صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : ملاقات دوستانه سیدمحمود علایی طالقانی

تاریخ سند: 5 شهریور 1353


موضوع : ملاقات دوستانه سیدمحمود علایی طالقانی


متن سند:

به : عرض می رسد شخصی به نام سعیدی فروشنده دوره گرد در بازار ضمن ملاقات با یکی از دوستانش درباره چگونگی مرگ پرویز حکمت جو و همچنین ارسال نشریات سؤالاتی نموده که به وی جواب داده شده و دوستش اظهار نموده مایل است به مصطفی خمینی1 نامه ای بنویسد و اگر وسیله ای داشتند او را مطلع نمایند.
سعیدی چنین بیان داشته.
سیدمحمود طالقانی با خارج رابطه دارد و دوستش نامه را بنویسد تا از طریق وی به خارج ارسال گردد و افزود از طالقانی نیز وقت ملاقاتی برای دوستش خواهد گرفت زیرا طالقانی گفتند نامه را فرستاده و خودش نیز به مسافرت خواهد رفت و پس از مراجعت ترتیب ملاقات داده می شود.
نظریه شنبه : محمود علایی طالقانی و مصطفی خمینی و سعیدی از قبل با تشکیلات تهران آشنایی داشته اند و رابطه خود را با بعضی افراد حفظ نموده اند و سعی می شود از نفوذ آنان و همچنین کسب اطلاعات مفید استفاده نمود.
نظریه : با توجه به اظهارات شنبه و تأیید صداقت وی احتمالاً طالقانی وسیله عواملی که در اختیار دارد با عراق در رابطه می باشد و به همین جهت شنبه برای کسب خبر و برقراری ارتباط و جلب اعتماد آنان آموزش لازم داده شده است در صورت تصویب مراتب به ساواک تهران جهت مراقبت از اعمال و رفتارشان اعلام گردد.

توضیحات سند:

1ـ شهید آیت الله سیّد مصطفی خمینی، از بدو شروع نهضت اسلامی، همراه حضرت امام خمینی (ره) بود.
ایشان، ابتدا در سال 1342 و پس از شروع نهضت، دستگیر و پس از مدّتی حبس، به ترکیه تبعید شد.
پس از تغییر تبعیدگاه امام خمینی (ره)، ایشان نیز، در سال 1344 از ترکیه به عراق رفت و در شهر نجف ساکن شد.
آیت الله سیّد مصطفی خمینی، حدود 13 سال در حوزه علمیه نجف، به تدریس، تألیف و تربیت طلاب علوم دینی مشغول بود و در کنار فعالیّتهای علمی خود، با انقلابیون مسلمان مرتبط بود و گاه، تدارک آنان، از ناحیه ایشان صورت می گرفت.
روحیه انقلابی وی، مشوق بسیاری از مبارزان، برای فراگیری فنون نظامی و چریکی بود.
بیشتر این فعالیّتها، از نظر جاسوسان رژیم شاه، به دور نبود.
به همین دلیل ـ اگر هم درگذشت این روحانی مبارز را، رویدادی طبیعی بدانیم ـ شخصیت مبارزاتی او، انعکاسی جز شهادت، آن هم به دست رژیم شاه، در اذهان مردم متبادر نمی کرد.
هر چند خاطرات به جای مانده از آن زمان، نیز دلالت بر شهادت ایشان دارد.
حجت الاسلام سیّد محمود دعائی، در این مورد گفته است : با علائمی که روی پوست بدن وجود داشت، مشخص بود که مرگ طبیعی نبوده و ناشی از یک مسمومیت است ...
و از آنجا که حاج آقا مصطفی، از شروع نهضت در سال 1341، در کنار امام قرار داشت، دست راست ایشان محسوب می شد و یک چهره انقلابی بود که باروحانیون، روشنفکران، دانشجویان مسلمان و مبارز داخل و خارج کشور، ارتباط داشت.
از این رو ساواک، با به شهادت رساندن وی، کوشید یک مخالف جدی را از سر راه رژیم برداشته، امام را تنها بگذارد؛ و نهایتا ایشان، در روز 30 /7 /56، در منزل خود در شهر نجف اشرف، به شیوه نامعلومی به شهادت رسید.
پیکر آیت الله مصطفی خمینی را، ساعت 10 صبح، از نجف به کربلا بردند و در آب فرات غسل دادند و پس از تشییع باشکوهی، در ایوان طلای مرقد حضرت علی (ع)، به خاک سپردند.
شهادت ایشان، سر منشأ تشدید مبارزات در قالب مجالس ختم برای ایشان و بیان اهداف نهضت اسلامی و جنایات رژیم، در سراسر ایران گردید.
(انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج 1، صص غ ـ ظ)

منبع:

کتاب آیت‌الله سید محمود طالقانی به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 509

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.