صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : جلسه شب شاعران و نویسندگان

تاریخ سند: 21 مهر 1356


موضوع : جلسه شب شاعران و نویسندگان


متن سند:

از : 347 سومین جلسه شب شاعران و نویسندگان ایران ساعت 2030 روز 20 /7 /36 در محل کلوب ایران و آلمان برگزار و نخست با سخنان شمس آل احمد شروع و سپس با سخنرانی بهرام بیضائی و شعر خوانی محمد زهری طاهره صفارزاده و سیروس مشفقی انجام گرفته است.
اهم مطالب این جلسه بشرح زیر است : شمس آل احمد نخست ضمن اشاره به اینکه فعالیت کانون نویسندگان و اعضای تشکیل دهنده اش در چارچوب قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر است یادآور گردیده که هشت سال پیش دولت اقدام به تدوین قانونی برای مصون...
آثار...
و اندیشه از دستبرد دزدان و قاچاقچیان موسوم به قانون حفظ و حمایت کرد مؤلفان و مصنفان و مدیران...
با خلوص نیت درصدد ارشاد دولت وقت برآمدیم ولی این قانون از آنهمه خلوص نیت و بصیرت افراد کانون در امر...
تألیف و تصنیف جز سهم ناچیزی نبرد و یکی دو سال پس از تصویب بدست گروهی افراد کوته بین، حسود، مغرض،...
خیانتکار افتاد و در نتیجه اندیشه های مشعشعانه کورباطنان اداره نگارش خلاقیت هنری و فرهنگی جامعه تا به حال مسخ افتاد.
مشارالیه سپس می افزاید : طبق آمار و جداول رسمی دولتی سیر کتب در ایران در طول این ...
سال اخیر به نحو...
.
رو به قهقرا رفت.
در سال 1348 آمار داریم که متجاوز از 3000 عنوان کتاب در آن سال چاپ شده...
آمار به چیزی کمتر از 700 عنوان رسید.
در این چند سال که از عمر قانون حفظ و حمایت از حقوق مؤلف می گذرد به گزارش اعضای کانون نویسندگان طعم حمایت از حقوق عقیدتی خویش را در تنگناهای ویژه خود چشیده اند و یا حضور...
می چشند با نگاهی به اطرافتان صدق گفتارم را تائید می کنید و یا در کنار نویسنده ای در جمع امشب نشسته اید که یا خود در زنجیر بوده و یا هنوز جای خالی تعدادی نویسندگانی را خواهید دید که هنوز در بین شما وجود ندارند.
در طول این مدت سه سال به خاطر حفظ و حمایت از حقوق مؤلف ما دارای سه لیست حمایت کننده شدیم به هر حال دستورالعمل اجرایی لیست دست تمام آقایان نمایندگان است.
یک لیست از تمام کتبی که ممنوع است، یک لیست نام تمام نویسندگان ممنوع القلم که بررسی آثارشان ضروری است، برادرم جلال، صادق هدایت1، بزرگ علوی، دکتر شریعتی، اعتمادزاده، علی اصغر حاج سید جوادی، دکتر براهنی، فریدون تنکابنی، مهندس بازرگان2، علی اشرف درویشیان، محمود دولت آبادی، نعمت میرزازاده، غلامحسین ساعدی، سیاوش کسرائی، احمد محمود، علی اصغر سروش3، احمد کسروی4، خلیل ملکی، مصطفی رحیمی، رضا دانشور، شفیعی کدکنی، اخوان ثالث، سعید سلطانپور، محسن یلفائی، ناصر ایران نژاد و منوچهر هزارخانی (کف زدن حضار).
همچنین بخشنامه محرمانه وزارت آموزش و پرورش که به کودکستان، دبستان، دبیرستان، راهنمائی و هنرستانها ارسال شده چنین است : «با ارسال یک برگ فهرست کتابهائی که جنبه بدآموزی دارد خواهشمند است چنانچه از کتابهای مزبور در آن آموزشگاه وجود داشته باشد از کتابخانه خارج و به دفتر حفاظت این اداره ارسال دارید.
رئیس اداره...
.
.
» نمونه کتابها : حاجی آقا، علویه خانم، مازیار، آثار چاپ شده جلال، به سوی مردم، زمین نوآباد، دختر رعیت، کلیه آثار مرحوم شریعتی، کلیه آثار و مقالات علی اصغر حاج سید جوادی، مردی از قفس، اسیر خاک، پیاده شطرنج و یادداشت های شهر شلوغ از فریدون تنکابنی، از این ...
نوشته اخوان ثالث، نگاه به قلم مصطفی رحیمی، از این ولایت نوشته درویشیان...
.
بالاخره لیست سوم : لیست کلمات ممنوعه این لیست ها باید عصای دست شان باشد که حافظان خوب ما هستند.
با اتکا به این سه لیست و این لیست آخر توجه کردن به رمزها و ایهامات و کنایاتی که بین شعرای معاصر مرسوم است و این دوستان من از دریافتنش عاجزند برایشان لیست کلمات ممنوعه ساخته اند کلماتی از قبیل زمستان، شب، لاله، شقایق، جنگل، گل سرخ، چریک، اینها کلمات ممنوع هستند.
این کلمات ممنوعه هستند، کلماتی دیگر که جرم آفرین شناخته شده اند، کلماتی که گمراه کننده اند و می پندارند توسط این کلمات است که فرقه های واهی با یکدیگر تماس می گیرند.
امروز که کانون نویسندگان ایران پس از ده سال خفقان و علیرغم انواع دست آویزها و تنگ نظریها و مانع تراشی ها فعالیت خود را از سرگرفته است خطاب به همه شما و به همه افرادی که تا گریبان در لجن زار بی قانونی های تنگ چشمانه و در برداشت های فاشیستی نظام حاکم فرو رفته اند درود می فرستیم (کف زدن حضار) یکبار دیگر و در نهایت...
خلوص توصیه می کنیم که آقایان اداره کل نگارش را، اداره ممیزی را، از حفاظت و صیانت حقوق ما بر کنار کنید.
سایه این اداره را از سر ما کم کنید.
این دوستان ما در این اداره حتی بیش از خود ما در رنجند (کف زده حضار) 2ـ محمد زهری : مشارالیه اشعاری خواند که یکی از آنها حاکی از رنج و مشقتی است که همفکران او تحمل کرده ولی در راه دشمن گام زده اند و این موجی که اکنون می خروشد گواه پایمردی آنهاست.
5

توضیحات سند:

1ـ صادق هدایت فرزند رضاقلی خان هدایت مازندرانی در سال 1282 ه ش در تهران متولد شد و نگارنده ایشان را جوانی یافتم میهن پرست، خوش طبع، بدون تظاهر، خوش سیما و نسبت به عمرش جوانتر به نظر می رسید.
چون به دیدنش می رفتم دم در اتاق که مخصوص و منحصر به او بود، آنجا بایستی ایشان را ملاقات کرد.
با همه خوبی و ذکاوت و استعداد، بدبین و ناامید بود گرچه ظاهرا همواره لبخند نیز داشت.
گذشته بر ادبیات ایران از زبان و ادبیات فرانسه آگاه بود و چندی در بمبئی ماند و زبان پهلوی را از شادروان بهرام گور انکلساریا فراگرفت و پیش از بازگشت به ایران، سفری به بنگلور (جنوب هند) آمد و میهمان مرحوم سرمیرزا محمد اسمعیل بود.
در آن وقت بنده در میسور (که شهری نزدیک به بنگلور ـ پایتخت معارجه بود) مقیم بودم.
نخستین سفر را به فرانسه در سال 1930 و سفر دوم را پس از بیست سال نمود و آن سفر آخر، او را به آخرت برد و در پاریس خودکشی نمود.
(در 19 فروردین 1330 ه ش مطابق 9 اپریل 1951 م) (تاریخ زبان و ادبیات ایران از زمان قاجار تا عصر پهلوی ـ پرفسور عباس مهرین (شوشتری) ـ ص 194) 2ـ مهندس مهدی بازرگان در سال 1284 ه ش در تبریز به دنیا آمد.
پس از پایان تحصیلات متوسطه، جزو دانشجویان اعزامی، به فرانسه رفت و پس از بازگشت در دولت دکتر محمد مصدق عهده دار مناصبی در سازمان آب تهران، شرکت ملی نفت و پست های فرهنگی (استادی دانشگاه و ریاست دانشکده فنی) بود.
نامبرده پایه گذار «نهضت آزادی ایران» بود و سالهای چندی را در زندانهای رژیم شاه سپری کرد.
در زمان اوجگیری قیام اسلامی سال 1357 ه ش از سوی رهبر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) مسئولیت رسیدگی به امور اعتصاب کارکنان شرکت ملی نفت را به همراه چند تن دیگر به عهده گرفت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی سرپرستی دولت موقت به او محول گردید و یک روز پس از اشغال لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام از نخست وزیری استعفا کرد.
او در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده تهران به مجلس راه یافت.
مهندس مهدی بازرگان در سال 1373 ه ش درگذشت.
3ـ علی اصغر سروش فرزند حسن رضی الملک در سال 1288 ه ش در تهران به دنیا آمد و در سال 1308 برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت.
مشارالیه در سال 1330 اینگونه معرفی شده است : «فردی مؤمن به کمونیسم معرفی شده...
تحصیلات خود را در فرانسه طی نموده و اگر مدارکی در دست داشت، فوق لیسانس شناخته می شد.
در سال 22 در اداره ساختمان وزارت دارائی وارد شده، به واسطه تمایل به چپ ترقی زیادی نکرده...
اکنون مأمور به اداره نفت شده و در دارالترجمه آنجا مترجمی می کند.
» و مشاغل وی به شرح زیر، عنوان گردیده است : «در سال 1313 مترجم زبان فرانسه اداره کل عایدات وزارت دارائی ـ مترجم وزارت خارجه ـ مترجم اداره کل فلاحت ـ مترجم دایره اتومبیل شرکت مرکزی ـ مترجم اداره کل ساختمان در سال 20 ـ سال 23 مترجم در وزارت پیشه و هنر ـ مترجم بنگاه سرمسازی حصارک ـ کارمند اداره کل معاملات خارجی و...
از تاریخ 1 /1 /32 بازنشسته شده است.
» سروش که مدتی نیز در سفارت رومانی به عنوان مترجم کار کرده است، در خصوص ارتباط با حزب توده، گفته است : «تا موقع غیرقانونی شناخته شدن حزب توده عضو بودم...
با آقای کیانوری مراوده خانوادگی داشتم...
» همسر وی که از گردانندگان سازمان زنان حزب توده بود، با احمد قاسمی ـ عضو کمیته مرکزی حزب توده ـ ارتباط برقرار کرد و در سال 1327 از سروش، طلاق گرفت و پس از 28 مرداد 32 به همراه قاسمی به آلمان شرقی رفت.
علی اصغر سروش که در کار ترجمه کتاب نیز بود، در سال 1325 کتاب «مادر» و در سال 1347 یک جلد از کتاب «قیصر و مسیح» را ترجمه کرد که توسط انتشارات فرانکلین به چاپ رسید.
سروش در سال 1355، در دادگستری مترجم زبان فرانسه بود.
4ـ احمد کسروی تبریزی در سال 1269 شمسی، در شهر تبریز در یک خانواده روحانی تولد یافت.
فارسی و قرآن و مقدمات عربی را در مکتب آموخت و پس از مدتی به لباس روحانیت درآمد.
اما با آلوده شدن به انحرافات فکری و عقیدتی از کسوت روحانیت خارج شد.
وی نخستین کسی بود که در ایران اندیشه غربزدگی و توجه به بنیادهای فرهنگی در شرق را مطرح کرد و به گسترش یک ناسیونالیسم ضد شیعی کمک نمود.
کسروی درباره مذهب، آرائی شبیه آراء وهابیت اظهار داشت و بر تفسیر و تأویل آیات قرآن حمله کرد و احادیث را غیر معتبر خواند.
او با برپایی تشکیلات «پاک دینان» به علما که دولت ها را جائر می دانند و با بدآموزی مردم را به زیارت قبور هدایت می کنند، تاخت.
به تدریج در بیان عقاید خود بی پروا گردید، دیوان حافظ، مثنوی مولوی و برخی از کتب ادعیه را سوزاند و ادعای انشراح صدر و نبوت کرد.
در اوائل دهه 1320 شمسی، امام خمینی افکار ضد مذهبی کسروی را در کتاب کشف الاسرار به شدت مورد انتقاد قرار داد و او را دروغگو، خائن و افیونی بی خود نامید.
فتنه و فساد کسروی به جائی رسید که مرجع عالیقدر آیه اللّه العظمی حاج سید محمد تقی خوانساری، وی را مهدورالدم دانسته و حکم قتل او را صادر نمود.
در سال 1324، کسروی به اتهام مخالفت با دین به پای میز محاکمه کشیده شد و در آخرین جلسه بازپرسی در سن 57 سالگی به ضرب گلوله فدائیان اسلام به هلاکت رسید.
* ـ نقطه چین ها به علت این است که اصل سند ناخوانا بود.

منبع:

کتاب کانون نویسندگان ایران به روایت اسناد ساواک صفحه 243


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.