صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: جلسه منزل اسداله رشیدیان

تاریخ سند: 18 اسفند 1343


موضوع: جلسه منزل اسداله رشیدیان


متن سند:

پیش از ظهر روز جمعه 14 /12 /43 جلسه هفتگی منزل اسداله رشیدیان تشکیل شد و در حدود یکصد و پنجاه نفر از جمله مهندس انصاری کارمند وزارت آبادانی و مسکن ـ مهندس مدنی ـ مصطفوی رئیس اتحادیه گرمابه داران گودرزی ـ دانشیار به اتفاق حدود بیست نفر دیگر از کارگران راه آهن ـ ذوقی کارمند فنی وزارت راه به اتفاق 25 نفر از کارمندان و تکنسین های آن وزارتخانه حدود 25 نفر از دانشجویان آموزشگاه شرکت هواپیمایی کشوری ایران جهانگیری بازرگان ـ حسام مقاطعه کار ـ دانشگر کارمند راه آهن ـ پوررزاقی رئیس بیمه های اجتماعی شمیران ـ پورفشنگی دبیر سندیکای کارگران صنایع لاستیکی پاکدامن در آن شرکت کردند.
در این جلسه دانشجویان آموزشگاه هواپیمایی کشوری با یک سبد گل نزد رشیدیان آمدند و در یکی از اتاقها مدت نیم ساعت با ایشان در مورد تقاضای خودشان مذاکره و از اقدامات رشیدیان تشکر نمودند (تقاضای آنان افزایش دوره تحصیلی در آموزشگاه مزبور شناخته شدن فارغ التحصیلان آن هم پایه مهندسی بوده است که مشروح آن در گزارشات قبلی عرض شده است).
نظر به اینکه عده ای از کارگران و تعداد کمی از کارگران روزمزد راه آهن از دریافت اضافه حقوق سالیانه محروم می باشند به دنبال اقدامات دیگر هفته گذشته در تالار روزنامه کیهان اجتماع کرده و از اولیای امور تقاضای پرداخت اضافات مزبور را کرده اند و موضوع در روزنامه کیهان هم منتشر شده است (دو هفته پیش در این مورد نیز گزارش لازم تقدیم گردیده است).
رشیدیان خطاب به دانشیار (به طور علنی که جنبه سخنرانی داشت) گفت: من در تمام دوران فعالیت سیاسی و اجتماعی خود سعی کرده ام که بتوانم از مردم رفع نارضایتی نموده و با خدمت به اجتماع بار دستگاه را سبک نمایم و در نتیجه اجتماع را به دولت و مملکت شاهنشاه نزدیک و علاقمند کنم و همیشه با هرج و مرج و تظاهرات و بی نظمی مخالف بوده ام دولت هم هیچگونه نظر سویی به طبقات مردم ندارد و قصد خدمتگذاری دارد.
زیرا برای من کاملاً مقدور است تقاضاهای مردم را بدون تحریک به تظاهرات از طریق قانونی و در صورت لزوم مستقیما به حضور اعلیحضرت همایونی تقدیم نموده و شاهنشاه بلافاصله دستور اقدام به وزارتخانه مربوطه صادر فرمایند و به طور کلی مأموریت من مانند یک وزیر یک مقام مسئول رسیدگی به درخواست مردم و انجام آنها در حدود امکان می باشد و این مأموریت را شاهنشاه مرحمت فرموده اند.
لیکن مراجعه عده ای از کارگران راه آهن به تالار کیهان و تظاهراتی که کرده اند از نظر دستگاه به حساب من گذاشته شده و دستگاه تصور کرده است من کارگران را تحریک به این کار کرده ام و در نتیجه سه روز پیش آقای خسروانی وزیر کار شدیدا از من گله کرده به هر حال دولت قصد خدمت به مردم را دارد و احتیاجی به تظاهرات نیست.
دانشیار هم با صدای بلند و علنی پاسخ داد اولاً آن عده از کارگران راه آهن که در تالار کیهان اجتماع کرده اند ارتباطی با ما و دسته ما ندارند و تا به حال هم به شما مراجعه نکرده اند و تقاضایشان کاملاً قانونی و طبیعی می باشد ابتدا به مقامات راه آهن و غیره مراجعه و چون به نتیجه نرسیده اند مبادرت به این کار کرده اند و فقط ما دو نفر ناظر به جلسات آنها فرستادیم تا از جریان فعالیت آنها بیاطلاع نباشیم.
دانشیار اضافه کرد کارگران مزبور ابتدا به تحریک عزیز قزلباش به سندیکای کارگران ناحیه 6 راه آهن رفتند و حق عضویت هم دادند تا شاید از آن طریق تقاضایشان انجام شود ولی عملی نشد و به ناچار به روزنامه کیهان رفتند و اکنون معاون وزارت راه به آنها گفته است در صورتی تقاضایشان قبول خواهد شد که به حزب ایران نوین1 رفته و در آنجا عضو شده و جمع شوند.
سپس دانشیار با عصبانیت گفت شما آقای خسروانی وزیر کار را بی تقصیر و شخص صالح می دانید و در صورتی که تمام فساد و تقصیرها متوجه شخص وزیر کار است زیرا مدت چهار سال است از ثبت سندیکای ما در راه آهن خودداری و اجازه نمی دهند که سندیکا را به ثبت برسانیم و صریحا به من می گویند اگر عضو تشکیلات کارگری قزلباش بشوید دستور خواهم داد به ثبت برسانند.
از طرفی آخرین بار آقای بهنام مدیرکل وزارت کار و بدرخانی رئیس امور سندیکاها با صراحت به ما تکلیف می کنند که ابتدا باید عضو سازمان تشکیلات کارگری (در خانه کارگر) بشوید و بعدا هم عضویت حزب ایران نوین را بپذیرد تا تقاضای شما عملی شود.
در حالی که وزیر کار قزلباش دزد را تقویت و ماهیانه چند هزار تومان به او پول می دهد ولی ما می خواهیم سندیکای خود را مستقلاً اداره کنیم و نوکر هیچ حزب و هیچ مقامی نباشیم و رشیدیان گفت اضافات کارمندان و کارگران راه آهن به استدعای من مورد موافقت اعلیحضرت همایونی قرار گرفت و اضافات کارگران روزمزد هم قابل اقدام می باشد به هر حال فردا صبح شما به من مراجعه کنید تا پس از تعیین وقت نزد آقای وزیر کار برویم و مشکل ثبت سندیکای شما را حل نمایم.
آقای ذوقی از طرف عده ای از کارگران و کارمندان فنی وزارت راه که گویا تعدادشان 215 نفر است گفت وزارت راه از پرداخت مزایای اضافه کار و فوق العاده خارج از مرکز این عده که در قسمت راهداری استان تهران و در جاده های خارج از تهران انجام وظیفه می کنند مدت شش ماه است خودداری می نماید و اگر تا قبل از عید نوروز مطالبات ما را نپردازند ناچارا دست از کار خواهیم کشید.
آقای رشیدیان وعده کرد که با وزیر راه مذاکره و اقدام نمایند.
جلسه در ساعت نیم بعدازظهر پایان یافت.
ریاست بخش 321 جهت استحضار و هرگونه اقدام مقتضی رئیس بخش 322 رشیدی 19 /12

توضیحات سند:

1ـ حزب ایران نوین در اواخر آذر ماه سال 1342، حسنعلی منصور تشکیل حزب جدیدی را به نام ایران نوین اعلام کرد و عده ای از مقامات دولتی و نمایندگان مجلس را به عنوان اعضای حزب معرفی نمود.
قائم مقام حزب، امیرعباس هویدا عضو هیئت مدیره شرکت ملی نفت بود که بعدا جای خود را به عطاءاله خسروانی وزیرکار کابینه علم داد.
اکثریت نمایندگان مجلس نیز با اشاره شاه به حزب جدیدالتأسیس پیوستند و منصور در مصاحبه ای (با محمود طلوعی) اواخر بهمن ماه 1342 رسما آمادگی خود را برای احراز نخست وزیری اعلام داشت بعد از منصور نوبت هویدا رسید.
در اوایل حکومت هویدا، خسروانی از هویدا تمکین نمی کرد و هویدا نه تنها بر هیئت دولت بلکه بر حزب اکثریت هم تسلط نداشت هویدا سرانجام با تمهید مقدماتی توانست موقعیت خسروانی را متزلزل کند و کاندیدای مورد نظر خود، دکتر منوچهر کلالی را به مقام دبیر کلی حزب تعیین نماید.
کلالی حزب ایران نوین را به صورت احزاب چپ به تشکیلات منظمی تبدیل کرد و شعباتی در سراسر کشور ایجاد کرد.
گسترش تشکیلات حزب ایران نوین به کانون قدرت مستقلی تبدیل شده، کم کم خود شاه را به وحشت انداخت و تشکیل یک کنفرانس بزرگ حزبی در آذربایجان که ضمن استقبالی شاهانه از کلالی به عمل آمد به برکناری وی از دبیرکلی حزب انجامید.
خود هویدا بعد از برکناری کلالی دبیرکلی حزب ایران نوین را به عهده گرفت تا، با تشکیل یک کنگره بزرگ حزبی در دیماه سال 1353 و دعوت از نمایندگان احزاب بزرگ جهان به این کنگره به اجرای نقشه ای که علم برای نابود ساختن حزب ایران نوین کشیده بود کمک کند.
در این کنگره هویدا که دهمین سال نخست وزیری خود را به پایان رسانده بود و تصور می کرد جای پایش محکم شده است، مغرورانه گفت که در انتخابات آینده حتی یکی از کاندیداهای حزب رقیب (حزب مردم) را هم به مجلس راه نخواهیم داد.
نمایندگان حزب مردم در مجلس که همه از عوامل علم بودند شکایت نزد او بردند و علم سرانجام زهر خود را ریخت و فکر تشکیل حزب واحد رستاخیز را نخستین بار او به شاه تلقین نمود.
شاه کمتر از دو ماه پس از تشکیل کنگره بزرگ حزب ایران نوین در استادیوم سرپوشیده آریامهر (آزادی فعلی) تصمیم خود را درباره انحلال احزاب ایران نوین، مردم و پان ایرانیست و تشکیل حزب واحد رستاخیز اعلام داشت.
بازیگران عصر پهلوی، محمود طلوعی، ج 1، ص 20 ـ 519.

منبع:

کتاب رشیدیان‌ها به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 244



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.