صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

اطلاعیه درباره مجالس جشن حضرت ولی عصر عجل اللّه تعالی فرجه

تاریخ سند: 5 اسفند 1337


اطلاعیه درباره مجالس جشن حضرت ولی عصر عجل اللّه تعالی فرجه


متن سند:

شماره : 309 / ه از شب دوشنبه گذشته و شب سه شنبه دیشب در اغلب مساجد و تکایا مجالس جشن برقرار بوده است شب دوشنبه که در مسجد ترکهای بازار که هر شب فلسفی منبر میرود مجلس جشن مفصلی بود که آقایان اسداله علم و دکتر خانلری سناتور و دکتر جهانشاهی وکیل مجلس باتفاق چند نفر از اعضاء حزب مردم آمده بودند و طلبه های زیادی هم بودند و مدتی منتظر فلسفی ماندند فلسفی نیامد1 اواخر یکی از جای خود بلند شده گفت فلسفی امشب برای کسالت نتوانسته بمسجد بیاید ولی روضـه ما تا آخـر مـاه شعبـان ادامه دارد بعضـی از طلبه هـا که در مجلـس بودنـد اظهار میکردند آقای دکتر اقبال2 تلفنی به فلسفی گفته است که من بعد حق رفتن بمنبر را ندارید دو نفر از افراد حزب مردم پشت بلند گو رفتند و بنا کردند در اطراف دین اسلام صحبت کردند نفر اول گفت آقایان امشب جناب آقای علم و دکتر خانلری و دکتر جهانشاهی برای تولد حضرت ولی عصر بمسجد آمده اند و باید بدانید ما در مملکتی هستیم که شاه و دولت و وزراء و وکلاء و سناتورها همه متدین بدین اسلام میباشند.
نفر دوم از پشت بلند گو اظهار داشت آقایان حزب مردم افتخار دارد که امشب رهبران آن برای جشن تولد حضرت قائم بمسجد آذربایجانیها آمده و باید بدانید آقایان امر به معروف ونهی از منکر از ارکان مهمه دین اسلام است.
مخصوصا اگر امر به معروف و نهی از منکر نباشد فساد در بین مردم زیاد میشود اما این امر بمعروف و نهی از منکر باید با زبان لین باشد نه اینکه با تشبث و عصبانیت با مردم صحبت کرد آقایان چند روز قبل من در میان ماشین ناظر، بی احترامی چند نفر نسبت به یک فرد روحانی بودم در آنجا سکوت اختیار نکرده بآن چند نفر با زبان لین تذکر دادم که چرا در این مملکت شیعه نسبت به یک فرد روحانی توهین میکنید بعدا معلوم شد که فرد توهین کننده عرق خورده است آقایان موضوع ترویج مذهب جعفری و تبلیغ دین اسلام نظر مهم شخص اول مملکت یعنی اعلیحضرت همایونی و افراد دولت و وکلا و سناتورها میباشد آقایان در سر لوحه مرام حزب مردم در درجه اول دین اسلام و آئین مذهب جعفری میباشد.
بعد از صحبت های این دو نفر عضو حزب مردم چون فلسفی نیامد جمعیت از مسجد پراکنده شدند.
رونوشت برابر اصل است اصل در کلاسه 53ج میباشد.
10 /12 بایگانی شود.
10 /12

توضیحات سند:

1ـ آقای فلسفی می گوید: «آن شب در مسجد شیخ عبدالحسین واقع در بازار تهران منبر داشتم.
فردا دکتر اقبال منبر را قدغن کرد.
آقای حاج ابوحسین که متصدی امور مسجد بود.
جریان را به آیت الله بهبهانی گفت آقای بهبهانی هم از دکتر اقبال خواست تا مانع منبر من نشود.
اقبال گفته بود آقا نمی شود، به دولت تندی کرده است.
وقتی خبر تعطیلی منبرم به آیت الله بروجردی رسید، سخت عصبانی شد و فرموده بودند: «به دکتر اقبال بگوئید به من متوسل می شوید که به فلانی بگویم متعرض دولت نشود؛ من هم می گویم وایشان دیگر چیزی نمی گوید، بعد شما از منبرش جلوگیری می کنید؟! خلاصه، فریاد آیۀ اللّه بروجردی بلند شده بود.
دکتر اقبال هم دست و پای خودش را گم کرد و فردای آن روز برای من پیام فرستاد که منبر بروید! گفتم منبر «نمی روم» اقبال، ابوحسین را واسطه کرد.
ابوحسین منزل ما آمد و گفت: «آقا این بیچاره التماس می کند و می گوید منبر بروید» گفتم: «منبر نمی روم» آیۀ اللّه بهبهانی هم گفت باز هم خودداری کردم.
بالاخره بعد از اینکه اقبال ناکام می شود ولی آیۀ اللّه بروجردی آقای فلسفی را امر به پذیرش عذر اقبال می کند و آقای فلسفی نیز می پذیرد.
همان منبع ص 230 2 ـ دکتر منوچهر اقبال مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره شرکت نفت ایران بود وی به طور اسمی این سمت را داشت و صرفا عامل اجرای دستورات شخص محمدرضا شاه برای تاراج منابع نفتی به وسیله بیگانگان بود.
او در آبان ماه 1356 به طرز مشکوکی جان سپرد امیر اسدا.
.
علم وزیر دربار شاهنشاهی در خاطراتش از دکتر اقبال به عنوان مهره ای بیکاره در شرکت نفت یاد کرده است.

منبع:

کتاب حجت‌الاسلام محمدتقی فلسفی به روایت اسناد ساواک صفحه 49

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.