صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

مجالس سخنرانی مذهبی در تعدادی از مساجد تهران

تاریخ سند: 1 شهریور 1357


مجالس سخنرانی مذهبی در تعدادی از مساجد تهران


متن سند:

از ساعت 1300 روز 1 /6 /37 تا ساعت 1300 روز 2 /6 /37، مجالس سخنرانی مذهبی در تعدادی از مساجد تهران بشرح زیر برگزار گردیده است: 1ـ ساعت 1300 روز 1 /6 /37، پس از خاتمه نماز جماعت در مسجد نبی اکرم واقع در منطقه کوکاکولای تهران، مجلسی با شرکت حدود دویست نفر در مسجد مذکور تشکیل گردیده است.
در این مجلس واعظی بنام «شمس» ضمن سخنرانی در بالای منبر اظهار داشته : میگویند «المامور معذور» و با گرفتن پانصد ریال آدم میکشند و ظلم میکنند، در صورتیکه عمله روزی 800 ریال مزد میگیرد.
یادشده سپس در دنباله سخنرانی خود اضافه نموده: عده ای تصور مینمایند که جهنم پرشدنی است و وقتی نوبت سازمانیها (منظور کارمندان سازمان اطلاعات و امنیت است) رسید، بالای آن خواهند نوشت ظرفیت تکمیل است.
اظهارات یادشده موجب خنده مستمعین حاضر در مجلس شده است.
مجلس مذکور در ساعت 1415 روز مذکور بدون وقوع حادثه ای خاتمه یافته است.
(دستور داده شد که مشارالیه دستگیر تا پس از تحقیقات و تکمیل پرونده از طریق دادسرای نظامی تحت پیگرد قانونی قرار گیرد).
2ـ ساعت 1315 روز 1 /6 /37، مجلسی با شرکت حدود 2 هزار نفر در مسجد ارک تشکیل شده است.
در این مجلس واعظی بنام «شاهرخی» ضمن سخنرانی تحریک آمیز در بالای منبر اظهار داشته: بایستی مردم قیام نمایند.
صبر جایز نمیباشد.
مجلس مذکور در ساعت 1415 روز مذکور، بدون وقوع حادثه ای خاتمه یافته است.
(دستور داده شد که مشارالیه دستگیر تا پس از تحقیقات، پرونده اش تکمیل و از طریق دادسرای نظامی تحت پیگرد قرار گیرد).
3ـ ساعت 1345 روز 1 /6 /37، مجلسی با شرکت حدود 1500 نفر در مسجد صاحب الزمان واقع در خیابان آیزنهاور تشکیل شده است.
در این مجلس واعظی بنام «صادقی» ضمن سخنرانی در بالای منبر اظهار داشته: دژخیمان دستگاه که سینمای آبادان را آتش می زنند و در قم، اصفهان و تبریز فجایع مینمایند، چگونه خود را مسلمان مینامند.
یادشده بالا ضمن تشویق جوانان به مبارزه و قیام اضافه نموده: ما مجاهد و مسلمان هستیم و مارکسیست و کمونیست نیستیم و همین روزها منتظر دستور از آقای خمینی هستیم تا اقدامات عملی خود را شروع نمائیم.
(دستور داده شد که مشارالیه دستگیر و پرونده او تکمیل تا از طریق دادسرای نظامی تحت پیگرد قانونی قرار گیرد).
4ـ ساعت 1345 روز 1 /6 /37، پس از خاتمه نماز جماعت در مسجد امیر واقع در امیرآباد، مجلسی با شرکت حدود یکهزار نفر در مسجد مذکور تشکیل و شخصی بنام عبدالکریم موسوی1 به منبر رفته و ضمن صحبت پیرامون شناخت انسان، به آتش سوزی سینما رکس آبادان اشاره و اظهار داشته: عده ای با آتش زدن سینما رکس آبادان سرپوش روی جنایات خود گذارده اند و میخواهند تا قضیه اصفهان و شیراز را لوث نمایند.
واعظ مذکور سپس در مورد تناقض گوئی مندرجات روزنامه ها در اینمورد سخن گفته و اظهار داشته: یکروز مقصر بسته بودن درب سینما رکس آبادان را سرایدار معرفی مینمایند و روز دیگر می نویسند که موقع آتش سوزی شهود عینی را به سینما راه نداده اند.
معلوم نیست کدامیک صحیح است.
مشارالیه در خاتمه سخنرانی خود اضافه نموده: مسائل عادی را فوری باطلاع مردم میرسانند ولی فاجعه سینما رکس آبادان را تا صبح روز بعد از مردم مخفی نگهداشته اند.
5ـ ساعت 2115 روز 1 /6 /37، پس از خاتمه نماز جماعت مغرب و عشاء، مجلسی با شرکت حدود 300 نفر در مسجد لرزاده واقع در میدان خراسان تشکیل و شخص ناشناسی در پائین منبر مبادرت به سخنرانی نموده ضمن صحبت پیرامون اختلافات حضرت علی (ع) و معاویه، نتیجه بحث را به شبهای آینده موکول نموده است.
ضمنا در مسجد مذکور سه برگ اعلامیه مضره در مورد جریان آتش سوزی سینما رکس آبادان بدیوار مسجد نصب بوده که طی آن دولت مسئول آتش سوزی قلمداد گردیده است.
همچنین تعدادی اعلامیه خمینی درباره حوادث و وقایع اصفهان و شیراز در داخل قرآن قرار داده شده که مردم بهنگام قرائت قرآن، اعلامیه های داخل آنرا مطالعه نموده اند.
6ـ ساعت 2215 روز 1 /6 /37، مجلس سخنرانی با شرکت حدود 2 هزار نفر در مسجد حضرت امیرالمومنین واقع در امیرآباد تشکیل گردیده است.
در این مجلس واعظی بنام فاکر ضمن سخنرانی مذهبی در بالای منبر به خمینی دعا نموده که جمعیت حاضر در مجلس سه بار جهت روح اله خمینی صلوات فرستاده اند.
ضمنا پس از خاتمه سخنرانی واعظ مذکور، شخصی بنام عبدالکریم موسوی، منبر رفته و ضمن سخنرانی از جمعیت حاضر در مجلس خواسته که از پخش اعلامیه خودداری کنند تا اینگونه اقدامات آنها منجر به تعطیل مسجد نگردد.
مشارالیه سپس در خاتمه سخنرانی خود پیرامون حکومت اسلامی صحبت کرده و اظهار داشته : حکومت در دست یکنفر، حکومتی استبدادی و سرمایه داری است.
حکومت اسلامی، حکومت دموکراسی است.
مجلس مورد بحث در ساعت 0100 روز 2 /6 /37 بدون وقوع حادثه ای خاتمه یافته است.
7ـ ساعت 2150 روز 1 /6 /37، مجلس مذهبی با شرکت حدود 300 نفر در مسجد نبی اکرم واقع در منطقه کوکاکولای تهران تشکیل گردیده است.
در این مجلس واعظی بنام «بطحائی» سخنرانی تحریک آمیز در بالای منبر ایراد کرده، که در این وقت یکی از مسئولین مسجد مذکور، بلندگوی مسجد را قطع نموده و ناطق به قطع بلندگو اعتراض و گفته : اگر قرار باشد کسی دستگیر و به زندان برود، من خواهم بود.
در این هنگام مجددا بلندگو وصل شده و واعظ مذکور در دنبال سخنرانی خود اضافه نموده : ما باید وضعیت خود را روشن نمائیم.
یا در صف انبیاء و مرسلین بایستیم و یا در صف هارون الرشید و معاویه و امروز هم بهمین نحو یا در صف علما و مراجع تقلید و یا در صف ظالمان.
واعظ مذکور همچنین اضافه نموده : هزاران نفر را در اصفهان و قم و تبریز کشتند و میگویند اینها آشوبگرند.
آیا معنی مسلمان این است که مراجع تقلید را تبعید و زندانی نمایند و در این ماه مبارک رمضان 600 نفر از علماء را در کمیته نگهدارند.
(دستور داده شد واعظ مذکور دستگیر و پس از تکمیل پرونده تحویل دادسرای نظامی گردد).
مجلس مذکور در ساعت 2330 خاتمه یافت و جمعیت حاضر در مجلس به صورت عادی مسجد را ترک نموده اند.
8ـ ساعت 2215 روز 1 /6 /37، مجلس مذهبی با شرکت حدود 1500 نفر در مسجد بنی فاطمه واقع در خیابان سرچشمه تهران تشکیل گردیده است.
در این مجلس واعظی بنام سیدحسن شجاعی ضمن سخنرانی پیرامون آزادی، اظهار داشته : این چه نوع آزادی است که مردم را بکشند و نه من و نه شما هیچکدام تامین جانی نداریم.
من قبل از اینکه به مسجد بیایم، وصیت خود را می نویسم.
دستگاه بدون اینکه بررسی نماید، مردم را قتل عام میکند.
واعظ مذکور در خاتمه سخنرانی خود از جمعیت حاضر در مجلس خواسته که شعار نداده و اعلامیه ای توزیع ننمایند تا بهانه ای باصطلاح بدست دشمن نیفتد.
9ـ ساعت 2230 روز 1 /6 /37، مجلسی با شرکت حدود 1200 نفر در مسجد امیر واقع در خیابان امیرآباد تشکیل گردیده است.
در این مجلس واعظی بنام سرفراز ضمن سخنرانی در بالای منبر از حکومت انتقاد و در زمینه استثمار افکار مردم بحث و گفته است که تعداد 25 باب دبستان در اختیار داشته ام که دولت دبستانهای مزبور را مصادره کرده است.
مشارالیه در سخنرانی خود دو بار نام روح اله خمینی را برده و برای او دعا نموده است.
10 ـ ساعت 2145 روز 1 /6 /37، مجلسی در مسجد صاحب الزمان واقع در خیابان آیزنهاور تشکیل گردیده و دو نفر از وعاظ بنامهای شیخ سبزواری و سعادتی در مجلس مذکور سخنرانی نموده اند.
در پشت درب یکی از توالتهای مسجد مذکور شعارهای مضره ای تحت عناوین : مرگ بر...
ـ درود بر شهدای آبادان نوشته شده است.
11ـ ساعت 2350 روز 1 /6 /37 پس از خاتمه سخنرانی شخص ناشناسی در مسجد «علی اکبر» تهران حدود 3 هزار نفر از حاضرین در مجلس، در مقابل مسجد مذکور اجتماع و ضمن انجام تظاهرات، اعلامیه های مضره خمینی بین آنها توزیع و جمعیت مذکور توسط مامورین انتظامی متفرق شده اند.
12ـ ساعت 2245 روز 1 /6 /37، شخص ناشناسی حدود 15 برگ اعلامیه مضره تحت عنوان «ندای اسلام» که در آن اشاره به حادثه سینما رکس آبادان و حوادث اخیر شهرستانها شده است، بداخل شبستان مسجد اعظم شهر کرج پرتاب نموده و سپس با استفاده از تاریکی شب متواری گردیده است.
13ـ از ساعت 1325 روز 1 /6 /37، مجلسی با شرکت حدود 350 نفر در مسجد جامع بازار تهران برگزار گردیده است.
در این مجلس واعظی بنام «شبستانی» بمنبر رفته و در سخنرانی خود ضمن تجلیل از روح اله خمینی، از وی بعنوان «امام» نام برده و انتقاداتی از دستگاههای خبری رادیو تلویزیون نموده و گفته: باید در برابر زورگویان سد ایجاد کرد و با این سد مانع نفوذ استعمار شد.
عامل ایجاد چنین سدی علماء اسلام میباشند.
ناطق سپس با عنوان اینکه باید در مقابل ظالم قیام کرد، برای جنگجویان فلسطینی دعا کرده و گفت : برای حل مشکلات باید امام زمان (ع) ظهور کند تا حکومت اسلامی برقرار گردد.
(دستور داده شد مراقبت از منبر یادشده ادامه یافته تا در صورتیکه به ایراد مطالب تحریک آمیز ادامه داد، دستگیر و تحت پیگرد قانونی قرار گیرد).
ارزیابی خبر : خبر صحت دارد.
اقدامات انجام شده : مراتب به نخست وزیری اعلام گردیده است .

توضیحات سند:

1ـ آیت الله سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی در سال 1305 ش در شهرستان اردبیل و در خانواده ای روحانی به دنیا آمد.
پس از تحصیلات مکتب خانه ای و آموزش بوستان و گلستان و ...
به فراگیری دروس دینی پرداخت و مقدمات را در شهر خود و سطح را در حوزه علمیه قم و خارج را در همین حوزه و نزد آیات بروجردی و حجت آموخت.
وی در سال 1326 راهی حوزه علمیه نجف شد و تحت تعلیم آقایان حکیم، شیخ کاظم شیرازی، سید محمود شاهرودی، ابوالقاسم خویی و ...
قرار گرفت.
پس از دو سال به قم بازگشت و بار دیگر آموخته هایش را نزد اساتید آن شهر تعمیق بخشید.
در سال 1339 به اردیبل بازگشت و هشت سال در زادگاهش ماندگار شد اما با فشار حکومت به تهران هجرت داده شد.
آیت الله موسوی اردبیلی همیشه تحت نظر ساواک بود.
چه در قم، چه در اردبیل و چه در تهران.
مرکز فعالیتهای سیاسی او در تهران، مسجد امیرالمؤمنین بود.
وی پس از انقلاب عضو مؤسس حزب جمهوری اسلامی بود.
در شورای انقلاب نیز عضویت داشت و از طرف امام خمینی به سمت دادستان کل کشور منصوب شد.
وی پس از شهادت دکتر بهشتی در هفتم تیرماه 1360 به ریاست دیوان عالی کشور رسید.
آیت الله موسوی اردبیلی مدتی نیز امام جمعه موقت تهران بود.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 10 صفحه 1





صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.