صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

ندای ایران نوین شاگردان نالایق و بد گوبلز!1

تاریخ سند: 28 خرداد 1348


ندای ایران نوین شاگردان نالایق و بد گوبلز!1


متن سند:

گوبلز وزیر تبلیغات هیتلر بود.
«تز» او در کار تبلیغات بر اساس جنگ اعصاب، یعنی دروغ پراکنی استوار شده بود و عقیده داشت که دروغ هرچه بزرگتر باشد، اثرش در اعصاب بیشتر است مثل یک کلاغ چهل کلاغ در رویه او به «هزار» کلاغ می رسید.
چیزی که هست در آن دروغ پراکنی ها، «یک کلاغ» وجود داشت و 999 تای دیگرش دروغ بود!! کارگردانهای دستگاه تبلیغاتی گروه حزب بعث عراق واقعا شاگردان نالایق گوبلز هستند، زیرا در دروغ پراکنی آنها علیه ایران حتی یک کلاغ هم وجود حقیقی ندارد و هر هزار تاش کذب محض و محض کذب است.
این دروغگویان همانهائی هستند که خداوند در قرآن مجید آنها را لعنت کرده است.
چند روز پیش صالح مهدوی العماش نایب نخست وزیر و وزیر کشور عراق که درجه سپهبدی هم دارد، در اعظمیه بغداد سخنرانی کرده و گفته است: سیاست تجاوزکارانه ایران باعث تغییرات و بازداشتهائی در ایران گردیده است که شامل نظامیان و کارمندان اداری نیز می باشد، احساسات ارتشبد آریانا مخالف این سیاست لجوجانه و این نوع فشار بر عراق بود و همین باعث شد که وی همراه با دویست افسر دیگر بازداشت گردند! عماش در همین اجتماع گفته است که : «ایران شش لشگر در مرزهای عراق متمرکز کرده است، در صورتی که عراق در مقابل این شش لشگر فقط دو گردان مستقر کرده است و علت آنهم این است که این دو گردان عراقی می توانند با شش لشگر ایران مقابله کنند!» این نسخه ای که بدست «العماش» داده اند برود و در اعظمیه برای رفقا و اخوان العرب بخواند و بعد هم در سرنای رادیو بغداد با آهنگ حماسی انقلابی پخش گردد، سند رسوایی، دروغگویی، ضعف و زبونی رهبران بعثی عراق است.
خبر ندارید که این دستگاه رادیو بغداد و نوچه های عماش و دیگر رفقایش اخیرا به «ام کلثوم» خواننده مصری حمله کرده بودند که چرا بجای این ترانه های دل انگیز، ترانه های انقلابی و «مارش نظامی»! نمی خواند!! اینها واقعا خیلی عوضی هستند.
تیمسار ارتشبد آریانا از جمله شخصیتهای معدود و از ناسیونالیستهای برجسته و خدمتگزار و فداکار ایران و شاهنشاه است.
همینکه به افتخار بازنشستگی نائل شده اند ضیافت شکوهمندی به افتخار ایشان در باشگاه افسران بپا گردید و شاهنشاه آریامهر فرمانی به عنوان رئیس سابق ستاد بزرگ ارتشتاران صادر فرمودند و از خدمات و حسن انجام وظایف ایشان اظهار رضایتمندی فرموده اند.
همه می دانیم در اینجا هیچگونه بگیر و به بندی بین افسران یا کارمندان و غیر هم وجود نداشته و ندارد و نخواهد داشت زیرا که امروز ملت ایران قاطبه افراد ملت ایران از مرد و زن و پیر و جوان و لشگری و کشوری و نظامی و سویلی از هر دوره و زمانی که فکر کنیم وحدت و یکپارچگی بیشتری دارد و در اینجا همه قشرهای اجتماعی صفوف خود را پشت سر پرچمدار عالیقدر خود شاهنشاه آریامهر آراسته و فشرده و فشرده تر کرده و شعار ما در انقلاب سفید پیشروی رو به جلو است در جانبازی در راه میهن «چو ایران مبادا تن من مباد» است.
اینجا که عراق نیست که هر روز مردم را یعنی مخالفان رژیم را بگیرند توی حلفدونی بیندازند و در سیاه چالها و زندانها آنها را سر به نیست کنند و هر کسی که سرکار است ادعای خدمت کند و چون سقوط کرد اسناد خیانتش را انتشار دهند! اینجا ایران است با داشتن امنیت و آزادی و ثبات وضع و وحدت و یکپارچگی ملت ایران.
و اما آنچه درباره شش لشگر ایران دو گردان عراقی گفته شده و آقای عماش شکر خرد کرده اند که این دو گردان با آن شش لشگر قادر به مقابله است، باید باین آقای سپهبد که نمی دانم درجه خود را در دانش و بینش سپاهی گری از کجا بدست آورده است.
گفت که: آقا چرا معطل هستید شما که این قدر زور داری چرا ارتش عراق برای فتح تل آویو نمی شتابد.
با ارتش خود بروید و آنجا را بر سر بانیان آن از یهودیها و دیگر دشمنان خود خراب کنید.
ملل عرب را نجات بدهید و پیروزی بزرگی به نصیب ببرید و اکلیل فتح بر تارک خود نصب کنید!! هیچ فرد درجه دار نظامی که دارای دانش و بینش سپاهی گری باشد و در مدارس نظامی و در دانشگاههای نظامی درس خوانده باشد و همچو شکری که آقای عماش خرد کرده باشد نمی کند و این ناشی از جهل و نادانی گوینده آن محسوب می شود.
شما حتی اوضاع داخلی عراق را در مدت قریب به یکسال زمامداری خود با تمام توپ و تانگ و بمب های ناپالم آتشزایی که در اختیار داشته اید نتوانسته اید آرامش و امنیت ببخشید.
شما در داخله خود حتی بجان خویشتن هم ایمن نیستید و دائم بخود می لرزید که گروهی کودتاچی بر سر شما همان آورند که بر سر قاسم و دارو دسته او آوردند.
عماش این لاف و گزاف را برای چه زده است؟ آیا برای سرگرم کردن ملت عراق؟ تصور می کنیم ملت عراق تجربیات کافیه از این جور لاف و گزافها پیدا کرده، تره هم برای گویندگانش خرد نمی کند.
آیا برای تقویت روحیه سربازان عراقی، چریکها و شرطه های عراقی این حرفها را زده است؟ ظن غالب این است که این گروه نیز می دانند.
نایب نخست وزیر و وزیر کشور عراق طبل میان تهی کوفته و بیشتر از افراد کوچه و بازار بغداد و بصره و موصل خبر دارند که در آنجا «نیرو» وجود ندارد.
به قول عربها «اهل البیت ادری بما فی البیت» یعنی این نیروهای نظامی و انتظامی چون خود صاحب خانه هستند بهتر از سایرین از اوضاع درونی خانه خبر دارند و می دانند اینها که در صدر هیئت رئیسه حاکمه قرار دارند هر کدامشان حاصل مقداری «کاه» و «خاک اره» هستند و آنهم در کاسه های سرشان و افراد بامخی محسوب می شوند که دارند عراق و ملت عراق را به سرنوشت کلده و آشور در هزاره یکم پیش از میلاد مبتلا می سازند.
چه خوب گفته شاعر تازی گوی: «اذا کان الغراب دلیل قوم فیهدیهم الی دارالبوار» یعنی اگر بوم شوم رهبر قومی باشد آنها را به دیار نیست رهبری می کند.
و رهبران حزب بعث عراق برای ملت نجیب و مسلمان و زحمتکش عراق و رنجدیده و استعمارزده همان بوم شوم اند که با سر نیزه و قداره و توپ و تانک و بمب های ناپالم می کشند و می سوزانند و ملت نگون بخت عراق را رو به دیار نیستی رهبر هستند!!

توضیحات سند:

1 ـ گوبلز، یوزف تاریخ تولد و مرگ: 1945 ـ 1897 میلادی در "ریدت " متولد شد، وی سیاستمدار آلمانی از اعضای برجسته حزب نازی بوده و از آنجا که شدیدا از نژاد یهود نفرت داشت و خطیب قدرتمند و ماهری به شمار می رفت، در خلال مدت کوتاهی به درجات بالای حزب ترقی کرد.
او نقش اساسی در برانگیختن احساسات مردم آلمان علیه یهودیان ایفا کرد.
گوبلز که از یاران نزدیک هیتلر و وزیر تبلیغات آلمان نازی بود نقش مهمی در پیروزیهای هیتلر و نازیها داشت.
سرانجام گوبلز متعاقب شکست آن کشور در جنگ جهانی دوم به اتفاق اعضای خانواده اش خودکشی کرد .
رک: دایره المعارف مشاهیر جهان، سروش قربانی، ص 1030 فرهنگ دانستنیها، محمد نژد، ج 2، ص 126

منبع:

کتاب ارتشبد بهرام آریانا به روایت اسناد ساواک صفحه 87


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.