صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: ارتباط جبهه ملی با جامعه روحانیت و اختلاف آن‌ها

تاریخ سند: 9 شهریور 1342


موضوع: ارتباط جبهه ملی با جامعه روحانیت و اختلاف آن‌ها


متن سند:

شماره: 6651/م الف11 تاریخ:9 /6 /1342
موضوع: ارتباط جبهه ملی با جامعه روحانیت و اختلاف آن‌ها

منبع کسب خبر: محسن محسنیان بزاز ـ کاظمی عضو کانون نشر حقایق اسلامی ـ حسن قاسمی.
آقای کاظمی اظهار داشته است مدت دو ماه قبل نامه‌ای خطی از دکتر آذر داشتیم که می‌گفت اصولاً با اصلاحات ارضی و آزادی بانوان تا حدی توافق دارم ولی تا قبل از سروصدای روحانیون جرئت اظهار این مطالب را نداشتیم تا یک روز در حضور دانشجویان در منزل آیت‌الله قمی شدیداً به اصلاحات حمله کرد و اختلاف عمیق معلوم شد ولی حالا، هم آن‌ها کمی تعدیل نموده‌اند هم ما. فعلاً به صلاح ما است که سازش کنیم تا بهره‌برداری بیشتری بتوانیم بنماییم. حتی گفت اختلاف به حدی است که یک روز آقای قمی به طاهر احمدزاده گفت اللهیار صالح کجاست تا به او بفهمانم چقدر اشتباه می‌کند و روش خود را گفت تنها مبارزه منفی و صد درصد یک طرفی باید باشد و بالاخره گفت آیت‌الله شریعتمداری رسماً طی اعلامیه‌ای موافقت خود را به جبهه به‌طور غیرمستقیم تأیید آزادی زنان و اصلاحات ارضی، منتهی به صورت دیگر اعلام کرد. آقای کاظمی افزود بین نهضت و جبهه نیز اختلافات عمیقی وجود دارد ولی همیشه نباید عمل یک نوع باشد، حالا باید تمام نیروهای ملی و حتی غیرملی مخالفت خود را اعلام نمایند. آقای محسنیان تأیید کرد که این مطالب غروب توسط رادیو پیک ایران موج 25 و 24 پخش می‌شود. در ضمن محسنیان گفت از همه اینها که بگذریم هنوز نباید به جبهه زیاد امیدوار بود و از جبهه مانند جبهه آزادی الجزایر انتظار داشت چون این رهبران ما مثل اللهیار صالح حتی اگر یک ماه در زندان بمانند خسته می‌شوند در حالی‌که در الجزایر مردم با رغبت و ایمان بیشتری مبارزه می‌کردند.1
آقای حسن قاسمی گفت در مسجد جامع گوهرشاد اغلب دوستان جمع می‌شوند و بیشتر می‌توانیم تماس داشته باشیم.
گیرندگان: مدیریت کل اداره سوم جهت استحضار

توضیحات سند:

1. استقلال الجزایر. پنجم ژوئیه سال 1962، پس از سال‌ها قتل‌عام مردم، دستگیری، زندان و شکنجه رهبران جنبش، به دنبال رفراندومی که به پیشنهاد مارشال دوگل در الجزایر برگزار شد، این کشور موفق شد پس از 132 سال، از سلطه فرانسه خارج شده و به استقلال دست یابد؛ استقلالی که تلاش جدی برای رسیدن به آن از 8 سال قبل آغاز شده بود. تلاش برای استقلال الجزایر از استعمار فرانسه اما همانند تلاش‌های مردم هند به رهبری مهاتما گاندی، بدون خشونت نبود.
الجزایرى‌ها همواره به‌جاى کسب استقلال یا رسیدن به استقلال از ترکیب «بازپس‌گیرى استقلال» سخن مى‌گفتند چراکه الجزایر قبل از ورود فرانسوی‌ها یک دولت کاملاً مستقل و متمدن و داراى تبادلات تجارى و فرهنگى گسترده با کشورهاى منطقه بود. دولت فرانسه از این جهت، اکثر کشورهای شمالی آفریقا به‌ویژه الجزایر را مستعمره خویش گردانید که از این سرزمین برای اسکان فرانسویان و کشاورزی استفاده کند. از طرفی دولت فرانسه، هنگام بروز جنگ جهانی اول، جوانان الجزایری را به جبهه‌های جنگ اروپا می‌فرستاد.
سلطه فرانسه بر الجزایر از سال‌های پایانی قرن هجدهم و به دنبال ضعف دولت عثمانی در اداره سرزمین‌های تابعه خود آغاز شده بود. فرانسه که در سال ۱۷۹۷م. با حمله‌ای دریایی به الجزایر، شهر الجزیره را تصرف کرده بود، در ۱۸۳۵ با اولین مقاومت‌های جدی مردم الجزایر در برابر خود مواجه شد. پس از بالا گرفتن اعتراضات، دولت فرانسه در ۱۸۳۶ تصمیم گرفت ضمن سرکوب جنبش مردم الجزایر، همه خاک آن کشور را تصرف کند و اگرچه برای تسخیر مناطق جنوبی الجزایر با مقاومت امیر عبدالقادر که فردی مسلمان و وطن‌پرست بود روبه‌رو شد، اما به‌تدریج و با سرکوب قیام‌های مردمی این کشور را تحت کنترل خود گرفت.
تلاش برای احقاق حقوق و خواست‌های استقلال‌طلبانه از سوی الجزایری‌ها در سال‌های بعد و با آغاز قرن بیستم نیز دنبال شد. یکی از مهمترین افرادی که برای استقلال الجزایر دست به مبارزه مدنی و سیاسی زد، فرحت عباس تحصیلکرده فرانسه و عضو حزب اتحاد مردم الجزایر بود. فرحت عباس که جنبش دانشجویان مسلمان را در پاریس تشکیل داده بود، در خلال جنگ جهانی دوم «حزب بیانیه آزادی مردم الجزایر» را بنیاد نهاد و خواهان استقلال الجزایر در قالب یک جمهوری شد. عده‌ای از جوانان الجزایری تحصیلکرده فرانسه نیز به توصیه فرحت عباس در ۱۹۵۰ به عضویت یک سازمان سری که برای آزادی الجزایر فعالیت می‌کرد، پیوستند و خود نیز توانستند «جبهه آزادی‌بخش ملی» را در ۱۹۵۴ تشکیل دهند؛ آن‌ها همچنین درون این جبهه سیاسی یک جبهه نظامی به نام «ارتش آزادی‌بخش الجزایر» تشکیل دادند که فرماندهی آن با هواری بومدین بود. با به قدرت رسیدن ناصر در مصر و ایده‌های بلندپروازانه او برای اتحاد جهان عرب و ناسیونالیسم عربی و همچنین مخالفت او با کشورهای غربی، امکانات فراوانی برای انقلابیون الجزایر پدید آمد تا بتوانند به کمک ناصر به سازماندهی فعالیت‌های خود بپردازند. پس از حمایت‌های قاهره از جبهه آزادی‌بخش الجزایر، آن‌ها عملیات چریکی و مسلحانه خود را از کوه‌های «کابیلی» در الجزایر آغاز کردند. مبارزه مردم ایران به رهبری دکتر محمد مصدق، مصر به رهبری جمال عبدالناصر و سایر کشورها برای استقلال و ملی کردن ثروت خود، آموزش مهمی برای سایر کشورهای جهان از اندونزی تا الجزایر بود. عدم توجه دولت فرانسه به اصلاحات ارضی و فقر الجزایری‌ها عامل مهم دیگری در تحریص آن‌ها به کسب استقلال بود. بدین ترتیب از سال 1954 قیام الجزایری‌ها وارد مرحله اصلی شد و جبهه آزادی‌بخش ملی نبرد با فرانسوی‌ها را تا 8 سال و اعلام استقلال الجزایر ادامه بخشید. انقلاب الجزایر از خونین‌ترین تلاش‌های یک ملت برای استقلال است چنانکه بنابر اقوال مختلف تا یک میلیون نفر از ساکنان الجزایر در جریان درگیری‌های متعدد با قوای فرانسوی کشته شده‌اند.
در سال 1960 مارشال دوگل که دو سال قبل‌تر از آن به دلیل بحران‌های متعددی که فرانسه با آن دست‌وپنجه نرم می‌کرد از سوی مردم این کشور دوباره به سمت ریاست جمهوری فرانسه رسید، در اقدامی شجاعانه طی نطقی از مردم الجزایر خواستار برقراری صلحی عادلانه شد. پس از چالش‌های بسیار، سرانجام با توافق میان جبهه آزادی‌بخش ملی و دولت فرانسه در جریان کنفرانس صلح اوربان، همه‌پرسی استقلال الجزایر برگزار شد و این کشور با ریاست جمهوری عباس فرحت به استقلال رسید.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 03 صفحه 119

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.