال 1962 دولت شاهنشاهى ایران که طى آن چنین خاطرنشان شده است:
«دولت شاهنشاهى براى اعلام حسن نیت خود و تشیید مبانى دوستى 2 کشور مایل است به وسیله این یادداشت به دولت اتحاد جماهیر شوروى سوسیالیستى اطمینان بدهد که به هیچ کشور خارجى حق داشتن پایگاههاى هر نوع موشک در خاک ایران نخواهد داد.»
«با ابراز رضایتمندى اتخاذ سند مى‌نماید»
و آقاى ن. م. پکوف سفیر کبیر اتحاد جماهیر شوروى سوسیالیستى در ایران مراتب زیر را در پاسخ اظهارات آقاى عباس آرام اظهار داشتند‌:
«دولت اتحاد جماهیر شوروى سوسیالیستى اظهارات رسمى دولت شاهنشاهى ایران را مبنى بر اینکه همان طور که اعلیحضرت همایون شاهنشاه مکرر فرموده‌اند دولت شاهنشاهى ایران هیچ وقت اجازه نخواهد داد که ایران وسیله تجاوز به خاک اتحاد شوروى شود ـ مورد توجه قرار مى‌دهد. دولت شوروى ابراز اطمینان مى‌نماید که اظهارات فوق‌الذکر دولت شاهنشاهى و همچنین یادداشتهاى متبادله دایر بر اینکه حق داشتن پایگاههاى هر نوع موشک در خاک ایران را به کشورهاى خارجى نخواهد داد موجب تشیید مبانى روابط حسن همجوارى بین اتحاد جماهیر شوروى سوسیالیستى و ایران خواهد گردید و به نفع مصالح صلح و امنیت در ناحیه خاورنزدیک و میانه خواهد بود.»
انتشار متن یادداشتهاى متبادله و اظهارات شفاهى وزیر امور خارجه دولت شاهنشاهى و سفیر کبیر شوروى عکس‌العمل‌هاى خاصى در بین محافل مطبوعاتى و طبقات مختلف مردم در داخل و خارج ایجاد کرده و هر یک به نحوى این موضوع را به بحث گذاشته و تجزیه و تحلیل نموده‌اند که اینک قسمتى از این قبیل بحث و تفسیرهاى محافل مختلف و افکار عمومى به شرح زیر به استحضار مى‌رسد:
1) چگونگى انعکاس مبادله یادداشتها در جراید داخلى:
الف = روزنامه اطلاعات‌:
این روزنامه از روز نخست ضمن انتشار متن یادداشتها آن را تحت عنوان «روشنایى میان دو همسایه» مورد بحث قرار داده و از پیدایش این افق روشن در سیاست ایران و شوروى ابراز مسرت و خوشوقتى کرده و مرتباً نظرات و تفسیرهاى محافل سیاسى و مطبوعاتى جهان را در این باره انتشار مى‌داده تا اینکه قبل از ظهر روز 4 شنبه 28 /6 /41 خبرنگار سیاسى روزنامه مزبور با آقاى نیکلاى پکوف سفیر کبیر شوروى در محل کارش مصاحبه‌اى پیرامون مبادله یادداشتهاى اخیر انجام داد که خلاصه آن به شرح زیر بوده است: سفیر کبیر شوروى ابتداء چنین اظهارنظر کرده که دولت و تمام مردم شوروى با رضایت کامل از نتیجه مذاکرات ایران و شوروى استقبال کردند و به طورى که معلوم است افکار عمومى ملت ایران هم از مبادله این یادداشتها استقبال کرده و مبادله یادداشتها نه فقط از نظر ایران بلکه در یک مقیاس وسیع حائز اهمیت بود و بهبودى روابط ایران و شوروى از طرف افکار عمومى جهان نیز به عنوان یک قدم بزرگ براى تشیید و تأمین صلح و امنیت در خاورمیانه و نزدیک تلقى شده است. بعد سفیر شوروى به شروع مذاکرات مربوط به تأسیسات هیدروالکتریک بر روى آبهاى مرزى و ادامه مذاکرات درباره توسعه روابط بازرگانى و قرارداد پرداخت اشاره کرده و سپس راجع به روابط ترانزیتى ضمن یادآورى اهمیت آن اظهار داشته که براى مذاکره در این مورد به زودى هیاتى از ایران به شوروى عزیمت خواهد کرد و در خصوص روابط فرهنگى و ورزشى 2 کشور سفیر کبیر شوروى لزوم توسعه هر چه بیشتر همکاریها و مناسبات فرهنگى 2 کشور را تذکر داده و ضمن اشاره به اهداء در حدود یک صد جلد کتاب به زبان روسى و فارسى درباره تاریخ و ادبیات ایران از طرف فرهنگستان علوم شوروى به دانشگاه تهران اضافه کرده است که به زودى فوتبالیستهاى باشگاه تاج ایران براى انجام چند مسابقه به شوروى دعوت خواهد شد و نیز خواننده معروف آذربایجان شوروى جهت اجراى چند کنسرت به ایران خواهد آمد.
ب = روزنامه کیهان:
این روزنامه روز مبادله یادداشتها بدون اظهارنظر به انتشار متن یادداشتها و اظهارات طرفین اکتفا کرده و روز بعد به نوشته‌ها و تفسیرهاى مطبوعات شوروى در این باره پرداخته و در روز 5 شنبه (29 /6 /41) متن مصاحبه و مذاکرات مخبر خود را با آقاى پکوف سفیر کبیر شوروى که قرینه همان مصاحبه و مذاکرات مخبر روزنامه اطلاعات مى‌باشد درج کرده است.
پ ـ سایر جراید و محافل مطبوعاتى:
جراید دیگر صبح و عصر پایتخت نیز عموماً ضمن انتشار متن یادداشتهاى متبادله از بهبود روابط ایران و شوروى حسن استقبال کرده و به طورکلى در محافل مطبوعاتى تهران نسبت به ایجاد تحول تازه در مناسبات ایران و شوروى ابراز خوش‌بینى شده و مبتکر اصلى این عمل را اعلیحضرت همایون شاهنشاه بزرگ ارتشتاران دانسته و این اقدام دولت را شجاعت سیاسى و شاهکار بی‌سابقه نام برده‌اند.
ضمناً مطلعین مطبوعاتى بر این عقیده هستند که نتیجه این اقدام و عظمت رشادت دولت بعد از مدتى به خوبى معلوم و مشهود خواهد شد.
ت ـ محافل سیاسى و اجتماعات دیگر:
1) نظر آقاى سیدضیاءالدین طباطبایى3
این سیاستمدار قدیمى که همواره راجع به روابط ایران و شوروى ذی‌نظر بوده و بارها نظریات خود را اعلام داشته در مورد مبادله یادداشتهاى اخیر ضمن اظهار خرسندى چنین اظهار عقیده کرده که رفع اختلاف بین ایران و شوروى یک مقدمه‌اى است براى طرح زمینه همزیستى صادقانه با رعایت احترام متقابل بین 2 کشور همجوار و جاى تردید نیست که با توجهات اعلیحضرت همایون شاهنشاه بزرگ ارتشتاران و روش عاقلانه و مدبرانه دولت اتحاد جماهیر شوروى روابط تجارتى و اقتصادى و سیاسى بین ایران و شوروى با مرور زمان توسعه خواهد یافت و جا دارد که از این پیش‌آمد ملتین ایران و شوروى خشنود و به طراحان این روش تبریک گفته و موفقیت آنان را مسئلت نمایند. ایران براى رفاهیت ملت خود و براى تأمین صلح جهانى به جاى آن که عامل توسعه اختلافات بین‌المللى گردد باید کلید حسن تفاهم و مفتاح آشتى و رفع کدورت بین ملل و ممالک خاورمیانه و دول بزرگ جهان بشود چه چنین روشى خواه ناخواه حس احترام و محبت دیگران را نسبت به این سرزمین جلب خواهد کرد.
2) طبقات روشنفکر سیاسى:
مبادله یادداشتهاى اخیر در میان طبقات روشنفکر حسن اثر داشته و این موضوع به جهت علاقه مردم نسبت به شوروی‌ها نبوده بلکه به واسطه ناراحتى و کینه‌اى است که صحیح یا غلط از دخالت و نفوذ چندین ساله سیاستهاى انگلیس و آمریکا در ایران و جنگ سردى که از سال‌ها پیش بین 2 بلوک شرق و غرب درگیر شده بوجود آمده و این موضوع توجه افکار عمومى ایران را به بلوک سوم و اتخاذ روشى مانند هندوستان و مصر جلب کرده است و قسمتى از این طبقه نزدیکى ایران با شوروى و پیشدستى ایران در ایجاد روابط حسنه را عکس‌العمل مسافرت بدون نتیجه لیندن جانسون4 به ایران مى‌دانند.
3) دانشجویان و دانشگاهیان:
دانشجویان و اساتید دانشگاه وابسته به هر دسته و جمعیت و داراى هر نوع رویه و مشى سیاسى پیشقدمى دولت ایران را در نشان دادن حسن نیت در برقرارى روابط و مناسبات دوستانه با همسایه شمالى یک اقدام بسیار عاقلانه تلقى کرده و حسن ابتکار اعلیحضرت همایون شاهنشاه بزرگ ارتشتاران را در این زمینه به شدت مى‌ستایند.
4) اصناف و پیشه‌وران و بازرگانان‌:
اکثریت طبقه پیشه‌ور و بازرگان از بهبود روابط بین ایران و شوروى خشنود بوده و این امر را موجب بهبود و گشایش در وضع اقتصادى و رونق تجارت راکد فعلى و بالاخره ازدیاد صادرات کشور مى‌دانند.
5) روحانیون‌:
چون اغلب روحانیون عقیده دارند که آمریکائی‌ها از عناصر و طرفداران مسلک بهائى جانبدارى کرده و آنها را تقویت مى‌نمایند روى این اصل از بهبودى روابط بین ایران و شوروى راضى بوده و این دوستى با شوروى را تا جایى که موجب تقویت افکار و عقاید کمونیستى در کشور نشود به صلاح کشور مى‌دانند.
6) دستجات و افراد وابسته به جبهه ملى5 و حزب منحله توده:6
جناح راست جبهه ملى که موافق سیاست آمریکا بوده و امیدوار به حمایت آنها هستند با شک و تردید به موضوع بهبود روابط ایران و شوروى نگریسته و آن را یک مانور و نیرنگ سیاسى مى‌پندارند و جناح چپ جبهه ملى و افراد و عناصر وابسته به حزب منحله توده که در حال حاضر با هم همفکرى دارند از این اقدام دولت که باعث آرامش وضع سیاسى و اجتماعى کشور خواهد شد ناراضى بوده و بخصوص عناصر متعصب وابسته به حزب منحله توده این اقدام را براى آینده حزب مضر مى‌دانند.

7) مخالفین دولت:
وابستگان دولت سابق و به ویژه طرفداران آقاى محمد درخشش7 بر این عقیده هستند که نزدیکى اخیر ایران و شوروى با موافقت و توصیه دولت آمریکا صورت گرفته و این عمل به منظور انجام معامله با شوروی‌ها در کوبا و سلب حمایت بیدریغ شوروى از کاسترو و همچنین نتیجه موافقت محرمانه‌اى است که بین آمریکا و شوروى با توجه به اتحاد آلمان و فرانسه به عمل آمده است زیرا نه آمریکا و نه شوروى نمى‌توانند در همسایگى خود وجود کشورى را تحمل کنند که با آنها دشمن باشد و اضافه مى‌کنند که این کار یکى از مانورهاى جهانى وزارت امور خارجه آمریکا بوده و زمینه آن نیز از هنگام مسافرت لیندون جانسون به ایران فراهم گردیده است.
ث ـ محافل وابسته به سفارتخانه‌هاى خارجى:
1) سفارت هندوستان‌:
اقدام اخیر دولت ایران و پیشقدم شدن در ایجاد مناسبات حسنه و محیط تازه در روابط ایران و شوروى در بین دیپلمات‌هاى هندى ساکن تهران با خوش‌بینى فراوانى تلقى شده و طبق اطلاع این امر در محافل سیاسى هندوستان نیز یک اقدام شجاعانه و مفید به حال همه کشورهاى خاورمیانه قلمداد گردیده و به همین نحو در مطبوعات هند منعکس شده است.
2) سفارت انگلستان:
مبادله یادداشتهاى اخیر بین ایران و شوروى و رفع اختلافات دیرینه 2 کشور در محافل وابسته به سفارت و اتباع انگلیسى مقیم ایران ایجاد خرسندى کرده و این مساله را بزرگترین شکست براى سیاست آمریکا در ایران مى‌دانند و اظهار امیدوارى مى‌کنند که در آینده نزدیک محدودیتهاى بیشترى از نظر سیاسى و اقتصادى براى آمریکا ایجاد گردد.
3) سفارت آمریکا:
اصولاً مقامات آمریکایى نسبت به هر واقعه‌اى که به سیاست ایران خصوصاً به سیاست خارجى بستگى داشته باشد حساسیت فوق‌العاده داشته و اقدام به نتیجه نمودارها و آمارهایى از نظریات و معتقدات منابع و محافل مختلف و افکار عمومى مردم مى‌نمایند.
طبق اطلاع با آنکه ظاهراً مبادله یادداشتهاى اخیر و پایه‌گذارى مناسبات دوستانه میان ایران و شوروى براى محافل وابسته به سفارت آمریکا در تهران غیرمنتظره و پیش‌بینى نشده نبوده معهذا این بار پس از مبادله یادداشتها بین ایران و شوروى کنجکاوى آمریکایی‌ها و سعى در تهیه نمودار و آمار افکار عمومى به مقیاسى وسیع‌تر و عمیقتر از حد معمول تحریک شده و جریان دارد و محافل اطلاعاتى سفارت بر عقیده هستند که اقدام اخیر از طرف دربار شاهنشاهى مستقیماً و جدا از مجارى دیپلماسى عادى انجام گرفته و ابتکار عمل در اختیار شخص اعیلحضرت همایون شاهنشاه بزرگ ارتشتاران بوده و به همین سبب نیز به طور جدى و عمیق‌ترى اعتماد شوروی‌ها جلب شده است و رابط این کار آقاى محسن قره‌گوزلو را مى‌دانند و به طورکلى این محافل این طور اظهارنظر مى‌کنند که چون نخست‌وزیر کنونى و اکثریت اعضاى کابینه در مسائل مربوط به سیاست خارجى شوروى و مانورهاى مخصوص خروشچف و تاکتیک‌هاى دولت روسیه در پیدا کردن جاى پا تجربه کافى ندارند لذا این مناسبات به همین حدود فعلى محدود نشده و باید در انتظار گسترش رویه تازه و دنباله‌گیرى از طرف شوروی‌ها بوده و روى این اصل از پیش آمدن عوارض جبرى و نتایج بعدى این تحول نگرانى ندارند.
2ـ چگونگى عکس‌العمل یادداشتها در محافل سیاسى و مطبوعاتى خارجى:
الف ـ کشور شوروى:
1) جراید‌: روزنامه‌هاى (ایزوستیا ارگان دولت ـ پراودا ارگان حزب کمونیست. ستاره سرخ ـ روسیه شوروى ـ ترود) ضمن بحث درباره مجادله یادداشتهاى اخیر عموماً روش و سیاست دولت ایران را مورد تقدیر قرار داده و آن را گامى در راه حفظ صلح جهانى و امنیت 2 کشور شمرده‌اند و اکثر این موضوع را یادآورى کرده‌اند که این اقدام دولت ایران مى‌تواند سرمشقى براى سایر کشورهاى همسایه اتحاد شوروى باشد.
2) رادیوها و خبرگزاریها:
رادیو مسکو در گفتار روز 22 /6 /41 (دو روز قبل از مبادله یادداشتها) ضمن پخش اعلامیه خبرگزارش تاس شوروى درباره کوبا به دخالت آمریکایی‌ها در امور داخلى ایران و احداث پایگاههاى نظامى آمریکا در خاک ایران اشاره کرده و اضافه نموده که پر واضح است این سیاست سیاست خطرناکى بوده و دنباله‌روى از این سیاست و خط مشى تجاوزکارانه آمریکا چه عواقب مهلکى براى ایران در پى دارد. رادیوى صداى ملى ایران8 که از طرف روسها ایجاد شده در گفتار روز 22 /6 /41 (یک روز قبل از مبادله یادداشتها) درباره مستشاران خارجى اظهار داشته که رئیس هیات نظامى و مستشاران آمریکا به اتفاق رئیس هیات نظامى وابسته به سنتو و سران نظامى ارتش ایران 2 ماه پیش ضمن بازدید از نواحى شمال غربى کشور نقشه محرمانه و خطرناکى تنظیم نموده و در این نقشه توصیه شده که نواحى شمال غربى کشور ایران هم مانند مناطق شمال شرقى ترکیه به کانون حمله و میدان ضربتى علیه شوروى تبدیل و در نقاط معین آن سکوهاى مخصوص پرتاب موشک با برد متوسط و با فرودگاههایى جهت پرواز جت‌هاى نظامى آمریکا احداث شود و این نواحى با نیروهاى مستقر شده در آن مستقیماً تحت اختیار و دستور فرماندهى سنتو قرار گیرد.
از روز 24 /6 /41 پس از مبادله یادداشتها رادیو مسکو اولین بار در ساعت 16 همان روز متن یادداشتها و اظهارات شفاهى وزیر امور خارجه ایران و سفیر کبیر شوروى را پخش کرده و از ساعت 22 روز 24 /6 /41 به بعد مرتباً به مندرجات و بحث و تفسیرهاى جراید مختلف شوروى درباره حسن استقبال افکار عمومى شوروى از این تصمیم عاقلانه ایران پرداخته.
رادیوى به اصطلاح صداى ملى ایران وابسته به شوروی‌ها روز 24 /6 /41 ضمن پخش گفتارى درباره روابط ایران و شوروى اظهار امیدوارى کرده است که این آغاز خوب فقط آغاز باشد نه انجام و به دنبال این قدم اول قدمهاى مؤثرترى در جهت توسعه روابط دوستانه 2 کشور برداشته شود بدین معنى که صداقت و وفادارى قبول این تعهد و منافع ملت ایران ایجاب مى‌کند که دولت ایران اولا به عنوان یک قدم مشخصى در اختیارات مستشاران نظامى آمریکا در ایران به طور کامل تجدیدنظر کرده و به خدمت آنها در ارتش ایران خاتمه دهد ثانیاً خود را از قید تبعیت از پیمان سنتو و تعهدات ناشى از قرارداد 2 جانبه ایران و آمریکا نجات بخشد.
ب ـ محافل مطبوعاتى و خبرگزارى انگلستان:
رادیو لندن در گفتار روز 27 /6 /41 سرمقاله روزنامه تایمز را درباره بهبود روابط بین ایران و اتحاد جماهیر شوروى پخش کرده و طى آن چنین گفته‌: (به مجردى که علائمى مشهود مى‌گردد که روابط بین ایران و شوروى بهتر مى‌شود چنین تصور مى‌رود که روابط بین ایران و ایالات متحده باید به سردى درآید و این همان اسلوب قدیمى است که سابقاً در روابط بین ایران از یک طرف و اتحاد جماهیر شوروى و انگلستان از طرف دیگر دیده مى‌شد و اضافه کرده است شاید ایران از آمریکا تاحدى ناخشنود است که جهت رفع اشکالات اقتصادى و مالى به دولت جدید ایران کمک فورى نکرده ولى محتملاً منظور عمده ایران این است که خالصاً و مخلصاً روابط خود را با اتحاد شوروى بهتر کند البته این اظهاراتى که شوروى مبنى بر مودت نموده به زودى به محک تجربه گذاشته خواهد شد و باید دید که آیا اتحاد جماهیر شوروى دست از تبلیغات کمونیستى علیه اعلیحضرت شاهنشاه و دولت ایران برخواهد داشت یا خیر).
2ـ نتیجه بررسى افکار عمومى درباره یادداشتهاى متبادله:
الف ـ در خارج از کشور:
به طورکلى مبادله یادداشتهاى روز 24 /6 /41 بین ایران و شوروى در محافل سیاسى و مطبوعاتى کشورهاى خارجى بخصوص کشور شوروى و اقمار با خوش‌بینى زیاد تلقى شده و رادیو مسکو طى 2 هفته اخیر گفتارهاى ضدایرانى خود را تخفیف داده و در هفته اول پس از مبادله یادداشت تمام برنامه‌هاى خود را به بحث و تفسیر درباره بهبود مناسبات 2 کشور و پخش مقالات و مندرجات روزنامه‌هاى مختلف شوروى در این باره اختصاص داده است.
ب ـ در داخل کشور:
نظر به اینکه از یک طرف در اثر ترقى روزافزون هزینه زندگى و سختى معیشت اکثریت طبقات مردم و از طرف دیگر به علت طولانى بودن تبلیغات مضره و همه جانبه دولت شوروى و اقمار یک حس تنفر و بدبینى نسبت به سیاست دولت آمریکا در ایران به وجود آمده و این حس از آغاز حکومت دکتر امینى رو به فزونى گذاشت در نتیجه یک نوع تمایل و علاقه سطحى در مردم براى بهبودى روابط ایران و شوروى پیدا شده البته این تمایل فقط و فقط به این علت بود که شاید با رفع اختلافات و سوءتفاهمات چندین ساله بین ایران و شوروى گشایشى در وضع زندگى عمومى حاصل شد. روى این اصل مبادله یادداشتهاى مودت‌آمیز بین دولتین ایران و شوروى و پیدایش افق روشن در مناسبات 2 کشور در میان طبقات و محافل مختلف مردم حسن اثر کامل بخشیده و این اقدام دولت مورد استقبال و تائید افکار عمومى قرار گرفته است.
4ـ نظریه :
اکنون که برداشتن قدم اول در راه رفع سوءتفاهم موجود بین ایران و شوروى و آغاز دوره جدید روابط و مناسبات 2 کشور موجب پیدایش یک نوع حس خوش‌بینى نسبت به همسایه شمالى در مردم شده است موارد زیر به طور پیشنهاد به عرض مى‌رسد:
1) مادامى که حسن نیت کامل شوروى در جلوگیرى از هر نوع تحریکات و تبلیغات ضدایرانى از رادیوها و خبرگزاریهاى وابسته و قطع حمایت و تقویت افراد و عناصر و سازمانهاى ضدایرانى مقیم خارج از کشور عملاً ثابت نشده قدم دوم در این راه از طرف دولت ایران برداشته نشود.
2) براى جلوگیرى از تبدیل این حس خوش‌بینى آنى مردم نسبت به دولت شوروى به طرفدارى عمیق یا احیاناً قبول مرام و عقاید کمونیستى بهتر است به موازات بهبود روابط با هشیارى هر چه تمامتر و با توجه به تاکتیک و روش ماهرانه کمونیستها و مانورهاى مخصوص سران شوروى در پیدا کردن جاى پا به منظور گسترش شیوه و رویه‌هاى تازه تبلیغاتى به نفع کمونیسم بین‌المللى تدابیر لازم و عملى در راه انجام یک رشته کارهاى مثبت و اساسى به شرح زیر:
ـ برقرارى عدالت اجتماعى.
ـ برانداختن فقر و بیکارى.
ـ رفع بحران اقتصادى.
ـ ادامه و تعمیم اصلاحات ارضى9 و علاقمند ساختن دهقان با آب و خاک.
ـ مبارزه قطعى و همه‌جانبه با فساد و ریشه‌کن ساختن آن در کلیه شئون ادارى کشور.
ـ ترویج و تقویت غرور و شعائر ملى و مبانى و معتقدات مذهبى خالى از خرافات و پیرایه در مردم به ویژه طبقه جوان.
از طرف دولت اتخاذ گردد.

توضیحات سند:

1ـ این پیمان در سال 1955 میلادى (1334ش) ابتدا میان عراق و ترکیه منعقد شد و در همان سال انگلستان، پاکستان و ایران نیز به آن پیوستند و از اعضاى اتحادیه عرب و قدرتهاى بزرگ غربى هم دعوت شد تا به منظور حفظ امنیت خاورمیانه و جلوگیرى از خطر کمونیسم به این پیمان ملحق شوند، اما هیچ یک از آنان نپذیرفتند. این پیمان که بعداً به پیمان سنتو مشهور شد، بر اثر تشویق‌هاى آمریکا و هدایت وزیر خارجه آن، «جان فاستر دالاس» تشکیل شده بود، حلقه شمالى خاورمیانه‌اى از زنجیر امنیتى براى جلوگیرى از توسعه‌طلبى شوروى به حساب مى‌آمد و اگرچه هیچگاه آمریکا عضو این پیمان نبود، اما به واسطه پیمان‌هاى دو جانبه با ایران، پاکستان و ترکیه و کمک‌هاى نظامى به این کشورها، موجودیت پیمان را تضمین مى‌کرد. این پیمان در پى کودتاى 1958 (1337ش) عراق و خروج این کشور از پیمان بغداد در 1959 (1338) به (سازمان پیمان مرکزى) یا سنتو تغییر نام یافت. پس از انقلاب 57 ایران نیز از این پیمان خارج شد و در نتیجه آن پیمان سنتو عملاً از هم پاشیده شد.
2ـ عباس آرام دیپلمات ایرانى که تحصیلات خود را در تهران ـ اروپا به اتمام رسانید، او در سال 1931 خدمات سیاسى و دیپلماتیک خود را آغاز کرد. در سال 1943 معاون اداره سوم سیاسى شد و در سال 1945 دبیر اول سفارت ایران در برن (سوئیس) طى سال‌هاى 1956 ـ 1953 کاردار و وزیر مختار ایران در واشنگتن بود و با روى کار آمدن دکتر اقبال به وزارت خارجه رسید. مجدداً طى سال‌هاى 67 ـ 1962 در کابینه‌هاى دکتر على امینى، علم، منصور، و مدتى نیز هویدا، وزیر امور خارجه بود. و پس از آن مدتى سفیر ایران در چین، ویتنام و کره شد و نهایتاً طى سال‌هاى 1977 تا 1979 به عنوان سناتور مجلس سنا در محل سنا حضور داشت.
(نخبگان خاورمیانه، ص 3، همان منبع)
3ـ سید ضیاءالدین طباطبائى:
بر اساس اسناد ساواک سید ضیاء از عوامل سرسپرده و مهره‌هاى اصلى انگلیس که در بقدرت رسیدن رضاخان در 1299 نقش اساسى ایفاء کرد و مدت چند ماه نیز صدارت نخست‌وزیرى را بعهده داشت. وى پس از چند ماه از کار برکنار و پس از مدتى به خارج تبعید شد. در سال 1322 پس از قریب 22 سال زندگى در تبعید به امید بازیافتن کرسى صدارت به ایران بازگشت و از یزد به مجلس راه یافت. وى متولد شیراز بود و در جوانى روزنامه‌هاى رعد و آتش را بنام اسلام منتشر مى‌کرد. از استعداد و نبوغ خاصى برخوردار بود. لیکن پس از مدتى طعمه انگلیس‌ها شد و از او بهره‌ها بردند. سید ضیاء بقول و اعتراف اکثر صاحبنظران سیاسى جاسوس انگلیس و آلمان و حتى روسها بود و بخاطر مهارت برجسته‌اى که در ایجاد سازش و تفاهم میان افراد داشت، در مواقع بحرانى نقش میانجى خوبى را ایفاء مى‌کرد. وى پس از کودتاى 28 مرداد 1322 مشمول لطف و محبت محمدرضا بود و اگرچه پست مهمى به او واگذار نگردید لیکن از محارم او بشمار مى‌رفت و هر هفته حداقل یک روز نهار را با شاه صرف مى‌کرد. وى نقش مرموز و تاریکى در تاریخ ایران دارد و نقل و قولهاى متضادى در مورد وى وجود دارد.
4ـ وى در 1908 میلادى در منطقه‌اى کوهستانى تگزاس و در خانواده‌اى فقیر متولد شد. پدرش معلم بود و در امور سیاسى و کشاورزى نیز فعالیت مى‌کرد. در دوران جنگ جهانى دوم مدت کوتاهى در نیروى دریایى فعالیت کرد سپس از طریق یکى از معرفین خود در واشنگتن به نام «سم رایبورد» که نماینده شهر تگزاس بود وارد عرصه سیاست شد. در سال 1937 وارد مجلس شد و پس از آن طى پنج دوره مجدداً انتخاب شد. در سال 1948 وارد مجلس سنا شد و مدت شش سال سمت رهبر اکثریت مجلس سنا را برعهده داشت. در ریاست جمهورى کندى، معاون ریاست جمهورى شد. پس از قتل کندى مورد سوءظن واقع شد و در انتخابات بعدى در 1963 به ریاست جمهورى رسید. از جمله نقاط منفى زندگى وى، ورود در جنگ ویتنام بود که تأثیر زیادى روى شخصیت او داشت. پس از ترک پست خود در 1969 به روستاى زادگاه خود برگشت و کار سرپرستى کتابخانه عظیم L.B.Jواقع در آوستین را برعهده گرفت و تا پایان عمر یعنى 1973 در مزرعه خود مشغول به کار شد. (بزرگان قرن بیستم، تایم، ص 53)
5ـ اول آبان 1328 ه‍ ش نوزده نفرى که در تحصن دربار شرکت کردند [دکتر مصدق، شمس‌الدین امیر علایى، یوسف مشار، دکتر شایگان، محمود نریمان، دکتر سبحانى، دکتر کاویانى، دکتر مظفر بقایى، حسین ملکى، عبدالقدیر آزاد، عباس خلیلى، حائرى‌زاده، عمیدى نورى، دکتر حسین فاطمى، جلالى نائینى، احمد ملکى، ارسلان خلعتبرى، مهندس زیرک‌زاده، سید محمود غروى] در منزل دکتر مصدق جمع شدند و تصمیم گرفتند اولاً عنوان خود را جبهه ملى بدهند ثانیاً کمیسیونى براى تنظیم اساسنامه انتخاب کنند.... سال 39 که انتخابات دوره بیستم در کوران جدیدى از سیاست با عنوان آزادى آغاز شد افرادى از حزب ایران جلساتى را با دعوت اللهیار صالح و باقر کاظمى تشکیل دادند و فعالیت‌هایى را آغاز کردند که تا سال 42 ادامه داشت اجتماع این دوره را جبهه ملى دوم مى‌نامند... جبهه ملى سوم را در سال 44 براى جذب مردم و احزاب که مرکب از نهضت آزادى ایران ـ حزب مردم ایران حزب ملت ایران ـ سازمان دانشجویان جبهه ملى ایران و جامعه سوسیالیست‌هاى نهضت ملى ایران بود تشکیل دادند که در مرحله تشکیل باقى ماند و به فعالیت نرسید.... جبهه ملى چهارم مربوط به زمان اوج‌گیرى نیروى مذهبى است و آن وقتى است که حکومت جدید آمریکا سیاست حقوق بشر کارتر را اعلام کرد...عده‌اى باز به فکر جبهه ملى افتادند....ماسک بر چهره زدند صاحب عقیده و ایمان شدند محقق و دانشمند گردیدند و با دسیسه و نیرنگ ـ مدعى وراثت خون ده‌ها هزار شهید گردیدند.
یاران امام به روایت اسناد ساواک شهید لاجوردى ص 34
6ـ حزب توده در اوایل مهر ماه 1320، آغاز به کار کرد جلسه اول در بالاخانه منزل اسکندرى که در خیابان ژاله بود، تشکیل گردید و در جلسه مذکور، احسان طبرى، رضا روستا، عباس اسکندرى، ایرج اسکندرى، نورالدین الموتى، عزالملک اردلان، فریدون کشاورز... حضور داشتند. به هنگام آغاز فعالیت حزب توده، سلیمان محسن اسکندرى البته بدون داشتن عنوان دبیر کل (زیرا چنین عنوانى در آئین نامه حزب نبود) در حزب «حق امضاء» داشت، و عملاً رهبر حزب توده به شمار مى‌آمد. پس از مرگ او ظاهراً ایرج اسکندرى حق امضاء داشت. پس از کنگره اول نورالدین الموتى حق امضاء داشت، ولى احدى او را به عنوان رهبر حزب نمى‌شناخت. در کنگره دوم حزب، اساسنامه‌اى به تصویب رسید که مقام دبیر کل را تصریح و حدود وظایف او را تعیین کرد. در این کنگره رادمنش به عنوان دبیر کل تعیین شد. از کنگره دوم تا پلنوم چهاردهم (یعنى مدت 20 سال) رادمنش در خارجه دبیر کل بود. بعد از خلع رادمنش، ایرج اسکندرى به آرزوى قدیمى خود (دائر به دبیر اول شدن) نائل آمد (از پلنوم چهاردهم تا شانزدهم). پلنوم شانزدهم کیانورى را به عنوان دبیر اول انتخاب کرد و او تا انحلال حزب توده در این سمت باقى ماند. از نظر دیگر، حیات حزب توده را مى‌توان به 8 دوره تقسیم نمود. دوره اول زندگى حزب توده از تأسیس تا پیدایش فرقه دمکرات (یعنى از 1320 تا 1324) حزب توده در این دوران ابتدائى حیات خود، پابه‌پاى دیپلماسى شوروى پیش مى‌رفت، بدین ترتیب دوره اول زندگى حزب، دوران زایش و رشد تدریجى آن بود و در همین چهار سال چهره وابسته آن مشخص شد و معلوم شد که این حزب ابزار قابل اعتمادى در دست دیپلماسى شوروى است. دوره دوم زندگى حزب توده از پیدایش فرقه دمکرات آذربایجان و پارتى دمکرات کردستان آغاز مى‌شود و با اوج این حزب و شرکت وزیرانش در کابینه دوم قوام، خاتمه مى‌یابد. (از آذر 1324 تا تابستان 1326) دوره سوم زندگى حزب توده از آذر 1326 تا 15 بهمن 1327، یعنى تاریخ اقدام علیه محمدرضا پهلوى، ممتد است، در حزب دوران «طلایى» و «هورایى» پایان مى‌یابد و دوره حضیض و شکست فرا مى‌رسد. دوره چهارم از اعلام غیرقانونى شدن حزب تا رد قرارداد الحاقى نفت (قرارداد گس ـ گلشائیان) یعنى از بهمن 1327 تا 1330 مى‌باشد. دوره پنجم از سال 1330 تا کودتاى 28 مرداد 1332 است که در این دوره حزب توده به دو علت توسعه مى‌یابد. علت اول آن است که فرجام دولت و مجلس بدست دکترمحمد مصدق و آیت‌اللّه‌ کاشانى است و یک فضاى نسبتاً باز اجتماعى وجود دارد لذا حزب به تأسیس اتحادیه‌هاى کارگرى، سازمان جوانان دمکرات، تشکیلات دمکراتیک زنان... به صورت علنى اقدام مى‌کند. علت دوم، اوج نهضت مردم در راه ملى کردن صنعت نفت در سراسر ایران در جریان است و شکارچیان حزب فرصت صیادى خوبى بدست آوردند که نتوانستند از آن به خوبى استفاده کنند. دوره ششم از کودتاى 28 مرداد تا کشف سازمان نظامى حزب و متعاقب آن تلاش تمام سازمانهاى علنى و مخفى حزب یعنى تا سال 1334 ادامه دارد. دوره هفتم یک نوع فصل نهایى و حالتى بدتر از احتضار براى تنه حزبى که در حال تجزیه است مى‌باشد. دوره هشتم زمان نهائى حزب توده از آغاز سال 1357 تا 1361 مى‌باشد. در این زمان کیانورى زمام حزب را بدست داشت و با اطلاعاتى که از منابع شوروى و محافل سازمان مخفى «نوید» بدست مى‌آورد سمت و سوى حوادث را به خوبى حدس مى‌زد. و با افشاى ماهیت واقعى آن در سال 1361 عناصر وابسته به آن دستگیر و حزب به طور کامل منحل و از صفحه روزگار محو شد. ـ اسناد ساواک، پرونده موضوعى حزب توده، کژ راهه، خاطراتى از تاریخ حزب توده، احسان طبرى، ص ص 17، 27، 30، 31، 32، 33، 34، 35، 39، 40 42، 44، 46، 47
7ـ درخشش، محمد
محمد درخشش در سال 1294 در تهران متولد شده، وى که داراى لیسانس تاریخ و جغرافى نیز بوده در سال 1319 در وزارت آموزش و پرورش استخدام شده و بعداً سمت وى در وزارت مذکور بازرس عالى وزارتى بوده است. درخشش از سال 1323 با حزب توده همکارى داشته ولى در سال 1328 بر اثر اختلافى که بین او و توده‌اى‌ها پیدا شد، از همکارى با حزب مزبور خوددارى و از آن سال با تشکیلات حزب نیروى سوم به رهبرى خلیل ملکى همکارى کرده است. درخشش از دوستان نزدیک على امینى و سید جعفر بهبهانى بود و با به راه انداختن اعتصاب گسترده معلمان کرمانشاه، زمینه‌ساز سقوط دولت جعفر شریف‌امامى و روى کار آمدن دکتر امینى شد و به پاس نقش‌هاى پشت پرده‌اش در سال 1340 به عنوان وزیر آموزش و پرورش در کابینه دولت دکتر امینى منصوب شد. وى همچنین نماینده مجلس شوراى ملى (دوره هیجدهم) و از جمله افرادى بود که ارتباط مستحکمى با دستگاه سیاست خارجى آمریکا داشته و به صورت مشاور و عامل سیاست‌هاى آمریکا در ایران عمل نموده است.
8ـ این رادیو ظاهراً به حزب توده وابستگى رسمى نداشت و مستقیماً توسط شوروی‌ها اداره مى‌شد. ولى گردانندگان آن همواره از کادرهاى اصلى و مورد اطمینان حزب توده بوده‌اند. این رادیو از فرستنده مرکزى مسکو پخش مى‌شد در واقع این رادیو در سال 1338 به عنوان واکنش در برابر انعقاد قرارداد نظامى رژیم شاه و آمریکا آغاز به کار کرد که در پى آن روابط ایران ـ شوروى به شدت تیره شد. بر اساس این تیرگى روابط صداى ملى در آغاز رژیم شاه را بشدت مورد حمله قرار مى‌داد ولى در سال‌هاى 1340 که شاه امتیازاتى به روسها داد لحن صداى ملى نیز ملایم‌تر شد. و بطور ضمنى اصلاحات شاهانه را تأیید کرد و مبارزات اسلامى به رهبرى امام خمینى را ارتجاعى خواند تندى و نرمى لحن صداى ملى در قبال رژیم شاه همواره تابعى از مناسبات این رژیم با شوروى بود. سیاست و سازمان حزب توده ـ همان منبع ص 204
9ـ طرح اصلاحات ارضى که از طرف مستشاران آمریکایى دیکته شده بود. علاوه بر نابودى کشاورزى و وابسته کردن مملکت ناظر به این جهت نیز بود. «اصلاحات ارضى که در جهت تضعیف اقتدار رهبران قبایل قرار دارد بیش از هر ناحیه ایران در شمال غرب آن تاثیر و سرعت اجرا داشته است. هر چند که بعضى از رهبران قبایل که تصور مى‌شده به دولت وفا دارند اجازه یافته‌اند که املاک وسیعى را حفظ نمایند.»
ـ اسناد لانه جاسوسى شماره 31، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، ص 4

منبع:

کتاب چپ در ایران - روابط ایران و شوروی صفحه 10















صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.