صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

بازجویی از حسن شهرت حسین‌زاده موحد فرزند محمدمهدی

تاریخ سند: 23 خرداد 1347


بازجویی از حسن شهرت حسین‌زاده موحد فرزند محمدمهدی


متن سند:

تاریخ: 23 /3 /1347
بازجویی از حسن شهرت حسین‌زاده موحد فرزند محمدمهدی

س . با احراز هویت کامل شما اشعاری که به شما نشان داده می‌شود و از منزل جنابعالی کشف شده لطفاً بفرمایید از چه کسی و با خط چه شخصی و شعر آن از چه فردی است.
ج . این شعر به خط من است آن را از داود دستمالچی گرفته‌ام و او می‌گفت از مرحوم نواب صفوی1 می‌باشد. الموحد
س . منظور از دشمنان در این بیت شعر که جزو اشعار فوق است ، یا صدای ما به دست دشمنان گردد خموش.
ج . البته من به منظور اصلی گوینده شعر وارد نیستم و این شعر چون روی حمایت از دین و با تندی بخصوصی سروده ‌شده و من هم که احساساتی‌ حاد داشته‌ام من گرفته و نوشته‌ام و البته از خود شعر معلوم است که دشمنان ایده سراینده که به قول خودش قرآن دوستی است می‌باشند. الموحد
س . مقصود از عده‌ای که صدایشان با آهنگ شما ناسازگار است و در اشعار مزبور به چشم می‌خورد چیست؟
ج . مقصود اصلی را نمی‌دانم ولی به طوری که از خود شعر استنباط می‌کنم عده‌ای را که مخالف دین و قرآن هستند منظور دارد. الموحد
س . بنیاد رفاه و تعاون اسلامی چگونه بنیادی است. مؤسس و گردانندگان آن کیست. جلساتش در چه مواقعی تشکیل می‌گردد. وجوه جمع‌آوری شده به چه مصرفی می‌رسد. چه کسی مسئول جمع‌آوری و نگهداری وجوه مزبور است. افرادی که در این بنیاد عضویت و شرکت دارند معرفی نمایید.
ج . من از اصل کار این بنیاد اطلاعی ندارم و فقط آنچه می‌گویم از جوانی که نام خانوادگی او دربندی است و در آموزشگاه غریو با من همکلاس بود شنیدم او می‌گفت این بنیادی است که افراد صدقاتی که روزانه می‌دهند روی هم بگذارند و به صورت اقدامات مفیدتری برای رفاه فقرا کاری انجام دهند و گردانندگان آن را چند روحانی که نام دو تن آنان علی غفوری.2 محمد جواد باهنر3 می‌باشد معرفی





کرد از هیچ اقدامی و جلسه و یا کار دیگر آنها خبری ندارم. الموحد
س . اشعاری که مشاهده می‌کنید و از منزلتان کشف شده است چیست و با خط چه کسی نوشته شده است.
ج . این شعر به خط من است و از کتاب شیعه و زمامداران خودسر ترجمه مصطفی زمانی4 که سال گذشته از خانه ما بیرون آوردند از حفظ کردم و گوینده‌اش هم شخصی به نام بهجتی می‌باشد و در پاورقی کتاب به عنوان ترجمه شعر عربی که در متن کتاب ذکر شده نوشته شده است و البته چون شعر اصلش عربی و بر رد حکومت بنی‌امیه می‌باشد شاعر اصلی مرگ و نابودی آنها را خواسته و اگر غرض دیگری باشد به گوینده شعر فارسی محمدحسین بهجتی مربوط می‌شود. الموحد
س . این اشعار نیز که در آن آرزوی مرگ برای افرادی شده از کیست و خط چه کسی می‌باشد و افرادی که آرزوی مرگ برایشان شده چه کسانی هستند.
ج . جواب سؤال قبل مربوط به همین سؤال است و جواب آن سؤال این است که این شعر را از کتاب حسین پیشوای انسان‌ها به خط من است البته در خود کتاب نام سراینده نیز ذکر گردیده است. الموحد
س . آدرس‌هایی که در این برگ نوشته ‌شده برای چیست؟
ج . این آدرس‌ها به خط من نیست و مربوط به برادرم می‌باشد. الموحد
س . اسم و مشخصات برادرتان را ذکر نمایید و آیا وی سوابق دستگیری و یا زندانی دارد یا خیر.
ج . برادر من محمد حسین‌زاده موحد است که هم ‌اکنون سال پنجم متوسطه رشته طبیعی را در دبیرستان امیرکبیر طی می‌کند و هیچگونه سابقه دستگیری و زندانی شدن را ندارد. الموحد
س . این رباعی که در آن از خمینی تعریف شده از کیست و چه کسی آن را نوشته است.
ج . این رباعی را من نوشته‌ام و از شعری که از اطاق حاضر به دیوار نصب شده اقتباس کرده‌ام. الموحد
س . این قطعه کاغذ که ضمن آن از خمینی تمجید شده از چه کسی است و توسط چه شخصی نوشته شده و منظور از نوشتن آن چه بوده است.
ج . این قطعه چنانچه ملاحظه می‌کنید به صورت مقاله‌ای است که از خود من و به خط من است و به







درخواست حسن فرزانه که قبلاً آدرس او را گفته‌ام نوشته‌ام و او آنطور که می‌گفت به عنوان یادگاری از من می‌خواست که در دفتری ضبط کند البته این چرک‌نویس است و هنوز پاکنویس نکرده و به او نداده‌ام. الموحد
س . در پشت یکی از صفحات این مقاله اسامی افرادی ذکر گردیده بفرمایید این اسامی را برای چه نوشته‌اید.
ج . همانطور که ملاحظه می‌نمایید پشت این اسامی طریقه نماز شب را به خط خودم نوشته‌ام و چون مستحب است در قنوت نماز شب 40 تن دعا شوند من نام این افراد را نوشته بودم و وقتی که نماز شب می‌خواندم آنها را دعا می‌کردم. الموحد

توضیحات سند:

1. حجت‌الاسلام سید مجتبى میرلوحى(نواب صفوى)، فرزند سید جواد در سال 1303 ﻫ ش در یک خانواده‌ی روحانى در خانى‌آباد تهران تولد یافت. پس از تحصیلات ابتدایى و متوسطه در رشته‌ی مکانیک، در دبیرستان صنعتى آلمان، مشغول به تحصیل شد. در کنار تحصیلات دبیرستانى، علوم دینى را در مسجدى در خانى‌آباد فرا گرفت. در سال آخر دبیرستان در روز 17 آذرماه 1321 در مدرسه، علیه دولت قوام و هجوم اجانب و تهدید بنیادهاى مذهبى سخنرانى کرد. در پى این سخنرانى و تهییج دانش‌آموزان دیگر مدارس و همراهى عده‌اى از مردم ناراضى، تظاهراتى علیه قوام در مقابل مجلس شوراى ملى صورت گرفت که به درگیرى با نیروهاى دولتى و کشته شدن یکى دو نفر از مردم انجامید. وى پس از مدتى در شرکت نفت استخدام شد و به تشکیل جلسات شبانه براى کارگران و روشنگرى ایشان مبادرت کرد. پس از چندى به آبادان انتقال یافت و به دنبال برخورد شدیدى از سوى یکى از متخصصین انگلیسى شرکت نفت با یکى از کارگران، نواب کارگران را به اعتراض و اجراى قصاص دعوت کرد. با دخالت پلیس و نیروهاى نظامى، این جریان سرکوب شد و نواب نیز فرار کرد و شبانه به وسیله‌ی قایق از آبادان به سوى بصره و سپس نجف اشرف روانه شد. او جهت امرار معاش به ساخت و فروش عطر روى آورد و مدت سه سال نزد برخى از علماى نجف همچون آیت‌الله العظمی حاج آقا حسین قمى و شیخ محمد تهرانى به فراگیرى علوم دینى پرداخت. هنگام تحصیل در نجف اشرف، با ملاحظه یکى از کتاب‌هاى کسروى که در آن مقدسات دین مورد حمله قرار گرفته بود، حکم ارتداد او را از مراجع آن دیار گرفت و جهت اداى تکلیف روانه وطن شد و گروه فدائیان اسلام را تشکیل داد. از جمله اقدامات این گروه به هلاکت رساندن احمد کسروى، عبدالحسین هژیر وزیر وقت دربار و رزم‌آرا بود. وى در تیرماه 1330 در زمان نخست‌وزیرى مصدق دستگیر شد. با برکناری دولت مصدق، او و یارانش آزاد شدند و نواب با انتشار اعلامیه‌اى، حرکت مصدق را در جهت تحکیم مبانى ظلم و برخلاف مصالح عمومى قلمداد کرد. بعد از 28 مرداد 1332، نقشه‌ی تطمیع نواب صفوى توسط شاه، ناکام ماند و چند روز پس از ترور حسین علاء - نخست وزیر - در سال 1334 وى دستگیر شد. نواب صفوى در 27 دی‌ماه 1334 پس از محاکمه در دادگاه نظامى به شهادت رسید.
2. حجت‌الاسلام دکتر علی گلزاده‌ی غفوری در سال 1302ﻫ ش در قزوین به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه‌ی خود را در قزوین به پایان رساند و پس از آن به قم مهاجرت کرد و به تحصیل علوم دینی مشغول شد. او از نخستین کسانی بود که در درس علامه طباطبایی حاضر شد. وی علاوه بر تحصیل علوم دینی تحصیلات دانشگاهی را نیز ادامه داد و در رشته‌ی حقوق از دانشگاه تهران فوق لیسانس گرفت. پس از آن به فرانسه رفت و از دانشگاه سوربن در رشته‌ی قضایی اسلامی به اخذ دکترا نایل شد. وی در دهه‌های چهل و پنجاه فعالیت چشمگیری جهت آگاهی نسل جوان داشت و با سخنرانی‌های روشنگرانه‌ی خود در حسینیه‌ی ارشاد، مساجد ارک، محمودیه و حاج سید عزیزالله، نقش بارزی در








این مهم ایفا کرد. گلزاده‌ی غفوری به مدت 30 سال در مدرسه‌ی علوی که خود از بانیان آن بود، فعالیت علمی داشت و دروس اخلاق زبان، فقه، فلسفه و قرآن را تدریس می‌کرد. ایشان همچنین به دلیل پشتوانه‌ی فکری و فرهنگی قوی در سال 1353 به همراه دکتر بهشتی و حجت‌الاسلام باهنر، تنظیم و تدوین کتاب‌های تعلیمات دینی آموزش و پرورش را بر عهده گرفت.
با پیروزی انقلاب اسلامی، گلزاده‌ی غفوری از سوی نهضت آزادی، کاندیدای نمایندگی مجلس خبرگان بررسی قانون اساسی شد و توانست به نمایندگی از مردم تهران به آن مجلس راه یابد که در این مجلس وی عضو گروه ششم بود. پس از آن در انتخابات مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده‌ی تهران انتخاب شد. پس از وقایع خرداد سال 1360 و اعدام دو فرزندش به جرم همکاری با مجاهدین خلق از فعالیت‌های سیاسی رویگردان شد و در جلسات مجلس شرکت نمی‌کرد. نمایندگان مجلس نیز به دلیل حضور نیافتن وی در مجلس، در 4 بهمن ماه 1360 رأی به استعفای او از نمایندگی مجلس دادند. وی از آن پس از فعالیت سیاسی کناره گرفت.
گلزاده‌ی غفوری در دوران فعالیت پنجاه ساله‌ی علمی خود بالغ بر شصت تألیف در زمینه‌ی حقوقی، فقهی، اجتماعی، تربیتی، تاریخی، اقتصادی و اسلامی دارد. گلزاده‌ی غفوری در 11 دی 1388 در تهران درگذشت.
3. شهید حجت‌الاسلام دکتر محمد جواد باهنر، فرزند حاج على اصغر در سال 1312 ﻫ ش در کرمان متولد شد. خواندن و نوشتن و آموزش قرآن را در مکتب خانه آموخت و سپس به مدرسه معصومیه کرمان رفت و همزمان با تحصیل علوم دینى به فراگیرى علوم کلاسیک پرداخت و دیپلم گرفت. در اوایل مهرماه 1332 براى تحصیل سطوح عالى راهى قم شد و یک سال بعد در درس خارج آیت‌اللّه‌ العظمى بروجردى و امام خمینى(ره) و علامه طباطبایى شرکت و همگام با دروس حوزه به تحصیلات دانشگاهى پرداخت. در سال 37 موفق به اخذ لیسانس در رشته ادبیات و پس از مدتى در رشته علوم تربیتى به درجه فوق لیسانس رسید و دکتراى الهیات را نیز از دانشگاه تهران گرفت.
وى در سال 36 فعالیت‌هاى فرهنگى و مطبوعاتى خود را آغاز کرد و در تأسیس دفتر نشر فرهنگ اسلامى، کانون توحید مسجد الجواد و مدرسه رفاه نقش مؤثرى داشت. وی که از بنیانگذاران سالنامه مکتب تشیع بود براى اولین بار در سال 1337 به علت سخنرانى علیه اسرائیل دستگیر شد در سال 42 مبارزات سیاسى را همگام با نهضت روحانیت آغاز و در اسفند 42 پس از ایراد سخنرانى دستگیر، و پس از آن پیاپى به زندان‌هاى کوتاه مدت محکوم شد. شهید باهنر در سال 1350 ممنوع‌المنبر شد.
بعد از پیروزى انقلاب مسئولیت تنظیم امور مدارس و بازگشایى آنها را پذیرفت. وى به همراه دکتر شهید بهشتى، آیت‌اللّه‌ خامنه اى، موسوى اردبیلى و هاشمى رفسنجانى حزب جمهورى اسلامى را بنیاد نهاد. او همچنین عضو و نماینده شوراى انقلاب در آموزش و پرورش بود. از طرف مردم کرمان به مجلس خبرگان رفت و از سوى مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى نیز حضور یافت. در کابینه شهید رجایى به عنوان وزیر آموزش و پرورش خدمت کرد و پس از انفجار دفتر حزب جمهورى اسلامى به عنوان دبیر کل حزب منصوب شد. در 14 مرداد 1360 به عنوان نخست وزیر راى موافق از مجلس گرفت، اما طولى نکشید که در 8 شهریور 1360 در پى بمب گذارى دفتر نخست وزیرى به شهادت رسید.
از آثار وى مى‌توان به: خانواده در اسلام، انقلاب اسلامى ایران ، شناخت اسلام ، خداشناسى و جهان در عصر بعثت، اشاره کرد. (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب پانزدهم، شهید دکتر محمد جواد باهنر، تهران، مرکز بررسی‌هاى اسناد تاریخى، 1379)
4. حجت‌الاسلام مصطفى زمانى در سال 1313 ﻫ ش در نجف آباد متولد شد. وی در خانواده‌ای مستضعف و متدین پرورش یافت. در کنار کار روزانه، دروس ابتدائی را به پایان رساند. به توصیه مرحوم آیت‌الله شیخ ابراهیم ریاضی و شهید سید مجتبی نواب صفوی به تحصیل در رشته علوم اسلامی روی آورد. پس از تحصیلات مقدماتی در زادگاه خود، به قم مهاجرت نمود و در محضر حضرات آیات عظام: مشکینی، حسین نوری همدانی، ستوده، اعتمادی و... به تحصیل مشغول و دو سال از محضر مرحوم آیت الله بروجردی کسب فیض نمود. هشت سال در درس حضرت امام خمینی حاضر و بحث مکاسب امام را تقریر نمود.
کار نویسندگی و ترجمه را از دهه 1340 آغاز و در نیمه دوم همان دهه کار نشر را آغاز و مؤسسه پیام اسلام را تأسیس نمود که حاصل آن انتشار بیش از دویست مجلد کتاب در تیراژ بالا بود.
وی در سال 1352 دستگیر و به زندان قزل قلعه روانه شد. حجت الاسلام زمانی در ابتدا با شهید آیت الله مفتح همکاری داشت و پس از انتقال استاد به تهران، خود به صورت مستقل کارش را ادامه داد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی بر فعالیت خود افزود و در اول اسفند 1369 درگذشت و در کنار حرم حضرت معصومه(س) دفن گردید. از آثار ایشان می‌توان به قصه های قرآن، قصه های کهن، ابراهیم یا بت شکن توحید، کودک نیل یا مرد انقلاب، امام علی پیشوای مسلمین، با ضعف مسلمین دنیا در خطر سقوط، استعمار، به سوی اسلام یا آئین کلیسا، ترجمه نهج‌البلاغه، ترجمه دیوان امام علی(ع) اشاره کرد.

منبع:

کتاب شهید حاج حسن حسین‌زاده موحد به روایت اسناد ساواک صفحه 162



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.