صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش ویژه اطلاعات خارجی و فعالیت ایرانیان مقیم کشورهای خارج

گزارش ویژه اطلاعات خارجی و فعالیت ایرانیان مقیم کشورهای خارج


متن سند:

پانزده روزه اول بهمن ماه /1339 اطلاعات خارجی و فعالیت ایرانیان مقیم کشورهای خارج الف ـ آلمان : 1ـ کنفرانس خصوصی و محرمانه ای در تاریخ 10و11 ژانویه با شرکت بزرگ علوی و داود نوروزی و نماینده روزنامه نگاران کمونیست خاورمیانه در باره همکاری وایجاد یک ارگان مطبوعاتی در مونیخ تشکیل گردیده است.
اسامی شرکت کنندگان رسمی عبارت بوده است از : نماینده عراق امین عباس.
نماینده ترکیه ستارلی ودرویش.
نماینده سوریه موریس صلح.
نماینده ایران بزرگ علوی و داود نوروزی.
1 نماینده اسرائیل Rolande Mayer و توفیق (عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست اسرائیل) نماینده فرانسه Yean Rony.
در ابتدای جلسه توفیق نماینده اسرائیل که فقط بمنظور معرفی رولاند مایر باین جلسه آمده بود پس از یکساعت جلسه را ترک و بمسافرت رفته است.
در ابتدای جلسه یک بحث تحلیلی از اوضاع ایران بوسیله داود نوروزی شد و ضمن گفتار خود نشان میداد که ایران در آستانه یک تحول بزرگ سیاسی است و از کشورهای همجوار تقاضا مینمود که به تمام وسایل ممکن برای سرانجام گرفتن این تحول کمک نمایند.
نماینده اسرائیل پس از ختم مذاکرات داود نوروزی خط مشی مخصوصی اتخاذ و اعلام داشت که اگر قرار باشد به مسائل داخلی کشورها توجه شود پیشنهاد مینمایم که قبل از هر چیز مسئله تبعیض نژادی و اقدامات ضد یهود در کشورهای عربی همجوار اسرائیل جریان دارد مورد توجه و بررسی قرار گیرد زیرا به نظر مایر این جلسه مقدماتی فقط به منظور ریختن شالوده همکاری مطبوعاتی است بین کشورهای همجوار خاورمیانه و همچنین معرفی این کشورهاست در خارج از این منطقه ولی تز آقای مایر از طرف خود او دفاع شده و طرفداری بین نمایندگان نداشت.
موریس صلح نماینده سوریه بعلت اینکه درپاره ای از مطبوعات اسرائیل مقالات تند و زننده ای علیه سوریه درج و انتشار داده بودند حملات سختی به رولاند مایر نمود.
بنا به پیشنهاد ستارلی نماینده ترکیه قرار شد این مباحث علی الحساب مطرح نشده و فقط دستور روز مورد بررسی قرار گیرد و ناگزیر یکبار دیگر مسئله ایران مطرح و از مذاکرات اینطور مستفاد شد که چون اتحاد جماهیر شوروی در شرایط خاص بین المللی امروز نمیتواند صریحا از نهضتهای ضد رژیم در ایران حمایت نماید بنابراین بر روزنامه های دموکراتیک کشورهای همجوار فرض است که این وظیفه مهم را بعهده گرفته و معنا از نهضت ملی ایران حمایت کنند.
نماینده فرانسه آقای ژان رنه که هدایت جلسه را بعهده داشت یادآور شد که این جلسه غیر از ریختن پایه های همکاری بین مطبوعات کشورهای خاورمیانه وظیفه مهم دیگری نیز بعهده دارد و آن مطالعه در اطراف چگونگی انتشار یک مجله سیاسی و اجتماعی و عمومی است در مورد خاورمیانه با همکاری حضار و بمنظور جمع آوری افراد مؤثر اروپائی و آمریکائی در پیرامون مجله مزبور.
از این پس کلیه مذاکرات بلااستثناء دور این دو امر که از طرف ژان رنه مطرح شده بود دور میزد.
تقریبا تمام حضار با انتشار چنین مجله ای موافق بودند.
در اینجا باید یادآور شد که در پایان نخستین جلسه یعنی در بعد از ظهر روز دهم نماینده اسرائیل ناگزیر جلسه را ترک گفت زیرا احساس کرد که پیشنهاد او دایر به رسیدگی به مسئله تبعیض نژادی و همکاری بین کشورهای عربی و اسرائیل مورد توجه قرار نخواهد گرفت بخصوص که نماینده عراق و سوریه علنا اظهار کرده بودند که با وجود نماینده اسرائیل حاضر بشرکت در جلسه نخواهند بود.
بالاخره در اثر پیشنهاد ژان رنه قرار بر این گردید که هر یک از شرکت کنندگان لیستی از مطبوعاتی را که در کشورهایشان بنحوی از انحاء قابل استفاده و یا طرف اطمینان هستند تهیه نموده و آن را برای ژان رنه بپاریس ارسال دارند تا در آنجا متمرکز شده و سپس مقالاتی در مسائل مختلف تهیه و بهمان آدرس پاریس فرستاده شود تا بمسئولیت عده ای از روزنامه نگاران دموکرات فرانسه تحت نظر ژان رنه این مقالات مورد بررسی قرار گرفته و بروزنامه هائیکه نام آنها موجود است فرستاده شود.
برای قسمت دوم برنامه یعنی انتشار مجله تصمیم چنین اتخاذ شد که همین اعضاء حاضر باضافه چهار تن دیگر از مصر یک نفر از ایران یک نفر از آذربایجان شوروی یک نفر از اسرائیل که اسامی آنها بعدا معلوم خواهد شد هیئت مؤسس مجله مورد نظر را تشکیل دهد.
چون بخاطر مشکلات ویزا افراد حاضر بعضا نمیتوانستند بیش از سه روز در مونیخ توقف داشته باشد لذا قرار شد هر یک از نمایندگان مزبور پس از تماس با سازمانهای مطبوعاتی کشور خود طرحی مبنی بر اداره چنین مجله ای تهیه کرده برای ژان رنه بفرستند.
ضمنا به ژان رنه مأموریت داده شد که مدارک ارسالی را مورد مطالعه قرار داده و به کمک یک روزنامه نویس دیگر از منطقه خاورمیانه طرحی بعنوان اساسنامه تهیه و در یک جلسه ثانوی که حداکثر یکماه دیگر تشکیل خواهد شد مطرح نماید.
دراین فاصله دو شخص مزبور (ژان رنه و روزنامه نویس خاورمیانه ای) باید خود را از لحاظ موازین قانونی و مسائل مالی و سیاسی و تحریری مربوط بمجله مطالعه کامل بعمل آورده ونتیجه مطالعات خود را همراه اساسنامه در جلسه آینده مطرح کنند.
احتمال دارد این مجله بنام خاورمیانه خوانده شود این مجله علنا اعلام خواهد کرد که حامی ناسیونالیزم دموکرات در کشورهای خاورمیانه است و بایستی در نظر موسسین مانند مرکز جمع آوری کلیه نیروهای ترقیخواه غیر کمونیست بکار رود.
گذشته از مسائل فوق که جنبه کاملا رسمی در مورد برنامه کار داشت مذاکرات خصوصی دیگری بویژه راجع بایران در گرفت و چندین بار این مطلب بمیان آمد که بچه علت اکراد ساکن عراق دست بکار جدی نمیشوند تا در داخل ایران یک منطقه پرآشوب بوجود آورده و دولت مرکزی را مشغول و از راههای مختلف سرگرم نمایند.
ایرانیان حاضر در این جلسه تقربیا اطمینان خاطر دارند که تا چند ماه دیگر در اوضاع ایران تحولات سیاسی عمیقی صورت خواهد گرفت تحولاتیکه البته بحزب توده فورا و مجددا اجازه فعالیت نخواهد داد اما به دستجات ملی فرصت خواهد داد که زمینه را برای فعالیتهای تبلیغاتی دموکراتیک آماده نمایند.
تقریبا همگی متفق القول بودند که در مورد ایران کشورهای همجوار بخصوص عراق و سوریه و مصر فوق العاده کوتاه آمده اند و اصرار فراوانی شد که مطبوعات این کشور فعالیت شدید و متحدی در مخالفت با رژیم پادشاهی ایران آغاز نمایند.
مجله ای که امکان نشر آن در آینده نزدیک میرود باید راه را برای یک چنین همبستگی آماده نماید.
اولین ملاقات و مطالعه درباره چگونگی انتشار این مجله میبایستی بلافاصله پس از جلسه فوق الذکر در پاریس صورت گیرد.
2ـ در این هفته دهمین شماره روزنامه مردم به ایران رسید در این شماره مطالبی درباره انتخابات، کارشکنیهای تازه در مسأله ذوب آهن.
اشک و خون در الجزیره و کنگو و ترازنامه عمده سالهای اخیر و نامه تبریک کمیته مرکزی حزب توده ایران بکمیته مرکزی حزب کمونیست فرانسه بشرح زیر دیده میشود.
کمیته مرکزی حزب توده ایران بنام طبقه کارگر ایران و توده های زحمتکش ایران بحزب کمونیست پرافتخار فرانسه بمناسبت چهلمین سال تأسیس آن تبریک میگوید و صمیمانه درود میفرستد.
کمونیستهای فرانسه بحق مفتخرند که در سال 1920 به پیام لنین بر تأسیس یک پرولتاری طراز نوین پاسخ دادند و از سازمان خود یکی از عوامل اساسی زندگی فرانسه را بوجود آوردند.
در قسمت آخر این نامه اضافه شده است که کمیته مرکزی حزب توده ایران به حزب بزرگ شما که در تمام موارد از آرمان تمام خلقهای امپریالیسم پشتیبانی کرده است درود میفرستد.
ما با علاقه فراوانی نبرد بی امان شما را در برابر قدرت فردی برای صلح در الجزیره برای دفاع حقوق خلق سلحشور الجزیره که خواهان استقلال ملی است دنبال میکنیم.
نبرد الجزیره کمک بزرگی است به مبارزه پیروزمندانه خلقهای مستعمرات و وابسته برای رهائی از یوغ استعمار امپریالیستی.
حزب ماعلی رغم رژیم استبدادی و خونینی که بسرکردگی هیئت حاکمه ایران در کشور ما برقرار شده است بمبارزه خود ادامه میدهد و نمیتواند پشتیبانی برادرانه و دائم حزب کمونیست فرانسه را که در موارد مختلف درباره آن بعمل آمده است فراموش کند.
3ـ سازمان ملی دانشجویان ایرانی در آلمان بسرکردگی حیدر رقابی که قبلاً در آمریکا بوده و اخیرا به آلمان رفته است تشکیل و تصمیم دارند کلیه جشنهای ملی را درآلمان برگزار نمایند.
این سازمان اخیرا جشن سده را در برلن برگزار و عده ای از شخصیتهای آلمانی مقیم برلن غربی و اساتید دانشگاه های برلن را دعوت نموده اند این سازمان نشریه ای بنام پیشوا منتشر نموده و بصورت پلی کپی در بین دانشجویان منتشر شده است.
درباره تشکیلات این سازمان تحقیق و نتیجه به عرض خواهد رسید لیکن تا آنجا که حدس زده میشود سازمان مزبور وابسته به طرفداران جبهه ملی1 میباشد.
4ـ اعلامیه ای بنام دانشجویان ایرانی مقیم آلمان در مورد انتخابات منتشر و در آن خاطر نشان نموده اند اکنون که برای بار دوم صحنه مضحک انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی کشور ما تکرار میگردد مطابق قانون اساسی ایران که در وضع عقب مانده پنجاه سال پیش و تحت تاثیر هیئت حاکمه مستبد آنروز بوجود آمده است زنان که بیش از نصف جمعیت ایران را تشکیل میدهند سربازان و افسران ارتش و ژاندارمری و شهربانی و دانش آموزان و دانشجویان مدارس وابسته به ارتش و شهربانی و ژاندارمری که خود عده قابل توجهی را تشکیل میدهند از حق شرکت در انتخابات محروم میباشند.
بطوریکه از مفاد اعلامیه مزبور برمیآید متن آن از طرف کمونیستها تهیه و منتشر شده است.
5ـ اطلاع واصله حاکی است خواهر احسان طبری (زهرای طبری) که در وزارت صنایع و معادن کار میکند از برادر خود تقاضا نموده که به آلمان شرقی رفته و در نزد وی سکونت نماید لیکن احسان طبری در نامه ای که به مشارالیها نوشته متذکر شده که این عمل امکان پذیر نیست ولی در صورتیکه وی بخواهد میتواند برای مدت دوماه در بهار سال آینده به آنجا مسافرت نموده و سپس به ایران مراجعت نماید.
6ـ دکتر کیانوری1 که تا اوائل ژانویه در شهر باکو بوده چند روز قبل به لایپزیک مراجعت و در حدود یک هفته است مجددا مسافرت نموده لیکن در مورد این مسافرت اطلاعی در دست نیست.
7ـ در اواخر سال 1960 زنهای افسران فراری بطور دسته جمعی از آلمان شرقی به شوروی مسافرت نموده و در حدود 15 روز قبل به لایپزیک مراجعت نموده اند (علت این مسافرت تا کنون روشن نشده) 8ـ ماری یا ماهرخ وزیریان عیال سرگرد معدوم وزیریان که چندی قبل تصمیم گرفته بود به ایران بیاید اخیرا تغییر عقیده داده و با موافقت اعضاء کمیته مرکزی قرار است در برلین شرقی سکونت نماید.
9ـ در تاریخ 17 /1 /1961 جلسه هیئت کارداران سازمان دانشجویان گوتینگن تشکیل و در این جلسه چهار برگ اعلامیه که از طرف جامعه سوسیالیستهای نهضت ملی ایران منتشر شده بود توسط آقای ورزنده به هیئت تقدیم شده لیکن هیئت مزبور از قبول و انتشار اعلامیه ها خودداری نموده است و بطوریکه آقای ورزنده اظهار داشته اعلامیه های مزبور از ایران و در لابلای مجله علم و زندگی برای آقای متین فرستاده شده است.
10ـ در هفته گذشته جزوه ای تحت عنوان انقلاب چین و حزب کمونیست چین به ایران رسیده است.
در این جزوه که از طرف شعبه تعلیمات حزب منحله توده منتشر شده یاد آور شده اند اینک یکی دیگر از آثار رفیق مائوتسه تونک به زبان فارسی نشر مییابد و اهمیت این اثر بویژه درآن است که طی اوراق اندکی تحلیل مارکسیستی عمیق و روشنی از جامعه چین شده و مختصات انقلاب چین توجیه گردیده است و بواسطه شباهت فوق العاده زیاد مختصات جامعه چین قبل از انقلاب با جامعه کنونی ایران این تجلیل بویژه برای مبارزان ضد استعمار در ایران دارای اهمیت عملی بزرگی است منتها باید توجه داشت که در عین وجود وجوه فراوان شباهت انطباق مکانیکی احکام جزوه بر شرایط فعلی ایران صحیح نیست زیرا جامعه ما صرف نظر از وجوه شباهت فراوان با جامعه چین قبل از انقلاب دارای ویژگیهای خود نیز هست.

توضیحات سند:

1ـ وی از کارکنان شعبه مطبوعات و از نویسندگان روزنامه حزب در ایران بود، که با خواهر همسر احسان طبری ازدواج نمود.
او پس از کودتای 28 مرداد از راه بغداد از کشور خارج و به آلمان اعزام شد و پس از آنکه در آذر ماه 1336 رادیو پیک ایران از برلین آغاز بکار نمود از جمله تهیه کنندگان برنامه های رادیو بود.
نوروزی در پلنوم چهارم به عنوان عضو کمیته مرکزی انتخاب شد.
(خاطرات نورالدین کیانوری، موسسه تحقیقاتی و انتشاراتی دیدگاه، ص 368، 375، 377) 1ـ در تاریخ 18 مهر 1328 عده ای از مدیران و نمایندگان مطبوعات به منظور اعتراض به انتخابات فرمایشی دوره 16 مجلس شورای ملّی، در منزل دکتر مصدق جمع شدند و جهت لغو انتخابات مزبور، تصمیم به مبارزه گرفتند.
دکتر مصدق که در دوره 16 نتوانسته بود به مجلس راه یابد، عملاً رهبری معترضین به انتخابات را بعهده گرفت و در اوّل آبان 1328 طی جلسه ای به اتفاق افرادی چون مشار اعظم، دکتر شایگان، نریمان، امیر علائی، دکتر سنجابی و...
جبهه ملی را با هدف ایجاد حکومت ملی بوسیله تأمین آزادی انتخابات و آزادی افکار تشکیل داد.
پس از مدّتی مصدق از طرف شاه مأمور تشکیل کابینه شد و با انحراف کلّی از اهداف جبهه ملّی، با عوامل رژیم شاه و فراماسونها همگام گردید.
به دنبال کودتای ضد مردمی 28 مرداد 1332 که توسط امپریالیسم تازه بدوران رسیده آمریکا برای جلوگیری از رشد حرکت اسلامی در ایران انجام گرفت، فعالیت جبهه ملّی متوقف شد و مصدق و دیگر ملّیون از ترس جان و مال خود به گوشه ای خزیدند.
با گشایش فضای باز سیاسی که با مصلحت اندیشی آمریکا در سال 1339 در ایران صورت پذیرفت، عده ای از ملّیون دوباره دور هم جمع شده و دکان جبهه ملّی را که در اوج خفقان و استبداد مسدود بود، بنام «جبهه ملّی دوّم» مفتوح نمودند.
از همان آغاز دو جریان موافق یکدیگر قرار گرفتند و در سال 1341 کنگره ای با حضور 170 نماینده متشکل از حزب ایران، حزب مردم ایران، حزب ملّت ایران، جمعیت آزادی مردم ایران (جاما) و...
برای تعیین خط مشی جبهه ملّی تشکیل شد.
کمیسیون سیاسی این کنگره متشکل از افرادی چون مهندس حق شناس، مهندس مهدی بازرگان، اصغر پاشا، دکتر سنجابی، اردلان و...
چهارچوب فعالیتهای جبهه ملی را بر اساس احیای حقوق و آزادی فردی و اجتماعی ملّت ایران طبق قانون اساسی، استقرار حکومت قانونی ناشی از انتخابات عمومی و دفاع از اصول مشروطیت و اتخاذ سیاست خارجی مستقل ایرانی بر اساس حفظ مصالح کشور با توجه به اصول هدفهای منشور ملل متحد و دوستی با همه ملل جهانی و مبارزه با هر گونه سیاست استعماری را تصویب نمودند.
امّا این سیاست نیز اعمال نشد و سازمان دانشجویان جبهه ملّی با شعار «پایداری و مقاومت» به مقابله برخاست و سرانجام جبهه ملّی دوّم نیز بر اثر اختلاف اعضاء بر سر تعیین چهارچوب فعالیت های آن از هم پاشیده شد.
و بالاخره «جبهه ملی سوم» متشکل از ملی گراها و معدودی از افراد مذهبی و حتی نیروهای چپ به وجود آمد که پس از مدت کوتاهی به پایان کار خود رسید.
ر.ک: روزنامه پیام انقلاب، شماره 61، مورخ 5 /4 /61 روزنامه پیام انقلاب، شماره 63، مورخ 2 /5 /61 1ـ نورالدین کیانوری فرزند شیخ مهدی نوری و نوه شیخ فضل اللّه نوری، در سال 1294 شمسی متولد شد.
تحصیلات متوسطه را در تهران و در مدرسه دارالفنون در سال 1313 به پایان رسانید.
در همان سال وارد دانشکده فنی شد.
یک سال در دانشکده فنی درس خواند و سپس برای ادامه تحصیل راهی آلمان شد.
در سال 1314 در شهر آخن وارد دانشگاه فنی شد و در رشته ساختمان و معماری تحصیلات خود را به پایان رسانید و در سال 1319 به ایران بازگشت.
در سال 1321، یعنی شش ماه بعد از تأسیس حزب با معرفی نورالدین الموتی و اردشیر آوانسیان رسما وارد حزب توده ایران شد.
و در کنگره اول حزب در سال 1323 به عضویت کمیسیون تفتیش حزب درآمد و در سال 1326 به دنبال برگزاری کنگره دوم حزب به عنوان عضو کمیته مرکزی و عضو هیئت اجرائیه انتخاب گردید.
در سال 1327 به دنبال ترور نافرجام محمدرضا شاه معدوم دستگیر و زندانی شد.
در سال 1329 از زندان گریخت و تا سال 1334 مخفیانه در ایران زندگی کرد و در همان سال به شوروی رفت.
پس از دو سال اقامت در شوروی در سال 1336 راهی جمهوری دموکراتیک آلمان گردید.
در سال 1342 به دنبال اختلافاتی که در رهبری حزب توده ایران بروز کرد، علیرغم میل خود، از کار حزبی کناره گرفت و در رشته تخصصی خود در آکادمی ساختمان در برلین مشغول فعالیت شد.
در سال 1357 به عنوان دبیر اول حزب انتخاب شد.
در اردیبهشت ماه 1358 به ایران بازگشت و تا زمان بازداشت و انحلال حزب در این سمت باقی ماند.
(خاطرات نورالدین کیانوری ـ ص 15، 72)

منبع:

کتاب چپ در ایران - حزب توده در خارج از کشور به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 57








صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.