صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

متن سند:

بسم اللّه الرحمن الرحیم حسبناللّه و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا بدیهی است مردم مسلمان ایران و جهان در این چند ماه اخیر هر روزه با حوادث خطیره روبرو شده و گاه و بیگاه برای روشن شدن وظیفه شرعی خود به مراجع تقلید مراجعه نموده و کسب تکلیف می نمایند البته همان طوری که قبلاً به وسیله چندین اعلامیه (مورخه مهرماه 41 و مورخه 41 جمادی الثانی و 20 جمادی الثانی و 15 رمضان و 15 شوال 82) متذکر شده ام دولت وقت در این مدت از مسیر قانون اسلام تجاوز و به وسایل مختلف نسبت به قوانین اسلام هتک نموده است و هرچند صباحی بر طبق هوای نفسانی یک عده مردم شهوت پرست قوانین برخلاف قانون اسلام به صورت تصویبنامه درآورده که قلوب مردم متدین را جریحه دار کرده و عده ای از برادران دینی ما را به عناوین مختلف زندانی و تحت شکنجه قرار داده است که عواقب وخیمی را دربردارد از طرفی مراجع تقلید شیعه و بزرگان اسلام به وسیله اعلامیه های پی درپی مسئولین امر را به مضرات این گونه عملیات گوشزد نموده اند لیکن متأسفانه گوش به نصایح روحانیون و مراجع وقت نداده بلکه درصدد خرابکاری و کارشکنی هایی علیه روحانیت برآمده که زیان آن بالنتیجه اول عاید خود آنها خواهد شد.
حمله ناجوانمردانه1 یک مشت مأمورین دولت با لباس مبدل به مدرسه فیضیه قم در روز جمعه وفات رئیس مذهب جعفری در ملاء عام و اجتماع هزاران نفر از مردم مسلمان ایران جنایت فراموش نشدنی است گرچه آمار دقیقی از تلفات این واقعه جانگداز در دست نیست لکن آنچه مسلم است عده زیادی از طلاب و محصلین علوم دینی مجروح و مصدوم و مفقودالاثر هستند که تعداد نود و پنج نفر از مصدومین طبق آمار صحیح در دفتر جداگانه حقیر ضبط و تحت رسیدگی اینجانب می باشند و هنوز عده ای از آنها تحت معالجه هستند «خرابی های مدرسه فیضیه2 اثر بارزی از اعمال وحشیانه را گوشزد اولیای امور و علاقمندان به استقلال مملکت و دیانت نموده و مترصد تنبیه آنان بوده و آنی ساکت ننشسته ام متأسفانه مسئولین امور به جای جبران گذشته و مرهم گذاری به قلوب جریحه دار مسلمین و روحانیت پا را فراتر گذارده محصلینی را که مورد نظر حضرت ولی عصر (عج) و حامی دین و استقلال مملکت می باشند مورد هجوم و حمله قرار داده و به ضرب و زور عده ای را به عنوان مشمولی با در دست داشتن ورقه تحصیلی رسمی به سربازی برده و پاره ای را تهدید و وادار به تفرق کرده است لذا بر خود لازم دانستم که اولیای امور و مسئولین امر را بار دیگر تذکر دهم که اینگونه عملیات برخلاف مصالح ملت و قیام علیه قانون اسلام و موجب نابودی مملکت می باشد.
ناگفته نماند که مراجع تقلید و عموم علما اعلام قم و نجف و سایر بلاد با همفکری و وحدت نظر با پشتیبانی قاطبه ملت مسلمان بالاخص خطبا عظام و تجار و اصناف محترم تهران و شهرستانها تا سرحد شهادت در مقابل عملیات ناجوانمردانه و مخالف انسانیت استقامت نموده و دشمنان دین و ملت را تا پرتگاه دوزخ بدرقه می کنند.
ضمنا لازم می دانم از همدردی و عنایت حضرتین آیتین آقای حکیم3 و آقای خوئی دامت برکاتهما مراتب تشکر خود را اظهار نمایم.
در خاتمه از ملت متدین و شرافتمند ایران تقاضا داریم در مرحله اول به وظیفه آرامش خود عمل نمایند و چنانچه اولیای امور از تصویب مواد مخالف شرع مطهر اسلام منصرف نشوند مراجع تقلید عموما مردم مسلمان ایران و جهان را به وظایف خود آشنا خواهند ساخت واللّه المستعان فی کل شکوی شهاب الدین الحسینی المرعشی النجفی 25 ذیقعده 1382 متن تلگراف حضرت آیت الله آقای حکیم مد ظله 18 /1 /1342 «قم آیت الله مرعشی دامت برکاته حوادث مولمه پی درپی و فجایع مخرّبه به ساحت علما اعلام و روحانیین قم قلوب مومنین را جریحه دار و موجب تأثر شدید اینجانب گشته «و سیلعم الذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون» حضرات علما دسته جمعی مهاجرت به عتبات عالیات نمایند تا بتوانم رأی خود را درباره دولت صادر نمایم» محسن الطباطبائی الحکیم.
جواب : نجف اشرف حضرت آیت الله آقای حکیم دام ظله تلگراف دعوت و تسلیت نسبت به فجایعی که در گذشته و حال به ما وارد شده و می شود زیارت گردید و الی اللّه المشتکی امیدوارم دعا فرمایید که توفیق زیارت روضه مطهر علوی (ع) و دیدار آن جناب نصیب گشته و موجبات تسلیت خاطر فراهم آید.
شهاب الدین الحسینی المرعشی النجفی چون متن تلگراف حضرت آیت الله العظمی آقای نجفی عربی بود برای استفاده عموم به فارسی ترجمه شد در پرونده آیت الله شهاب الدین حسینی مرعشی بایگانی شود.
شهابی 18 /2

توضیحات سند:

2، 1ـ بامداد روز دوم فروردین 42 چهره شهر قم تغییر کرد.
ده ها اتوبوس شرکت واحد مسافران جدیدی را در شهر قم پیاده کرد.
بعدازظهر آن روز به مناسبت شهادت امام جعفر صادق(ع) در مدرسه فیضیه قم از طرف حضرت آیت الله گلپایگانی (ره) مجلس روضه خوانی و عزاداری مفصلی برپا شد و جمع کثیری از علماء و طلاب علوم دینی و مردم قم و زوار حضرت معصومه (علیها سلام) در آن مجلس حضور یافتند و وعاظ و خطباء مشغول ذکر مصیبت و سخنرانی بودند، در اواسط مجلس سوگواری به طور ناگهانی مأمورین امنیتی و انتظامی که از تهران به قم آمده بودند، وارد مدرسه شده و به عزاداران و مردمی که برای استماع سخنان وعاظ در مدرسه گرد آمده بودند حمله نمودند.
در همین هنگام طلاب مدرسه به دفاع پرداخته با سنگ و آجر پاسخ حمله کنندگان را می دادند.
در این میان مأمورین امداد و پلیس انتظامی که به انواع سلاح های گرم مجهز و آماده بودند وارد معرکه شدند و زدوخورد بین قوای دولتی و طلاب و مردم بی پناه شدت گرفت.
ر.ک: روزشمار تاریخ ایران، جلد دوم، صفحه 153.
لازم به توضیح است: رژیم پهلوی که هنوز حال و هوای تجربه هجوم به مسجد جامع گوهرشاد را (که در آن جمع زیادی از مردم بیگناه و زائران حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) به خاک و خون کشیده شدند) در سر داشت، گمان می کرد با حمله به مدرسه فیضیه و به خاک و خون کشیدن طلاب علوم دینی و مردم عزادار و بی پناه می تواند ضرب شصتی دیگر نشان داده و برای همیشه فریاد اسلام خواهی و استقلال طلبی علمای اسلام را خاموش نماید و از سویی با تخریب مدارس فیضیه و دارالشفاء (که تنها محل سکونت و محل تحصیل طلاب در آن زمان بود) و ایجاد رعب و وحشت و دستگیری و تبعید و منزوی کردن علمای اعلام و اساتید مبرز حوزه علمیه قم به ویژه حضرت امام خمینی زمینه های تمرکز طلاب و محوریت حوزه علمیه قم را از میان بردارد و از سوی دیگر با بهانه قرار دادن تعمیر مدرسه فیضیه، ضمن خلع ید علماء و مراجع تقلید از مدرسه فیضیه و تسلط کامل خود بر آن، زمینه اسکان عوامل سازمانی خود را فراهم نماید و از آنجا که قبلاً با طرح به اصطلاح پوششی دایر بر راه انداختن درسهای معارف اسلامی در مدرسه سپهسالار و دانشکده ادبیات و نیز تبلیغ در راه اندازی دانشگاه اسلامی، افراد معلوم الحالی را که در کسوت مقدس روحانیت بودند بدین منظور گرد آورده بود درصدد بود آنان را به طمع دریافت مدرک و پست و مقام به آنجا کشیده از این رهگذر استقلال روحانیت شیعه را در هم شکسته و وابسته، به دستگاه استعماری خود نماید.
برابر گزارش ساواک حدود سیصد نفر از طلاب جذب این مراکز شدند، برابر اسناد موجود حضرت آیت الله گلپایگانی به مجرد اطلاع از این موضوع و با توجه به هماهنگیهایی که به عمل آوردند دستور دادند شهریه آنان را قطع کنند.
حضرت امام خمینی پس از اطلاع از این موضوع در ضمن سخنرانیها و اعلامیه های خود از این توطئه پرده برداشتند، امام خمینی در اولین سخنرانی خود پس از آزادی و مراجعت به قم در تاریخ 26 فروردین 1343 فرمودند : «...
.
خنده دارد می خواهند آقایان دانشگاه اسلامی تأسیس کنند.
شنیده ام چندین میلیون هم بودجه برایش درست کرده اند.
شما اگر برای اسلام دلسوز هستید، خوب این دانشگاه ما آن جا است، چرا خرابش می کنید، (اشاره به تخریب مدرسه فیضیه)...
این دانشگاه اسلامی که آقایان می خواهند درست کنند نه اینکه خیال کنید با اسلام آشتی کرده اند، خیر قضیه قرآنی است که سرنیزه کردند.
در مقابل امیرالمؤمنین (س) به حربه قرآن، معاویه امیرالمؤمنین را شکست داد...
مگر می شود با دانشگاه اسلامی، اسلام را شکست داد، مگر ما می گذاریم شما دانشگاه اسلامی درست کنید، ما تفسیق می کنیم آنکه وارد بشود در آن دانشگاه بین ملت از بین خواهند رفت، مگر اینها می توانند که اسلام و مسلمین را تحت وزارت فرهنگ قرار بدهند؟ غلط می کند آن وزارت فرهنگی که دخالت در امر دیانت و اسلام می کند، مگر ما می گذاریم این مطالب بشود مگر خمینی بمیرد...
» به دنبال این حرکت، ساواک قم طی گزارشی به شماره 1612 ق م ـ 7 /5 /43 ضمن شرح ماوقع این عده از طلاب را روشنفکر می نامد و به ساواک مرکز طرحی را پیشنهاد می کند : «در صورتی که طرحی در نظر گرفته شود که با تشویق طلاب مدرسه سپهسالار و طلابی که در دانشگاه ثبت نام کرده اند و خمینی حقوق آنها را قطع کرده است.
جمعیتی تشکیل شود که هدف و فعالیت آنها حمله به خمینی چه به صورت اعلامیه و چه به صورت سخنرانی یا گفتگوهای دوستانه چند نفری باشد.
چون مخالفین از طلاب و روحانیون هستند آنها اثر مفیدتری خواهند داشت که حداقل آن دودستگی در بین طلاب است.
» در پس این طرح، ساواک در صدد جذب طلاب موردنظر خود بر آمد، در این میان اقدام به چاپ و پخش جزوه ای به نام جوانان روشنفکر و ترقی خواه حوزه علمیه قم می نماید که در آن از هرگونه تهمت و افترا علیه امام و روحانیت بیدار کوتاهی نکرده بود.
حضرت آیت الله گلپایگانی نیز که از طرح و توطئه رژیم آگاه بودند، با تلاشها و پیگیریهای زیاد، سعی داشتند مدرسه فیضیه را به هر طریق ممکن از تسلط رژیم خارج نمایند.
با اینکه از زمان تخریب فیضیه بیش از شش ماه می گذشت و طلاب با وجود کمبود محل سکونت و تحصیل به شدت در مضیقه بودند با این حال همچنان پایدار در قم ماندند و رژیم پهلوی را در گسستگی انسجام حوزه علمیه ناکام گذاشتند.
حضرت آیت الله گلپایگانی پس از تحویل گرفتن مدرسه فیضیه در مدت کوتاهی اقدام به بازسازی و تعمیر آثار بجامانده از تخریب عوامل رژیم پهلوی در آن مدرسه نمودند.
ر.ک : آیت الله العظمی حاج سیدمحمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک، ج 1، صص : 80، 81، 333 3ـ آیت الله حکیم در سال 1264 هجری شمسی در «بنت جبیل» منطقه ای در لبنان دیده به جهان گشود.
پدرش مرحوم آیت الله آقای سیدمهدی حکیم از مراجع بزرگ زمان خود بود که به درخواست مردم لبنان از عراق به آن دیار رفت و ارشاد و هدایت جامعه آنجا را بر عهده گرفت.
آیت الله آسیدمحسن حکیم از 9 سالگی به آموختن دروس حوزوی پرداخت و در محضر برادرش ـ سید محمود ـ ادبیات، منطق و قسمتهایی از فقه و اصول تا قوانین را آموخت.
سپس در شمار شاگردان شیخ صادق بن حاج مسعود بهبهانی و شیخ صادق جواهری قرار گرفت و سه سال پیش از فوت مرحوم آیت الله آخوند خراسانی به درس خارج آن فقیه فرزانه وارد شد.
سپس در محضر آیت الله آقا ضیاءالدین عراقی و شیخ علی باقر جواهری حاضر شد و بهره ها برد.
وی مدتی در درس آیت الله حاج میرزا محمدحسین نائینی حضور یافت.
استاد دیگر آیت الله حکیم، عارف فرزانه حضرت سید محمد سعید حبوبی بود.
آیت الله حکیم در مقام مرجعیت تامه شیعه، سراسر عمر پر برکت خود را صرف مبارزه با حاکمان جور کرد و در این راستا مرارتهای زیادی را متحمل شد.
آیت الله حاج پشتیبانی بی دریغ ایشان از مردم مسلمان ایران پس از واقعه 15 خرداد 42 و حمله نظامیان شاه به مدرسه فیضیه هنوز از یاد نرفته است.
ورود امام خمینی به عراق به صورت تبعید از وقایع مهم دهه 40 شمسی به شمار می آید.
ملاقات امام با آیت الله حکیم و این سخن امام که: «شما حرکت کنید، من نخستین کسی هستم که از شما پیروی خواهد کرد» و تبسم و سکوت آیت الله حکیم، از جمله مسائل تاریخی نهضت اسلامی در ایران است.
آیت الله حکیم در این دیدار گفته بود: «من فکر نمی کنم اگر انقلابی سازمان دهم کسی از من پیروی کند ...
بسیاری از مردم از ما اطاعت نمی کنند.
آنها بنده هوسهای خویش اند.
» که البته مراد آیت الله حکیم، همه کسانی هستند که از بلوغ سیاسی، مذهبی برخوردار نیستند.
آیت الله العظمی حکیم که از بیماری سرطان رنج می برد، سرانجام در 27 ربیع الاول 1390 قمری 1348 هجری شمسی در خانه اش در بغداد به رحمت ایزدی پیوست.
برای آگاهی بیشتر از زندگانی آیت الله العظمی حکیم به کتاب «مرزبان حوزه نور» تألیف عباس عبیدی از انتشارات مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی مراجعه شود.

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 66

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.