صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

نامه سرگشاده جناب آقای دکتر ولیان وزیر محترم وزارت تعاون و امور روستاها

تاریخ سند: 12 خرداد 1352


نامه سرگشاده جناب آقای دکتر ولیان وزیر محترم وزارت تعاون و امور روستاها


متن سند:

محترما بعرض میرساند در زمان چائیچی قسمت اعظم حق کشی و مصادره اموال خود را از طرف1 نامبرده و عدم دادرسی شما را به دادخواستی خودم ناشی از تأثیر گزارشات خلاف آقای چائیچی میدانستم باینجهت با انتقال نامبرده استیفای حقوق 12 ساله خود را از طرف شما بخود وعده و امید میدادم.
با آنکه مدتها از انتقال نامبرده گذشته کوچکترین دستور اختیاری برای استیفای حقم بآقای مهندس خاویاری عملا داده نشده و در غیر آن اجرای دستور واصله از طرف نامبرده امیدواری بوده که متأسفانه بعلت فقدان اختیار و اجازه کاری نمیتواند انجام دهد.
چون تا اینساعت نسبت بنامه مورخه 6 /2 /52 اینجانب توجهی نشده و در مورد قتل و عام من و عائله و اطفال بیگناهم اقدام ننمودی استیصالاً در تعریف آن ادامه میدهم تا هر چه زودتر مجبور شوی وسائل آنرا فراهم کنی که از این زندگی دردناک فعلی تو ساخته بناگهان رهائی شاید در موقع قتل و عام دستجمعی دعاگوی تو و عائله و اطفالت شویم بخدا بتمام مقدسات، بوجدان، بشرافت، سوگند اینعمل تو نهایت عدالت ـ انسانیت است.
آقای دکتر زندگی انسانی بستگی بسه چیز دارد 1ـ حیثیت 2ـ معاش 3ـ امید به آینده اگر این سه چیز نباشد «عدمش به زوجود».
قدر مسلم توضیح واضحات برای نمایندگان محترم بمجلسین و هیئت محترم دولت لزوم ندارد زیرا آنها در اینمدت چند سال بقدر کافی در جریان مصائب دردناک تو ساخته موضع قانون با ماسک ریا و تزویر بنام مجری مفاهیم انقلاب مقدس شاه و ملت و سوءاستفاده مقام باطن و قلب رئوف خدادادی شاهنشاه دادگر آگاهی داشته و دارند ـ شنیدن مصائبم بیشتر باعث تأثر و تألماترا فراهم.
تو به حضور خودت میتوانی قلب حقایق را از خدایگان شاهنشاه آریامهر با منطق خلاف واقعیت مخفی و پوشیده نگاهداری این خیالیست بس باطل مگر نه اینست که شاه ظل الله یعنی سایه خدا تو قادر نیستی و نخواهی توانست حقایق را برای همیشه از خدایگان شاهنشاه مخفی و پوشیده نگاهداری باینجهت با هر دمی که من و عائله و اطفال معصومم پیام برسانی ـ مذلت ـ رنجوری می بریم سقوط حتمی تو و چائیچی را بقعر همین فلاکت ـ سیه روزی برای آگاهی از حال مظلومین مظالم خودت مسئلت داریم آمین یا رب العالمین.
منکه یکنفر از قربانیان بیشمارت هستم و تو علنا با تمسخر و قهقهه مستانه باجساد قربانیانت مینگری چون تا اینساعت بهیچ عنوانی برایم ممکن نشد مرا چشم به خاکپای مبارک خدایگان رسیده ناچیز حقیقی تا ترا از نظر مبارک بگذرانم ـ ناچارا برای پایان دادن باین مرگ تدریجی یکصد مرده متحرک (من و عائله و اطفال معصوم) در جهت جلوگیری از عواقب وخیم تو ساخته یعنی علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.
از بوجود آورنده آن که در حقیقت تو هستی و حامیانت استدعای عاجزانه دارم با شتاب هر چه تمامتر در قتل و عام دستجمعی من و عائله و اطفال معصومم اقدام کن و خود را در ردیف بهترین اشخاص چنگیز مغول ـ آتیلا ـ آیشمن قرار بده بخدا آنها بینهایت از تو برتری و رجحان داشتند زیرا آنها قربانیان خود را بیکباره از قید زندگی رهائی می نمادن ولی تو در هر دم هزاران بار قربانیان خود را مقتول میکنی.
در کتابها خوانده و می ببینم از اشخاص ثروتمند گرفته تا التیام زخمهای مستمندان را فراهم نمایند و خدایگان شاهنشاه آریامهر در یکی از فرمایشات گوهربارشان فرمودن از شکم گرسنه ای گرفتن و بشکم سیری افزودن حکم جنایت است ولی تو چائیچی بعکس فرمایشات گوهربار معظم له در منطقه زرخیز گرگان از شکمهای گرسنه گرفته بشکم سیر خود و ثروتمندان افزوده اید.
هزاران خانواده های امثال من را بخاک مذلت و تباهی کشانیده اید اینکه بمقامات نوشته ای من بیحقم در آنصورت استرحاما استدعای دارم محاکمه برای هر دومان فرموده تا هر چه زودتر تشکیل و یا لااقل مصاحبه ای از طریق رادیو و تلویزیون به استناد پرونده ایکه مورد استنادم است شده تا حقایق بسمع مبارک خدایگان شاهنشاه آریامهر و دولت و ملت رسانیده شود و بمصداق تا سیه روی شود هر که در آن غش باشد.
آقای دکتر طبق گواهیهای متعدد که در اختیارم است 1ـ گواهی شده در مورد اراضی و مناطقیکه از حالت مزروعی خارج و بصورت تعمیرگاه و غیره درآمد مسلما نمیتواند مشمول قانون اصلاحات ارضی باشد 2ـ گواهی داده شده کلیه اراضی که بوسیله متصرفین در زمان اجرای قانون با احداث تاسیسات از قبیل دکاکین ـ فروشگاه ـ بانکه ـ پمپ بنزین و کارخانه و غیره بطورکلی این اداره دخالتی ندارد.
و اخیرا باز هم بمقامات نوشته اید که فتوکپی آنرا مقامات محترم باینجانب تقدیم فرموده اند ـ اراضی قبل یا در زمان اجرای قانون اصلاحات ارضی اشخاص متفرقه خریداری و ایجاد ساختمان و اعیانی نموده اند این قبیل معاملات بدون اجازه عرصه و اعیانیهای مزبور در مالکیت مالکین باقی مانده منظور جنابعالی یعنی میفرمائید بدون اجازه آنها چائیچی! جناب آقای وزیر اگر بنوشته دستگاهت ایمان داری تمنا دارم بفرمائید اینهمه اسنادیکه باشخاص شهری و غیره داده اند (نسبت بهمین زمینهای ساختمان شده بنام زمین مزروعی) آیا اسناد را من داده ام یا چائیچی بوکالت تو؟ در تاریخ 23 /8 /51 که آقای ذکائی مدیر کل اداره بازرسی بدستور تو بگرگان آمد ضمن بررسی از نزدیک و اعلام تأثیر خود را از بظالم چائچی گفت من نمی دانستم تا اینقدر به تو ظلم شده اقای دکتر آیا برای جنابعالی مقدور نیست که محرمانه اطلاع از بهای واقعی این زمینها حاصل فرمائید که ارزش کمترین بهای این زمینها از قرار متری /400 الی /3000 ریال یعنی هر هکتار از چهارصدهزار تومان الی سه میلیون تومان است که حق یکعده صدی نفری ...
ـ یتیم ـ زنان بیوه ـ علیل و ضعیف است که عامل تو (چائیچی) بنام زمینهای مزروعی باشخاص اعم از پزشک ـ تاجر ـ کاسب ـ کارخانه دار و غیره بقرار متری 25 /0 دینار یعنی هر هکتار /25 تومان برای ده سال نقد /250 تومان خواهشمند است با محاسبه دقیق بفرمائید تفاوت قیمت درصد هکتار چقدر جنابعالی یا هر فرد بیسواد آنرا چگونه تعبیر و تفسیر مینمایند؟ آقای ذکائی در گرگان ضمن دادن اطمینان و قول شرافتمندانه بمن و دستورات کلی بآقای چائیچی و تاکید فراوان در ارسال کلیه اسناد این زمینها را برای ابطال آن هر چه زودتر بمرکز اقدام.
هنوز نامبرده از دروازه های گرگان خارج نشده بودن که کلیه فرمایشات و دستورات و تأکیدات ایشان بمانند سایر دستورات جنابعالی و صورتمجلس متشکله وزارتخانه ات بمانند قالب یخ کوچکی بود که ذوب شد.
اینکه بسایر مقامات نوشته ای برای کمک بمن یعنی در حقیقت از مال خودم که بنا بخواسته تو غارت شده در جهت استیفای حقم در مورد زمینهای ساختمان شده و غیر مزروعی به مراجع قضائی مراجعه نمایم اولاً بفرمائید چرا بایستی آقای چائچی برخلاف قانون این زمینهای ساختمان شده و غیرمزورعی را که حتی بعضی از آنها از سال 1338 در دادگستری گرگان پرونده قلعه بناء دارند بنام زمین مزروعی بفروشد ثانیا ـ اگر بخواسته جنابعالی عنایت نمیفرمائید که این اسناد خلاف قانون داده شده در شورای وزارتی ابطال شود ثالثا ـ چرا جنابعالی نبودید چرا حاضر نمیشوی شخص فروشنده تحویل دیوان کیفر داده شود رابعا ـ با کدام قانون بایستی اموال یکنفر ضعیف (زمین و قنوات و سایر حقوقات مسلم چند ساله ام) مصادره شود خامسا ـ باینکه اینجانب در فرم اجاره دلخواهی عامل تو (چائیچی) مستنکف بودم ولی بفرمائید مال الاجاره (ثمن بخس) چند ساله اینجانب از سال /41 لغایت /50 اوزینه که بیش از یکصد هزار تومان است چرا تا حال دیناری بمن نداده و یا در صندوق ثبت و غیره تودیع نشده باشد ـ دستور جمع آوری و گیرنده آن کیست؟ سادسا ـ از منافع قانونی مال الاجاره که تماما جمع آوری شده چه کسی استفاده می برد و بکدام حساب منظور مینمایند سابعا ـ بفرمائید درینمدت که دیناری بمن نداده اند چه اندوخته ای دارم که تا توانائی مقابله با لشکر سلم و تور ثروتمندان خریدار از قبیل تمبر ـ وکیل و سایر مخارجات طرح دعوی در دادگستری را دارم خوف دیگر شاید بعضی از قضات عنایتی نسبت بحق ضعفا نداشته راه فرار را پیش گرفته و در نتیجه حق ضعفا (من) پایمال شود آیا برای جنابعالی ممکن نیست در ابطال اسناد خلاف قانون داده شده و سایر خواسته هایم را بجمیع الجهات عنایتی فرمائید در غیر آنصورت مجبورا تا حصول نتیجه اعم از استیفای حق یا قتل عام دستجمعی بعرض ارادت خود ادامه دهم و از مظالم وارده بخود را پرده بردارم نتیجه هر چه باشد.
بامید خدای متعال داور و منتقم حقیقی و سایه مبارک بلند پایدار شاهنشاه دادگر ـ دادپرور و حامی مظلومان و طبقه مادون منور تا بساط ظلم و ستم و غارتگری را از ریشه در مملکت کنده شود.
1 با تقدیم احترامات فائقه عبدالمجید شریفی نشانی ـ تهران خیابان ایزنهاور مقابل پپسی کولا خیابان شادمهر کوچه سلامی پلاک شماره 3

توضیحات سند:

1ـ نامه سرگشاده یکی از شهروندان است به نام عبدالمجید شریفی که بعد از پی گیری ها و شکایت های مختلف در منطقه مازندران و نتیجه نگرفتن از آن نامه ای به وزیر تعاون و امور روستاها، یعنی عبدالعظیم ولیان می نویسد.
1ـ آشفتگی نثر نامه از نویسنده یا ماشین نویس آن بوده است و لذا همچنان به همان صورت حفظ شد.

منبع:

کتاب عبد‌العظیم ولیان به روایت اسناد ساواک صفحه 182



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.