صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : مردم و تظاهرات غافلگیرانه

تاریخ سند: 19 خرداد 1342


موضوع : مردم و تظاهرات غافلگیرانه


متن سند:

شماره : 1101ـ بخش 311 دایره 10 مردم تهران با مشاهده وقایع اخیر نفرت و انزجار شدیدی نسبت به دارودسته هواداران خمینی پیدا کرده اند اکنون در هر کجا صحبت از کارهای خلاف انسانیت آنان در میان است.
آنچه بیش از هر موضوع دیگر مردم را عصبانی کرده است حمله به اتومبیل دانش آموزان، کتک زدن زنان و دختران، آتش زدن کتابخانه، حمله به پارک شهر، از بین بردن تلفن ها، غارت و چپاول اموال مردم و آتش زدن بهداری برزن چهارراه حسن آباد می باشد در هر کوچه از محلات پایین شهر لااقل یک نفر زخمی یا تیر خورده و یا غارت شده وجود دارد و همین نمونه ها در بین مردم نفرت بوجود آورده است.
آنچه را که می توان نتیجه گرفت از سخنان مردم به این قرار است.
1ـ نظر کسانی که خود از هواداران خمینی می باشند و در وقایع اخیر نیز دست داشته اند اینها می گویند به آقا توهین شده است و دولت و شاه در رأس آنان با مذهب به ستیزه پرداخته است و می خواهد آن را از بین ببرد و لوایح ششگانه شاهنشاه نیز هدفش از بین بردن قدرت مذهبی مردم می باشد.
این عده برای کار خود در آینده نقشه ها دارند اولاً عقیده دارند که ارتش و مردم با آنان می باشند و علت آن که تاکنون نیز شکست نخورده اند همین اتکاء در میان مردم بوده است ثانیا می گویند باید آقای خمینی و دیگر بازداشت شدگان آزاد شوند و از خمینی رفع توهین به عمل آید و از اجرای قانون شش ماده ای (خصوصا حق رأی زنان) صرفنظر شود.
ثالثا آنها می گویند ما به فرمان قرآن مجید و برای دفاع از مذهب قدم میان گذاشته ایم و اگر در این میان کشته شویم جزو شهدای کربلا خواهیم بود.
پس به این ترتیب عقب نخواهیم رفت و از کشته شدن نیز باک نداریم زیرا اطمینان داریم در این میان قرآن پیروز خواهد شد.
2ـ عده ای نیز که در گذشته فعالیت های سیاسی داشته اند (توده ای ها، جبهه ملی) با شعار تظاهرکنندگان که مخالفت با شاه می باشد موافق می باشند ولی با هدف آنان که سلب حق رأی از زنان می باشد موافق نمی باشند و به همین علت هم تاکنون به طور جدی در تظاهرات هواداران خمینی شرکت نکرده اند در روز 15 /3 /42 که تظاهرکنندگان به دانشگاه تهران رفته بودند تا دانشجویان را با خود همراه نمایند بر سر شعارها.
بین آنان اختلاف پدیدار شد.
دانشجویان شعار زنده باد مصدق می دادند و علیه شاه تظاهر می کردند و هواداران خمینی نیز شعار زنده باد خمینی می دادند و علیه شاه تظاهر می کردند.
بازاریان که همگی از هواداران خمینی بودند می گفتند شما شعار مصدق را کنار بگذارید و خمینی تنها شعار واحد ما باشد.
اما دانشجویان می گفتند هدف هر دوی ما یکی است شما شعار مصدق را بدهید که نخست وزیر قانونی ایران است و تمام شعارهای دیگر در دل آن جمع می باشد.
بر سر همین انتخاب شعار تظاهرکنندگان که معلوم بود حاضر نیستند شعار دیگری را به جای شعار خود قبول کنند و شاید هم دستور داده شده به آن این بود لذا از قبول این شعار (یعنی پیروز است مصدق یا زنده باد او) خودداری کردند.
دانشجویان قول داده بودند بعدازظهر در برابر مسجد هدایت (اسلامبول) به آنان خواهند پیوست ولی به این قول خود وفا نکردند و تنها عده بسیار ناچیزی در ساعت مقرر حاضر شدند و از این تاریخ به بعد نیز اکثریت دانشجویان به عنوان تماشاچی ناظر جریان بودند خصوصا زمانی که اطلاع پیدا کردند کتابخانه و اماکن عمومی را آتش زده اند تقریبا از آنان روی گرداندند اما توده ایها.
این دسته که واقعا منتظر بوجود آمدن موقعیت مناسبی می باشند و از هر پیش آمدی می خواهند استفاده کنند عده زیادی از آنان حاضر شدند حتی درباره شعار مخالفت با شاه.
با آنان هم صدا شوند زیرا آنان این دارودسته را کثیف و ارتجاعی می دانند.
آنها واقعا از جریانی که در چند روز اخیر بوجود آمده است ناراحت می باشند ناراحتی آنان از این لحاظ است که با سرکوبی دارودسته خمینی برای مدتی فکر مقاومت در مردم کشته خواهد شد و برای چند سالی باز دوران خفقان پیش خواهد آمد ولی در عین حال می گویند در برابر وحشی گری که شده است نباید وحشی گری کرد بلکه باید چند آخوند را که محرک این عده بوده اند محاکمه و رسوا نمود و به این غائله خاتمه داد می گویند باید جلوی کشتار مردم را گرفت.
3ـ بقیه مردم که زندگی آرام خود را از دست داده اند و تأمین جانی و مالی ندارند و هر روز شاهد اخبار ناراحت کننده ای می باشند سخت از این وضع ناراحت شده اند.
اینان طرفدار شدت عمل دولت می باشند آنها می خواهند باز هم زندگی آرام خودشان را شروع کنند و بدون بیم و هراس به خیابان ها بیایند به کسب و کار خود بپردازند آنها و حتی توده ایها از این که دولت حکومت نظامی برقرار کرده است واقعا خوشحال می باشند و این اولین بار است که مردم برقراری حکومت نظامی را پذیرفته اند و از آن نیز انتظاراتی دارند.
امروز شایع بود که آخوندها تصمیم گرفته اند زنان و کودکان خود را لباس سفید بپوشانند و خود به دنبال آنان بار دیگر به خیابانها بیایند و نیز می گویند فرزند آیت الله بروجردی1 به دولت و شاهنشاه تلگراف کرده است که اگر خمینی را آزاد نکنید مسلحانه قیام خواهیم کرد و این خبر در بالا بردن روحیه غارتگران مؤثر واقع است.
اخلالگران پول زیادی در اختیار دارند و معلوم نیست پول از چه محلی تهیه شده است تمام دسته ها و هیئت مذهبی موجود در تهران با هم یکی شده اند.
بهره برداری شد در پرونده تظاهرات 15 خرداد بایگانی شود.
شهابی تعداد نسخه : یک نسخه گیرندگان : اداره کل سوم

توضیحات سند:

1ـ آیت الله محمدرضا بروجردی فرزند حسن در سال 1320 ه ش در شهرستان قزوین به دنیا آمد.
مشارالیه که برای تحصیل در حوزه علمیه نجف اشرف به کشور عراق رفته بود به علت امضای تلگرام اعتراض به برخورد مسئولین سفارت ایران در بغداد با طلاب علوم دینی خطاب به کمیسیون حقوق بشر، توسط ساواک به عنوان فردی افراطی و ناراحت معرفی شد که با تمدید گذرنامه وی مخالفت گردید.
آقای بروجردی در سال 1350 به همراه معاودین به کشور ایران آمد و در محله خزانه بخارایی در شهر تهران در هیئت متوسلین به امام منتظر (عج) به تبلیغ پرداخت.
ساواک در سال 1356 وی را ممنوع الخروج کرد و در سال 1357 به علت سخنرانی در مسجد جامع قم، دستگیر که پس از 2 ماه به علت پیگیری های پدرش از طریق منوچهر آزمون، آزاد گردید.

منبع:

کتاب قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 8 صفحه 97


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.