صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 27 آذر 1327


متن سند:

بیوگرافی ایرج اسکندری به شرح زیر می باشد : اسم ایرج شهرت اسکندری اسم پدر سلیمان محسن.
ملقب به سلیمان میرزا محل تولد تهران عیال و اولاد.
عیال دارد و اولاد ندارد.
عیالش دانشجوی سال دوم دانشکده طب است.
مدارج تحصیلی و محل سکونت.
سابقا در کوچه انتخابه تهران خیابان قوام السلطنه فعلا در خارج از ایران است.
ایرج اسکندری دو دفعه به خارج از ایران به فرانسه مسافرت نموده و دفعه اخیر به وساطت مظفر فیروز1 و کمک قوام السلطنه2 به پاریس رفته و فعلا در آنجا اقامت دارد.
شغل فعلی و میزان درآمد و دارائی.
شغل فعلی ایرج اسکندری در پاریس ظاهرا امور بازرگانی است سوابق فعالیتهای سیاسی.
ایرج اسکندری از خاندان قاجاریه دارای مرام کمونیستی است و از تاریخ سوم شهریور 1320 فعالیت سیاسی را با کمک سران حزب توده بدست گرفته و فعلا هم در خارج از ایران به علتی در پاریس این مرام را تعقیب می نماید.

توضیحات سند:

1ـ مظفر فیروز : وی متولد سال 1284، فرزند نصرت الدوله و وزیر دارایی کابینه مجدالسلطنه بود.
در کودکی روانه انگلیس شد و قبل از افول سیاسی پدر از اشتغال به تحصیل در انگلیس فراغت یافته و به ایران مراجعت نمود.
او در ابتدا به کار وکالت دعاوی در تهران مشغول شد و در سال 1320 فعالیت های سیاسی خود را آغاز و به همراه تنی چند روزنامه «ستاره» را خریداری و منتشر کرد.
به دنبال آن در ماجرای 53 نفر، در شهریور سال 1320 دستگیر و سپس تحت رهبری سلیمان میرزا اسکندری حزب توده ایران را تأسیس نمود.
مظفر با رژیم پهلوی به شدت مخالف بود و پدرکشتگی عجیبی با شاه داشت.
پس از فوت سلیمان میرزا اسکندری و عدم توجه به او در حزب توده، وی روانه فلسطین شد و در ماجرای بازگرداندن سیدضیاء نقش مهمی را بازی کرد و مقدمات بازگشت او را به تهران تدارک دید.
سپس روزنامه «رعد» که صاحب امتیاز آن بود را به عنوان ارگان «حزب اراده ملی» سید ضیاء منتشر کرد.
بعد از اختلاف نظر با سید ضیاء دوباره به حزب توده پیوست و در زمینه سازی جهت سقوط دولت حکیمی مشارکت داشته و در فراهم ساختن مقدمات صدارت قوام السلطنه اقدام نمود و سپس به عنوان معاون نخست وزیر و رییس اداره تبلیغات و انتشارات منصوب گردید.
او از این رهگذر سوءاستفاده های زیادی به عمل آورد، از جمله : «سوءاستفاده از اموال دولتی واگذاری پست منصب به عناصر نا مطلوب و طرفداری از سوی نخست وزیر از مقام خود عزل و به عنوان سفیر روانه مسکو شد.
او تا پایان صدارت قوام در مسکو اشتغال داشت و سپس از مراجعت به ایران خودداری و روانه فرانسه شد.
وی در سال 1346 به الجزایر سفر کرد و جشن های 2500 ساله را افشا نموده و به زبان فرانسه منتشر کرد برابر یکی از گزارشات ساواک مستند به اظهارات مقامات عالی رتبه پلیس فرانسه به هنگام اقامت مظفر فیروز در فرانسه به طور مرتب از لیسبون مبالغ قابل توجهی به حساب وی در پاریس واریز میشده است.
برگرفته از : (پرونده های انفرادی ساواک، خاطرات نورالدین کیانوری، مؤسسه تحقیقاتی و انتشاراتی دیدگاه.) 2ـ احمد قوام وی فرزند میرزا ابراهیم خان معتمدالسلطنه و خواهرزاده میرزا علی خان امین الدوله بود.
در سال 1312 ق مدتی جزء پیش خدمت های ناصرالدین شاه بود و در سال 1314 که امین الدوله به حکومت آذربایجان منصوب شد، ریاست دفتر خود را به او واگذار کرد.
در دوران صدارت امین الدوله، منشی حضور صدراعظم شد (1315 ق) و در دوران صدارت عبدالمجید عین الدوله (24 ـ 1321 ق) لقب دبیر حضور گرفت.
در دوران تصدی میرزا تقی خان مجدالدوله بر وزارت داخله که وزارت رسایل نیز در اختیار آن بود، احمد قوام به سمت وزیر رسایل تعیین شد و به مناسبت شغلش ملقب به وزیر حضور شد (1324 ق).
در اوایل انقلاب مشروطیت قوام السلطنه لقب گرفت و از همین زمان است که مراحل ترقّی خود را طی کرد.
پس از فتح تهران (1327 ق) با حمایت حاج علیقلی خان سردار اسعد بختیاری معاون وزارت کشور شد و در 1328 ق به معاونت وزارت جنگ رسید.
در کابینه مستوفی الممالک (1328 ق) با به عهده گرفتن وزارت جنگ برای اولین بار وزارت یافت.
در سال 1329 قمری در کابینه سپهدار، وزیر عدلیه شده و در کابینه صمصام السلطنه بختیاری به وزارت داخله رسید (1329).
در سال 1331 در کابینه محمدعلی خان علاءالسلطنه وزارت مالیه را برعهده گرفت و در کابینه عین الدوله (1336 ق)، وزارت داخله را برعهده داشت (1299).
در سال های 1337 تا 1339 ق والی خراسان بود و پس از کودتای اسفند 1299 شمسی که سید ضیاءالدین طباطبایی به نخست وزیری رسید بنا بر کینه قدیمی از احمد قوام، به کلنل پسیان رییس ژاندارمری خراسان دستور داد که وی را گرفته و تحت الحفظ به تهران فرستد.
در تهران مدتی در زندان بود که فرمان نخست وزیری او صادر شد (14 خرداد 1300 ش) اما پس از چهار ماه مشیرالدوله برجای او نشست.
در خرداد 1301 دوباره نخست وزیری را برعهده گرفت که این کابینه او نیز 8 ماه دوام آورد.
در سال 1302 شمسی رضاخان سردار سپه (که وزیر جنگ کابینه مشیرالدوله بود) به بهانه توطئه قوام برای کشتن او، وی را برای مدتی دستگیر کرد.
او پس از آزادی به اروپا رفت و تا سال 1307 ش در آن جا بود.
پس از بازگشت تا شهریور 1320 و عزل رضاخان، از سیاست کناره گرفت.
پس از شهریور سال 1320، احمد قوام سه دوره : «مرداد 1321، بهمن 1324 و تیرماه 1331» نخست وزیری کشور را عهده دار بود.
احمد قوام یکی از آخرین پرورش یافتگان مکتب سنتی سیاست ایران است.
وی خطی زیبا داشت که از علی خان امین الدوله آموخته و فرمان مشروطیت و مناجات نامه حضرت علی(ع) را به آن خط نوشت و همین خط زیبا بود که نردبان ترقی او شد.
از سوی دیگر سرپرستی و حمایت علی خان امین الدوله و مجدالملک سینکی در پرورش و ترقی احمد قوام و برادرش حسن وثوق الدوله نقش به سزایی داشت.
تشکیل قوای ژاندارمری در دوران وزارت داخله او بود، طرح بودجه بندی کشور برای نخستین بار در زمان نخست وزیری وی به مجلس ارائه و تصویب شد، که دکتر محمد مصدق وزیر مالیه وی در آن نقشی به سزا داشت.
در سیاست خارجی استفاده از نیروی سوم را در نظر داشت که همین امر موجب دعوت از مستشاران آمریکایی برای سازماندهی مالیه در نظام بود.
مهمترین کار وی در حل بحران های داخلی و خارجی را باید مسأله خروج نیروهای شوروی از ایران دانست که با بهره برداری از شرایط جهانی و جلب حمایت آمریکا موفق شد تا نیروهای شوروی را به خروج از ایران و قطع حمایت آنان از حکومت پیشه وری وادار سازد.
قوام در تیر ماه 1331 مجبور به استعفا شد و اموال او مصادره گردید، اما در سال 1333 اموال وی بازگردانده شد.
احمد قوام السلطنه در 31 تیرماه 1334 در سن 82 سالگی درگذشت و در مقبره خانوادگی خویش در قم به خاک سپرده شد.

منبع:

کتاب چپ در ایران - دبیران اول حزب توده به روایت اسناد ساواک صفحه 151

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.