صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : ملاقات آقای اکباتانی1 رئیس بازرسی مجلس با رئیس دفتر مخصوص

تاریخ سند: 25 دی 1345


موضوع : ملاقات آقای اکباتانی1 رئیس بازرسی مجلس با رئیس دفتر مخصوص


متن سند:

از : ه4 به : 321 شماره : 26134/ ه4 پیرو : 24308/ ه4 ـ 15 /10 /45 آقای اکباتانی در مورد انتخاب شدن خود از همدان تاکنون با آقایان دکتر اقبال.
پروفسور جمشید اعلم2 و تیمسار ارتشبد آریانا3 ملاقاتهائی نموده و خواسته است به وی کمک نمایند تا در دوره آینده انتخابات به وکالت مجلس برگزیده شود.
در این راه بیش از هرکسی آقای دکتر اقبال به او وعده مساعده داده است که ترتیب کار را برایش بدهد و اخیرا نیز آقای اکباتانی خود را به آقای معینیان نزدیک کرده [و] اغلب وسیله تلفن مذاکراتی می نماید روز سه شنبه 20 /10 /45 ساعت 10 صبح آقای اکباتانی با آقای معینیان تلفنی تماس گرفته و برای یک ساعت مذاکره از ایشان وقت ملاقات خواسته است آقای معینیان ساعت 6 بعد از ظهر روز دوشنبه 25 /10 /45 را جهت آقای اکباتانی تعیین و قرار است بعد از ظهر روز دوشنبه آقای اکباتانی با معینیان ملاقات و ضمن عرض پیغام دوستانه از ایشان بخواهد که در این راه به او کمک کند و در صورت امکان مراتب را در موقع مقتضی به شرف عرض همایونی برساند که اکباتانی شایسته[گی] وکالت را دارد و بقیه کار را دکتر اقبال به پایان خواهد رسانید.
در پرونده م ـ ع ـ 467 نصرت اللّه معینیان بایگانی شود.

توضیحات سند:

1ـ مهدی اکباتانی که متولد سال 1283 ش در تهران می باشد، ضمن آنکه ریاست بازرسی مجلس شورای ملی را به عهده داشت و با مجله وحید نیز همکاری می کرد با شماره رمز 1882 با ساواک نیز همکاری داشت.
2ـ جمشید اعلم فرزند اسداللّه در سال 1284 در تهران متولد شد.
وی پس از طی دوره مقدماتی، مقطع متوسطه را در دبیرستانهای علمیه و دارالفنون به پایان رساند و جهت ادامه تحصیلات به فرانسه رفت و در شهر لیون (لیسه آمپر) در دانشکده ادبیات، زبان فرانسه را تکمیل نمود و از دانشکده پزشکی متخصص گوش و حلق و بینی شد و با دختری فرانسوی تبار ازدواج و به ایران مراجعت کرد.
نامبرده ابتدا در بهداری ارتش خدمت کرد و بعد از آن در بیمارستان شماره یک شهرداری به کار پرداخت و در سال 1316 به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و از سال 1327 در دانشکده پزشکی به تدریس پرداخت.
پروفسور جمشید اعلم در مشاغل مهمی از جمله، پزشک مطب عمومی بیمارستان شماره 1 و 2 شهرداری تهران، تدریس تعلیمات سریری، تدریس در هنرسرایعالی، پزشک و رئیس بیمارستان وزیری با حق آموزش، رئیس بخش گوش و حلق و بینی بیمارستان فارابی، رئیس بیمارستان امیراعلم، عضو شورای مرکزی دانشگاه ها، صاحب امتیاز مجله راه علم با روش علمی، نماینده مجلس شورای ملی و سنا از شهرستان قزوین بکار پرداخت.
نامبرده در سال 1339 به اسرائیل سفر کرد و ساواک وی را اهل مشروب، پول و مقام، خودخواه، شوخ، متکبر و ضعیف کش معرفی نموده است.
پروفسور جمشید اعلم نشانهای 2 و 3 همایون، 2 و 3 و 4 و 5 تاج از طرف محمدرضا پهلوی و تعدادی نشان از کشورهای خارجی دریافت کرد.
نامبرده در تشکیلات فراماسونری عضویت داشت و در سال 1350 به دلیل سخنرانی بر علیه امام خمینی (ره) در مجلس سنا توسط مردم غیور و مسلمان تهدید شد و جهت حفظ جانش از ساواک درخواست کمک کرد.
3ـ بهرام آریانا فرزند صدرالدین در سال 1285 ه ش در تهران به دنیا آمد.
نسب مادری او به منوچهرخان معتمدالدوله والی اصفهان می رسد که به حمایت از علی محمد باب مشهور بود و در سرکوب ایلات و عشایر جنوب به ویژه ایلات بختیاری و ممسنی، به عنوان یکی از کارگزاران قصی القلب دوران قاجاریه شهرت یافت.
آریانا در سال 1304 به دانشکده افسری رفت و با خسرو روزبه، دوست صمیمی بود.
در جنگ جهانی دوم به نازیسم و هیتلریسم گرایش پیدا کرد و با حزب کبود حبیب اله نوبخت همکاری داشت که به همین علت در زمان اشغال ایران توسط متفقین به همراه فضل اللّه زاهدی، حسن بقایی و نادر باتمانقلیچ مدت کوتاهی، بازداشت شد.
مشارالیه که بعد از شهریور 1320 از وابستگان حسن ارفع و از اعضای حزب او که مهمترین پایگاه انگلستان در ایران بود، به شمار می رفت، در دستگاه او به ریاست رکن یکم ارتش رسید.
مشارالیه که به علت گرایشات شدید ملی گرایانه در سال 1329 نام و شهرت خود را از حسین منوچهری به بهرام آریانا تغییر داده بود، در ارتش استفاده از واژه های عربی را منع کرد و به صراحت نسبت به اسلام و قرآن اهانت می کرد و شاهنامه فردوسی را کتاب آسمانی می دانست.
وی در دوران حکومت مصدق به عنوان وابسته نظامی به فرانسه رفت و پس از کودتای ننگین 28 مرداد، به عنوان فرمانده نیروی زمینی، فرماندهی لشکر یک گارد و ژنرال آجودان شاه، فعالیت کرد.
در اسفند ماه 1341 به علت شناختی که از سوابق معتمدالدوله ـ جد مادری وی ـ در سرکوب عشایر در دسترس بود، به عنوان فرمانده عملیات سرکوب شورش عشایر فارس، انتخاب شد که با شیوه های خشن از جمله بمباران هوایی منطقه، این مأموریت را به انجام رساند و مورد توجه گراتیان یاتسویچ ـ افسر اطلاعاتی سیا در ایران ـ قرار گرفت و در سال 1344 به ریاست ستاد ارتش رسید و تا سال 1348 در این سمت، فعالیت کرد.
آریانا که در سال 1357 در اوج حرکت های مردمی، برای مقابله با انقلاب اسلامی، از دست اندرکاران تظاهرات حمایت از قانون اساسی بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به پاریس گریخت و با حمایت سازمان های جاسوسی غرب، به فعالیت علیه انقلاب اسلامی مشغول شد.
وی با گرفتن یک میلیون دلار از شاپور ریپورتر، به سازماندهی ارتشیان فراری اقدام کرد و ابتدا در شهر یارولی عراق در نزدیکی مرزهای ایران به خرابکاری پرداخت که پس از شروع جنگ تحمیلی این پایگاه را به نزدیکی دریاچه وان در کشور ترکیه منتقل کرد.
بهرام آریانا که به پوچی تلاش های خود پی برده بود، پس از چندی به پاریس بازگشت و در سال 1365 در آن شهر درگذشت.
فرزندان بهرام آریانا به نام های زیر معرفی شده اند که همگی در فرانسه به سر می برند: کورش، همسر دخترخاله محمدرضا پهلوی بنام ژیلا دادستان.
گشتاسب یا ویشتاسب، آریاسب یا انوشه و آریاناز که با یک فرانسوی ازدواج کرد.

منبع:

کتاب نصرت‌الله معینیان به روایت اسناد ساواک صفحه 196

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.