صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : فعالیت های سیاسی

تاریخ سند: 31 تیر 1341


موضوع : فعالیت های سیاسی


متن سند:

شماره : 1856 /312 روز گذشته تیمسار سپهبد تیمور بختیار1 و دکتر منوچهر اقبال با مخابره تلگراف به تهران احضار شده اند و در محافل سیاسی شهرت یافته که آقای دکتر اقبال برای وزارت دربار شاهنشاهی و تجدید تشکیلات و فعالیت حزب ملیون به تهران احضار و تیمسار بختیار هم برای تصدی دستگاههای انتظامی کشور در نظر گرفته شده اند.
اصل در پرونده حزب ملیون مرکز ح ـ147 بهره برداری ـ کاظم زاده به پرونده دکتر منوچهر اقبال ضمیمه و بایگانی شود.
321ـ 16 /5 /41

توضیحات سند:

1ـ سپهبد تیمور بختیار فرزند فتحعلی در سال (1292 یا 1293) شمسی در اصفهان به دنیا آمد.
دوره ابتدایی را در اصفهان و تحصیلات متوسطه را در تهران به پایان رسانید.
در سال 1309 به بیروت رفت و در یک مدرسه لائیک به تحصیل پرداخت.
در سال 1311 عازم فرانسه شد و در مدرسه نظامی «سن سیر» مشغول تحصیل گردید.
وی در اواخر سال 1314 به تهران بازگشت و در فروردین 1315 با درجه ستوان دومی به خدمت ارتش درآمد و تا سال 1324 در واحدهای مختلف ارتش خدمت می کرد.
بختیار فردی مستبد، خونریز و جاه طلب بود که علنا به فسق و فجور می پرداخت و با سوار کردن فواحش در کنار خود، با اسکورت به میان جمعیت می آمد.
پس از کودتای 28 مرداد 1332 فرماندار نظامی تهران و حومه گردید و با تأسیس ساواک در دی ماه 1335 به ریاست آن سازمان منصوب و به «پدر ساواک» معروف شد.
او به دلیل قدرت طلبی بیش از حد، مورد غضب محمدرضا شاه واقع شد و پس از درگیری آشکار و رقابت جاه طلبانه با دکتر امینی در بهمن 1340 به طور غیررسمی به اروپا تبعید گردید.
در مهرماه 1341 به دستور شاه، از ارتش بازنشسته شد و از آن پس مخالفت وی با شاه شدت گرفت.
پس از چند سال اقامت در فرانسه و سوئیس، به لبنان رفت و در سال 1347 به جرم قاچاق اسلحه در لبنان بازداشت شد.
در اردیبهشت 1348 به دعوت رژیم بعث به عراق رفت و در شهریور همان سال پس از مصادره اموالش در ایران که بنا به ارزیابیهای رسمی در آن زمان به بیش از چهار میلیارد بالغ می گردید، توسط دادگاه ارتش غیابا به اعدام محکوم گردید.
او در عراق از امکانات رژیم بعثی برخوردار بود و در بغداد تعدادی افسر فراری و بازنشسته را دور هم جمع و با دکتر رادمنش دبیرکل حزب توده روابطی ایجاد کرد.
بختیار پس از ورود به عراق، تلاش زیادی کرد تا به جمع اطرافیان حضرت امام خمینی (سلام اللّه علیه) نفوذ و با ایشان ارتباط برقرار کند.
دستیار اصلی وی در طرحهای بختیار برای سوء استفاده از روحانیون و ایجاد انحراف در نهضت امام، موسی موسوی اصفهانی (آیه اللّه زاده اصفهانی) بود.
حضرت امام هرگونه دیدار و گفتگو با او را قاطعانه رد می کرد و دیگران را نیز از هرگونه همکاری و ارتباط با او بر حذر می داشت.
ایشان با صراحت اظهار می داشت: با آنکه تا دودمان پهلوی در ایران بر سر کار است ملت ما روی خوش نخواهد دید، لیکن اگر بنا باشد روزی بختیار در ایران زمام امور را به دست گیرد، وظیفه همه مسلمین است که با او مبارزه کنند و از رسیدن او به قدرت جلوگیری نمایند.
» او به موازات فعالیت علیه شاه، با گروههای مسلح مستقر در خاک عراق نیز روابطی برقرار کرده بود.
به همین دلیل ساواک تصمیم به حذف او گرفت و سرانجام، تیمور بختیار در مردادماه 1349 توسط یکی از اطرافیانش که رئیس شبکه مخفی حزب توده و مأمور ساواک بود، به قتل رسید.
ر.ک : تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک، ج 3.

منبع:

کتاب حزب ملیون به روایت اسناد ساواک صفحه 189

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.