صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : ایرج اسکندری عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران

تاریخ سند: 25 دی 1338


موضوع : ایرج اسکندری عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران


متن سند:

فرستنده : 1 ـ الف ـ 3 ایرج اسکندری پس از شکست فرقه دموکرات آذربایجان در سال 26 از ایران خارج و به پاریس می رود.
در کنگره دوم حزب که در 11 /2 /27 در تهران تشکیل گردید به عضویت کمیته مرکزی انتخاب شد.
ایرج اسکندری از سال 27 نماینده ایران در کنفدراسیون سندیکای جهانی1 گردید (کنفدراسیون سندیکای جهانی یک سازمان کمونیستی در وین بود) و در محل سندیکای جهانی یک اطاق در اختیار ایرج اسکندری گذارده شده بود و در حقیقت رابط بین حزب توده ایران و کمونیسم بین الملل بود.
و کادرها و افسران فراری حزب که بوسیله حزب منحله توده به خارج از کشور اعزام می گردیدند به وین می رفتند و خود را به ایرج اسکندری معرفی می نمودند و به وسیله ایرج اسکندری به کشورهای شرقی اعزام می شدند.
در سال 1957 کنفدراسیون سندیکای جهانی در اثر اقدامات کشورهای غربی تعطیل گردید و ایرج اسکندری به آلمان شرقی رفت و بعد از کودتای 14 ژوئیه 1958 عراق.
2 ایرج اسکندری به اتفاق دکتر رادمنش و دکتر کیانوری و سروان فراری پولاددژ3 و نصراللّه گوهریان4 و دکتر کشاورز به بغداد آمدند و پس از چند ماهی که در بغداد بودند مجددا به آلمان شرقی رفتند حالیه در شهر لایپزیک آلمان شرقی می باشد و از سال 1957 کمونیسم بین الملل محلی در شهر لایپزیک آلمان شرقی در اختیار حزب کمونیست ایران گذارده و فعلاً ایرج اسکندری در شهر مزبور به کارهای حزب کمونیست ایران به اتفاق عده ای از اعضاء کمیته مرکزی رسیدگی و رهبری می نمایند.
به نظر ریاست بخش 3 رسید 26 /10 /38 پرونده مربوطه ضمیمه و بررسی شود

توضیحات سند:

1ـ فدراسیون سندیکایی جهانی: مرکز فدراسیون اتحادیه های کارگری وابسته به شوروی در پراگ (چکسلواکی) است.
این سازمان دارای جلسات و کنفرانس ها و اجلاس های بین المللی از نمایندگان کشورهای مختلف است.
حزب توده در مرکز این سازمان نیز همواره نماینده داشته است.
تا سال 1356 نماینده حزب توده در این مرکز «جواهری» نام داشت که سپس بازنشسته شده و به پاریس رفت.
از آن پس حزب توده نماینده دایمی نداشت، ولی به جلسات آن هیأت نمایندگی اعزام می نمود.
برگرفته از : سیاست و سازمان حزب توده، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، تهران، 1370 2ـ کودتای 14 ژوییه 1958 عراق : در سال 1958 گروهی از افسران جوان و ملی گرای ارتش عراق که دارای احساسات پرشوری بودند به فرماندهی ژنرال عبدالکریم قاسم دست به کودتا زدند و فیصل دوم پادشاه کشور را از سلطنت خلع و پایان رژیم سلطنتی و برقراری نظام جمهوری را اعلام کردند.
قاسم گرایشات چپ گرایانه داشت و روابط نزدیکی با دولت شوروی برقرار کرده بود.
وی برای خود در میان مردم محبوبیت خاصی ایجاد نمود.
چندی بعد تعدادی از افسران جوان ارتش عراق که وابستگی هایی به حزب بعث داشتند، به رهبری عارف و با همکاری افسران ملی گرا ژنرال عبدالکریم قاسم را به قتل رسانده و خود زمام امور را بدست گرفتند.
در این هنگام عبدالسلام عارف که دوست بسیار صمیمی و همکار نزدیک قاسم بود، به ریاست جمهوری کشور رسید و احمد حسن البکر به نخست وزیری دست یافت.
از تکریت تا کویت، تألیف جودیت میلر، میشل روا، ترجمه حسن تقی زاده میلانی، انتشارات کویر، ص 112 برگرفته از : خاطرات کیانوری 3ـ محمد (قاسم پولاددژ) : نام پدرش حسین بود و در تهران متولد شد.
وی از جمله 37 افسری بود که توانست از ایران خارج شود.
نامبرده در رکن دوم ستاد ارتش کار می کرده و اطلاعات فراوانی را به حزب منحله توده منتقل می نمود.
او بعد از فرار از کشور در چکسلواکی (شهر پراگ) در رشته اقتصاد تحصیل کرده و همان جا مشغول به کار شد.
او بعد از انشعاب مائوییستی از حزب، به انشعابیون پیوسته و از طرفداران سرسخت آنان گردید.
برگرفته از : خاطرات کیانوری، ص 339 4ـ مهندس نصرت اللّه گوهریان وی از اعضای حزب توده بود که به همراه رادمنش برای فعالیت به عراق رفت.

منبع:

کتاب چپ در ایران - دبیران اول حزب توده به روایت اسناد ساواک صفحه 168

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.