تاریخ سند: 18 مهر 1357
جنایتى که در هفدهم شهریور ماه 1357 در میدان ژاله تهران صورت گرفت.
متن سند:
جنایتى که در هفدهم شهریور ماه 1357 در میدان ژاله تهران صورت گرفت. براى رژیم پهلوى، ننگى ابدى شد که هرکس با هر طرز فکرى در هر کجاى عالم، از واقعیت آن مطلع شود، بر مسببین آن، لعنت مىفرستد.
براى همین بود که امام (ره) در پیامى که به این مناسبت ارسال فرمودند، توجه جهانیان را به این کشتار جلب کردند که:
«جهان باید بداند که این است فضاى باز سیاسى ایران! و این است رژیم دموکراسى شاه! و این است عمل به دین مبین اسلام در منطق شاه و دولت او.»
به همین مناسبت شعرى سروده شد و در مشهد مقدس، پخش گردید. این شعر توسط ژاندارمرى به ساواک ارسال شد.
در بالاى این شعر، این جمله:
لطفا از دیوار برندارید تا همه مطالعه و اگر خواستند یادداشت بفرمایند؟
و در پایان آن نیز، عبارات زیر نوشته شده بود:
درود بىپایان به رهبر پاک و خردپیشه (حضرت امام خمینى) لعنت بىپایان بر شاه (پهلوى) و دودمانش
تکثیر از خواستاران حکومت اسلامى با رهبرى امام خمینى18 /7 /1357
گرگ عصر بیست و یک از برج شهریور بود
دست وى تا مرفق از خون شهیدان تر بود
مىخورد انبار نفت و مىرود راه سقوط
کارتر ارباب است و او بر درگهش نوکر بود
ثانى نمرود در بیست و یک آذر بود
آتش بیداد این نمرود رنجآور بود
یک تنه آمد به میدانش خلیل بتشکن
بىقوام آید عرض در هر کجا جوهر بود
بىحیا چشمت بمال اى دزد غارتگر مگر
سى و شش میلیون نفر کمتر ز آهنگر بود
کاوه و صدها نظیر کاوه مىباشد مثال
کاوه باشد یاوه در جایى که این رهبر بود
شستهاى تو روى هر ضحاک و هر نمرود را
پیش ظلمت ظلمها [چون] صفر در دفتر بود
آب را کردى گلآلود تا نمایى صیدحوت
صید تو چون ماهى مأمون بداختر بود
جانشین مرتضى باشد خمینى مسلمین
گوش بر فرمان وى چون مالک اشتر بود
دزدها را تربیت کردى ونک با مکروفن
میکنى اعلان که اینان خائن کشور بود
با همین زندانیان اى دزد زندانى شوى
رهبر دزدان تویى زندان تو را کیفر بود
حیف از این خطّ و مرّکب که تو را کردم خطاب
حیفم آید از سرودن چون مخاطب خر بود
مىخورى جو مىزنى بر ملت ایران لگد
خاک بر فرقت، مزن، قرآن به پشت در بود
بشکند پاى تو روحاللّه و سازد واژگون
بر سرت این قصر و کاخى را که از مرمر بود
نیروى ایمان بکوبد توپ و تانک و بمب را
بمب در فصل خزان مانند نیلوفر بود
قدرت ایمان نلرزد از عواصف بى خرد
رهروان رهبران را جاى در سنگر بود
پهلوانى، پهلوى را گفت که کج پهلو بود
گفتمش مشکل که این نسبت مرا باور بود
نیست کج پهلو، چو خر پهلو دهد بر زیر بار
کارتر از بهر خود و هم خانمش شوهر بود
علت و معلول را تفکیک مىباشد محال
علت ظلم یهود، این روبه لاغر بود
عار و ننگ این مهره سبز از بهر یابو هم بود
زآنکه این خرمهره خروانتر بود
حیف از این نام و حیف از این تاج و تخت سلطنت
نام شیرى نام این روباه افسونگر بود
آن رضا و این محمد این رضاى پهلوى
دشمن شاه رضا فرزند پیغمبر بود
منبع:
کتاب
فریاد هنر صفحه 223