موضوع : منبر شیخ عباسعلی اسلامی
تاریخ سند: 21 آبان 1339
موضوع : منبر شیخ عباسعلی اسلامی
متن سند:
شماره : 311/ ه در ساعت 18 روز 19 /8 /39 در مسجد ارک پس از نماز جماعت آقای شیخ محمود یا سری، آقای شیخ عباسعلی اسلامی منبر رفته و درباره ارزش قرآن مطالبی ایراد و اضافه نمود که کلادسیون1 [گلادستون] رئیس الورزاء سابق انگلستان رسما گفته اگر قرآن باشد ما در میان مردم دنیا نمی توانیم آقایی کنیم و روی این اصل آمدند عملی کردند که فقط گداها در سر قبرها و سر گذرها به وسیله خواندن قرآن امرار معاش نمایند آقایان اگر ما بخواهیم مطالبی بگوییم یک عده بی سواد عوام که هیچ سواد ندارند جاسوسی می کنند و خبر می دهند که شیخ عباسعلی اسلامی در بالای منبر از سیاست صحبت می کند آنوقت بیایید ببینید برای دادن همین خبرهای پوچ زندان های ما پر از زندانی است و پس از شش ماه یا یک سال که در زندان ماندند آخر می گویند شما آزاد هستید و اشتباه بوده است این است اوضاع ـ خراب ما آقایان در زمان رزم آرا2 رئیس الوزراء وقت در آن موقع من در کرمانشاه منبر می رفتم یکی از محترمین کرمانشاه به من گفت اگر دولت یک هیئتی از علماء و مردان صالح را مأمور وصول زکات نماید از همین کرمانشاه در سال بیست میلیون تومان می توانیم زکات از مردم بگیریم و در ایران ده استان دارد و دویست میلیون تومان می توان زکات اخذ کرد آنوقت ببینید هیچکس در این مملکت گدا خواهد بود و از همین محل چقدر می توان به تجار ورشکست [شده] کمک کرد هر سال به عوض اقدام اساسی در زمستان گداها را می گیرند خیال می کنند با گرفتن گداها مملکت اصلاح خواهد شد آقایان پور داود لامذهب زرتشتی در دانشگاه می گوید این گدائی را در ایران مسلمانها آوردند باید به این لامذهب خدانشناس گفت گدایی را زرتشتی ها به این مملکت آورده اند کجای قوانین اسلامی دارد که مردم بروند گدایی بکنند این گدایی را شماها به این مملکت آورده اید.بازاریهای ما دارند روز بروز ورشکست می شوند علت ورشکستگی بازاریها اجازه تأسیس این بانکها است در هر مملکتی که بانک زیاد شد آن مملکت ورشکست خواهد شد.
حالا آقایان باید به بینیم سند افتخار این مملکت چیست و به چه چیز باید افتخار کنیم آیا با این زنان بی حجاب و این بازار ورشکسته و این وضع درهم ورهم و این لامذهبی می توانیم افتخار داشته باشیم بخدا ما محکوم به فنا هستیم و این زندگی قابل دوام نیست که یک عده در شمال شهر از زندگی اولیه متمتع و یک عده دیگر هم به نان شب و مخارج یومیه خودشان محتاج هستند این مملکت را استعمار و استثمار دارند می کنند.
آقای نشاط تذکرات لازم به نامبرده بدهید.
11 /8 /39 در اجرای اوامر تیمسار مدیریت کل به نامبرده تذکرات لازم داده شد علیهذا به فرموده اقدامی ندارد و فعلاً بایگانی شود.
1 /9 /39
توضیحات سند:
1ـ ویلیام ایوارت گلادستون: سیاستمدار انگلیسی (1809 ـ 1898 میلادی) وی رهبر لیبرالها بود و چهار بار به مقام نخست وزیری انگلستان رسید.تحت تأثیر دین مسیحیت قرار داشت و تحصیلاتش را در اینون و کلیسای مسیح گذراند و در سال 1832 وارد مجلس عوام شد.
وقتی برای نخستین بار فرمان نخست وزیری او صادر شد گفت: «مأموریت من آرامش بخشیدن به ایرلند است.
» آخرین سالهای زندگی او اکثرا در دانشگاه هاروارد گذشت و در همانجا هم فوت کرد.
2ـ سپهبد حاجیعلی رزم آرا در سال 1280 شمسی تولد یافت.
هنوز کودکی خردسال بود که پدر را از دست داد تحصیل را در مدارس الیانس، اقدسیه و دارالفنون به پایان برد.
در هفده سالگی وارد مدرسه نظام شد.
در سال 1302 به فرانسه اعزام گردید.
پس از بازگشت مدتی فرماندهی تیپ کردستان را به عهده داشت.
در سال 1321 ریاست ستاد ارتش را عهده دار شد و در زمان فرماندهی دانشکده افسری، به تدوین کتب نظامی اشتغال ورزید و با همکاری عده ای از مدرسان دانشکده و محققان یک دوره جغرافیای ایران را به صورت شناسنامه شهرها و روستاها تدوین نمود.
در سال 1325 ریاست بازرسی ارتش و در سال 1328 به دستور شاه به نخست وزیری منصوب گردید.
این در حالی بود که قیام نهضت ملی شدن شکل گرفت.
رزم آرا خود از مدافعان سیاست انگلیس و مخالفان ملی شدن نفت در ایران بود.
در روز 16 اسفند 1329 هنگامی که رزم آرا برای شرکت در مجلس ختم مرحوم آیت الله فیض وارد مسجد امام خمینی تهران (شاه سابق) شد شهید استاد خلیل طهماسبی حکم اعدام انقلابی وی را اجرا نمود.