صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: تشکیل جلسه در منزل دکتر غلامحسین صدیقی

تاریخ سند: 29 اردیبهشت 1341


موضوع: تشکیل جلسه در منزل دکتر غلامحسین صدیقی


متن سند:

تاریخ: 29 /2 /41
شماره: ۲۶۳۹/س ت
گزارش اطلاعات داخلی
موضوع: تشکیل جلسه در منزل دکتر غلامحسین صدیقی


از ساعت ۰۹۰۰ روز جمعه 28 /2 /41 طبق معمول عده‌ای از افراد جبهه ملی در منزل دکتر صدیقی می‌آمدند طرفداران خلیل ملکی اعلامیه‌های تحت عنوان مطبوعات را از چنگال سانسور برهانید و آزادیهای مردم را بایشان باز دهید) بامضاء (هواداران علم و زندگی) پخش می‌نمودند. یکی از حاضرین به این اعلامیه‌ها و خود خلیل ملکی ایراد گرفته می‌گفت این شخص خائن است. دکتر صدیقی پرسید آیا تو دلیل و مدرکی بر خیانت ملکی داری یا نه؟ شخص مزبور گفت خود دکتر مصدق گفته است که خلیل ملکی از زیر می‌زند. دکتر صدیق گفت من که از روزی که دکتر مصدق در باشگاه افسران زندانی شد و تا حالا هم که با ایشان مکاتبه دارم چنین حرفی از ایشان نشنیده‌ام و حتی اخیراً نامه‌ای به خلیل ملکی نوشته است و این اعلامیه هم حرف راست و درستی است و باید تشویق گردد و در ضمن از شما خواهش دارم حتماً بمن بگوئید که چه شخصی بشما گفته که (دکتر مصدق می‌گوید خلیل ملکی از زیر می‌زند) بمن بگوئید تا من تحقیق کنم و دیگر هم این حرف را نزن که فلانی خائن است.
امیر جزایری از تندروی سنگانی انتقاد می‌کرد و می‌گفت هر کار سختی را بگردن می‌گیرد و انجام می‌دهد و به این ترتیب همه او را می‌شناسند مثلاً تمام اعلامیه‌ها را ایشان پخش می‌کردند. در این موقع خود سنگانی وارد شد. از ایشان سئوال شد که شما را سازمان امنیت احضار کرده بود چطور شد؟ گفت رفتم با نهایت مهربانی با من صحبت می‌کردند و بیشتر مرا تشویق می‌کردند که برو برای خودت خانواده درست کن زن بگیر. بچه‌دار بشو و خود را از این جریانات دور نگهدار ولی من مدتها در جواب آنها از جبهه ملی دفاع می‌کردم و می‌گفتم افتخار می‌کنم که عضو جبهه ملی هستم.
صفا کنی سپس با شخصی که از قضات دادگستری (قاضی شعبه ۱ دادگاه) بود شروع به صحبت نموده و مشورت می‌کرد که آیا می‌تواند برای انتظار خدمت خود بدیوان کشور شکایت کند ضمناً می‌گفت که دائی من و سرتیپ قلعه بیگی نیز در بازرسی شاهنشاهی کار می‌کند به این ترتیب معلوم بود که احتیاج زیادی به کار دارد و طبق گفته خودش یکسال است که منتظر خدمت می‌باشد. بحثی بین چند نفر از افراد نیروی سوم با دکتر صدیقی راجع باظهارات مهندس رضوی شد دکتر صدیقی گفت من نسبت بشهامت مهندس رضوی ایمان دارم و اگر ایشان حرفی زده باشد اقرار خواهد کرد و اگر هم نگفته باشد قول ایشان برای من صحت دارد. در هر حال چنان که گفته باشند نظر شخصی خودشان است و من از طرف جبهه ملی می‌گویم که جبهه به هیچ وجه با جمهوری موافق نیست و ما هم جمهوری‌خواه نیستیم.
فعالیت افراد نیروی سوم در منزل دکتر صدیقی زیاد بود و با تاکتیک خیلی خوب یکی به عنوان موافق و یکی به عنوان مخالف بحث خود را شروع می‌کردند و افراد جبهه را بسوی خود می‌کشیدند به طوری که در یکی از این بحثها کریمی را به سوی خود کشیده و بحث می‌نمودند. کریمی بیشتر تبلیغاتش متمایل به آقای طالقانی می‌باشد و خیلی راجع بایشان صحبت می‌کرد. مردم جوادیه بوسیله نامه و نماینده از زحمات افراد جبهه ملی قدردانی نمودند و آقای دکتر صدیقی گفت برای جبهه ملی بسی خوشوقتی است که توانسته در آن موقع نابسامانی بدینوسیله بعده‌ای از هموطنان خود کمک نماید آقای سمندری گفت موقعی ما موفق خواهیم شد که دوستان ما با هم لجاجت نداشته باشند در یک جلسه‌ای که در میدان خراسان خیابان رسام بود دوستم آقای زمانی به آقای ترابی می‌گفت باید از دولت بخواهیم که زندانیان ما را هر چه زودتر آزاد کند و اگر لازم باشد حتی باید تظاهراتی مثل اول بهمن تکرار شود ولی اول باید اختلافات دوستان با هم رفع شود افراد حزب توده مثل یک زنجیر بودند و توانستند بقیام عظیم ۲۸ مرداد دست بزنند ولی چون سران توده بملت ایران خیانت کردند نتیجه‌ای از این قیام نگرفتند ولی ما هدفهای آنها را باید عملی نمائیم.
آقای بهرامی گفت در این جمع افراد خارج از حزبی هم وجود دارند. آقای دکتر صدیقی باید بسر شبکه‌ها دستور دهند تا افراد با کارت شناسائی حزبی وارد این جلسات شوند وگرنه به این ترتیب هیچگاه کاری از پیش نخواهیم برد مثلاً یکی از فامیلهای دور ما که در سازمان امنیت کار می‌کند چند روز قبل بمنزل ما آمد بمن گفت شما منزل دکتر صدیقی می‌روید؟ گفتم بلی گفت از ده نفر در منزل دکتر صدیقی شش نفر مأمور سازمان امنیت هستند حواست را جمع کن.
ضمناً عکس دکتر فاطمی (معدوم) با شعارهای کوتاهی (از قبیل این که در راه نجات ایران باید قربانی داد) چاپ شده بود و توسط شخصی که شناخته نشد بفروش می‌رسید. همچنین اخبار جبهه نیز فروخته می‌شد. افراد شناخته شده در منزل دکتر صدیقی عبارتند از آقایان فرخ پناهی (قالیچگی). دو برادران بهرامی. غزالی. حسین شاه حسینی. احمد انصاری. هادی‌فر. قهرمانی. کریمی. دانشجویان حسیبی. اکبری. قنادیان. باقر ثقفی (سال چهارم معدن دانشکده فنی). قاضی میرسعید (معمم و آموزگار بخش ۱۰). هوشنگ کشاورز صدر. منزوی (کتابدار دانشکده حقوق). حاج قاسمیه. پارسا. کریم آبادی. کارگر. مقدم مصطفی‌نیا. رضا افشار. دانشجو سعیدی (سال ۲ حقوق). زرکشوری. حسن ضیاء ظریفی. امیری.

منبع:

کتاب خلیل ملکی به روایت اسناد ساواک صفحه 125


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.