تاریخ سند: 18 مهر 1342
موضوع: جلسه منزل سپهبد کیا
متن سند:
شماره: 111 /322 تاریخ: 18 /7 /1342
موضوع: جلسه منزل سپهبد کیا
بعدازظهر روز گذشته جلسه هفتگی منزل سپهبد کیا تشکیل شد و در حدود چهل نفر اشخاص مختلف و از جمله سرلشگر طائرپور (بازنشسته). سرتیپ سرخوش (بازنشسته). جوادی معاون سابق دادسرای تهران. سرمست. مغیث. پیشرو (به اتفاق سه نفر دیگر). عباس ترابی مدیر دفتر دادگاه جنحه. شهردار ایوانکی (به اتفاق دو نفر دیگر) و اویسی در آن شرکت کردند.
در این جلسه بیشتر در مورد کشاورزی و طرز تهیه بذر و کشت صیفی بحث شد و مطالب سیاسی مورد مذاکره قرار نگرفت و مغیث به دو نفر اشخاصی که نزدیک او نشسته بودند اظهار داشت: آقای علم هم دوستان آشنایان خودشان را به مقامات عالی گمارده و از جمله آقای دکتر باهری وکیل دادگستری را به مقام وزارت و مهمتر آنکه حسن هفترنگ را (حسن کلانتری)1 به سمت نماینده دولت در بانک رهنی منصوب کرده است و اکنون نامبرده با وجود اینکه کارمند بازنشسته است، مشغول کار بوده و ماهیانه بیست هزار ریال حقوق از آن بانک دریافت میکند.
حسن کلانتری و برادرش کبیر، جزء دوستان و طرفداران سیدجعفر بهبهانی بودند و بهبهانی، کلانتری را به آقای علم معرفی کرده، ولی آنقدر نزد آقای علم چاپلوسی کرده که اکنون از نزدیکان مورد علاقه آقای علم شده و حتی دکتر کنی2 را، کلانتری در ابتدا آقای علم معرفی کرد و به توصیه کلانتری، دکتر کنی به مقام معاونت نخستوزیری منصوب شده است.
سپهبد کیا گفت مگر چه اشکالی دارد که آقای دکتر باهری وزیر دادگستری باشد و جلسه ساعت 30 /9 ختم گردید.
اصل در پرونده کل ارتش جلد 9 موقت
توضیحات سند:
_
1. حسن کلانتری از جمله افراد وابسته به اسدالله علم بود که در تاریخ 12 /2 /1348، در جلسهی منزل حجتالاسلام والمسلمین فلسفی(ره)، شرکت نمود و به ایشان گفت: «من در معیت آقای علم سال گذشته مسجد ترکها آمدیم و شما سخت به علم حمله کردید و در مورد بحث دینی در تلویزیون ثابت پاسال اعتراض نمودید و گفتید مبحث دین در صلاحیت علمای دین و آخوندها است، نه چند نفر بهایی بنشینند و با آقای رشیدیان خدا را اثبات نموده و تبلیغات دینی بکنند. در هر صورت فرمایشات شما مؤثر هم واقع شد و آن برنامه از تلویزیون برداشته شد. امسال مجدداً بنده با آقای علم آمدیم مسجد ترکها و شما از پارسال هم بدتر کردید و خلاصه دوست ما را اذیت کردید و سخت به دولت و علم حمله کردید و در مورد نمایشنامه تلویزیون که آخوند را به صورت روباه درآورده بودند و میگفتند من زن آخوند نمیشم و یا آخوند نگو بلا بگو اعتراض کردید ... » یاران امام به روایت اسناد ساواک . کتاب نهم . ص 348.
2. علینقی کنی، فرزند ابوالقاسم در سال 1305 ش در تهران متولد شد. پس از طی دوره ابتدایی، دیپلم ریاضی گرفت و در رشتههای فیزیک، حقوق و علوم سیاسی در تهران، سوییس و انگلستان ادامه تحصیل داد و دکتریا دریافت کرد.
دکتر علینقی کنی ابتدا در وزارت دادگستری استخدام شد و در دوران علم، رئیس کل دفتر نخستوزیر بود. وی در مشاغل دیگری از جمله: معاونت اداری نخستوزیر، سرپرست دانشگاه پهلوی، مدیرعامل بنیاد فرهنگی رضا پهلوی، عضو مؤسس حزب مردم و مدیرکل دفتر سیاسی نیز فعالیت کرده است. کنی در سال 1357 وزیر مشاور و سرپرست سازمان اوقاف در کابینه شریفامامی بود که مقدم رئیس ساواک این مسئولیت را به او تبریک گفته است.
وی باوجود ناتوانی در اداره امور محوله، به دلیل حمایت علم از او به مسئولیتهای مهمی از جمله مدیرکل حزب مردم منصوب شد و در زمان مسئولیتش شایع بود که دوستان معتاد و منقلیاش را بر حزب مسلط کرده است. کنی همچنین متهم بود که پولهای صندوق حزب مردم را برای امور شخصی مصرف میکند. دکتر علینقی کنی در تشکیلات فراماسونری عضو لژ آریا بود. اسناد ساواک . پرونده انفرادی
منبع:
کتاب
سپهبد حاجعلی کیا و سازمان کوک - کتاب دوم صفحه 94