اسامی گیرندگان
اسامی گیرندگان
متن سند:
1ـ جناب آقای دکتر شادمان1 ریاست دفتر والاحضرت شاهپور عبدالرضا 2ـ جناب آقای خلعتبری وزیر امور خارجه 3ـ جناب آقای دکتر شیلاتی2 معاون وزارت امور خارجه 4ـ تیمسار سرتیپ صفاری سناتور کاخ سنا 5ـ تیمسار ارتشبد ضرغامی سناتور کاخ سنا 6ـ جناب آقای امیر اصلان افشار3 ریاست محل تشریفات شاهنشاهی 7ـ تیمسار سرتیپ بیات4 نماینده زنجان 8ـ جناب آقای مظهری5 نماینده مجلس 9ـ جناب آقای نصر اصفهانی وزیر کشور 10ـ جناب آقای اخلاق پور6 نماینده مجلس 11ـ جناب آقای دادفر7 ریاست کمیسیون بودجهتوضیحات سند:
1ـ پرویز شادمان فرزند عبدالعلی در سال 1311 ه ش در اهواز متولد شد.نامبرده تحصیلاتش را در دبستان ناصرخسرو و دبیرستان دارالفنون و امیرکبیر تهران بپایان رساند و با دریافت دیپلم در رشته پزشکی به دانشگاه تهران راه یافت و در سال 37 دکتری گرفت.
مشارالیه قبل از سال 1332 عضو جوانان حزب توده بود و پس از دستگیری علت عضویتش را در حزب، جوانی و بچگی عنوان نمود و با در اختیار گذاشتن اطلاعات درون تشکیلاتی و نوشتن تنفرنامه و چاپ آن در روزنامه پُست تهران از زندان آزاد شد.
پرویز شادمان در سال 38 درخواست خدمت در بهداری گارد آبادان را داشته که ساواک با آن موافقت نمود و در سال بعد ساواک با درخواست خروج وی از کشور بشرط همکاری با آن سازمان موافقت کرد.
نامبرده مدتی نیز در سازمان بیمه های اجتماعی کارگران بکار پرداخت و ساواک در سال 51 با استخدامش در شرکت ملی نفت ایران و در سال 53 در وزارت بهداری و در سال 54 با بکارگیری خواهرش شیرین شادمان در مشاغل حساس سازمان صنایع نظامی موافقت نمود.
2ـ امیر شیلاتی فرزند غلامعلی در سال 1301 ه ش در تهران متولد شد.
نامبرده پس از سپری نمودن مقطع ابتدائی، در سال 1319 از دبیرستان نظام تهران دیپلم گرفت و در سال 1321 به دانشکده افسری راه یافت.
مشارالیه از دانشگاه تهران لیسانس حقوف و در سال 1328 از دانشگاه پاریس دکتری حقوق دریافت نمود و گواهی نامه آکادمی حقوق بین المللی لاهه را نیز دریافت کرد.
نامبرده در زمان اشتغال در ارتش سابقه کمونیستی داشت و در سالهای 24 و 25 در حوزه سرهنگ کاظم جمشیدی و سرهنگ علی محمد کاوه عضویت داشت و در تجدید سازمان حزب توده در سال 27 از ادامه فعالیت در آن حزب خودداری نمود.
امیر شیلاتی در ارتش درجه سرگردی داشت و تا سال 1332 که از خدمت در آنجا استعفاء داد دارای مشاغلی از جمله فرمانده دسته آتشبار، دانشیار نقشه برداری دانشکده افسری، معاون آتشبار، منشی شعبه بازپرسی، متصدی سجل مجرمین دادستانی ارتش ـ رئیس دفتر شعبه قضائی رکن یک ستاد ارتش، رئیس شعبه قوانین دادرسی ارتش ـ کارمند روابط خارجی و تشریفات رکن 2، معاون شعبه تشریفات و روابط خارجی ستاد ارتش و استاد حقوق بین المللی دانشکده افسری بود.
نامبرده بعد از آن به وزارت امور خارجه رفت و طی سالهای 32 تا 57 در مشاغل مختلفی از جمله ـ کارمند اداره گذرنامه، اداره امور حقوقی، اداره سازمانهای بین المللی، اداره اطلاعات، اداره امور اقتصادی، اداره چهارم سیاسی، دبیر اول و دوم سفارت ایران در مادرید، دبیر اول سفارت ایران در واشنگتن، معاون سرکنسول در هامبورگ، سرکنسول ایران در استانبول، مدیرکل امور فرهنگی و اجتماعی، سفیر ایران در ترکیه، سرپرست اداره روابط فرهنگی، عضو شورایعالی امور استخدامی، معاونت پارلمانی وزارت امور خارجه بکار پرداخت.
در سال 51 ساواک با شرکت نامبرده در پیمان سنتو در لندن و در سال 52 با استخدام برادرش نصرت شیلاتی در مشاغل حساس بانک تعاون کشاورزی موافقت کرد و فرزندش نیز نماینده ایران در سازمان ملل بود.
مشارالیه در زمان سفارت ایران در ترکیه از بودجه سفارت سوءاستفاده و اختلاس داشت.
امیر شیلاتی در طول حضور در دستگاه پهلوی بدفعات مورد تشویق قرار گرفت که از جمله می توان به مدال علمی درجه یک وزارت فرهنگ ـ نشان درجه 3 خدمت ـ نشان درجه 3 دانش ـ نشان درجه 3 افتخار ششماه ارشدیت ـ سه تقدیر از طرف ستاد ارتش ـ تقدیر کتبی از دادرسی ارتش ـ دو تقدیر کتبی از اداره سازمان ملل متحد و در سال 1346 نشان درجه سوم تاج از شاه اشاره کرد.
نامبرده در تشکیلات فراماسونری، در لژ آفتاب وابسته به آلمان عضویت داشت.
3ـ دکتر امیراصلان افشار قاسملو فرزند جان محمد در سال 1301 در تهران بدنیا آمد.
نامبرده تحصیلات ابتدائی را در ایران و مقطع متوسطه را در اروپا به پایان رساند و در رشته حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه های برلن، وین و ژنو لیسانس و دکتری گرفت.
مشارالیه در سال 1326 در وزارت خارجه استخدام شد و در مشاغلی از جمله، دبیر سوم سفارت ایران در لاهه، نماینده ایران در کنفرانس باندونگ، نماینده مجلس شورای ملی در دوره 19 و 20، آجودان شاه و وزیر مختار و عضو شورایعالی سیاسی وزارت خارجه و بعنوان عضو اصلی و علی البدل ایران در مجمع عمومی سازمان ملل بود و در سال 1336 بدعوت آیزنهاور رئیس جمهوری وقت آمریکا بمدت یکسال در آن کشور بسر برد.
امیراصلان افشار نشانهای تاج درجه 3 و 4 و 5 و پاس درجه اول و دوم از طرف شاه دریافت نمود و نشان های افیسه اورانژناسو و گراند افیسه خانواده اورانژ از دولت هلند و کماندور و کماندور لیاقت از دولت آلمان و کماندور لژیون دونور از دولت فرانسه و گراند افیسه کوکب از دولت اردن هاشمی دریافت کرد.
نامبرده در تشکیلات فراماسونری عضویت داشت و از مؤسسین لژ خورشید تابان که تابع گراند ناسیونال دوفرانس بود، می باشد.
4ـ سرتیپ محمدزمان بیات فرزند یحیی در سال 1282 در زنجان متولد شد.
نامبرده دوره ابتدایی و متوسطه را در مدرسه سیروس بپایان رساند وی در سال 1311 در حین خدمت در شهربانی کل کشور، مدرسه صاحب منصبی پلیس را گذراند و با درجه ستوان دومی مدرسه را بپایان رساند.
مشارالیه با درجه افسری در شهربانی های رامسر و شاهی (قائم شهر) و کارپردازی و کارگزینی کل کشور و اداره سرکلانتری بکار پرداخت و رئیس پلیس راه آهن شمال شد.
سرتیپ محمدزمان بیات مدتی ریاست پلیس راه آهن (گرمسار ـ مشهد) و (تهران ـ آذربایجان) را داشته و در سال 35 درجه سرهنگی و در سال 40 سرتیپی گرفت.
نامبرده از طرف شاه نشانهای پاس، کوشش، آذرآبادگان و 28 مرداد را دریافت نمود.
چهره های آشنا، از انتشارات سازمان چاپ و انتشارات کیهان، ص 118 5 ـ علی اصغر مظهری فرزند محمد در سال 1314 ه ش در کرمان متولد شد.
نامبرده دوره ابتدایی را در دبستان شهاب کرمان و دوره متوسطه را در دبیرستانهای ایرانشهر، فردوسی و شاهپور آن شهر بپایان رساند و در سال 1335 دیپلم گرفت و در شهرداری کرمان استخدام شد.
مشارالیه در سال 1340 از شهرداری به رادیو کرمان منتقل شد.
ابتدا گوینده و کنترل کننده اخبار رادیو کرمان و با طی دوره تهیه برنامه های رادیوئی، تهیه کننده برنامه و رئیس دایره رادیو کرمان و سپس معاون اداره اطلاعات و رادیو کرمان شد.
علی اصغر مظهری در سال 42 به تهران منتقل شد و دبیر شورای نویسندگان رادیو ایران گردید.
وی همچنین در مسئولیت های مختلفی از جمله سرپرستی رادیو تهران، رئیس اداره اطلاعات و رادیو استان سیستان و بلوچستان، مدیرکل اطلاعات و رادیو زاهدان و با حفظ سمت از طرف وزیر اطلاعات رئیس حفاظت اداره کل اطلاعات آن استان و در سال 48 به مدیرکلی اطلاعات و حفاظت استان خراسان منصوب شد.
نامبرده به کرات مورد تشویق و تقدیر دستگاه پهلوی قرار گرفت که مهمترین آنها، شش بار تقدیر از طرف اداره کل انتشارات و رادیو و استانداری کرمان و اداره اطلاعات، نشان درجه 3 و 4 همایون، نشان تاجگذاری، نشان جشن های دو هزار و پانصد ساله و نشان درجه 2 حزبی می باشد.
مشارالیه در حزب ایران نوین عضویت داشت و مسئول انتشارات و روابط عمومی و رابط آن حزب با وزیر اطلاعات بود و در تشکیلات فراماسونری، عضو لژ کاوه بود با شماره رمز 14250 ـ 2053 با ساواک همکاری داشت و نصرت اللّه معینیان، سپهبد عبدالمجید نصراللهی و عبدالوهاب اقبال از دوستان نزدیکش بودند.
علی اصغر مظهری در سال 48 بهمراه شاه به پاکستان سفر نموده و در سال 49 بعنوان سرپرست هیأت اعزامی سفری به عربستان داشت.
6ـ غلامرضا اخلاق پور فرزند اسماعیل در سال 1301 ه ش در سنندج متولد شد.
نامبرده پس از سپری نمودن مقدمات تحصیلی و دریافت دیپلم از دبیرستان داریوش کرمانشاه بدانشگاه تهران راه یافت و در سال 1332 در رشته حقوق قضائی لیسانس گرفت.
مشارالیه ابتدا باستخدام اداره دارائی کرمانشاه درآمد و بعنوان کارمند حسابداری بکار پرداخت و بدلیل تمایل شعبه قضایی جهت بکارگیری وی به دادگستری رفت و در دادگستریهای کنگاور، نهاوند و آبادان بعنوان قاضی مشغول بکار شد.
غلامرضا اخلاق پور در سال 54 نماینده مجلس شورایملی از شهرستان آبادان، عضو حزب رستاخیز ملت ایران و در انتخابات شوراهای حزبی با شاخه تشکیلات همکاری داشت و در سال 55 نصیری رئیس ساواک فوت مادرش را بوی تسلیت گفته است.
نامبرده در سال 56 طی نامه ای به وزیر دربار (عباس هویدا) ضمن ابراز تأسف از اینکه در جشن پنجم بهمن همانسال موفق به شرکت و دریافت کتاب بسوی تمدن بزرگ نشده، درخواست یک جلد از کتاب مورد نظر را داشته که برایش ارسال گردید.
مشارالیه از طرف دستگاه پهلوی نشان درجه 2 عدالت و مدال جشنهای دوهزار و پانصد ساله را دریافت نمود.
7ـ حبیب دادفر فرزند محمود در سال 1300 ه ش در مراغه متولد شد.
نامبرده با سپری نمودن تحصیلات مقدماتی در تهران و دریافت دیپلم در سال 1322 بدانشگاه تهران راه یافت و لیسانس حقوق گرفت و جهت ادامه تحصیلات به فرانسه رفت و از دانشگاه پاریس دکتری دریافت نمود.
مشارالیه در سال 1326 باستخدام دادگستری درآمد و بعنوان کارمند علی البدل در دادگاه تبریز بکار پرداخت.
وی همچنین در سال 27 بازپرس شعبه دو دادسرای تبریز، در سال 28 دادیار و رئیس دفتر امور سرپرستی و بازپرس شعبه یک دادسرای تبریز، در سال 29 دادستان خوی، دادیار دادسرای استان آذربایجان، در سال 30 دادیار دادسرای استان آذربایجان و بازپرس دادسرای استان هشتم، در سال 31 دادسرای تهران و بازپرس شعبه 29 دادسرای تهران، در سال 34 دادیار دادسرای انتظامی قضات بود.
حبیب دادفر در شورای اداری انجمن تحصیلکردگان اروپا، هیئت رئیسه کانون وکلای دادگستری مرکز، شورایعالی اتحادیه بین المللی وکلای دادگستری جهانی، هیأت امنای دانشگاه آذربایجان و هیئت نظارت اندوخته اسکناس عضویت داشت.
نامبرده در زمان تحصیل در دانشگاه در حزب توده عضویت داشت و در زمان تحصیل در فرانسه مأمور قوام السلطنه در بین دانشجویان ایرانی شاغل به تحصیل در فرانسه و جاسوس و کنترل آنها بود و از دوران بچگی به فساد اخلاق شهرت داشت.
مشارالیه نماینده مردم بناب و مراغه در دوره های 19، 20، 22، 23.
24 در مجلس شورایملی بود و ریاست کمیته امور استانهای مجلس را برعهده داشت و در طول مدت نمایندگی دزدیهای زیاد داشت و از این راه ثروت هنگفتی بدست آورد و در سال 48 معاون پارلمانی وزیر کشور بود.
حبیب دادفر در زمان مصدق با حزب ایران همکاری داشت و در احزاب ملیون، ایران نوین و رستاخیز و دبیرکل انجمن روابط فرهنگی ایران و ترکیه بود و در سال 46 عزری نماینده اسرائیل در تهران سال جدید را بوی تبریک گفت که متقابلاً از او تشکر نموده است و زنش فرانسوی الاصل بود.
مشارالیه از طرف شاه و دستگاه پهلوی بارها تشویق و نشان گرفته که از جمله ، نشان عالی سپاس آموزش و پرورش، نشان تاجگذاری، نشان همایون درجه 3، نشان علمی درجه 1 و 2، مدال یادبود جشن 2500 ساله شاهنشاهی خاندان پهلوی می باشد.
نامبرده در باشگاه ورزشی شاهنشاهی و تشکیلات فراماسونری (باشگاه لاینز) عضویت داشت.