صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

برگ بازجوئی و صورت جلسه محمدباقرمحی الدین انواری

تاریخ سند: 4 اسفند 1343


برگ بازجوئی و صورت جلسه محمدباقرمحی الدین انواری


متن سند:

جلسه سوم س ـ با استحضار از هویت شما به طوری که تحقیقات به عمل آمده شما و آقای مرتضی مطهری1 جزء هیئت مؤتلفه اسلامی که صادق امانی و هاشم و مهدی عراقی و احمد شهاب2 و شفیق هم در آن هیئت بودند می باشید لازم است در مورد هیئت مذکور و منظور از تشکیل این هیئت آنچه را که می دانید مشروحا بیان کنید.
ج ـ اولا اینجانب و آقای مطهری جزء هیئت مؤتلفه نیستیم آقای صادق امانی و مهدی عراقی و آقای شفیق پیش من و آقای مطهری آمدند و گفتند برای آشنایی جوانان مسلمان شما بیایید جزوه هایی که معارف اسلامی را در آن منعکس شده باشد بنویسید ما برای مردم در جلسات خودمان بخوانیم من اظهار کردم از حدود قدرت من خارج است ولی آقای مطهری اظهار داشتند من جزوه ای راجع به قضا و قدر و سرنوشت انسان نوشته ام فعلاً بگیرید و در جلسات خودتان تدریس کنید ایشان جزوه را تسلیم آقایان کردند دیگر از بعد آن اطلاع ندارم انواری س ـ آیا شما در جلسات هیئت مؤتلفه شرکت می نمودید.
ج ـ من در جلسات تبلیغی هیئت مؤتلفه شرکت نکرده ام.
انواری س ـ آیا احمد شهاب در مورد چاپ و یا تهیه مینوت اعلامیه های روحانیون با شما تماس گرفت.
ج ـ بهیچ وجه با اینجانب احمد شهاب راجع به چاپ اعلامیه تماس نگرفته است.
انواری س ـ آشنایی شما با مهدی عراقی چگونه بوده ج ـ مهدی عراقی را قبلاً منزل مرحوم کاشانی3 دیده بودم ولی نام ایشان را نمی دانستم ولی بعد از پانزده خرداد یک شب در منزل آقای رسولی4 امام جماعت مسجد امام زاده قاسم که من برای عیادت داماد ایشان رفته بودم ایشان هم آنجا آمدند بعدا از نام وی جویا شدم گفتند ایشان آقای مهدی معمار هستند بعدا هم با آقای صادق امانی و آقای شفیق پیش من و آقای مطهری آمدند و تقاضا کردند جزوه هائی برای تدریس برای جلسات ما بدهید که قبلاً نوشتم آقای مطهری جزوه قضا و قدر به آقایان دادند.
انواری س ـ با شفیق به چه نحوی آشنا شدید.
ج ـ قبلاً ایشان را به علت بودنش در بازار دروازه می شناسم تا آن روزی که از من و آقای مطهری نوشته دینی تقاضا کردند به نام ایشان آشنایی پیدا کردم.
انواری س ـ آقا مطهری کیست و با ایشان چه آشنایی دارید.
ج ـ با آقای مطهری از قم زمانی که ایشان و من مشغول تحصیل بودیم می شناسم ایشان روزها در مدرسه مروی به تدریس اشتغال دارند و اینجانب هم در مدرسه مروی روزها به درس و مباحثه مشغولم به طور متوسط هفته ای سه چهار بار ایشان را در مدرسه می بینم و اضافه بر این با معظم له دوستی دارم.
انواری س ـ شما با صادق امانی و مهدی عراقی و شفیق و احمد شهاب در مورد چاپ اعلامیه ها و یا تهیه مینوت آنها چه ارتباطی داشتید.
ج ـ آقایان نامبرده به هیچ وجه با اینجانب راجع به چاپ اعلامیه ها و یا تهیه مینوت ارتباطی نداشته و من گفته خودشان را قبول دارم.
انواری س ـ آیا احمد شهاب و شفیق و مهدی عراقی و صادق امانی به شما اظهار نمودند منظور از تشکیل هیئت مؤتلفه اسلامی چیست و چه هدفی دارند.
ج ـ به استثنای احمد شهاب آقایان نامبرده به من و آقای مطهری اظهار می کردند ما جلساتی داریم که سابق به طور جدای از یکدیگر اداره می شد و اکنون می خواهیم به کمک آقایان یک بحثهای تازه ای از لحاظ معارف اسلامی برای ما تهیه کنید تا ما در جلساتمان مطرح کنیم و به سبک نوینی بدون اتلاف وقت درس های اسلامی را بین جوان ها منتشر سازیم همانطور که گفتم آقای مطهری جزوه قضا و قدر را بایشان دادند.
انواری س ـ اظهارات خود را به چه نحو گواهی می کنید.
ج ـ امضاء می کنم.
انواری

توضیحات سند:

1ـ استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری فرزند محمدحسین در سال 1298 ه .
ش در فریمان چشم به جهان گشود.
مقدمات علوم اسلامی را در شهر مشهد گذراند و در سال 1316 برای ادامه تحصیل به قم رفت و مراتب عالی علوم حوزوی را نزد اساتیدی چون حضرت امام خمینی (ره)، آیت الله العظمی بروجردی و علامه سیدمحمدحسین طباطبایی طی کرد.
استاد مطهری با ورود به دانشگاه نقش عمده ای در نزدیک کردن اندیشه های حوزه و دانشگاه ایفا کرد.
ایشان 22 سال استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهران بود.
آیت الله مطهری یکی از نظریه پردازان اصلی انقلاب اسلامی بود.
ایشان در تشکیل هیئت های مؤتلفه دارای نقشی فعال بود و در همین راستا در هیئتی که گردانندگان آن شهید امانی و شهید لاجوردی بوده اند با طرح بحث انسان و سرنوشت و روشنگری مسائل اجتماعی نقش مؤثری داشت.
این هیئت یکی از پایه های اساسی تشکیل هیئتهای مؤتلفه در سال 42 بوده است.
رژیم پهلوی ایشان را در سال 1356 ممنوع المنبر کرد.
با پیروزی انقلاب اسلامی آیت الله مطهری یکی از اعضای اصلی شورای انقلاب شد.
آثار ایشان جزو منابع پر طرفدار در شناخت اسلام و مبانی آن است.
آیت الله مطهری در اردیبهشت ماه سال 1358 به وسیله گروهک «فرقان» ترور و به شهادت رسید.
2ـ احمد شاه بوداغلو معروف به شهاب فرزند غلامعلی در سال 1298 ه ش در تهران متولدشد.
وی که در بازار تهران به شغل دلالی آهن آلات مشغول بود در طول مبارزات، همواره از فعالین نهضت امام خمینی (ره) بوده است و بنابر اسناد موجود از نام مستعار منصور امینی نیز استفاده کرده است.
شاه بوداغلو فعالیت های خود را همراه با شهید نواب صفوی شروع کرد و در تحصن اعتراض آمیز به بازداشت وی در زندان قصر، به 15 روز بازداشت محکوم شد.
نامبرده که مسئولیت چاپ و نشر اعلامیه های علما را بر عهده داشت در جریان چاپ و پخش اعلامیه آیت الله بهبهانی و پیام ملت ایران به آمریکا در آذر ماه 1342 دستگیر و زندانی شد.
وی پس از آزادی از زندان با عضویت در هیئت های مؤتلفه به همراه شهید عراقی و دیگران در روز 28 /11 /1343 به اتهام اعدام انقلابی منصور و اخفاء متهم، دستگیر و به ده سال حبس با اعمال شاقه محکوم گردید.
(اسناد ساواک) 3ـ مرحوم آیت الله حاج سید ابوالقاسم کاشانی فرزند شهید آیت الله حاج سید مصطفی کاشانی در سال 1300 ه.
ق در نجف اشرف متولد شد و محضر حضرات مراجع و اساتید بزرگ نجف آخوند خراسانی، نائینی، میرزاخلیل تهرانی، را درک و در جریان قیام علمای نجف علیه استعمارگران انگلیس وارد میدان جنگ شد.
پس از دستگیری و شهادت بسیاری از علماء و طلاب ایشان به بوشهر آمده و سپس راهی تهران شد.
در جریان قرارداد استعماری وثوق الدوله علیه کابینه وابسته مبارزه نمود.
در دوران استبداد بیست ساله رضاخان فقط به ارشاد و هدایت مردم و تبلیغ دین مشغول و دردوران اشغال ایران توسط متفقین علیه استعمار و استبداد مبارزه و چندین بار دستگیر، زندانی و تبعید شد.
در دوران نهضت ملی شدن نفت رهبری آن را به عهده و برای شکست انگلیس کوشش ها و از دولت دکتر محمد مصدق پشتیبانی نمود.
پس از سی تیر و روند خاص حکومت جبهه ملی و سیاست های متضاد، بین آیت الله کاشانی و مصدق اختلافاتی روی داد که منجر به جدائی گردید.
پس از کودتای 28 مرداد 1332 و قرارداد استعماری کنسرسیوم علیه دولت و عاقدان قرارداد بیانیه ای صادر، پس از دستگیری فدائیان اسلام به دادگاه نظامی احضار و حکم اعدام ایشان صادر گردید.
تلاش و کوشش علمای بزرگ، بخصوص مرحوم آیت الله بروجردی، وی را از مرگ نجات داد.
اما شیوه و شگرد ساواک و دربار باعث منزوی گردیدن ایشان شد.
و از سوی دیگر روشهای غیر اصولی و شایعه پراکنی و تحریف حقایق از سوی ملّیون، بر این انزوا افزود.
آیت الله کاشانی در سال 1340 ه ش در تهران به ملکوت اعلی پیوست.
4ـ حجه الاسلام حاج سید حسین رسولی محلاتی در یکی از روستاهای اطراف راوند کاشان متولد شد.
پس از مدتی به همراه خانواده به محلات مهاجرت و ساکن آنجا شد.
وی در زمان مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری برای تحصیل علوم دینی عازم قم شده و از محضر این عالم بزرگوار بهره مند شد.
پس از رحلت آیت الله حائری بیشتر با مرحوم آیت الله سید محمدتقی خوانساری مأنوس شده و از ایشان کسب فیض نمود.
آیت الله بروجردی نیز از جمله اساتید وی بود.
در سال 1330 ش به دنبال درخواست اهالی امام زاده قاسم شمیران از آیت الله بروجردی جهت اعزام عالمی به آن منطقه، آیت الله رسولی به امر ایشان به آنجا رفته و مدت پانزده سال در آنجا به اقامه جماعت و نشر معارف دینی پرداخت.
وی در سال 1345 ش دارفانی را وداع گفت.

منبع:

کتاب آیت‌الله محمدباقر محی‌الدین انواری به روایت اسناد ساواک صفحه 37



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.