صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : اظهاراتی درباره تیمسار ضرغام و دکتر عالیخانی

تاریخ سند: 26 اردیبهشت 1342


موضوع : اظهاراتی درباره تیمسار ضرغام و دکتر عالیخانی


متن سند:

شماره : 4834/ س ت در تاریخ جمعه 27 /2 /42 بهرام بهرامی عضو جمعیت نیروی ملی درباره عقاید تیمسار ضرغام1 اظهار می داشت که تیمسار نظر دارد چنانچه سرکار بیاید منافع از دست رفته روحانیون را به آنها بازگرداند و اصولاً نظر خوبی نسبت به این طبقه دارد.
درباره جریانات شیراز و عشایر تیمسار ضرغام عقیده دارد که ارتش می تواند در مدت کوتاهی تمام عشایر جنوب را سرکوب کند ولی برای اینکه استفاده تبلیغاتی نماید موضوع جنوب را پیراهن عثمان کرده اند و این صحنه ها را ایجاد می کنند.
بهرامی سپس گفت من مدتی در زندان سازمان امنیت بودم و به من پیشنهاد شد که با آنان همکاری کنم ولی من قبول نکردم اما دو نفر از رفقا که با ما بوده اند و برادر دکتر عالیخانی،2 همکاری سازمان امنیت را شروع کردند.
خود دکتر عالیخانی نیز معاون اداره تجسسی سازمان امنیت و دکتر باهری وزیر فعلی دادگستری رئیس دکتر عالیخانی در سازمان امنیت بوده است.
تعداد نسخه : 7 گیرندگان : اداره کل سوم (2 نسخه)

توضیحات سند:

1ـ اکبر ضرغام فرزند نصراله به سال 1292 ش در تهران زاده شد.
تحصیلات ابتدائی را در دبستان تربیت و متوسطه را در دبیرستان ثروت و نظام تهران به آخر رساند.
سپس در مهر ماه 1311 وارد دانشکده افسری شده و بعد از دو سال به درجه ستوان دومی نایل آمد.
خدمات نظامی خود را در واحدهای نظامی ارتش شروع کرد تا اینکه در 1328 ش از دانشکده جنگ فارغ التحصیل گردید.
وی دو سال بعد در فرمانداری نظامی تهران مشغول خدمت شده در 1331 ش به عنوان مأمور خدمت به وزارت دارائی انتقال یافت که در همان آغاز، مدیریت کل قندوشکر را به عهده گرفت.
چندی بعد آجودان مخصوص شاه شد.
در سال 1333 ش به مدیریت کل گمرک کشور منصوب و بعد از یک سال خدمت، به درجه سرتیپی نایل گردید.
ضرغام در فروردین 1336 وزیر گمرکات و انحصارات و در آذر 1338 وزیر دارایی کابینه اقبال، در شهریور 1339 وزیر دارائی شریف امامی و در سال 1341 ش مدیر بانک اصناف ایران شد و چند سال بعد (1349 ش) مدیریت مؤسسه انحصار دخانیات ایران را به عهده گرفت.
سرلشکر ضرغام در اوایل سال 1340 ش به جرم فساد مالی مدتی بازداشت سپس آزاد گردید.
از اوایل سال بعد فعالیتهای سیاسی خود راشروع کرده و جمعیت نیروهای ملی را بنیان نهاد و رهبری آن را به عهده گرفت.
ضرغام را از پایه گزاران کانون ناسیونالیستهای ترقی خواه وابسته به جناح آمریکایی هیأت حاکمه و عضو شاخه نظامی حزب «آریا» معرفی کرده اند.
منابع: ضرغام، علی اکبر، «سیگارت سازی در ایران» سالنامه دنیا، شماره 26، سال 1349 ش ؛ قریشی، حسن، چهره های آشنا، تهران، سازمان چاپ و انتشار کیهان، 1344 ش.
2ـ علینقی عالیخانی فرزند عابدین در سال 1307 ه ش در تهران متولد شد.
از دانشگاه تهران، لیسانس علوم سیاسی گرفت و در کشور فرانسه موفق به اخذ دیپلم عالی حقوق بین المللی و دکترای دولتی در علوم اقتصاد از دانشگاه پاریس شد.
در فرانسه با الیزابت سوزان ازدواج کرد و پس از بازگشت به ایران، در مشاغل مهم دولتی، از جمله ساواک، مشغول به فعالیت گردید.
ساواک در گزارشی، مشارالیه را چنین ارزیابی کرده است : «روحیه و افکار و عقاید نسبت به : شاهنشاه، خوب ـ مهین، خوب ـ مذهب، عادی ـ خانواده و زن و فرزند، خوب ـ میزان علاقمندی به : مقام و قدرت، زیاد سوابق خدمتی : مشاور شورای عالی اقتصاد ـ مشاور شرکت ملی نفت و مدتی هم در ساواک مشغول بوده، طرفدار سیاست غرب، در حین خدمت در ساواک در چند کنفرانس کشورهای اروپایی و آسیایی و آفریقایی شرکت کرده و خدماتش مورد رضایت اولیاء امور بوده است.
» دکتر عالیخانی که به عنوان وزیر اقتصاد کابینه هویدا فعالیت می کرد و از گردانندگان حزب ایران نوین بود، در سوءاستفاده های مالی به آن حد افراط کرد که در سال 44 چند نفر از اعضای حزب ایران نوین در مورد سوءاستفاده های وی، تقاضای محاکمه حزبی برای ایشان کردند، گزارشات سوءاستفاده های مالی و اخلاقی وی به حدی است که می بایست در یک مجموعه مستقل، چاپ و منتشر شود.
مشارالیه در سال 1348 از وزارت اقتصاد کنار گذاشته شد و در بین بهت و حیرت تحصیلکرده ها به ریاست دانشگاه تهران منصوب شد.
وی که مورد مراحم خاص محمدرضا پهلوی بود در سال 1350 از ریاست دانشگاه تهران برکنار شد و سپس در مشاغل : رئیس هیئت مدیره بانک بین المللی ایران، شرکت فرآورده های نسوز، شرکت آلوپن، به سوءاستفاده های خود ادامه داد.
در ذیل گزارش به تاریخ 19 /4 /52 در خصوص صدمه عالیخانی به سیمان کشور به علت دوستی با ابتهاج، پرویز ثابتی، چنین نوشته است : «اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر، تیمسار ریاست ساواک در جریان موضوع می باشند که عالیخانی چنین صدمه ای زده است.
» وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به انگلستان پناهنده شد و به علت ارادتی که به اسداله علم داشت، به نشر خاطرات او پرداخت.
پرونده انفرادی

منبع:

کتاب محمد باهری به روایت اسناد ساواک صفحه 97

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.